📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
📒 #هزاران_فکر_عمیق
🔰خود را دیدن و به بهای اندک نفروختن، اولین گامی است که یک انسان آزاده در مسیر تعالی خویش برداشته است.
✍🏻 محمدمهدی شیروی خوزانی
https://t.me/shiravi_ir
https://ble.ir/shiravi_ir
http://eitaa.com/shiravi_ir
http://splus.ir/shiravi_ir
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
📒 #هزاران_فکر_عمیق
🔰در این دنیای زودگذر ردپایی به جا گذاشتن که به آسانی در زیر این همه پا ساییده نشود، بلکه جلا پیدا کند، شاهکاری است که از دست مردان و زنان خداباور امکانپذیر است و شما نه به سختی که به آسانی میتوانی از این نامآوران باشی.
✍🏻 محمدمهدی شیروی خوزانی
https://t.me/shiravi_ir
https://ble.ir/shiravi_ir
http://eitaa.com/shiravi_ir
http://splus.ir/shiravi_ir
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
📒 #هزاران_فکر_عمیق
🔰شکوه کردن میتواند رنگ نگاه تو را به عالم هستی تغییر دهد.
مراقب باش از چه شکوه میکنی و چرا؟
✍🏻 محمدمهدی شیروی خوزانی
https://t.me/shiravi_ir
https://ble.ir/shiravi_ir
http://eitaa.com/shiravi_ir
http://splus.ir/shiravi_ir
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
📒 #هزاران_فکر_عمیق
🔰هرچه بتوانیم در مسیر تکامل دیگران قدم برداریم تکامل ابدی ما به سرعت نور محقق خواهد شد.
✍🏻 محمدمهدی شیروی خوزانی
https://t.me/shiravi_ir
https://ble.ir/shiravi_ir
http://eitaa.com/shiravi_ir
http://splus.ir/shiravi_ir
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
📒 #هزاران_فکر_عمیق
🔰کافی است انسان بداند که نمیداند که چه سرنوشتی در انتظار او خواهد بود. بر همین مبنا همهی ابدیت خود را واگذار خواهد کرد. دانشی بهتر از این و کاری مفیدتر از این در این دار فانی نخواهیم داشت.
✍🏻 محمدمهدی شیروی خوزانی
https://t.me/shiravi_ir
https://ble.ir/shiravi_ir
http://eitaa.com/shiravi_ir
http://splus.ir/shiravi_ir
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
📒 #هزاران_فکر_عمیق
نکته 1890
🔰هرچقدر انسان بخواهد مزهی ايمان را بچشد تا زماني كه به باورهاي اندك خود عمل نكند طعم آن را نخواهد چشيد و کسی كه طعم ايمان را مزمزه نكند چگونه به ساحل يقين پا خواهد نهاد؟ و کسی كه به يقين نرسيد به چه رسيد؟
✍🏻 محمدمهدی شیروی خوزانی
https://t.me/shiravi_ir
https://ble.ir/shiravi_ir
http://eitaa.com/shiravi_ir
http://splus.ir/shiravi_ir
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
📒 #هزاران_فکر_عمیق
نکته 1866
🔰از حضرت پروردگار سپاسگزار باش كه به تو اجازه داده به حيات خود ادامه بدهی، در حاليكه با افكار و اخلاق و رفتار خويش در محضر اقدسش بیادبی میکنی و هر روز چندين و چند بار با وقاحت تمام، دروغهایی را بر هم میبافی و به عنوان عبادت و بدتر از آن به جای ذكر حق، وقيحانه بر زبان جاری میکنی، گرچه با هركدام از اينها استحقاق آتش جهنم پيدا كردهای و كمترين كيفرت تازيانهی تبعيد از رحمت و سوختن در آتش فراق است.
✍🏻 محمدمهدی شیروی خوزانی
https://t.me/shiravi_ir
https://ble.ir/shiravi_ir
http://eitaa.com/shiravi_ir
http://splus.ir/shiravi_ir
✔️پرسمان
❓پرسش
برای نجات از استرس چه کنیم؟
زندگیهای امروزی پیچیدگیهای زیادی داره و عوامل استرسزا زیاد است.
بسیاری از بیماریهای جسمی و روحی ما از همین استرسهاست.
✅پاسخ
استرس یا به لحاظ از دست دادن چیزی است یا به جهت به دست نیاوردن چیزی میباشد.
وجه مشترک همهی استرسها توجه به کمبودها و نقصهای وارده میباشد که یا خود انسان شرایط تغییر آن را ندارد یا دیگران مانع رسیدن او به آرزوها و یا محبوبهای او هستند.
بهترین میانبر برای رهایی از استرس زندگی در لحظه است.
کسی که به پشت سر خودش نگاه کنه یا به آینده دوردست خیره بشه امکان بهرهوری از زمان حاضر را از دست داده است و این از ظریفترین ترفندهای شیطان برای فرصتسوزی انسانهای مستعدتر است.
زندگی مثل کوهنوردی میباشد، یک کوهنورد چنانچه همیشه به قله نگاه کند از حرکت باز میماند اما اگر فقط به جای درست پای خود نگاه کند ناگهان خود را بر قله خواهد دید.
مهم نیست که این لحظه چه باشد هرچه باشد اگر از نظر خدا بررسی شود تفاوتی برای او نمیکند یعنی خداوند فقط کار درست را برمیتابد کاری به نوع آن ندارد.
