❇️شخصیت #علی (علیه السّلام) و ویژگیهای ممتاز او و نیز مقام و منزلت وی نزد رسول خدا (صلّی الله علیه و آله وسلّم)
👈و سوابق و فدا کاریهای او، همه و همه اسباب برانگیختن #حسادت در قریش و عرب شده بود....
🔰🔰🔰🔰
🟥آنان به #علی رشک میبردند؛
👈چون او به درجه ای از #فضایل و #کمالات و علم و عمل رسیده بود که هیچ کس را گمان رسیدن به کمترین مرتبه از آن مراتب والا نبود.
🟨🟨🟨🟨🟨
✍علی ابن ابی طالب (علیه السّلام) به «خزیمة بن ثابت» فرمود:
🍃🍃🍃🍃
👈«می بینی که چگونه بر فضل خدا نسبت به موقعیت #من_به_پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله وسلّم) و آنچه خداوند
از علم به من داده، #حسادت میکنند! » ...
🔻✨🔻✨🔻
🗞هم چنین علی«ع» در نامه ای بلند به #معاویه این حقیقت را یادآور شدند.
〰〰〰〰〰〰
📗: شواهد التنزیل، جلد ۱، صفحه ۱۴۴.
📘 الغارات، صفحه ۱۱۵.
◻️اما این طور نبود که شعلههای #حسادت یکدفعه زبان بکشند...
🍃🍃🍃🍃🍃
✍ بلکه در جریانات مختلف، به صورتهایی آشکار شده بود و رسول خدا (صلّی الله علیه و آله وسلّم) نیز متوجه این مسأله بود؛
⚡️✨⚡️✨⚡️
⚠️چرا که در روز #تاریخی_غدیر بعد از این که از اهمیت مسأله #امامت و شأن و مقام #مولا_علی (علیه السّلام) مطالب مهمی را بیان
نمود،
بلافاصله خطر انحراف را این گونه بیان کرد:
🔰🔰🔰🔰
تاریخ تشیع🇮🇷
◻️اما این طور نبود که شعلههای #حسادت یکدفعه زبان بکشند... 🍃🍃🍃🍃🍃 ✍ بلکه در جریانات مختلف، به صورت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍«ای مردم! شیطان، به #حسادت، آدم را از بهشت بیرون کرد..
🌴🌴🌴🌴
👈👈 پس مبادا که نسبت به #علی (علیه السّلام) حسد ورزید..
که اعمالتان یکسره باطل شود و به لغزش و انحراف درافتید؛❌
🔰🔰🔰🔰
↩️که #آدم_ابوالبشر تنها به سبب یک معصیت به زمین فرو افتاد؛
🍃🍃✨✨⚡️
⚠️پس بر شماست که مراقب احوال خویشتن باشید؛ شما که در میانتان، #دشمن_خدا نیز هست».
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
دوستان عزیز!!
این #حسادتها باعث شد تا نتوانند علی «ع» را به عنوان جانشین پیغمبر بپذیرند😔
✍ابو بصیر در حدیثی از #حضرت_صادق (ع) نقل کرده است که فرمود:
سبب #شهادت_فاطمه این بود که #قنفذ غلام خلیفه دوم به امر او به 👈 وسیله غلاف شمشیر به آن حضرت آسیب رساند،
🔻🔻🔻🔻
🏴 پس فاطمه فرزند جنین خود را سقط کرد و بدان سبب به شدّت بیمار شد
و اجازه نداد هیچ کس از آن افراد که او را اذیّت کردند، بر او وارد شوند. »
🏴
〰〰〰〰〰〰〰
📘بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد ۴۳، صفحه ۱۷۰، حدیث ۱۱؛
📘 دلائل الامامة، محمّد بن جریر طبری، صفحه ۴۵.
🔷اسماء گوید:
روز آخر فاطمه مرضیه داخل حجره شد.
🌱 بعد از دو رکعت نماز، خوابید...
↩️ من مدّتی صبر کردم و سپس او را صدا زدم. جوابی نشنیدم.!
🔶پس گفتم: ای دختر محمّد مصطفی! ای دختر بهترین کسی که بر زمین گام نهاد!پس جوابی نشنیدم.
💠 وارد حجره شدم و پوشش را از روی صورت او برداشتم. دیدم #شهید_شده و از دنیا رفته است.
🟫 پس خود را روی او انداخته و او را بوسیدم و گفتم: ای فاطمه! هنگامی که نزد پدرت رفتی، سلام مرا به او برسان!
🟫🟫🟫🟫🟫
🔷در این هنگام امام #حسن و امام #حسین (ع) وارد شدند و گفتند: اسماء! مادرمان کجاست؟
✨✨
🔶اسماء گوید: من ساکت شدم و چیزی نگفتم؛
✨✨✨
👈ولی آنان وارد حجره شدند و دیدند مادرشان خوابیده است.
🏴 #حسین مادر را حرکت داد و متوجه شد که از دنیا رفته و شهید است.
◻️◻️◻️◻️
گفت: ای برادر! خدا دربارة مادرمان، تو را اجر دهد! پس خود را روی مادر انداخت و او را میبوسید و میگفت:
🔻🔻🔻
«یَا أُمَّاهُ کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی؛
یعنی👈ای مادر! با من سخن بگو! پیش از آنکه روح از بدنم جدا شود.
😔😔😔😔
🔷اسماء میگه: حسین هم پای مادر را میبوسید و میگفت:
«یَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُکِ الْحُسَیْنُ (ع) کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ یَتَصَدَّعَ قَلْبِی فَأَمُوت؛)
✍ای مادر! من فرزندت #حسینم، با من سخن بگو! پیش از آنکه بند دلم پاره شود و بمیرم. »
ـــــــــــــــــــــــ
📗 بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد ۴۳، صفحه ۱۸۶، حدیث۱۸.