eitaa logo
تاریخ تشیع
196 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
4هزار ویدیو
28 فایل
کانال تاریخ تشیع همراه با عالیترین مطالب در حوزه های تاریخ، علوم سیاسی، اجتماعی، هنر، ادبیات، نجوم، دانستنیها، فایلها + پی دی اف تمامی مطالب معتبر هستند همراه با مرجع، منابع آورده می شوند. نظرات وپیشنهادات مدیرکانال: @mehdi6869
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تاریخ تشیع
🏴امروز دوم محرم است، آیا می دانید کاروان سید الشهداء علیه السلام در چه منزلگاهی قرار گرفت و در آنجا چه اتفاقی افتاد؟ ⛺ منزلگاه نينوا ( و كربلا) زمان: پنج شنبه دوم محرم الحرام 61 هجري موقعیت جغرافیایی: هوا گرم، زمین آنجا دارای پستی و بلندی و خاک نرم. کاروان وارد سرزمین کربلا شد. حضرت زمین آنجا را به پانصد هزار درهم از بنی اسد خریداری کرد و مجدد به آنها صدقه داد اما سفارش کرد که زائرین کربلا را تا سه روز مهمان خود کنند. امروز بود که حرّ دستور يافت حضرت را در بياباني بي آب و علف و بي دژ و قلعه فرود آورد. امام براي اقامت در محل مناسب تري، به حركت خود ادامه داد تا به سرزميني رسيد. اسم آنجا را سوال فرمود؛ تا نام كربلا را شنيد، پس گريست و فرمود: پياده شويد، اينجا محل ريختن خون ما و محل قبور ماست، و همين جا قبور ما زيارت خواهد شد، و جدم رسول خدا چنين وعده داد. عبيدالله بن زياد نامه اي بدين مضمون براي حضرت نوشت: خبر ورود تو به كربلا رسيد. من از جانب يزيد بن معاويه مأمورم سر بر بالين ننهم تا تو را بكشم و يا به حكم من و حكم يزيد بن معاويه باز آيي! والسلام. امام(عليه السلام) فرمود: اين نامه را جوابي نيست! زيرا بر عبيدالله عذاب الهي لازم و ثابت است. امام حسين (عليه السلام) چون نامه ابن زياد را خواند، فرمود: «لا اَفلَحَ قَومٌ اشتَرَوا مَرضاتِ المَخلوُقِ بِسَخَطِ الخالِق؛ رستگار نشوند آن گروهي كه خشنودي مردم را با غضب پروردگار خريدند. (خشنودي مردم را بر غضب خدا مقدم داشتند) 📖منابع: الارشاد، اعلام الوری، مسار الشیعه، بحارالانوار، مصباح‌المتهجد، نفسُ‌المهموم، لهوف، معالی السبطَیْن. 🔴کسی اگر را غیر معنا کند مثلا بگوید ما شیعه هستیم ولی سیاسی نیستیم این اصلا شیعه نیست... ❓☝️من یک سوال از شما میکنم.. شروع تشیع چی بوده؟ ✅ مساله بوده دیگر! و الا مرجعیت معنوی و علمی امیرالمومنین و اهل بیت را همه قبول داشتند، مخالفین هم قبول داشتند، حتی آنهایی که حکومت را از امیرالمومنین گرفتند خود آنها خودآنها! ازشون نقل میشود بارها و بارها میگویند: از نظر علمی و معنوی و تفسیر قرآن علی اولی است یعنی مرجعیت علمی و اخلاقی و اینها را قبول داشتند سر مساله سیاست و حکومت بود که این شد!! ⭕️گفتند آقا حکومت بعد پیغمبر نباید باشد ایشون...از اینجا شیعه درست شد.. اصلا تشیع حرف اصلیش چیه؟ خلافت بلافصل امیرالمومنین ابن ابیطالب سلام الله علیه..👌خلافت سیاسی است یا غیر سیاسی؟ سیاسی است. اصلا فقط سیاسی است....... اصلا تشیع سیاسی شروع شده است...👉 🚫اینها که میگویند ما هیت سینه زنی داریم آخوند هستیم منبر میرویم یا نیمه شعبان چراغانی میکنیم انتظار و اینها هستش ولی کاری به سیاست نداریم...کاری به امریکا، اسرائیل، شاه، صدام و اینها نداریم... امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، مبارزه، عدالتخواهی، انقلاب، صدرو انقلاب اینها ربطی به مذهب ندارد... اینها چجور شیعه‌ای هستند؟ این اصلا شیعه نیست...☝️ 📢♦️این انتظار انتظار سکولاره اون هیات مذهبی هیات سکولاره ...اون منبر و روحانی، منبر و روحانی و حوزه است...اونی که میخواهد انتظار امام زمان را از انقلاب و جهانی تفکیک کند> اونی که میخواهد عاشورای امام را از عدالت و حکومت و خدمت به خلق جدا بکند او این است قضیه اش... در باب فرج هم این دو تفکر وجود دارد.. 🌹 انتظار بر سر دو راهی عافیت طلبی یا انقلابی‌گری/استاد رحیم پور ازغدی پ.ن : در هیات و‌جلسه روضه ای که حرف از اسلام اجتماعی و سیاسی نباشد ، حرف دفاع از مظلوم مثل سوریه و یمن و افغانستان و.. نباشد ، صحبت از فساد فکری و اعتقادی جامعه نباشد ، داد علیه فساد زده نشود ، شک نکنید که در آن هیأت حتما شمر هم لخت می شود و سینه میزند 😞 @shiitehistory
چرا از شب اول محرم‌ عزاداری شروع میشود ؟ مگر امام حسین علیه السلام عاشورا بشهادت نرسید؟ قیل للصادق علیه السلام سیدی جعلت فداک ! ان المیت یجلسون بالنیاحه بعد موته او قتله، و اراکم تجلسون انتم وشیعتکم من اول شهر بالمأتم و العزا للحسین علیه السلام.فقال: ما هذا... إذا هل هلال محرم نشرت الملائکه ثوب الحسین و هو مخرق من ضرب السیوف و ملطخ بالدماء و فنراه نحن و شیعتنا بالبصیره و لا بالبصر فإذا تنفجر دموعنا. به امام صادق علیه السلام عرض شد: آقای من به فدایتان شوم وقتی کسی می میرد یا کشته می شود مجلس نوحه ای برای او می گیرند. ومن مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه جلسه عزا می کنید. حضرت فرمودند: این چه حرفی است هنگامی که هلال ماه محرم دمیده می شود ملائکه پیراهن امام حسین علیه السلام را آویزان می کنند در حالیکه پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است.ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم بصیرت (و نه با چشم بصر ) می بینیم پس اشک های ما سرازیر می شود.🏴 📔منابع : خصائص الزینبیه، صفحه 49 ثمرات الاعواد، صفحه 36و37 حالا این عزاداری چه تاثیری برای مردمان دارد؟ یا چرا اصلا عزاداری میکنیم؟ در واقع باید بگوییم که ائمه اطهار علیهم السلام با ترغیب مردم به اقامه مجلس عزاداری حسینی از پراکندگی نیروها جلوگیری شودوتوده های متفرق رابسیج کردن وبا ایجاد وحدت ویکپارچگی درمیان آنها قدرت عظیمی به وجود آوردند.🏴🏴 @shiitehistory
