🔷در این هنگام امام #حسن و امام #حسین (ع) وارد شدند و گفتند: اسماء! مادرمان کجاست؟
✨✨
🔶اسماء گوید: من ساکت شدم و چیزی نگفتم؛
✨✨✨
👈ولی آنان وارد حجره شدند و دیدند مادرشان خوابیده است.
🏴 #حسین مادر را حرکت داد و متوجه شد که از دنیا رفته و شهید است.
◻️◻️◻️◻️
گفت: ای برادر! خدا دربارة مادرمان، تو را اجر دهد! پس خود را روی مادر انداخت و او را میبوسید و میگفت:
🔻🔻🔻
«یَا أُمَّاهُ کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی؛
یعنی👈ای مادر! با من سخن بگو! پیش از آنکه روح از بدنم جدا شود.
😔😔😔😔
🔷اسماء میگه: حسین هم پای مادر را میبوسید و میگفت:
«یَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُکِ الْحُسَیْنُ (ع) کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ یَتَصَدَّعَ قَلْبِی فَأَمُوت؛)
✍ای مادر! من فرزندت #حسینم، با من سخن بگو! پیش از آنکه بند دلم پاره شود و بمیرم. »
ـــــــــــــــــــــــ
📗 بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد ۴۳، صفحه ۱۸۶، حدیث۱۸.
🟩حسنین از خانه بیرون آمدند، و فریاد میزدند:
«یَا مُحَمَّدَاهْ یَا أَحْمَدَاهْ الْیَوْمَ جُدِّدَ لَنَا مَوْتُکَ إِذْ مَاتَتْ أُمُّنَا؛
👈ای محمّد! ای رسول خدا (ص)! امروز داغ تو برای ما تجدید شد، هنگامی که مادر ما از دنیا رفت. »
🕌سپس به مسجد آمدند و پدرشان #علی (ع) را خبر کردند
😔😔😔😔
تاریخ تشیع🇮🇷
🟩حسنین از خانه بیرون آمدند، و فریاد میزدند: «یَا مُحَمَّدَاهْ یَا أَحْمَدَاهْ الْیَوْمَ جُدِّدَ ل
🖤😭🥀یا امام حسن مجتبی علیه السلام
«وَ هُوَ فِی الْمَسْجِدِ فَغُشِیَ عَلَیْهِ حَتَّی رُشَّ عَلَیْهِ الْمَاءُ ثُمَّ أَفَاقَ فَحَمَلَهُمَا حَتَّی أَدْخَلَهُمَا بَیْتَ فَاطِمَة (س)
👈در حالی که حضرت علی«ع» در مسجد بود،
👈آن حضرت از شنیدن خبر #شهادت_فاطمه
غش کرد،
😔پس آب بر روی او پاشیدند تا اینکه به هوش آمد
و با کمک حسنین وارد خانه فاطمه (س) شد.
➖➖➖➖➖➖
📗 بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد ۴۳، صفحه ۲۱۴، ذیل حدیث ۴۴.
تاریخ تشیع🇮🇷
«وَ هُوَ فِی الْمَسْجِدِ فَغُشِیَ عَلَیْهِ حَتَّی رُشَّ عَلَیْهِ الْمَاءُ ثُمَّ أَفَاقَ فَحَمَلَهُمَ
یا مولا علی علیه السلام
فدای غریبیت برم😭😭😭
دوستان عزیز!!
👈امام علی (ع) که در جنگ #احــــــــد بیش از ۹٠زخم برداشت؛ ولی از هوش نرفت
👈 وقتی شمشیر مسموم🗡 «ابن ملجم ملعون» بر فرقش اصابت کرد، ازهوش نرفت
🏴 داغ #حضرت_زهرا (س) آنچنان بر مولا سنگین آمد که از #هوش_رفت. 😔😔
〰〰〰〰〰〰〰
من علیّم که خدا قبله نما ساخت مرا //
جز خدا و نبیّ و فاطمه نشناخت مرا //
من که یکباره در از قلعه خیبر کندم //
داغ زهرا (س) به خدا از نفس انداخت مرا//
😔😔😔😔