eitaa logo
شیعه شناسی
188 دنبال‌کننده
916 عکس
400 ویدیو
116 فایل
🔸تبیین معارف ناب اسلامی و شیعی؛ 🔹پاسخگویی به شبهات اعتقادی؛ 🔸اطلاع رسانی از اخبار دینی، مذهبی و برنامه های مرکز تخصصی شیعه شناسی 🌐 www.shia-ac.com 🔽آدرس کانال در پیام رسان سروش: https://sapp.ir/shiashenasee
مشاهده در ایتا
دانلود
17 7⃣ 🔸چون بسيار خسته شدم دستها را به آسمان بلند كرده 🙌و گفتم: بار الها! تو محمّد و وصيّش را محبوب من ساختى، پس به حقّ منزلت او گشايش مرا برسان و مرا از اين گرفتارى برهان. خداى تعالى بادى 💨فرستاد و آن تلّ ريگ را از آنجا كنده و به آن مكانى كه يهودى گفته بود برد، چون صبح شد يهودى ديد كه همه ريگها منتقل شده است، گفت: اى روزبه! تو جادوگرى و من جادو نمى دانم، پس تو را از اين قريه بيرون مىكنم تا آن را نابود نسازى. مرا بيرون برد و به يك زن از قبیله بنى سليم فروخت. او به من محبّت فراوانى ابراز مىكرد و باغى 🌳داشت و گفت: اين باغ از آن تو باشد هر قدر مى خواهى از آن بخور و هر قدر مى خواهى ببخش و صدقه بده! تا مدّتى كه خدا خواست در آن باغ بودم و روزى ديدم كه هفت نفر آمدند و ابرى☁️ بر آنها سايه افكنده است، با خود گفتم: همه اينها پيامبر نيستند امّا پيامبرى در ميان آنها است . 🔹آنها آمدند و داخل باغ شدند و ابر نيز با ايشان مى آمد، چون آمدند در ميان آنها رسول خدا و امير المؤمنين و ابو ذرّ و مقداد و عقيل بن ابى طالب و حمزة بن عبد المطلب و زيد بن حارثه بودند... (📗برگرفته از کتاب كمال الدين و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج1، ص 164) 🖋 مرکز تخصصی شیعه شناسی ✅ @shiashenasee
18 8⃣ 🔸آنها داخل باغ شدند و از خرماهاى 🌴باد ريز مى خوردند و پيامبر به آنها مى فرمود: بادريزها را بخوريد و ضررى به صاحبان آن نزنيد. 🔹من نزد خانم خود رفتم و به او گفتم: اى خانم! طبقى خرماى تازه به من ببخش! و او گفت: شش طبق از آن تو باشد. آمدم و طبقى رطب برگرفته و با خود گفتم: اگر در بين ايشان پيامبرى باشد از صدقه نمى خورد بلكه از هديه تناول مى كند. طبق را مقابل او گذاشتم و گفتم: اين صدقه است. رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: بخوريد: امّا رسول خدا و امير المؤمنين و عقيل ابن ابى طالب و حمزة بن عبد المطلب امساك كردند و حضرت به زيد فرمودند:دست دراز كن و بخور! 🔸 با خود گفتم: اين علامتى است و بر خانم خود وارد شده و گفتم: طبقى ديگر به من خرما ببخش! و او گفت: شش طبق از آن تو باشد. آمدم و طبقى رطب برگرفته و در مقابل او نهادم و گفتم: اين هديّه است. دست دراز كرد و فرمود: بسم اللَّه بخوريد و همه دست دراز كرده و خوردند. با خود گفتم: اين هم علامتى است (بر اینکه او پیامبر خاتم است). (📗برگرفته از کتاب كمال الدين و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج1، صص 165-164) 🖋 مرکز تخصصی شیعه شناسی ✅ @shiashenasee
