#شناخت_ائمه_علیهم_السلام
#پیامبر_صلی_الله_علیه_وآله 4️⃣
#فقدان_والدین
🔸اراده الهی بر این تعلق گرفت که وجود نازنین پیامبر صلی الله علیه و آله والدین خود را در دوران کودکی از دست بدهد.
بنابر برخی نقل ها پدر بزرگوار ایشان وقتی که پیامبر صلی الله علیه و آله تنها دو ماه از ولادتشان می گذشت از دنیا رفتند[1] و بنا بر نقل دیگری در سن دو سالگی رحلت کردند.[2]
مادر گرامی ایشان نیز بنا بر اختلاف نقل ها در سن چهار یا شش سالگیِ پیامبر صلی الله علیه وآله از دنیا رفتند.[3]
#شیرخوارگی 1️⃣
🔸گفته شده که آمنه تنها دو یا سه روز به پیامبر صلی الله علیه و آله شیر داده و سپس عبد المطلب او را به "ثويبة" کنیز ابولهب داد تا چند روزی به ایشان شیر دهد[4] تا یک دایه مناسب برای پیامبر صلی الله علیه وآله پیدا کنند.
[1]📒 الكافي (ط - الإسلامية)، ;کلینی ،ج1، ص 439
[2]📕 كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط - القديمة)، اربلی، ج1، ص 16
[3] 📗الصحيح من سيرة النبى الأعظم (ط-جديد)، سید جعفر مرتضی عاملی، ج2، ص 173
[4]📗 همان، ص 147
🖋 مرکز تخصصی شیعه شناسی
✅ @shiashenasee
#شناخت_ائمه_علیهم_السلام
#پیامبر_صلی_الله_علیه_وآله 5⃣
#شیرخوارگی 2⃣
🔸در رابطه با اینکه "ثويبة" کنیز ابولهب به پیامبر صلی الله علیه و آله شیر داده باشد برخی از محققین مانند سید جعفر مرتضی عاملی اشکال کرده اند و این قول را قبول ندارند.[1]
🔹در هرصورت با آمدن حلیمه سعدیه به مکه، عبدالمطلب امر شیر خواری پیامبر صلی الله علیه و آله را به وی سپرد تا اين کودك دوران شير خوارگى را در بین صحرا نشينان⛺️ و قبيله سعد به سر برده و در محيطى پاك و دور از خطر بيمارى هايى که کودکان مكّه را تهديد مى کرد، در جمع فرزندان باديه نشينان رشد کند و بزرگ شود.
🔸در برخی نقل ها آمده که حلیمه در ابتدا از پذیرش پیامبر صلی الله علیه وآله به خاطر یتیم بودن ایشان خودداری کرد و بعدا چون فرزندی برای تکفل پیدا نکرد مجبور شد شیرخواری ایشان را قبول کند[2] اما این نقل هم باطل است به چند دلیل:
👈مقام و جايگاه خاندان بنى هاشم و شخصيّت جد بزرگوار رسول اکرم صلى الله عليه وآله وسلم که به بخشش و احسان و کمك به نيازمندان و محرومان معروف بود، چنين ادعايى را مردود مى سازد.
👈افزون بر اين که به نقل برخى تاريخ نگاران، پدر بزرگوار رسول اکرم صلى الله عليه و آله و سلم چند ماه پس از ولادت آن حضرت دنيا را وداع گفته بود.
👈در روايت آمده که رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در کودکى، جز شير "حليمه" شير هيچ زنى را نپذيرفت.[3]
[1] 📗 رجوع شود به الصحيح من سيرة النبى الأعظم (ط-جديد)،سید جعفر مرتضی عاملی، ج2، ص 173
[2] 📘 الطبقاتالكبرى، ابن سعد، ج1،ص 89
[3] 📙 برگرفته از کتاب پيشوايان هدايت، خاتم انبيا حضرت محمّد مصطفى(صلى الله عليه وآله)، گروه مؤلفان، مجمع جهانى اهل بيت(عليهم السلام)، ص 68
🖋 مرکز تخصصی شیعه شناسی
✅ @shiashenasee
#شناخت_ائمه_علیهم_السلام
#پیامبر_صلی_الله_علیه_وآله 6⃣
#شیرخوارگی 3⃣
🔸رسم اشراف مكّه بر اين بود، نوزادان شير خوار خود را براى شير دادن به زنان شيرده صحرانشين مى سپردند و ميان آنان زنان قبيله سعد در اين کار معروف بودند. اين قبيله در اطراف مكّه و نواحى حرم سكونت داشت و زنان آن هر سال در ايّام ويژه اى به مكّه آمده تا کودکان شير خوار را جهت شيردادن، تحويل گرفته واز اين راه امرار معاش کنند; به ويژه در سال ولادت نبی اکرم صلی الله علیه و آله که با خشكسالى💧 و قحطى همراه بود، اين زنان نياز بيشترى به کمك اشراف مكّه داشتند.
