فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتون شکست مروارید اشک هاتون جاری شد شهدا را یاد کنید
😭😭😭😭😭
🥀دخترک تاب نیاورد، جلو آمد و گفت:
میشود شمر!
که امسال سرش را نَبُری؟
💔💔
🖤#یاحسین_مظلوم
حتما حتما حتما حتما سعی کنید ببینید و انتشار حداکثری بدهید
😭😭😭😭😭😔😔😔
▪️شهادت یادگار کربلا
▪️نگین آرامش قلب اهل حرم
حضرت سیدالساجدین،#امام_زین_العابدین
▪️بر آقا امام زمان عج و تمام عاشقان اهل بیت تسلیت باد..▪️🌷
▪️هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد
▪️او ماند که در کنار زینب باشد
▪️#سجّاد که سجّاده به او دل میبست
▪️تدبیر خدا بود که در تب باشد..
#شهادت_امام_سجاد #عاشورا
#منتظران_ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسم به زخمای قلبت
ما رو به حال خودمون ول نکن...
#محرم
#امام_حسین
┄┅┅┅┅❁🖤❁┅┅┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آبرویدوعالمحضرت¹²⁸
سـ؋ـینـہ النجات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : دعای امام صادق برای زوار و عزاداران سیدالشهداء (علیهماالسلام)
🎙حجت الاسلام والمسلمین استاد #حسینی_قمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای گریه بلند ملائکه ، حتما ببین و اگه دلت لرزید بنویس یارقیه
🖤 با حمایت از پستها در ثواب نشر معارف و یاد اهلبیت سهیم باشیم
🍃 🍂🏴🍂🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به اعضای گروه :
این گروه عترت پیغمبر هست.
کل اعضایش غلام حیدر و زهرای اطهر هست
روز محشر عضو های این گروه ان شاءالله
جرعه نوش حوض پاک کوثر هست
احسنت به حضورتک تکتون 🤲🥀🥀
سلااام وقتتون علوی و زهرایی
شهادت امام حسین علیه السلام رو تسلیت عرض میکنم و اسیران کربلا 😔🖤
کربلا بزودی روزی همه شما بزرگواران ان شاءالله
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعای فرج 🤲🥀🥀🖤
مداحی آنلاین - نقش ارزنده امام سجاد - آیت الله مظاهری.mp3
7.07M
🏴 #شهادت_امام_سجاد(ع)
♨️نقش ارزنده امام سجاد(ع) در زنده نگه داشتن نهضت عاشورا
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙 #آیت_الله_مظاهری
😭🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مشتری های امام حسین علیه السلام
استاد قرائتی
#روضه_حضرت_زینب_س
#دوزادهم_محرم
🏴السلام علیک یا اباعبدالله
▪️زینب آمد سنگ ها را زد کنار
▪️باغ گل را کرد پیدا زیر خار
▪️باغ گل نه،صفحه ای زآیات نور
▪️نقطه نقطه گشته از سُم ستور
▪️دید زینب ،آن صحیفه دیدنیست
▪️یک به یک آیات آن بوسیدنیست
▪️خواست بوسد جای بوسیدن نداشت
▪️لعل لب بر حنجرِ خونین گذاشت
بدن رو زیر تلی ازسنگ،تیر ،شمشیر ،نیزه شکسته ها دفن کرده بودند
امروز ازصبح تا غروب کار زینب همین بود
کوس رهیل رو که امروز صبح زدند
گفتن اسرا سوار بشند از کربلا بریم،
اما همه ی ارباب مقاتل نوشتند ،
غروب بود از کربلا رفتند
یعنی ازصبح تا غروب زینب داره این بدن رو زیارت میکنه
یه نگاه کرد دید اصلا این بدن قابل بغل کردن نیست
دست میبره زیر بدن
هرنقطه ای رو که بالا میبره
یه نقطه ی دیگه زمین میفته
یعنی بدن کاملا متلاشی شده
فَوَجَدَتهُم مَکبُوبََا عَلَی وَجهِه ...