🏴🌺 ﷽ 🌺🏴 🤔 ❔چرا به امام حسین می گویند ❗️مگر خداوند جسم است و خون دارد که حسین خون خدا باشد ❕❕ 💠💠 👌در زیاراتی از امام حسین علیه السلام تعبیر به ثار الله شده است . 🔶در زیارت عاشورا می خوانیم : « السلام علیک یا ثار الله » 👌و یا می خوانیم ؛ « انک الله فی الارض» 📚کامل الزیارات ص358 👌ثار به معنای انتقام و خونخواهی و نیز به معنای خون است . 📚لسان العرب ج4 ص97 👌اطلاق واژه ثار الله به امام حسین علیه السلام به معنای خون بها است .یعنی حسین کسی است که خونبهای او متعلق به خداوند است و خداوند خونبها و انتقام او را می گیرد . ❕یعنی ای حسین تو متعلق به یک خانواده نیستی که خونبهای تو را رئیس خانواده بگیرد و نیز متعلق به یک قبیله نیستی که خونبهای تو را رئیس قبیله بگیرد ، تو متعلق به جهان انسانیت و بشریت می باشی ، تو متعلق به عالم هستی و ذات پاک خدایی ، بنابراین خونبها و انتقام تو را نیز او باید بگیرد . 👌در تعبیر دیگر داریم ؛ « و ابن ثاره » یعنی تو فرزند علی بن ابی طالب هستی که شهید راه خدا بود و خونبهای او را نیز خدا باید بگیرد. 📚تفسیر نمونه ج4 ص229 👌علامه مجلسی می نویسد ؛ « منظور از ثار الله یعنی تو کسی هستی که خداوند خون بها و انتقام تو را از دشمنانت می گیرد » 📚بحار الانوار ج98 ص151 @shiitehistory
🏴امروز سوم محرم است، آیا می دانید در کربلا چه اتفاقی افتاد؟ و حضرت چه فرمود؟ ⛺ کربلا زمان: سوم محرم الحرام ۶۱ هجري قمری بعد از ظهر بود که عمر بن سعد با لشكري چهار هزار نفره از اهل كوفه وارد كربلا شد. پس از ورود به کربلا، او فردی را نزد امام(ع) فرستاد تا از حضرت(ع) علت آمدنش به عراق را جویا شود. امام(ع) در پاسخ، به دعوت مردم کوفه اشاره کرده، فرمود: «حالا اگر نمی‌خواهند بر می‌گردم» از سخنان امام حسين (عليه السلام): «اَلنّاسُ عُبيدُ الدُّنيا وَالدّينُ لَعِقٌ عَلي اَلسِنَتِهِم يَحوُطُونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانون؛ مردم، بندگان دنيا هستند و دين آنها جز سخن زبانشان نيست. تا آنگاه كا زندگيشان بچرخد، دنبال دين مي روند. و هرگاه بناي امتحان و آزمايش پيش آيد، دينداران بسيار اندك مي شود. نکته: عمر سعد به خاطر تصاحب سرزمین ری حاضر شد در مقابل امام( ع) بایستد در حالی که می دانست سخت در اشتباه است اما این طمع و حرص به دنیا باعث شد که او چنین کند!.. آیا در ما چنین روحیه ای هست یا نه؟! 📖منابع: الارشاد، اعلام الوری، مسار الشیعه، بحارالانوار، مصباح‌المتهجد، نفسُ‌المهموم، لهوف، معالی السبطَیْن. @shiitehistory
آقاجان... هنوز پرچم سرخ حسین منتظر است گشوده چشم به صحرا در انتظار فرج هنوز می رسد آوای دلربای حسین ز نوک نیزۀ اعدا در انتظار فرج یا‌ابا‌صالح‌المهدےادرڪنے اللهم عجل لولیکـــ الفرج 🖤آقاجان... هنوز پرچم سرخ حسین منتظر است گشوده چشم به صحرا در انتظار فرج هنوز می رسد آوای دلربای حسین ز نوک نیزۀ اعدا در انتظار فرج یا‌ابا‌صالح‌المهدےادرڪنے اللهم عجل لولیکـــ الفرج 🖤
🏴🌺 ﷽ 🌺🏴 🤔 ❔چرا ما از اول محرم و پیش از شهادت امام حسین عزاداری می کنیم ❗️در حالی که قاعدتا باید از روز عاشورا و روز شهادت حضرت عزاواری کنیم ایا دلیل خاصی داره❕❕ 💠💠 ❗️علت این که عزاداری امام حسین از اول محرم اغاز می شود ان است که سیره اهل بیت شیعیان را بر این امر وا داشته است . 💭امام رضا می فرماید: "کان أبي إذا دخل شهر المحرم لا يري ضاحكا و كانت الكآبة تغلب عليه حتي يمضي منه عشرة أيام فإذا كان يوم العاشر كان ذلك اليوم يوم مصيبته وحزنه وبكائه ويقول: هو اليوم الذي قتل فيه الحسين صلي الله عليه" ❗️يعني: " وقتي ماه محرم فرا مي رسيد در پدرم امام کاظم عليه السلام آثار شادي ديده نمي شد و همواره غمگين بودند ، روز دهم ، روز مصيبت و اندوه و گريه او بود و مي فرمود : در اين روز بود که حسين عليه السلام را به شهادت رساندند." 📚امالي صدوق، ص 78 📚بحار الانوار، ج 44 ص 284 ❗️در روایت دیگری امده است که یکی از صحابه امام رضا به نام ریان بن شییب در روز اول محرم بر امام وارد شد .امام متذکر به اغاز محرم شده و مصیبت های امام حسین را بیان کرده و سخنانی در فضیلت عزاداری بر ایشان ذکر کردند 📚عیون الاخبار ج1 ص299 ❗️از این روایت نیز رجحان شروع عزاداری از اول محرم بدست می اید چرا که خود امام در روز اول محرم متذکر مصایب امام حسین شدند 💭فلسفه ان را نیز می توان چنین بیان داشت: ❗️در طول ده روز فرصت مناسي می باشد براي تبين اهداف عالي حضرت سيد الشهداء و فلسفه سوگواري براي آن حضرت که در پاسخ های گذشته مفصلا بیان کرده ایم مانند: 1 . حيات مجدد اسلام واحياي سنت . 2 . حفظ مکتب و شريعت بود . 3 . تحکيم باورهاي ديني مردم با آشنا شدن توده هابا معارف ديني. 4 . پيوند عميق عاطفي ميان امت والگوهاي راستين. 5 . اعلام وفاداري نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم. @shiitehistory