19 9⃣ 🔸 در اين بين كه پشت سر او دور مى زدم به ناگاه به من التفات دوستانه اى فرموده و گفتند: اى روزبه! خاتم نبوّت را مى جويى؟ گفتم:آرى، او رداء از شانه خود برگرفت و ناگاه چشمم 👁 به مهر نبوّت افتاد كه بين دو كتف او بود كمى هم مو بر آن قرار داشت، پس بر پاى رسول خدا افتادم و بر آن بوسه مى زدم. 🔹بعد از آن فرمود: اى روزبه! به نزد اين زن برو و بگو محمّد بن عبد اللَّه مى گويد: آيا اين غلام را مى فروشى؟ آمدم و گفتم: اى خانم من! محمّد ابن عبد اللَّه مى‌گويد: آيا اين غلام را مى فروشى؟ گفت: به او بگو: تو را به چهار صد نخله مى فروشم كه دويست نخله آن زرد و دويست نخله ديگر سرخ باشد. 🔸من به نزد پيامبر آمدم و او را آگاه كردم، فرمود: چه خواسته آسانى! سپس فرمود: اى علىّ برخيز و همه هسته ها را جمع كن، آنها را گرفت و كاشت، سپس فرمود: آنها را آب بده 💦و امير المؤمنين آنها را آب داد و هنوز به آخر آنها نرسيده بود كه نخلها 🌴بيرون آمد و سر به هم داد. آنگاه به من فرمود: بر او وارد شو، بگو محمّد بن عبد اللَّه مى گويد: جنس خود را بگير و جنس ما را بده. بر او وارد شدم و آن را بدو گفتم، او نيز بيرون آمد و به نخلها نگريست و گفت: به خدا تو را نفروشم جز به چهار صد نخلى كه همه آنها زرد باشد. 🔹در این هنگام جبرئيل عليه السّلام فرود آمد و بالهاى خود را بر نخلها كشيد✨ و همه آنها زرد شد. سپس به من فرمود به آن زن بگو كه محمّد مى گويد: جنس خود را بگير و جنس ما را بده، من آنرا گفتم و آن زن گفت: به خدا يكى از اين درختها از محمّد و از تو در نزد من محبوبتر است و من نيز بدو گفتم: به خدا يك روز با محمّد بودن نزد من محبوبتر است از تو و آنچه تو دارى. رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم مرا آزاد ساخت و نام مرا سلمان ناميد .(لازم به ذکر است سرگذشت سلمان در روایات دیگری مشابه این روایت و با اختلافاتی بیان شده است) (📗برگرفته از کتاب كمال الدين و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج1، ص 165) 🖋 مرکز تخصصی شیعه شناسی ✅ @shiashenasee
20 11 1⃣ 1⃣ 🔸در میان صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله ، کسی در علم و دانش به پاي سلمان نرسیده است . سلمان ، در طول عمر سیصد و پنجاه ساله اش 👳بصورت مداوم در راه کسب آگاهی و معرفت می کوشید و به همین منظور هم سالیانی دراز ، در خدمت رجال بزرگ مسیحیت بود و پیش از اسلام ، از اوصیاء حضرت عیسی علیه السلام به شمار می رفت. پس از مسلمان شدن هم ، از یاران ویژه پیامبر صلی الله علیه و آله بود و در اوقات خاصی با آن حضرت خلوت می کرد و از آن حضرت ، کسب علم می کرد.[1] 🔹سلمان در یکی از سخنانش از مقام علمی خود اینگونه تعبیر کرده است : اي مردم ! به من علم زیادی 📚داده شده، اگر من شما را به تمام آنچه می دانم مطلع کنم، برخی خواهند گفت سلمان دیوانه است و برخی دیگر می گویند خدا قاتل سلمان را رحمت کند.[2] [1] 📗برگرفته از کتاب سلمان و بلال، جواد محدثی، چاپ دیجیتالی قائمیه، ص 13 [2] 📙رجال الکشی، ص 21 🖋 مرکز تخصصی شیعه شناسی ✅ @shiashenasee