🔹حليمه مى گويد: روزى عبدالمطلب به من برخورد و پرسيد: ازکدام قبيله اى؟ عرض کردم: از قبيله سعد.
فرمود: نامت چيست؟ عرض کردم: حليمه. حضرت لبخندى زد و فرمود: اين نام بر تو مبارك باد، دو خوى پسنديده در اين نام وجود دارد، يكى سعادت و خوشبختى و ديگرى حلم و بردبارى، که خير دنيا و سربلندى آخرت در آن هاست.
🔸تصورى که حليمه با گرفتن يتيم عبد المطلّب در رسيدن به خير و برکت داشت، به نوميدى مبدّل نگشت. روايت شده که سينه حليمه از شير تهى بود ولى با شير دادن پيامبر صلی الله علیه و آله، سينه اش پر از شير شد.
حليمه مى گويد: هنگامى که رسول خدا صلى الله عليه وآله را براى شير دادن برگرفتيم، در زندگى و اموال خود سراسر نظاره گر خير و برکت بوديم و پس از دوران خشكسالى و تلاش توانفرسا، توانگرى يافتيم.
(📗برگرفته از کتاب پيشوايان هدايت، خاتم انبيا حضرت محمّد مصطفى(صلى الله عليه وآله)، گروه مؤلفان، مجمع جهانى اهل بيت(عليهم السلام)، ص 70)
🖋 مرکز تخصصی شیعه شناسی
✅ @shiashenasee
#شناخت_ائمه_علیهم_السلام
#پیامبر_صلی_الله_علیه_وآله 7⃣
#شیرخوارگی 4⃣
🔸عادت اهل مکه بر این بود که اولاد خود را بعد از هفت روز به دایه ای می سپردند تا او را شیر دهد و زنان همه منتظر بودند تا شیر دادن و تربیت پیامبر صلی الله علیه و آله را قبول کنند. روزی آمنه صدای هاتفی را شنید که می گفت: ای آمنه اگر برای فرزندت دایه ای می خواهی، زنی در بنی سعد است که نامش حلیمه است. بعد از این جریان هر زنی که برای پذیرش پیامبر صلی الله علیه و آله می آمد، آمنه ابتدا نام او را می پرسید تا اینکه حلیمه از راه رسید.
🔹حلیمه نقل می کند که روزی بین خواب و بیداری بودم که شخصی نزد من آمد و مرا به نهر آبی سفید تر از شیر و شیرین تر از عسل برد. سپس به من گفت بنوش و من از آن نوشیدم سپس مرا به محل خود بازگرداند و به من گفت: ای حلیمه بر توباد که به مکه روی که در آنجا برای تو رزق واسعی است و به زودی به برکت مولودی که آنجا به دنیا می آید به سعادت می رسی سپس برای من دعا کرد و حال من دگرگون شد.
▫️زنان قوم بنی سعد که مرا دیدند تعجب کردند و پرسیدند این حسن و زیبایی که برای تو پیدا شده از کجاست و من هم به خاطر حسادتی که آنها نسبت به من داشتند ماجرا را مخفی کردم.
▫️ سپس بعد از دو روز هاتفی صدا زد 🗣به طوری که تمام بنی سعد صدای او را شنیدند که می گفت: ای زنان بنی سعد برکات بر شما نازل شده و فقر و اندوه از شما برداشته شده به برکت شیردادن به مولودی که در مکه به دنیا آمده و خداوند او را فضیلت بخشیده...
با شنیدن این صدا تمام بنی سعد به سمت مکه به راه افتادند...
(📗بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج15، ص: 371)
✒️ مرکز تخصصی شیعه شناسی
✅ @shiashenasee
#شناخت_ائمه_علیهم_السلام
#پیامبر_صلی_الله_علیه_وآله 8⃣
#شیرخوارگی 5⃣
🔸حلیمه می گوید با شنیدن صدای آن هاتف هیچ کسی از بنی سعد باقی نماند و همه به سوی مکه به راه افتادند.
حلیمه از پاکترین و عفیف ترین زنان قوم خود بود و به همین خاطر خداوند رضاع و شیردادن پیامبر صلی الله علیه و آله را روزی او کرد.