🏴امروز چهارم محرم است، آیا می دانید در این روز همزمان در کوفه و کربلا چه گذشت؟ و امام حسین چه فرمود؟ ⛺ کوفه، کربلا 🕓زمان: چهارم محرم الحرام ۶۱ هجري قمری عبيدالله بن زياد در مسجد کوفه مردم را چنين خطاب كرد:  «اي مردم! خاندان ابوسفيان را آزموديد و آنها را چنان كه مي خواستيد يافتيد! و يزيد را مي شناسيد كه داراي رفتار و روشي نيكوست كه به زير دستان احسان مي كند و بخشش هاي او بجاست! اكنون يزيد دستور داده تا بين شما پولي را تقسيم نمايم و شما را به جنگ با دشمنش حسين بفرستم.» همزمان در این روز، شمر بن ذي الجوشن با چهار هزار جنگجو يزيد بن ركاب با دو هزار جنگجو حصين بن نُمير با چهار هزار جنگجو مضاير بن رهيه با سه هزار جنگجو نصر بن حرشه با دو هزار جنگجو براي جنگ با امام حسين (عليه السلام) اعلام آمادگي كرده و حركت به سوي كربلا را آغاز كردند. در کربلا امام حسین (عليه السلام) در پاسخ «قيس بن اشعث» كه سفارش به بيعت با يزيد مي كرد، فرمود: « نه، به خدا سوگند، دست ذلت در دست آنان نمي گذارم و مانند بردگان از صحنه جنگ با آنان فرار نمي كنم.» نکات: ۱. تبلیغات سوء و همچنین وعده پول و ثروت، مردم را علیه امام(ع) متحد کرد و جای دوست و دشمن عوض شد! ۲. امام حسین(ع) در هر حال، حتی اگر تعداد یارانش کم بود و لشکریان دشمن و بی وفایی مردم زیاد بود، هرگز تن به ذلت و بیعت با طاغوت زمانش نداد و تا آخر ایستادگی کرد. 📖منابع: الارشاد، اعلام الوری، مسار الشیعه، بحارالانوار، مصباح‌المتهجد، نفسُ‌المهموم، لهوف، معالی السبطَیْن. @shiitehistory
◼️🌺 ﷽ 🌺◼️ 🔲🔲 ماجراي نبش قبر حضرت رقيّه(ع) در سال 1242 🔲🔲 ◆ ملا محمدهاشم خراسانی (ره) حکایت نبش قبر سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه (س) در سال ۱۲۸۰ هجری،را نقل میکند : ◆ جناب آقا سيّد ابراهيم دمشقي كه نَسَبش به سيّد مرتضي علم‌الهدي منتهي مي‌شد بعد از نبش قبر حضرت رقیه (س)، مدام از شدت گریه و غصه غش می‌کرد. چون به هوش می‌آمد، قضیه کبودی را برای مردم تعریف می‌کرد😢😢😢 ◆می گفت بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی (چادر یا لباس سیاه) پیچیده و کفن شده بود. بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود. سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم بر می‌خواست.😭😭 🔲⏩ اما حکایت: قبر دچار آب گرفتگی شده بود و علما شیعه درخواست تعمیر قبر مطهر را داشتند. والي به علماء و صلحاء شام از شيعه و سنّي امر كرد كه غسل كنند و لباس‌هاي پاكيزه بپوشند، به دست هر كس قفل ورودي حرم مطهّر باز شد، همان كس برود و قبر مقدّس او را نبش كند، پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند. صلحاء و بزرگان از شيعه و سنّي در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست هيچ كس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد، و چون ميان حرم آمدند كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيّد ابراهيم. حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند. ديدند بدن نازنين حضرت رقيه سلام‌الله عليها، ميان لحد و كفن صحيح و سالم است اما آب زيادي ميان لحد جمع شده است. سيّدابراهیم در قبر رفت، همين كه خشت بالاي سر را برداشت ديدند 😢سيّد افتاد. زير بغلش را گرفتند، 😭😭هي مي‌گفت: «اي واي بر من.. واي بر من.. 😭😭 به ما گفته بودند يزيد لعنةالله عليه، زن غسّاله و كفن فرستاده ولي اکنون فهميدم دروغ بوده، چون دختر با پيراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمي‌كنم، مي‌ترسم بدن را منتقل كنم و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم. سيّد بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد و بر روي زانوي خود نهاد و سه روز بدين گونه بالاي زانو خود نگه داشت و گريه مي‌كرد تا اينكه قبر را تعمير كردند.😭😭 وقت نماز كه مي شد سيّد بدن حضرت را بالاي جايي پاكيزه مي‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمي‌داشت و بر زانو مي‌نهاد، تا اينكه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند، سيد بدن را دفن كرد. و از معجزه آن حضرت اين كه سيّد در اين سه روز احتياج به غذا و آب و تجديد وضو پيدا نكرد و چون خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسري به او عطا فرمايد. دعاي سيّد به اجابت رسيد و در سن پيري خداوند پسري به او لطف فرمود که نام او را "سيّد مصطفي" گذاشت. آنگاه والي واقعه را به سلطان عبدالحميد عثماني نوشت؛ او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ كلثوم و سكينه را به سيد ابراهيم واگذار کرد. اين قضيه در سال 1242 هجري شمسي رخ داده و در کتاب «معالي» هم اين قضيّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: «فَنزلَ في قبرها و وَضع عليها ثوباً لفَّها فيه و أخْرجها، فإذا هي بنتٌ صغيرةٌ دُونَ البُلوغِ و كانَ متْنُها مجروحةً مِنْ كثرةِ الضَّرب» « آن سيّد جليل وارد قبر شد و پارچه اي بر او پيچيد و او را خارج نمود، دختر كوچكي بود كه هنوز به سن بلوغ نرسيده، و پشت شريفش از زيادي ضربات مجروح بود.»😭😭 پس از درگذشت سيّد ابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيّد مصطفي و بعد از او به فرزندش سيّد عبّاس رسيد.فرزندان سيّد ابراهيم دمشقي معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه هستند 📚 منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸ - اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦ - مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸ - تراجم اعلام النساء، جلد ۲، 🏴 @shiitehistory