اما اگر از نظر کارشناسانی که به متن زندگی توجه دارند نگاه شود انسان در هر وضعیتی که هست باید یا آن را به خوبی تمام کند یا به درستی از آن بیرون بیاید راه دیگری نیست که در این صورت هرچه که باشد میتواند نردبانی برای ترقی و پیشرفت قرار بگیرد.
بنابراین بهترین کار برای رفع استرس این است که گمان کنیم بلکه باور کنیم و بلکه یقین کنیم که ما غیر از همین کاری که هماکنون پیش روی ما قرار دارد کار دیگری در این عالم نداریم و مأموریت دیگری برای ما تعیین نشده است، اگر همین کار را به خوبی و کامل به انجام رساندیم شعور نظام هستی ما را به سمت قلههای آرزوها راهنمایی خواهد کرد.
پس لحظهی معجزهآسا را از دست ندهیم هرچقدر لحظهها علمیتر در کنار هم قرار بگیرند انسان به معجزهی زندگی بیشتر نزدیک خواهد شد. همگان برای این خلق شدهاند که در زندگی خود اعجاز کنند.
https://t.me/+ZkCaE9DRKxBmYzg8
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
📒 #هزاران_فکر_عمیق
🔰در همیشهی تاریخ هرچه بشر تلاش کرده است همهی تلاش او بر محور زیادهخواهی و دوری از جامعهی پژمردهی خود رقم خورده است.
ولی همیشه با پژمردگان به سر کرده.
✍🏻 محمدمهدی شیروی خوزانی
https://t.me/shiravi_ir
https://ble.ir/shiravi_ir
http://eitaa.com/shiravi_ir
http://splus.ir/shiravi_ir
در یکی از مدارس،
دور افتاده یاسوج معلمی دچار مشکل شد و موقتا برای یک ماه معلم جایگزینی بجای او شروع به تدریس کرد. این معلم جایگزین در یکی از کلاسها سوالی از دانشآموزی کرد که او نتوانست جواب دهد، بقیه دانشآموزان شروع به خندیدن و او را مسخره میکردند.
معلّم متوجّه شد که این دانش آموز از اعتماد به نفس پایینی برخوردار است و همواره توسّط هم کلاسی هایش مورد تمسخر قرار می گیرد.
زنگ آخر فرا رسید و وقتی دانشآموزان از کلاس خارج شدند، معلّم آن دانشآموز را فرا خواند و به او برگهای برگهای داد که بیتی شعر روی آن نوشته شده بود و از او خواست همان طور که نام خود را حفظ کرده، آن بیت شعر را حفظ کند و با هیچکس در مورد این موضوع صحبت نکند.
در روز دوم معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن بیت شعر را پاک کرد و از بچّه ها خواست هر کس در آن زمان کوتاه توانسته شعر را حفظ کند، دستش را بالا ببرد.
هیچکدام از دانشآموزان نتوانسته بود حفظ کند.
تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز دیروزی بود که مورد تمسخر بچّه ها بود.
بچّه ها از این که او توانسته در این فرصت کوتاه شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند.
معلّم خواست برای او کف بزنند و تشویقش کنند.
در طول این یک ماه، معلّم جدید هر روز همین کار را تکرار میکرد و از بچّه ها میخواست تشویقش کنند و او را مورد لطف و محبّت قرار میداد.
کم کم نگاه همکلاسیها نسبت به آن دانشآموز تغییر کرد.
دیگر کسی او را مسخره نمیکرد.
آن دانشآموز خود نیز دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره معلّم سابقش "خِنگ" مینامید، نیست، پس دانشآموز تمام تلاش خود را میکرد که همواره آن احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن و ارزشمند بودن در نظر دیگران را حفظ کند.
آن سال با معدّلی خوب قبول شد.
به کلاسهای بالاتر رفت.
در کنکور شرکت کرد و وارد دانشگاه شد.
مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی خود را گرفت و هم اکنون پدر پیوند کبد جهان است که در بیمارستان ابن سینای شیراز شهر صدرا صدها پیوند کبد انجام داده است.
این قصه را *دکتر ملک حسینی* در کتاب زندگانی خود و برای قدردانی از آن معلّم که با یک حرکت هوشمندانه مسیر زندگی او را عوض نمود، در صفحه اینستاگرامش نوشته، انسانها دو نوعند:
نوع اوّل کلید خیر هستند.دستت را میگیرند و در بهتر شدنت کمک کرده و به تو احساس ارزشمند بودن میدهند.
نوع دوم انسانهایی هستند که با دیدن اوّلین شکستِ شخص، حس بیارزشی و بدشانس بودن را به او منتقل میکنند.
این دانشآموز میتوانست قربانی نوع دوم این انسانها بشود که بخت با او یار بود.
و آن معلم کسی نبود جز *محمد بهمن بیگی*، اَبَر مردی بزرگ که چون ستارهای در دل شبهای سیاه روزگاران درخشید و معجزه کرد.
استاد بهمن بیگی نویسندهای چیره دست با ذهنی خلاق و مدیری لایق بود و نشان داد که اگر اراده باشد میتوان مردمی را از فرش به عرش رساند که نمونه آن دکتر ملک حسینی است.
روحش جاودان و یادش گرامی. 💐❤️
این داستان واقعی را برای هر کسی که میشناسید ارسال کنید تا تشکری باشد از همه معلمین درستکار ایران زمين 🙏
https://t.me/shiravi_ir
https://ble.ir/shiravi_ir
http://eitaa.com/shiravi_ir
http://splus.ir/shiravi_ir