🔹زنان شیرده هر کدام بر آمنه وارد می شدند، ابتدا نامشان را می پرسید و هنگامیکه نام حلیمه را نمی شنید برای منصرف کردن آنها می گفت فرزند من یتیم است و پدر و مالی ندارد و زنان نیز از او رویگردان می شدند.
🔸حلیمه با همسرش وارد مکه شد و به دنبال مولودی که بشارتش را شنیده بود می گشت تا اینکه خداوند او را به سوی عبدالمطلب که در صفا نشسته بود هدایت کرد.
عبدالمطلب از او پرسید از کجا آمده ای و حلیمه در جواب گفت از بنی سعد، برای طلب فرزندی که در قبال شیردادن او زندگیمان را بگذرانیم.
عبدالمطلب گفت: در نزد ما فرزندی است که مثل او زاییده نشده غیر از اینکه یتیم است و من جد او و به جای پدرش هستم. اگر شیردادن او را می پذیری او را به تو واگذار کنیم.
حلیمه گفت باید از شوهرم👳 اجازه بگیرم وبه نزد همسرش برگشت.
🔹هنگامیکه حلیمه ماجرا را برای شوهرش نقل کرد، شوهرش به وی گفت: زنان بنی سعد با احسان و اکرام به دیار خود برگشتند و تو با یک کودک یتیم.
حلیمه گفت زنان بنی سعد با غنائم بر می گردند و من نا امید و دست خالی و اشکش جاری شد.
🔸شوهرش گفت برگرد و همین طفل یتیم را قبول کن که امید است خداوند خیر کثیر در آن قرار داده باشد زیرا که جد او معروف به احسان است...
(📗بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج15، ص: 373)
✒️ مرکز تخصصی شیعه شناسی
✅ @shiashenasee
#شناخت_ائمه_علیهم_السلام
#پیامبر_صلی_الله_علیه_وآله 9⃣
#شیرخوارگی 6⃣
🔸 حلیمه با اجازه شوهرش برگشت و عبدالمطلب را در همان مکان قبل پیدا کرد و به همراه وی به خانه آمنه رفت.
هنگامیکه وارد خانه شد و اسم خود و قومش را به آمنه گفت، آمنه فرمود: این همان زنی است که من باید فرزندم را به او بسپارم. سپس به حلیمه گفت: بشارت باد بر تو به این فرزند که به خدا قسم سرزمین ما سرسبز 🌴نشد مگر به برکت این فرزند.
🔹 سپس وارد اطاقی شدند که پیامبر صلی الله علیه و آله در آن قرار داشت. حلیمه گفت: ای آمنه آیا در روز برای فرزندت چراغ روشن کرده ای.
آمنه گفت: به خدا قسم نه، از هنگامیکه این طفل به دنیا آمده در کنار او چراغی روشن نکرده ام بلکه او ما را از روشنایی چراغ 🌕بی نیاز کرده.
🔸حلیمه به پیامبر صلی الله علیه و آله نگاه کرد درحالیکه ایشان را در لباسی سفید پیچیده بودند و بوی مشک و عنبر از ایشان به مشام می رسید. در این هنگام محبت پیامبر صلی الله علیه و آله در قلب❤️حلیمه اثر کرد و به سبب ایشان شادی و نشاط فراوانی به حلیمه دست داد.
🔹حلیمه دلش نیامد که پیامبر صلی الله علیه و آله را از خواب بیدار کند و مدتی صبر کرد اما از اینکه برای برگشت به نزد شوهرش دیر شود ترسید و دستش را دراز کرد تا پیامبر صلی الله علیه و آله را از خواب بیدار کند که پیامبر صلی الله علیه و آله چشمانشان را باز کردند و به صورت حلیمه خنده ای کردند و نوری از دهان مبارکشان خارج شد که تعجب حلیمه را برانگیخت.
🔸حلیمه از سینه راست خود به ایشان شیر داد و هنگامیکه خواست از سینه چپ خود به ایشان شیر دهد، پیامبر صلی الله علیه و آله به الهام الهی از این کار امتناع کردند و این به خاطر عدل و انصافی بود که خداوند از کودکی به ایشان الهام کرده بود، زیرا حلیمه فرزند شیرخواری👶 داشت و پیامبر صلی الله علیه و آله شیر نخوردند تا بردار رضاعی ایشان هم شیر بخورد.
(📗بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج15، ص: 374)
✒️ مرکز تخصصی شیعه شناسی
✅ @shiashenasee
#شناخت_ائمه_علیهم_السلام
#پیامبر_صلی_الله_علیه_وآله 🔟
#شیرخوارگی 7⃣
🔸حلیمه پیامبر صلی الله علیه وآله را گرفت تا برگردد، عبدالمطلب به حلیمه گفت صبر کن تا به تو توشه ای دهیم، حلیمه گفت: این فرزند از هر زاد و توشه ای برای من کفایت می کند و او در نزد من از طلا 🏵 و نقره و تمام خوردنی ها محبوب تر است.