داستان هنده همسر یزید، کنیز حضرت زینب (س) 🔰 زن یزید که سالهاى پیش در خانه عبدالله بن جعفر زیر دست حضرت زینب (س) کامل تربیت شده بود، روزگار او را به شام خراب انداخته و از جایى خبر ندارد. یک وقت بر سر زبانها افتاد که جماعتى از اسیران خارجى به شام آمده اند. این زن از یزید درخواست کرد به دیدار آنها برود یزید گفت شب برو. 🌙 چون شب فرا رسید، بوی خوش غذایی که زن شامی با خود آورده بود کودکان را وادار کرد تا دور او جمع شوند، سینی پر از غذا برای خرابه نشینان... اما هیچ کدام دست به سوی غذا نمی‌بردند.... خانم ام کلثوم (س) گفتند صدقه بر ما حرام است. زینب (س) بلند شد و به پیشواز زن آمد و فرمود: زن! مگر نمی‌دانی این گونه صدقات بر ما حرام است. برای چه این طعام را آورده‌ای؟ زن گفت: به خدا قسم این صدقه نیست. بلکه نذر است که بر من اجرای آن لازم است و برای هر اسیر و غریب طعامی به رسم هدیه می‌برم. 🔻 زن این پا وآن پا کرد و با شرم گفت: من در ایام کودکی در شهر رسول خدا (ص) بودم و به مرضی دچار شدم که طبیبان و پزشکان از معالجه من عاجز شدند. چون پدر و مادرم دوستدار اهل بیت (ص) بودند مرا برای شفا به خانه امیرالمومنین ؏ بردند و از فاطمه زهرا (س) طلب شفا کردند. ✨ در آن زمان حسین ؏ به خانه آمد. علی ؏ فرمود: ای فرزندم! دست بر سر این دختر بگذار و از خدا شفای او را بخواه! حسین ؏ چنین کرد و از برکت مولایم شفا پیدا کردم. تا کنون هیچ مریضی در من راه نیافته است... گردش روزگار مرا به این سرزمین کشانده است و از مولای خویش دور مانده ام. 💠 نذر کردم هرگاه اسیر یا غریبی را ببینم تا حدی که امکان دارد به او احسان نمایم. برای سلامتی آقایم حسین ؏، تا شاید بار دیگر به زیارت او نائل شوم و جمال ایشان را دیدار نمایم. 🏴 فرمان داد تا تختی در خرابه نصب کردند. بر تخت قرار گرفت و حال رقت بار آن اسیران او را کاملا متأثر گردانید و سؤال کرد: اى زن اسیر، شما از اهل کدام دیارید؟ حضرت زینب (س) فرمود: از اهل مدینه. آن زن گفت: عرب همه‌ی شهرها را مدینه گوید؛ شما از کدام مدینه هستید؟ فرمود: از مدینه رسول خدا (ص) آن زن از تخت فرود آمد و به روى خاک نشست. حضرت زینب (س) سبب را سؤال کرد 💠 گفت: به پاس احترام مدینه رسول خدا (ص) اى زن اسیر، تو را به خدا قسم مى‌دهم آیا هیچ در محله بنى هاشم آمد و شد داشته‌اى؟ حضرت زینب (س) فرمود: من در محله بنى هاشم بزرگ شده‌ام. آن زن گفت: اى زن اسیر، قلب مرا مضطرب کردى. تو را به خدا قسم مى‌دهم، آیا هیچ در خانه آقایم امیرالمؤمنین ؏ عبور نموده و هیچ بى‌بى من حضرت زینب (س) را زیارت کرده‌اى؟ ✨ حضرت زینب (س) دیگر نتوانست خوددارى بنماید، صداى شیون او بلند شد فرمود: حق دارى زینب را نمى‌شناسى... من زینبم ⁉ زن گفت: اگر تو زینبی پس حسینت کو؟ حضرت زینب (س) فرمود: ای زن، از حسین پرسش مى‌کنى؟! این سر که در خانه یزید منصوب است از آن حسین ؏ است. آن زن از شنیدن این کلمات دنیا در نظرش تیره و تار گردید و آتش در دلش افتاد. مانند شخص دیوانه، نعره زنان، به بارگاه یزید دوید. فریاد زد: اى پسر معاویه ، سر پسر دختر پیغمبر (ص) را در خانه من نصب کرده‌اى با اینکه ودیعه رسول خداست... 🏴 واحسیناه، واغریباه، وامظلوماه، واقتیل اولاد الادعیاء، والله یعز على رسول الله و على امیرالمؤمنین 🔥 یزید یک باره دست و پاى خود را گم کرد، دید فرزندان و غلامان و حتى عیالات او بر او شوریدند. از آن پس چنان دنیا بر او تنگ شد و زندگى بر او ناگوار افتاد که مى‌رفت در خانه تاریک و لطمه به صورت مى‌زد .... 🔥 یزید چاره‌اى جز این ندید که خط سیر خود را نسبت به اهل بیت عوض کند، لذا به عیال خود گفت: برو آنان را از خرابه به منزلى نیکو ببر. آن زن به سرعت، با چشم گریان شیون کنان، آمد زیر بغل حضرت زینب (س) را گرفت و گفت : اى سیده من، کاش از هر دو چشم کور مى‌شدم و تو را به این حال نمى‌دیدم. اهل بیت ؏ را برداشت و به خانه برد و فریاد کشید: اى زنان مروانیه، اى بنات سفیانیه، مبادا دیگر خنده کنید! مبادا دیگر شادى بکنید! به خدا قسم اینها خارجى نیستند، این جماعت اسیران ذریه رسول خدا و فرزندان فاطمه زهرا و على مرتضى على ؏ و آل یس و طه مى‌باشند 📚 ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۱۹۱ ••●✦✧✦✧✦●•• زینب اسیر نیستــــ دو عــالــم ... اسیـــــر اوستــــ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━ @shiitehistory
هدایت شده از تاریخ تشیع
داستان هنده همسر یزید، کنیز حضرت زینب (س) 🔰 زن یزید که سالهاى پیش در خانه عبدالله بن جعفر زیر دست حضرت زینب (س) کامل تربیت شده بود، روزگار او را به شام خراب انداخته و از جایى خبر ندارد. یک وقت بر سر زبانها افتاد که جماعتى از اسیران خارجى به شام آمده اند. این زن از یزید درخواست کرد به دیدار آنها برود یزید گفت شب برو. 🌙 چون شب فرا رسید، بوی خوش غذایی که زن شامی با خود آورده بود کودکان را وادار کرد تا دور او جمع شوند، سینی پر از غذا برای خرابه نشینان... اما هیچ کدام دست به سوی غذا نمی‌بردند.... خانم ام کلثوم (س) گفتند صدقه بر ما حرام است. زینب (س) بلند شد و به پیشواز زن آمد و فرمود: زن! مگر نمی‌دانی این گونه صدقات بر ما حرام است. برای چه این طعام را آورده‌ای؟ زن گفت: به خدا قسم این صدقه نیست. بلکه نذر است که بر من اجرای آن لازم است و برای هر اسیر و غریب طعامی به رسم هدیه می‌برم. 