21 11 2⃣ 2⃣ 🔸فضل بن شاذان از اصحاب امام جواد و امامین عسکریین علیهم السلام در باره سلمان 👳می گوید: در اسلام ، مردي که فقیه تر از همه مردم باشد ، همچون سلمان ، آفریده نشده است.[1] 🔹حضرت علی علیه السلام سلمان را اینچنین توصیف می کنند: او علم اول و آخر را می داند. او دریایی است که پایانی ندارد. او از ما اهل بیت است. او مانند لقمان حکیم است.[2] 🔸سلمان به قدری دوستدار علم و محبوب پیامبر صلی الله علیه وآله بود که عایشه نقل می کند: سلمان، پیوسته شبها🌙 به حضور رسول خدا صلی الله علیه وآله می رسید، اسرار و مطالبی را می آموخت و گفتوگوي آنها گاهی به قدري طول می کشید که ما خسته می شدیم.[3] 🔹امام صادق علیه السلام درباره او فرمودند: به سلمان فارسی اسم اعظم تعلیم داده شده بود.[4] 🔸سلمان، گنجینه علوم محمدي بود . در یک شرفیابی که سلمان خدمت پیامبر رسید ، ضمن تکریم و احترامی که پیامبر از او کرد و کنار خود نشاند ، فرمود:سلمان ! تو شب را به صبح آوردي در حالیکه علوم و اسرار ما را در صندوقچه سینه خود محفوظ داشتی ، به آنچه ما امر و نهی کردیم دانائی ، تو آموزگار مسلمانانی ، مردم باید آداب و دستورات دین را از تو بیاموزند . سلمان ! به خدا سوگند ، تو گذرگاه دانش اهلبیت من هستی ، هر که علم تاءویل و تنزیل و رموز و اسرار ما را بخواهد ، باید از تو پیروي کند .[5] [1] 📗رجال الكشي، ص: 16 [2] و [3]📘 شرح نهج البلاغة،ابن أبي الحديد، ج18، ص: 36 [4] 📙تنقیح المقال، مامقانی، ج 32، ص 245 [5] 📒سلمان و بلال (علیهما السلام)، جواد محدثی، ص 8 🖋 مرکز تخصصی شیعه شناسی ✅ @shiashenasee
22 12 3⃣ 3⃣ 🔸از آنجا که سلمان از اصحاب خاص امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود، به علم تفسیر قرآن نیز آگاهی داشت. نقل شده روزي در مسجد پیامبر صلی الله علیه وآله در مدینه، در تفسیر آیه: (إِنِّی جاعِلٌ فِی الَأرْضِ خَلِیفَۀً ...) میان سلمان و عمربن خطّاب بحثی پیش آمد که طلحۀ، زبیر و کعب الاحبار نیز، حضور داشتند. عمر از طلحه و زبیر پرسید: فرق میان خلیفه و پادشاه 👑چیست؟ آنها از پاسخ ناتوان ماندند، ولی سلمان پاسخ داد: خلیفه کسی است که در میان مردم به عدالت ⚖رفتار نماید، حقوق را با مساوات تقسیم کند، نسبت به مردم، چون پدري مهربان نسبت به فرزندان خویش عمل کند و بر اساس موازین و احکام کتاب خدا، قضاوت و حکومت نماید، کعب الاحبار گفت: گمان نمی کردم، غیر از من کسی بتواند به این خوبی جواب دهد، اما اکنون دانستم، درون سلمان، انباشته از علم و حکمت است.[1] 1⃣ 🔸سلمان در زهد و پارسائی هم به مقام بلندي رسیده بود که الگو و نمونه شناخته می شد و به زهدش مثال می زدند و در ستایش از کسی که به اوج تقوا و پارسائی رسیده باشد به عنوان سلمان عصر ، یاد می کنند . همچو سلمان در مسلمانی بکوش اي مسلمان ، تا که سلمانت کنند. 🔹نقل شده سلمان ، خانه نداشت و در زیر سایه دیوارها و درختان 🌴استراحت می کرد، شخصی خواست تا برای سلمان خانه اي بسازد ولی سلمان راضی نمی شد . با اصرار آن شخص براي ساختن خانه اي کوچک که هنگام ایستادن ، سر به سقف بخورد و هنگام خوابیدن ، پا به دیوار برسد ، اجازه داد .[2] [1] 📗سلمان محمدي صلی الله علیه و آله استاندار مدائن، صادقی اردستانی، ص 43 [2] 📙شرح نهج البلاغة ، ابن أبي الحديد، ج18، ص: 36 🖋 مرکز تخصصی شیعه شناسی ✅ @shiashenasee