دید یه بدنی به رو روی سینه ،
روی خاک گرم کربلا افتاده
وَ هُوَ جُثَّتُه بِلا رَأس...سر نداره
یــــاصاحب الزمان
عمه جان شما اینجا کاری کرد که نوشتند حتی اسب های لشگر دشمن هم برای زینب گریه کردند
حسیـــــــن....
حَتَّی تَسیر دُموعَ الخُیُول عَلَی هَوافِرِها....
اشک هاشون میریخت روی سُمّشون
اما ی عده ایستاده بودند و میخندیدند
شروع کرد با این بدن حرف زدن،
آخرین زیارت زینب با ابی عبدالله همین امروزه
اربعین هم برگشت تربت رو زیارت کرد
لذا امروز آخرین زیارت حسینه
چون یک سال ونیم بعد هم دیگه کربلا نیومد از داغ حسینش دق کرد و جان داد
لذا میخواد حقش رو ادا کنه
گفت داداش
▪️ای زِ دور خردسالی یاورم
▪️یاد داری در کنار مادرم
▪️ماه رخسارت زِ من دل می ربود
▪️تا برد خوابم نگاهم بر تو بود
▪️یاد داری شامگاهی باحسن
▪️راه پیمودید دوشادوش من
▪️غافل از خواهر نگردیدی دمی
▪️تا نباشد گرد من نامحرمی
حسیـــــــن..
داداش یادته من و تو و بابام علی و داداشم حسن، وقتی میخواستید من رو ببرید حرم پیغمبر
چجوری میبردید
بابام علی جلو میرفت شما دوطرف من حلقه میزدید
به قنبر میگفت قنبر
برو چراغ های حرم پیغمبر رو هم کم کن
شبانه من رو میبردید
یه روز داداشم حسن پرسید بابا
چرا ما زیارت میریم روز میریم ،
خواهرم شب میره
با این تشریفات میره
فرمود حسن جان همه این کارها برا اینه مبادا نامحرمی قدو قامت زینب رو ببینه
یــــــاصاحب الزمــــــــان...
حالا امروز همین زینب میخواد از کربلا بره
گفت داداش
▪️غافل از،خواهر نَگردیدی دَمی ،
▪️تا مباشد گرد من نامحرمی
▪️حال بین نامحرمان گرد مَنَند
▪️خنده بر زخم درونم میزنند
حسیـــــن .....
▪️نیست عباس وعلی اکبرت
▪️مانده تنها بین دشمن خواهرت...
حالا میخواد سوار بشه
ان شاءالله گریه هامون با گریه ی شامگاهی مهدی زهرا س عجین بشه
سنان ابن اَنس میگه
عمر سعد من رو مأمور کرد
سربازات رو بردار دور این زن وبچه حلقه بزن
حالا خانم میخواد اهل بیت رو سوار کنه
یه نگاه به من کرد
یه نگاه ب عمر سعد
فرمود
اَما تَستَحیُونَ مِن الله وَرَسُوله ..
شما حیا نمیکنید
نَحنُ بَناتُ الرَّسول...
ما بچه های پبغمبریم ،
نگاه کردن نداره
با این تشر زینبی ،
من سربازام رو جدا کردم رفتم عقب تر ایستادم
اما خودم داشتم میدیدم واقعه رو...
دونه دونه همه رو سوار کرد
نوبت رسید به زین العابدین
زیر بغل امام زمانش رو گرفت
حضرت فرمود عمه جان من وظیفمه عمه تو رو سوار کنم
امام سجاد زانو زد
یاصاحب الزمان
سنانمیگه من داشتم میدیدم تا زینب پاشو گذاشت رو زانوی زین العابدین ،امام سجاد نتونست تحمل کنه
پاهاش لرزید
چنان با صورت به زمین خورد...
حسیـــــــــــن.....