🔻 زن این پا وآن پا کرد و با شرم گفت: من در ایام کودکی در شهر رسول خدا (ص) بودم و به مرضی دچار شدم که طبیبان و پزشکان از معالجه من عاجز شدند. چون پدر و مادرم دوستدار اهل بیت (ص) بودند مرا برای شفا به خانه امیرالمومنین ؏ بردند و از فاطمه زهرا (س) طلب شفا کردند. ✨ در آن زمان حسین ؏ به خانه آمد. علی ؏ فرمود: ای فرزندم! دست بر سر این دختر بگذار و از خدا شفای او را بخواه! حسین ؏ چنین کرد و از برکت مولایم شفا پیدا کردم. تا کنون هیچ مریضی در من راه نیافته است... گردش روزگار مرا به این سرزمین کشانده است و از مولای خویش دور مانده ام. 💠 نذر کردم هرگاه اسیر یا غریبی را ببینم تا حدی که امکان دارد به او احسان نمایم. برای سلامتی آقایم حسین ؏، تا شاید بار دیگر به زیارت او نائل شوم و جمال ایشان را دیدار نمایم. 🏴 فرمان داد تا تختی در خرابه نصب کردند. بر تخت قرار گرفت و حال رقت بار آن اسیران او را کاملا متأثر گردانید و سؤال کرد: اى زن اسیر، شما از اهل کدام دیارید؟ حضرت زینب (س) فرمود: از اهل مدینه. آن زن گفت: عرب همه‌ی شهرها را مدینه گوید؛ شما از کدام مدینه هستید؟ فرمود: از مدینه رسول خدا (ص) آن زن از تخت فرود آمد و به روى خاک نشست. حضرت زینب (س) سبب را سؤال کرد 💠 گفت: به پاس احترام مدینه رسول خدا (ص) اى زن اسیر، تو را به خدا قسم مى‌دهم آیا هیچ در محله بنى هاشم آمد و شد داشته‌اى؟ حضرت زینب (س) فرمود: من در محله بنى هاشم بزرگ شده‌ام. آن زن گفت: اى زن اسیر، قلب مرا مضطرب کردى. تو را به خدا قسم مى‌دهم، آیا هیچ در خانه آقایم امیرالمؤمنین ؏ عبور نموده و هیچ بى‌بى من حضرت زینب (س) را زیارت کرده‌اى؟ ✨ حضرت زینب (س) دیگر نتوانست خوددارى بنماید، صداى شیون او بلند شد فرمود: حق دارى زینب را نمى‌شناسى... من زینبم ⁉ زن گفت: اگر تو زینبی پس حسینت کو؟ حضرت زینب (س) فرمود: ای زن، از حسین پرسش مى‌کنى؟! این سر که در خانه یزید منصوب است از آن حسین ؏ است. آن زن از شنیدن این کلمات دنیا در نظرش تیره و تار گردید و آتش در دلش افتاد. مانند شخص دیوانه، نعره زنان، به بارگاه یزید دوید. فریاد زد: اى پسر معاویه ، سر پسر دختر پیغمبر (ص) را در خانه من نصب کرده‌اى با اینکه ودیعه رسول خداست... 🏴 واحسیناه، واغریباه، وامظلوماه، واقتیل اولاد الادعیاء، والله یعز على رسول الله و على امیرالمؤمنین 🔥 یزید یک باره دست و پاى خود را گم کرد، دید فرزندان و غلامان و حتى عیالات او بر او شوریدند. از آن پس چنان دنیا بر او تنگ شد و زندگى بر او ناگوار افتاد که مى‌رفت در خانه تاریک و لطمه به صورت مى‌زد .... 🔥 یزید چاره‌اى جز این ندید که خط سیر خود را نسبت به اهل بیت عوض کند، لذا به عیال خود گفت: برو آنان را از خرابه به منزلى نیکو ببر. آن زن به سرعت، با چشم گریان شیون کنان، آمد زیر بغل حضرت زینب (س) را گرفت و گفت : اى سیده من، کاش از هر دو چشم کور مى‌شدم و تو را به این حال نمى‌دیدم. اهل بیت ؏ را برداشت و به خانه برد و فریاد کشید: اى زنان مروانیه، اى بنات سفیانیه، مبادا دیگر خنده کنید! مبادا دیگر شادى بکنید! به خدا قسم اینها خارجى نیستند، این جماعت اسیران ذریه رسول خدا و فرزندان فاطمه زهرا و على مرتضى على ؏ و آل یس و طه مى‌باشند 📚 ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۱۹۱ ••●✦✧✦✧✦●•• زینب اسیر نیستــــ دو عــالــم ... اسیـــــر اوستــــ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━ @shiitehistory
🏴امروز روز هفتم محرم است، آیا می دانید در این روز در کربلا چه اتفاقی افتاد؟ و امام حسین علیه السلام چه فرمود؟ ⛺ كربلا 🕓زمان: سه شنبه هفتم محرم الحرام ۶۱ هجری قمری تعداد نظامياني كه لباس و سلاح جنگي و حقوق از حكومت غاصب بني اميه گرفته و به جنگ امام حسين (عليه السلام) آمده بودند را، بالغ بر ۳۰ هزار جنگجو نوشته اند. عمر بن سعد نامه اي بدين مضمون از عبيدالله دريافت كرد كه: « سپاهيان خود را بين حسين( ع) و اصحابش و آب فرات فاصله بينداز به طوري كه حتي قطره اي آب به او نرسد، همانگونه كه از دادن آب به عثمان بن عفّان خودداري شد! » عمر بن سعد ۵۰۰ سوار را در كنار شريعه فرات مستقر كرد. يكي از آنها فرياد زد ای حسين! به خدا سوگند كه قطره اي از اين آب را نخواهي آشاميد تا از عطش جان دهي! حضرت فرمود: «خدايا! او را از تشنگي هلاك كن و هرگز او را مشمول رحمتت قرار مده.» حميد بن مسلم مي گويد به چشم خود ديدم كه نفرين امام حسين (عليه السلام) تحقق يافت. امام حسين (عليه السلام) سپاه دشمن را اين چنين نفرين كرد: « بار خدايا! باران آسمان را از اينان دريغ كن، و بر ايشان تنگي و قحطی، همچون سال هاي قحطي يوسف در مصر پديد آور، و آن غلام ثقفی را بر ايشان بگمار تا جام زهر به ايشان بچشاند زيرا آنها به ما دروغ گفتند و ما را خوار ساختند و خداوند(به توسط آن غلام) انتقام من و اصحاب و اهل بيت و شيعيان مرا از اينان بگيرد. 📖منابع: الارشاد، اعلام الوری، مسار الشیعه، بحارالانوار، مصباح‌المتهجد، نفسُ‌المهموم، لهوف، معالی السبطَیْن. @shiitehistory