23 13 4⃣ 2⃣ 🔸دو نفر از دوستان سلمان به خانه او رفتند. او براي پذیرائی ، مقداري نان و نمک بر سفره گذاشت و گفت : اگر نبود دستور پیامبر صلی الله علیه و آله که از تکلف و خود را به زحمت افکندن براي مهمان نهی کرده است ، براي شما غذاي بهتري تهیه می کردم . یکی از آن دو نفر گفت : اگر با این نمک قدري سبزي هم بود، بهتر می شد . سلمان، آفتابه خود را گرو گذاشت و مقداري سبزي🌿 خرید . پس از صرف غذا آن میهمان در مقام شکر خدا گفت: خدا را حمد می کنم که ما را به آنچه داده ، قانع گردانیده است . سلمان گفت : اگر قانع بودي آفتابه من به گرو نمی رفت ![1] 🔹سلمان، حتی حقوق اندك سالانه خود را هم از بیت المال(حدود 4 تا 6 هزار درهم در سال ) به فقرا و نیازمندان می داد و بسیار اندك ، براي خود بر می داشت. در مورد یک درهمی که برمی داشت، می گفت : یک درهم می دهم و برگ خرما 🌴می خرم. با آن زنبیل درست کرده، به سه درهم می فروشم . از این دو درهم سود ، یک درهم براي همسر و خانواده ام خرج می کنم و درهم دیگر را در راه خدا صدقه می دهم.[2] [1] 📗شرح نهج البلاغة،ابن أبي الحديد، ج3، ص: 155 [2] 📘سلمان و بلال، جواد محدثی، چاپ دیجیتال، ص 20 🖋 مرکز تخصصی شیعه شناسی ✅ @shiashenasee
24 14 5⃣ 🔸روزی پیامبر صلی الله علیه و آله به یاران خود فرمود: کدام یک از شما تمام روزها را روزه می دارد. سلمان گفت: من، یا رسول الله. ▫️پیامبر صلی الله علیه آله پرسید: کدام یک از شما تمام شبها را به عبادت می گذراند؟ سلمان گفت: من، یا رسول الله. ▫️حضرت پرسید: آیا کسی از شما هست که روزی یک بار قرآن📗 را ختم کند؟ سلمان گفت: من یا رسول الله. 🔹یکی از حاضران از جوابهای سلمان عصبانی شد و گفت: یا رسول الله، سلمان از مردم فارس است و می خواهد بر مردمان قریش 👳فخر بفروشد، اکثر روزها دیده ام که سلمان روزه نیست، بیشتر شب را هم می خوابد و بیشتر روز را به سکوت می گذراند، پس چگونه همیشه روزه است و هر شب برای نیایش با خدا بیدار می ماند و روزی یک بار قرآن را ختم می کند؟! 🔸پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: ساکت باش! تو را با همسان لقمان حکیم چه کار؟ اگر می خواهی چگونگی اش را از خودش بپرس تا خبر دهد. ▫️سلمان گفت: در ماه سه روز، روزه می گیرم و خداوند فرموده است: «هر کس عمل نیکی انجام دهد پاداش ده برابر دارد. از طرف دیگر، روز آخر شعبان را روزه گرفته و آن را به روزه ماه رمضان متصل می کنم و هر که چنین کند، پاداش روزه همیشه را دارد. ▫️از رسول خدا صلی الله علیه آله شنیدم که فرمود: هر کس با طهارت 💦بخوابد، در ثواب، چنان است که تمام شب را عبادت کرده باشد. ▫️ اما ختم قرآن، من از حبیبم رسول خدا صلی الله علیه و آله شنيدم به على علیه السلام مي فرمود: اى ابا الحسن مَثَل تو در امتم مَثَل قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ است، هر كه يك بارش بخواند ثلث قرآن را خوانده و هر كه دو بارش بخواند دو ثلث قرآن را خوانده و هر كه سه بارش بخواند همه قرآن را خوانده، اى على هر كه تو را به زبانش دوست دارد، ثلث ايمان را دارد و هر كه به زبان و دلش دوستت دارد، دو ثلث ايمان دارد و هر كه به زبان و دل ❤️دوستت دارد و با دست خود ياريت كند ايمانش كامل است. سوگند بدان كه مرا به حق فرستاده اى على اگر همه اهل زمين تو را دوست داشتند چنان كه اهل آسمانت دوست دارند خدا احدى را به دوزخ عذاب 🔥نمي كرد. سپس سلمان گفت: من هر روز سه بار قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ مي خوانم. 🔹 آن مرد معترض برخاست و چنان ساکت شد که گويا سنگى در دهانش است. (📙الأمالي، شیخ صدوق، صص: 34-33) ✒️ مرکز تخصصی شیعه شناسی ✅ @shiashenasee