عبدالمطلب به او بیش از نیازش، مال و توشه و لباس داد و آمنه هم همین کار را کرد.
🔹 آمنه در این هنگام فرزند خود را گرفت و بوسید و به خاطر فراق فرزندش شروع به گریستن کرد که خداوند قلب او را آرام کرد و فرزندش را به حلیمه داد و گفت: ای حلیمه مراقب نور چشمان و میوه قلب من باش.
سپس حلیمه از خانه آمنه خارج شد و عبدالمطلب به دنبالش رفت .
🔸حلیمه می گوید: به خدا قسم از هیچ سنگ و کلوخی رد نشدیم مگر اینکه به من تبریک گفتند به سبب آنچه نصیب من شده بود.
🔹 هنگامیکه حلیمه به نزد شوهرش رسید، شوهرش نوری ✨را دید که از پیامبر صلی الله علیه وآله می درخشد پس تعجب کرد و خداوند در قلبش رحمت نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله را قرار داد. سپس به حلیمه گفت: همانا خداوند به سبب این مولود ما را بر تمام عالمیان برتری داده و شکی نیست که او از فرزندان پادشاهان است.
🔹هنگامیکه قافله به راه افتاد و حلیمه سوار بر مرکب شد به همسرش گفت: همانا به سبب این مولود سعادت دنیا و آخرت را به دست آوردیم....
(📚 بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج15، ص: 374)
✒️ مرکز تخصصی شیعه شناسی
✅ @shiashenasee
#شناخت_ائمه_علیهم_السلام
#پیامبر_صلی_الله_علیه_وآله 11
#شیرخوارگی 8⃣
🔸 حلیمه می گوید مرکب ما مانند تندبادی حرکت می کرد. در حین حرکت به چهل راهب از نصارای نجران رسیدیم که یکی از آنها در حال توصیف پیامبر صلی الله علیه و آله بود و می گفت: در این زمان مولودی در مکه ظاهر می شود که صفاتش چنین و چنان است و دیار شما را خراب می کند و آثار شما را از بین می برد. در این هنگام ابلیس به صورت انسانی برای آنها ظاهر شد و گفت: آن کسی که شما درباره او صحبت می کنید همراه این زن است که از اینجا عبور می کند.
🔹 حلیمه می گوید: آنها بلند شدند و به سمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و نوری✨ را دیدند که از صورت ایشان می درخشید.
🔸 سپس شیطان فریادی بر آنها زد که او را بکشید پس آنها شمشیرهایشان 🗡 را کشیدند و به سمت من آمدند. در این هنگام فرزندم محمد صلی الله علیه وآله سر خود را به سمت آسمان بلند کرد که ناگهان به بلای عظیمی مانند رعدی که بر زمین می خورد دچار شدند و درهای آسمان باز شد و آتشی از آن فرود آمد و هاتفی در این هنگام گفت: تلاش کاهنان بی ثمر ماند.
🔹 حلیمه می گوید: آتشی را دیدم که نازل می شود پس بر فرزندم از آن آتش 🔥ترسیدم و آن آتش بر سرزمین آن کاهنان فرود آمد و تمام آنها را سوزاند و من ترسیدم و نزدیک بود که از مرکب پایین بیافتم و این اولین چیزی بود که از فضایل ایشان ظاهر شد پس ایشان را به قبیله خود رساندم در حالیکه بسیار ترسیده بودم و با خود گفتم این طفل حتما پروردگار بزرگی دارد.
🔸 اولین شبی که پیامبر صلی الله علیه و آله به قبیله بنی سعد رسید، سرزمین ایشان سرسبز شد و درختانشان ثمر داد در حالیکه آنها در قحطی شدیدی بودند و به همین خاطر آنها به پیامبر صلی الله علیه و آله علاقه مند شدند و هرگاه یکی از آنها مریض می شد او را به نزد پیامبر صلی الله علیه و آله می بردند و شفا می گرفت و معجزات ایشان بسیار شد.
🔹 بنی سعد به حلیمه می گفتند: ای حلیمه خداوند به برکت فرزند تو ما را سعادت بخشیده.
حلیمه می گوید: به خدا سوگند هیچ گاه لباسی از پیامبر صلی الله علیه و آله نجس نشد تا آن را به خاطر نجاست بشویم.
📗( بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج15، صص: 375-376)
✒️ مرکز تخصصی شیعه شناسی
✅ @shiashenasee