🌷زيارت حضرت رسول( ص) در روز شنبه 🌷 أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُهُ وَ أَنَّكَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسَالاَتِ رَبِّكَ وَ نَصَحْتَ لِأُمَّتِكَ وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ أَدَّيْتَ الَّذِي عَلَيْكَ مِنَ الْحَقِ وَ أَنَّكَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنِينَ وَ غَلُظْتَ عَلَى الْكَافِرِينَ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ فَبَلَغَ اللَّهُ بِكَ أَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُكَرَّمِينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اسْتَنْقَذَنَا بِكَ مِنَ الشِّرْكِ وَ الضَّلاَلِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ صَلَوَاتِكَ وَ صَلَوَاتِ مَلاَئِكَتِكَ وَ أَنْبِيَائِكَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ وَ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ وَ مَنْ سَبَّحَ لَكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ وَ نَبِيِّكَ وَ أَمِينِكَ وَ نَجِيبِكَ وَ حَبِيبِكَ وَ صَفِيِّكَ وَ صِفْوَتِكَ وَ خَاصَّتِكَ وَ خَالِصَتِكَ وَ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ وَ أَعْطِهِ الْفَضْلَ وَ الْفَضِيلَةَ وَ الْوَسِيلَةَ وَ الدَّرَجَةَ الرَّفِيعَةَ وَ ابْعَثْهُ مَقَاماً مَحْمُوداً يَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ اللَّهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً إِلَهِي فَقَدْ أَتَيْتُ نَبِيَّكَ مُسْتَغْفِراً تَائِباً مِنْ ذُنُوبِي فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْهَا لِي يَا سَيِّدَنَا أَتَوَجَّهُ بِكَ وَ بِأَهْلِ بَيْتِكَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى رَبِّكَ وَ رَبِّي لِيَغْفِرَ لِي 🍀 پس سه مرتبه بگو 🍀 إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ پس بگو: أُصِبْنَا بِكَ يَا حَبِيبَ قُلُوبِنَا فَمَا أَعْظَمَ الْمُصِيبَةَ بِكَ حَيْثُ انْقَطَعَ عَنَّا الْوَحْيُ وَ حَيْثُ فَقَدْنَاكَ فَإِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ يَا سَيِّدَنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ (الطَّيِّبِينَ) الطَّاهِرِينَ هَذَا يَوْمُ السَّبْتِ وَ هُوَ يَوْمُكَ وَ أَنَا فِيهِ ضَيْفُكَ وَ جَارُكَ فَأَضِفْنِي وَ أَجِرْنِي فَإِنَّكَ كَرِيمٌ تُحِبُّ الضِّيَافَةَ وَ مَأْمُورٌ بِالْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِي وَ أَحْسِنْ ضِيَافَتِي وَ أَجِرْنَا وَ أَحْسِنْ إِجَارَتَنَا بِمَنْزِلَةِ اللَّهِ عِنْدَكَ وَ عِنْدَ آلِ بَيْتِكَ وَ بِمَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَهُ وَ بِمَا اسْتَوْدَعَكُمْ مِنْ عِلْمِهِ فَإِنَّهُ أَكْرَمُ الْأَكْرَمِينَ. 🌷 التماس دعای فرج 🌷
آی مسلمان ها این شیشه ی شکسته ی عسلِ با خون و خاک یکی شده را چگونه از بیابان جمع کنم... شما را به خدا بگویید، چگونه... 😔😭 وامصیبتا 😭😭 واجدا 😭😭😭 💢از امشب براساس اسناد تاریخی آب بر اردوگاه اباعبدالله الحسین(ع) بسته خواهد شد... از این پس چشم ها به عباس است...😭 @shiitehistory
هدایت شده از تاریخ تشیع
آی مسلمان ها این شیشه ی شکسته ی عسلِ با خون و خاک یکی شده را چگونه از بیابان جمع کنم... شما را به خدا بگویید، چگونه... 😔😭 وامصیبتا 😭😭 واجدا 😭😭😭 💢از امشب براساس اسناد تاریخی آب بر اردوگاه اباعبدالله الحسین(ع) بسته خواهد شد... از این پس چشم ها به عباس است...😭 @shiitehistory
🏴امروز روز هشتم محرم است، آیا می دانید در این روز در کربلا چه اتفاقی افتاد؟ و حضرت چه فرمود؟ ⛺ كربلا 🕓زمان: هشتم محرم الحرام ۶۱ هجري قمری هر لحظه تب عطش در خيمه ها افزون مي شد، امام حسين(عليه السلام) برادرش عباس را به همراه عده اي، شبانه حركت داد. آنها با يك برنامه حساب شده، صفوف دشمن را شكسته و مشك ها را پر از آب كردند و به خيمه ها برگشتند. لذا حضرت عباس « سقا » نامیده شد. ملاقات امام حسين(عليه السلام) با عمر بن سعد: حضرت فرمود: «اي پسر سعد! آيا با من مقاتله مي كني و از خدا هراسي نداري؟» ابن سعد گفت: «اگر از اين گروه جدا شوم خانه ام را خراب و اموالم را از من مي گيرند و من بر حال افراد خانواده ام از خشم ابن زياد بيمناكم.» حضرت فرمود: «تو را چه مي شود؟ خدا جان تو را به زودي در بستر بگيرد و تو را در روز قيامت نيامرزد ... گمان مي كني كه به حكومت ري خواهي رسيد؟ به خدا چنين نيست و به آرزويت نخواهي رسيد.» سخن امام حسين (عليه السلام) با يارانش: « اي بزرگ زادگان! صبر پيشه كنيد كه مرگ جز پلي نيست كه شما را از سختي و رنج عبور داده و به بهشت پهناور و نعمت هاي هميشگي آن مي رساند.» 📖منابع: الارشاد، اعلام الوری، مسار الشیعه، بحارالانوار، مصباح‌المتهجد، نفسُ‌المهموم، لهوف، معالی السبطَیْن. @shiitehistory
💠بصيرت حضرت اباالفضل در روز تاسوعا و عاشورا ◾رهبر انقلاب: بصیرت اباالفضل العبّاس کجاست؟ همه یاران حسینی، صاحبان بصیرت بودند؛ اما او را بیشتر نشان داد. ▪️در روز تاسوعا، مثل امروز عصری، وقتی که فرصتی پیدا شد که او خود را از این بلا نجات دهد؛ یعنی آمدند به او پیشنهاد تسلیم و امان ‌نامه کردند و گفتند ما تو را امان میدهیم؛ چنان بر خورد جوانمردانه‌ای کرد که دشمن را پشیمان نمود. گفت: من از حسین جدا شوم!؟ وای بر شما! اف بر شما و امان‌نامه شما! ◾نمونه دیگرِ بصیرت او این بود که به سه نفر از برادرانش هم که با او بودند، دستور داد که قبل از او به میدان بروند و مجاهدت کنند؛ تا اینکه به شهادت رسیدند. میدانید که آنها چهار برادر از یک مادر بودند: اباالفضل العبّاس - برادر بزرگتر - جعفر، عبداللَّه و عثمان. ▪️انسان برادرانش را در مقابل چشم خود برای حسین ‌بن‌ علی (ع) قربانی کند؛ به فکر مادر داغدارش هم نباشد که بگوید یکی از برادران برود تا اینکه مادرم دلخوش باشد؛ به فکر سرپرستی فرزندان صغیر خودش هم نباشد که در مدینه هستند؛ این همان بصیرت است.