25 15 6⃣ 1⃣ 🔸 روزی سلمان در راه به عده ای یهودی رسید و آنها از او خواستند تا نزد ایشان بنشیند و از آنچه که از پیامبرصلی الله علیه و آله در آن روز شنیده برایشان بگوید. 🔹سلمان گفت شنیدم که پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمود خداوند می فرماید: ▫️ ای بندگان من آیا کسی نیست که حوائج بزرگی از شما داشته باشد و شما برآورده نمی کنید مگر اینکه آن شخص، بهترین خلق نزد شما را شفیع خود قرار می دهد و شما به سبب جایگاه آن شفیع، خواسته های او را اجابت می کنید، پس بدانید که نزدیک ترین خلق به من و افضل آنها در نزد من محمد صلی الله علیه وآله و برادرش علی علیه السلام و ائمه بعد از او است که آنها وسیله های به سوی من هستند. ▫️ آگاه باشید که هر کس حاجتی دارد که امید به نفع آن دارد و یا از چیزی میترسد که می خواهد از ضرر آن در امان باشد، من را به محمد و آل طیبین و طاهرینش بخواند که آن حاجت را بهتر از هر کسیکه در نزد او شفاعت شده اجابت می کنم. 🔸یهودیان درحالیکه سلمان را مسخره می کردند گفتند: ای اباعبدالله پس چرا از خدا نمی خواهی که به سبب آنها تو را ثروتمندترین فرد مدینه قرار دهد؟ سلمان گفت: من از خداوند به سبب آنها چیزی بزرگتر و با ارزش تر از ملک تمام دنیا خواسته ام، من از خدا خواسته ام تا به حق آنها به من زبانی دهد که به حمد و ثناء او ذاکر باشد و قلبی ❤️دهد که به نعمتهای او شاکر و بر سختیهای دشوار صبور باشد و خداوند عزوجل دعای من را اجابت کرده و این از تمام ملک دنیا و هر چه خیر در آن است صد هزار هزار مرتبه بالاتر است.... (📗برگرفته از تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام، ص 68) ✒️ مرکز تخصصی شیعه شناسی ✅ @shiashenasee
26 16 7⃣ 2⃣ 🔸 یهودیان شروع به تمسخر سلمان کردند و گفتند: ای سلمان ادعای بزرگی کردی و ما باید تو را امتحان کنیم تا راست و دروغت از هم مشخص شود و شروع به شلاق زدن سلمان کردند و گفتند از خدای خود بخواه که تو ار از دست ما نجات دهد. 🔹 سلمان شروع کرد به دعا کردن 🙌و گفت: اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي عَلَى الْبَلَاءِ صَابِراً. (خدایا من را بر بلا صابر گردان) و آنها نیز مرتبا سلمان را شلاق می زدند تا اینکه خسته شدند وسلمان همان طور دعای خود را تکرار می کرد و دعای دیگری نمی کرد. 🔸 هنگامیکه یهودیان از کار خود خسته شدند به سلمان گفتند: ما گمان نمی کردیم با این عذابی که بر تو وارد کردیم روحت در بدنت ثابت بماند، برای چه از خدای خود نخواستی تا مانع ما از این کار شود. 🔹 سلمان گفت: برای اینکه این درخواست من بر خلاف صبر بود، بلکه خود را تسلیم این مهلتی که خدا به شما داده کردم و از او درخواست صبر نمودم. یهودیان بعد از مدتی استراحت دوباره با شلاق بالای سر سلمان ایستادند و به او گفتند: آنقدر تو را می زنیم تا اینکه یا بمیری و یا به محمد صلی الله علیه و آله کافر شوی. 