👈👈اي يهوديان!
و چون يهوديان پاي ديوار قلعه جمع شدند و از او پرسيدند: چه ميگويي؟ ⁉️
🔷گفت: بدانيد آن ستاره اي كه با طلوع آن #احمد به دنيا خواهد آمد، ديشب طلوع كرد!
📘 و در سيره حلبيه و تواريخ ديگر از #آمنه روايت كرده اند كه گويد:
چون فرزندم به دنيا آمد نور خيره كننده اي آشكار شد كه شرق و غرب را روشن كرد
👈👈 و من در آن روشنايي قصرهاي #شام و بصري را ديدم.
🔹و نيز نقل كرده اند كه در آن شب ايوان كسري كه با سنگ و گچ ساخته شده بود و سالها روي ساختمان آن زحمت كشيده بودند و هيچ كلنگي در آن كارگر نبود شكافت، و چهارده كنگره آن فرو ريخت.
🔻دانش #كاهنان ربوده شد و سحر جادوگران باطل گرديد،
🔻 و هر كاهني از تماس با همزاد شيطاني خود ممنوع گرديد
و ميان آنها جدايي افتاد.
🔷 آمنه گفت: به خدا فرزندم كه بر زمين قرار گرفت دستهاي خود را بر زمين گذارد و سر به سوي آسمان بلند كرد و بدان نگريست،
⚡️و نوري از من تابيد و در آن نور شنيدم گوينده اي ميگفت: تو آقاي مردم را زادي او را محمد نام بگذار.
🌕آن گاه او را به نزد #عبدالمطلب بردند و آنچه را مادرش #آمنه گفته بود به عبد المطلب گزارش دادند،
🔷 #عمرو_ابن_حمق_خزاعی در سال پنجاه، ده سال قبل از حادثه کربلا، به دست #معاویه شهید شد.🗡
💢💢💢💢💢
🧕ایشان یک همسر بسیار مؤمنی داشت.
این بانو از کسانی بود که در راه #ولایت_اهل_بیت علیهم السلام پیشتاز بود....
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
📜نام او #آمنه بود. برای این که بتوانند شوهر او را دستگیر کنند،
↩️این خانم را تقریبا #دو_سال به زندان انداختند.😔😔
🚨 تا بالاخره #عمرو_ابن_حمق را دستگیر کردند و به شهادت رساندند.🗡
📘هر کس مختصر مطالعه ای در تاریخ زندگی رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم داشته باشد؛ میداند که:
👈👈آن حضرت، از دوران کودکی #دو_نام_داشت و مردم او را با هر دو نام خطاب میکردند: یکی #محمد که جد بزرگوارش (عبد المطلب) برای او انتخاب کرده بود...
👈 و دیگری #احمد که مادرش #آمنه او را به آن، نامیده بود.
📗 این مطلب یکی از مسلمات تاریخ اسلام است و سیره نویسان این مطلب را نقل کرده اند و مشروح آن را در سیره حلبی میتوانید بخوانید.
❇️❇️❇️❇️❇️
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
📘 انسان العیون فی سیره الامین و المأمون، جلد ۱، صفحه ۹۳- ۱۰۰.
«۷»