؟؟👇👇 مورّخان ذکر کرده اند که حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام اراده رفتن به میدان نمود. امام حسین علیه السلام از او خواست تا برای اطفال آب بیاورد. حضرت عباس علیه السلام مشک را برداشت، سوار بر اسب شد و به طرف شطّ فرات حرکت نمود. چهار هزار نفر او را احاطه کرده و از هر طرف به او تیراندازی نمودند. ولی حضرت توجهی نکرد و دشمن را به تنهایی از کنار شط دور زد. با آرامش تمام کنار نهر فرود آمد. دست برد و مشتی آب برداشت، چون خواست بیاشامد (چون شدیداً تشنه بود) به یاد تشنگی امام حسین علیه السلام و اطفال و عیالات حضرت افتاد، آب را بر روی آب ریخت و آن شعر معروف را خواند:👇👇👇 یا نفس من بعد الحسین هونی/ و بعده لاکنت ان تکونی / هذا حسین وارد المنون / و تشربین بارد المعین تاللَّه / ما هذا فعال دینی یعنی👈 «ای نفس! از بعد حسین خوار باشی و بعد از او زنده نباشی. این حسین است که بر مرگ وارد شده ولی تو آب سرد و گوارا می‌آشامی. به خدا سوگند! این از عملکرد دین من نیست. » آن گاه مشک را پر از آب کرده و سوار بر اسب شد و به طرف خیمه‌ها حرکت کرد. دشمن راه را بر او بست … سؤال شده که چرا حضرت عباس علیه السلام آب نیاشامید تا سیراب شده، تا با قوّت و نیروی بیشتری بر دشمن حمله کند و آنان را نابود سازد و از این راه بتواند به امام حسین علیه السلام و دین اسلام بیشتر خدمت کند؟👇👇 اولاً: هدف امام حسین علیه السلام در واقعه کربلا کشتن عموم مردم نبوده است، بلکه هدف اصلی حضرت بیداری امت اسلامی است، و کشتن دشمن باید در حدّ ضرورت باشد. ثانیاً: مسأله اثبات مظلومیت امام حسین علیه السلام است که در طول تاریخ مردم را به او متوجه ساخته و دل‌ها را سوزانده است و منجر به نهضت‌ها و شورش‌هایی بر علیه حکومت یزید و یزیدیان شده است. ثالثاً: حضرت ابا الفضل علیه السلام می‌دانست که چه آب بیاشامد و چه نیاشامد او و برادرش امام حسین علیه السلام کشته خواهند شد و هرگز از این میدان جان سالم به در نخواهند برد، زیرا دشمنان مصمّم به قتل او و جوانان بنی هاشم هستند، لذا چه بهتر که با لب عطشان به ملاقات پروردگارش رفته و به شهادت نائل آید. شاهد مطلب این است که اگر انسان بداند که آشامیدن آب سبب نجات او است خوردن آب بر او واجب می‌گردد، ولی حضرت عباس علیه السلام از زندگی و بقای خود قطع امید نموده و کشته شدن خود را حتمی می‌دانست. رابعاً: حضرت عباس علیه السلام این را خیانت می‌دانست که خود آب بیاشامد در حالی که امام حسین علیه السلام و عیالاتش و تمام اهل بیتش تشنه هستند. این خلاف ادب است که امام او تشنه باشد و انسان خود را سیراب کند. خامساً: ایثار از سجایا و اخلاق نیکوی اهل بیت علیهم السلام بوده است. حضرت عباس علیه السلام در این واقعه نهایت ایثار و از خودگذشتگی را نسبت به امام حسین علیه السلام و اهل بیت او نشان داده است، همان گونه که پدرش حضرت امیرمؤمنان و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین علیهم السلام از خود گذشتگی کرده و با سه روز روزه هنگام افطار، غذای خود را به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند و خود با آب و شکمی گرسنه به سر بردند. به این دلایل حضرت عباس از نوشیدن آب خود داری کرد👆👆👆 السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین السلام علیک ایهاالعبد الصالح @shiitehistory
هدایت شده از Rose Rahgozar
My Today Epistle☝🏿 🔜💫🌹🐿🔚 وَ رسآلٺـ چـشْم جُز گـریہ بر حُسیڹ چیسٺـ؟... What is the eyes calling except shedding tears for imam Hussein چشم‌مڹ‌اشڪ‌بریز Oh my eyes Shed your tears ڪہ‌زینب‌عزادار‌اسٺ ... Cause Zeinab , the patience mountain , is mournful With her mournful eyes she claimed she did not see in Karbala except the elegance 🖤
هدایت شده از گل یاس
یا صاحب الزمان یا صاحب ازمان اجرک الله
🏴امروز یازدهم محرم است، آیا می دانید در این روز در کربلا چه اتفاقی افتاد؟   ⛺ كربلا 🕓زمان: شنبه یازدهم محرم الحرام ۶۱ هجری 🚩حركت كاروان اسرا از كربلا ▫️عمر بن سعد در روز يازدهم تا وقت ظهر در كربلا ماند و بر كشتگان سپاه خود نماز گذارد و آنان را به خاك سپرد. ▫️وقتي روز از نيمه گذشت فرمان داد تا بانوان خاندان پيامبر(ص) را بر شتران بي‌جهاز سوار كردند و حضرت سجاد(ع) را نيز با زنجير مخصوصي بسته و بر شتر سوار كردند. هنگامي كه آنان را مانند اسيران مي‌بردند و از قتلگاه عبور دادند، نظر بانوان بر جسم مبارك امام حسين(ع) افتاد و لطمه‌ها بر صورت زدند و صدا به فرياد و ندبه برداشتند. ▫️حضرت زينب کبرى(ع) بدن مطهر برادر را به سينه خود چسبانيد و با صوتى حزين عرض کرد: «يا محمداه (ص) اين حسين توست که با اعضاى پاره پاره در خون خويش آغشته است، اين‌ها دختران تواند که اسير شده‌اند، اين حسين توست که بدنش بر روى خاک افتاده. پدرم فداى كسى باد كه جراحتش دوا نپذيرد، پدرم فداى كسى باد كه با غصه از دنيا رفت، پدرم فداى كسى باد كه لب تشنه شهيد شد». ▫️حضرت سکينه(ع) نيز جسم پاک پدر را در بر گرفت، ناله زد و عرض كرد: « پدر جان، قتل تو چشم دشمنان را روشن و دل‌شان را شاد کرد، پدر جان بنى اميه مرا در کوچکى يتيم کردند...» ▫️بنابراین، عصر روز يازدهم اهل بيت(ع) را با حالت اسارت به طرف كوفه آماده، و حركت كردند. 📖منابع: الارشاد، اعلام الوری، مسار الشیعه، بحارالانوار، مصباح‌المتهجد، نفسُ‌المهموم، لهوف، معالی السبطَیْن. https://t.me/arttttu @shiitehistory