🔸سلمان گفت: هرگز این کار را نمی کنم. همانا خداوند بر محمد صلی الله علیه و آله این آیه را نازل کرده که"الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ" و این تحمل من در مقابل آزار شما برای اینکه در زمره کسانی داخل شوم که خداوند آنها را مدح کرده، بسیار آسان است. آنها به شلاق زدن ادامه دادند تا اینکه خسته شدند و نشستند و به سلمان گفتند: ای سلمان اگر برای تو در نزد پروردگارت به خاطر ایمان آوردن به محمد صلی الله علیه آله قدر و منزلتی بود خداوند دعای تورا مستجاب می کرد و تو ار از دست ما نجات می داد. 🔹 سلمان گفت: شما چقدر نادان هستید، چگونه ممکن است دعای من را اجابت کند و بر خلاف آنچه از او خواسته ام عمل کند. من از او صبر خواستم و او دعای من را اجابت کرد و من را صابر قرار داد و من از او نخواستم که مانع شما گردد تا اجابت نکند چنانچه شما گمان می کنید... (📗 برگرفته از تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام، ص 69) ✒️ مرکز تخصصی شیعه شناسی ✅ @shiashenasee
27 17 8⃣ 3⃣ 🔸 یهودیان برای سومین بار شروع به شلاق زدن سلمان کردند و او بر این گفتار خود چیزی نمی افزود که: خداوندا به من صبر عطا کن بر امتحان در محبت برگزیده و خلیلت محمد صلی الله علیه و آله . 🔹 آنها به سلمان گفتند: وای بر تو ای سلمان، مگر محمد صلی الله علیه و آله به تو اجازه نداده که برای حفظ از دشمنانت، بر خلاف اعتقادت، کلام کفر بر زبان جاری کنی، پس برای چه، از باب تقیه چیزی نمی گویی تا نجات یابی؟ 🔸 سلمان گفت: خداوند به من اجازه داده تقیه کنم اما آن را بر من واجب نکرده بلکه به من اجازه داده آنچه شما اراده کرده اید را به شما ندهم و این سختی شما را تحمل کنم و این کار فضیلت بیشتری دارد و من غیر از آن را انتخاب نمی کنم. 🔹 سپس آنها با شلاق های خود بالای سر سلمان ایستادند و او را بسیار زدند تا اینکه خون از بدنش جاری شد و در حالیکه او را مسخره می کردند گفتند: از خدا نخواه که شر ما را از تو بردارد و آنچه از تو می خواهیم بر زبان جاری نکن تا تو را رها کنیم، بلکه اگر در ادعای خود راستگو هستی و خداوند دعای تو را به حق محمد و آل طیبینش رد نمی کند، از خدا بخواه که ما را هلاک کند. 🔸 سلمان گفت: من خوش ندارم دعا کنم تا شما هلاک شوید زیرا می ترسم در بین شما کسی باشد که خداوند می داند در آینده ایمان می آورد و این دعای من باعث می شود که او از ایمان محروم شود. 🔹 آنها گفتند اینگونه دعا کن: خدایا هر کسی که در علم تو تا زمان مرگش ایمان نمی آورد هلاک کن، با اینگونه دعا، آنچه که می ترسی هم اتفاق نخواهد افتاد. 🔸 در این هنگام دیوار خانه ای که سلمان در آن بود شکافی برداشت و از روزنه آن پیامبر صلی الله علیه و آله را دید که به او می فرماید: ای سلمان دعا کن آنها هلاک شوند زیرا که دربین ایشان احدی ایمان نمی آورد، چنانچه نوح بر قوم خود نفرین کرد هنگامیکه فهمید غیر از آنهایی که قبلا ایمان آورده اند هیچ کس دیگری ایمان نمی آورد. 🔹سلمان به یهودیان گفت: چگونه می خواهید دعا کنم تا هلاک شوید. گفتند: از خدا بخواه که شلاق هایی که در دست هر یک از ما است تبدیل به افعی 🐍شود و سر صاحب خود را خورده و استخوانهای بدنش را بمکد. سلمان نیز اینگونه دعا کرد و هیچ شلاقی نماند مگر اینکه خداوند آن را به افعی دو سر تبدیل کرد که با یک سرش، سر صاحب خود را خورد و با سر دیگر دستی را که شلاق را گرفته بود و سپس تمام آنها را بلعیدند و خوردند. (📗 برگرفته از تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام، صص 71-70) ✒️ مرکز تخصصی شیعه شناسی ✅ @shiashenasee