==================za
هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد
او ماند که در کنار زینب باشد
سجّاد که سجّاده به او دل میبست
تدبیر خدا بود که در تب باشد
#شهادت_امام_سجاد(ع)🥀
#تسلیٺ_باد🏴
🏴 زمینه روضه ای شهادت امام زین العابدین علیه السلام
🏴بند اول
چهل ساله
به غما مبتلام،میسوزم
که دارم با دعام،میسوزم
دعا واسم شده بهونه
یاد کرب و بلام،میسوزم
داغ هجده عزیزو نصفه روز
من تو صحرای کربلا دیدم
من شهادت میدم غریب بودن
سراشونو رو نیزه ها دیدم
کربلارو یادم نرفته
عاشورارو یادم نرفته
زیر چکمه ی شمر حرومی
من بابارو یادم نرفته
آه و واویلا
یا ابالمظلوم
🏴بند دوم
چهل ساله
که منم بی قرار،میبارم
مثه ابر بهار،میبارم
تا میبینم یه کودکو من
به یاد شیرخوار،میبارم
میخونم روضه یاد قحط آب
چی میشد میرسید یه قطره آب
جای آب اون تیر سه شعبه شد
چاره ی کار طفلک رباب
هنوز اصغر یادم نرفته
تیر و حنجر یادم نرفته
گلوشو گوش تا گوش برید و
تن بی سر یادم نرفته
آه و واویلا
یا ابالمظلوم
🏴بند سوم
چهل ساله
که گرفته صدام،گریونم
زخمیه دست و پام،گریونم
تو اسارت به والله شام
سخت گذشته برام،گریونم
میکنم گریه یاد شهر شام
مارو بردن بین یهودی ها
ردمون کردن از تو بازار و
اونجا میخندیدن به ما اونا
اون روزارو یادم نرفته
شامیارو یادم نرفته
مارو بردن بزم شراب و
نگاهارو یادم نرفته
آه و واویلا
یا ابالمظلوم
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
#امام_سجاد علیهالسلام
#غزل
🔹اعجاز🔹
همان وقتی که خنجر از تن خورشید سر میخواست
امامت از دل آتش چنان ققنوس برمیخاست
علی باشی و در میدان نجنگی، داغ از این بدتر؟
خدا او را به بزم عشقبازی شعلهور میخواست
علی در خونِ خود پرپر، علی با تیرِ در حنجر
علی از شعله سوزانتر، علی بودن هنر میخواست
نباید شعلۀ این ماجرا یک لحظه بنشیند
عبایش سوخت در آتش که آتش بال و پر میخواست
به پاهای کبوتر نامهای از جنس زنجیر است
که فریاد بلند تشنگان، پیغامبر میخواست
مصیبت تازه بعداز کربلا آغاز شد یعنی
به غیر از خونِ تن، دشمن از او خون جگر میخواست
امامت را زنی با جان و دل میبرد آهسته
که زینب بود، اگر او زیر دست و پا سپر میخواست
پدر لبتشنه جان داد و گذشت اما تمام عمر
صدای شرشر باران چه از جان پسر میخواست
غریب است آنچنان کعبه میان آشنایانش
که استعلام حقانیتش را از حجر میخواست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شراب خوار،قمارباز، زناکار، بی حجاب و..
میتونن بیان به مجلس عزاداری
امامجلس عزا جای شرب خمر، زنا،قمار وکشف حجاب نیست!
عزاداری زنان در لندن رو ببینید!
«عزادار واقعی»حرمت نگه میداره چون میدونه درمحضر کی قرار داره!
زنجیرزنی دختران بی حجاب اسمش عزاداری امام حسین نیست
نمایش خیابانی و اشاعه علنی فحشاس.
🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای گریه بلند ملائکه ، حتما ببین و اگه دلت لرزید بنویس یارقیه
🖤 با حمایت از پستها در ثواب نشر معارف و یاد اهلبیت سهیم باشیم
🍃 🍂🏴🍂🍃