╲\   ╭┓ ‌                      ╭🖤 ╯   ┗╯  \╲‌ احترام قوم بنی اسرائیل نسبت به یوسف علیه السلام زمانی که حضرت یوسف علیه السلام درگذشت، بنی اسرائیل دوازده سبط داشت. هر گروهی می خواست حضرت یوسف علیه السلام را در محله خودشان دفن کنند. اختلاف پیدا شد تا این که بدن را در تابوت سنگی گذاشتند و در رود نیل دفن کردند. سپس هر محله ای شاخه ای از رود نیل را به طرف خود جاری کرد. این احترام قوم بنی اسرائیل؛ اما شما را به خدا ببینید بنی امیه با آل رسول الله چه کردند! چه احترامی گذاشتند! امامشان را با لب تشنه شهید کردد و بدن عریانش را سه روز بدون کفن و دفن روی خاک های گرم کربلا، زیر آفتاب سوزان عراق باقی گذاشتند... ╲\   ╭┓ ‌                      ╭🖤 ╯   ┗╯  \╲‌@shiitehistory
هدایت شده از 
▪️ ذکر صالحین ▪️ ‍ ✔️ آیا از همسر و بچه های حضرت عباس خبر دارید؟ 🏴 حضرت عباس(ع) تنها با یک زن ازدواج کردند. او لبابه دختر عبیدالله بن عباس بود. 🏴 لبابه زنی بسیار شایسته پاکدامن و از خاندانی شریف بود. او از بهترین زنان زمانه خود و از محبان امام علی ع بود. 🏴 لبابه از حضرت ابوالفضل ع پنج پسر و یک دختر بدنیا آورد. 🏴 لبابه در کربلا حضور داشت. یکی از پسران او بنام قاسم در کربلا شهید شد. خود او نیز اسیر شد. همراه با سایر اسرا زجر و شکنجه‌ها را تحمل کرد. پس از آزادی اسرا او به مدینه برگشت. 🏴 لبابه روز و شب گریه میکرد چندان که بیمار شد و در سن ۲۸ سالگی از دنیا رفت. 🏴 فرزندان او مدتی توسط مادربزرگ پاکشان ام البنین سلام الله علیها تربیت شدند اما اوهم دوسال بعد از واقعه کربلا از دنیا رفت و سرپرستی فرزندان به امام سجاد علیه السلام منتقل شد. 🏴 گفتنی است هر گاه یکی از فرزندان حضرت عباس ع نزد امام سجاد ع می‌آمد اشک بر گونه‌های حضرت جاری می‌شد. 🏴 هدیه کنید به پیشگاه مقدس قمر بنی هاشم‌ حضرت ابوالفضل العباس(ع) صلواتی بر محمد و آل محمد. 🏴 اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🏴 منبع: سید بن طاووس اقبال الاعمال ص ۲۸ @shiitehistory
🏴 امروز سیزدهم محرم است، آیا می دانید این روز در کوفه چه اتفاقی افتاد؟ حضرت زینب و امام سجاد علیهماالسلام چه کردند؟   ⛺ مکان: کوفه 🕓 زمان: سیزدهم محرم ۶۱ هجری قمری 🚩 اسرای اهل بیت(ع) در مجلس ابن زیاد ▫️پس از آن‌که اسرا و سرهای مقدس شهدای کربلا را در شهر کوفه گردانیدند، ابن زیاد در کاخ خود نشست و دستور داد سر مطهر امام حسین (ع) را در برابرش گذاشتند. آن‌گاه زنان و کودکان آن حضرت را به همراه حضرت زینب( س) و امام سجاد(ع)، در حالی که به طناب بسته بودند وارد مجلس کرده، در برابر تخت آن ملعون ایستاده نگه داشتند. ▫️وقتی حضرت زینب(س) در حالی که مندرس­‌ترین لباس خود را به تن داشت و به صورت ناشناس وارد مجلس ابن­ زیاد شد زنان او را احاطه کردند. ابن­ زیاد پرسید: «این کیست که در آن­جا با گروهی از زنان نشست؟» زینب(س) پاسخ نداد. ▫️عبیدالله برای بار دوم و سوم سخن خود را تکرار کرد. یکى از آن زنان جواب داد: «این زن زینب دختر فاطمه(س) دختر رسول خدا(ص) است.» ابن­ زیاد رو به زینب(س) کرده، گفت: «خدای را سپاس که شما را رسوا کرد و کشت و در آن چه که گفته بودید دروغ‌تان را آشکار ساخت» ▫️زینب(س) فرمود: «سپاس خداوندى را که ما را به وسیله پیغمبرش محمد(ص) گرامى داشت و ما را از پلیدی‌ها پاک کرد. فاسق است که رسوا می‌­شود و نابکار است که دروغ می­‌گوید و الحمدللَّه این شخص ما نیستیم، بلکه دیگری است.» ▫️عبیدالله گفت: «کار خدا را با برادرت و اهل بیت(ع) خود چگونه دیدی؟» حضرت زینب(س) فرمود: «من چیزی جز نیکی و شایستگی از جانب خداوند ندیدم. اینان گروهی بودند که خداوند شهادت را برای­شان مقدر کرده بود و به سوی جایگاه ابدی خود شتافته و در آن آرمیده‌­اند و خداوند و روز قیامت میان تو و آنان داوری خواهد کرد.» ▫️پسر زیاد از این سخنان به خشم آمد و گویی تصمیم بر قتل زینب(س) گرفته بود، عمرو بن حریث به عبیدالله گفت: «او زن است و زن را بر سخنانش ملامت نکنند.» ▫️پاسخ امام سجاد( ع) به ابن زیاد: پس ابن زیاد رو به علی بن الحسین(ع) کرد و گفت: این کیست؟ گفته شد: علی بن الحسین است. گفت: مگر علی بن الحسین را خدا نکشت؟ حضرت فرمود: برادری داشتم که نام او نیز علی بود، مردم او را کشتند. گفت: بلکه خدایش او را کشت. امام سجاد این آیه ۴٢ سوره زمر را تلاوت کرد:«خداوند جان ها را به هنگام مرگ می گیرد.» ابن زیاد در خشم شد و گفت: هنوز جرئت پاسخگویی به من را داری؟! این را ببرید و گردنش را بزنید. ▫️در این هنگام عمه اش زینب به او چسبید و گفت: ای پسر زیاد، تو که کسی برای من باقی نگذاشتی، اگر تصمیم کشتن این یکی را هم گرفته ای مرا نیز با او بکش. حضرت به عمه اش فرمود: عمه جان آرام باش تا من با او سخن بگویم. ▫️امام سجاد رو به آن ملعون کرده و فرمود: ای پسر زیاد، مرا از مرگ می ترسانی؟ مگر ندانستی که کشته شدن عادت ما و شهادت مایه سربلندی ماست. 🚩اسرای اهل بیت (ع) در زندان کوفه ▫️پس از مجلس سوم ابن زیاد، و جواب های مقتدرانه ی از سوی امام سجاد و حضرت زینب با ابن زیاد داده شد، اهل بیت (ع) را با غل و زنجیر وارد زندان کوفه کردند. 🚩خبر شهادت امام حسین (ع) در مدینه و شام ▫️در این روز نقل شده که ابن زیاد به مدینه و شام، نامه نوشت و خبر شهادت امام حسین (ع) را منتشر ساخت. 📖منابع: ۱. آینه داران آفتاب ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. اللهوف ۷. بحارالأنوار ۸. آینه در کربلاست  @shiitehistory