28 18 9⃣ 4⃣ 🔸پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: ای مؤمنین، خداوند تعالی برادر شما سلمان را در این ساعت در مقابل بیست نفر از منافقین و یهود کمک کرد و شلاقهای آنان را به افعی هایی🐍 تبدیل کرد که آنها را خوردند و بلعیدند پس بیایید تا آن افعی هایی که سلمان را کمک کردند ببینیم. 🔹پیامبر صلی الله علیه و آله و اصحابشان به آن خانه رفتند درحالیکه همسایه های آنان با شنیدن صدای ضجه آن منافقین در اطراف منزلشان جمع شده بودند و جرأت نزدیک شدن به آن را نداشتند. 🔸هنگامیکه پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند، تمام آن افعی ها از خانه خارج شدند و آن کوچه تنگ به اراده خداوند ده برابر وسعت یافت. آن مارها صدا زدند: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدُ يَا سَيِّدَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا عَلِيُّ يَا سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ، السَّلَامُ عَلَى ذُرِّيَّتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ- الَّذِينَ جُعِلُوا عَلَى الْخَلْقِ قَوَّامِينَ. ما شلاق های این منافقین بودیم که خداوند به دعای این مؤمن(سلمان) ما را به افعی تبدیل کرد. 🔹پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: خدا را شکر که در امت من کسی را قرار داد که در دعا کردن شبیه نوح نبی است. سپس افعی ها گفتند: یا رسول الله صلی الله علیه وآله غضب ما بر این کفار شدت یافت و دستورات تو و وصیت در تمام ممالک خداوند بر ما جاری است و ما از تو می خواهیم که از خدا بخواهی ما را از افعی های جهنم قرار دهد تا این افراد را عذاب کنیم چنانچه در این دنیا آنها را بلعیدیم. 🔸پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: دعای شما اجابت شد پس به طبقه پایین جهنم 🔥بروید بعد از اینکه آنچه از اجزاء این کافرین در شکم دارید را برگرداندید تا عبرتی گردد برای مؤمنینی که از قبور آنها عبور می کنند و بگویند: اینان کسانی هستند که لعنت و خار شدند به دعای دوست محمد صلی الله علیه وآله، سلمان بهترین مؤمنین. پس مارها آنچه در شکم داشتند بیرون ریختند و خویشاوندانشان آنها را دفن کردند و به این ترتیب بسیاری از کفار و منافقین ایمان آوردند و شقاوت بسیاری از کفار و منافقین شدت یافت و گفتند این سحر مبین است. 🔹سپس پیامبر صلی الله علیه و آله به سلمان فرمودند: ای اباعبدالله تو از خواص برادران مؤمن ما هستی، و تو محبوب قلوب ملائکه مقرب خداوند هستی. فضل تو در ملکوت سماوات و حجاب ها و کرسی و عرش و تا پایین ترین نقاط زمین 🌍در نزد آنها مشهورتراست از خورشید تابان در روزی که ابری و غباری در آسمان نیست. تو از بهترین کسانی هستی که به این قول خداوند ستایش شده که«الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ» (📗برگرفته از تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام، صص 72-71) ✒️ مرکز تخصصی شیعه شناسی ✅ @shiashenasee