eitaa logo
فکرعمیق|محمدمهدی‌شیرَوی‌خوزانی
1.9هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
4.1هزار ویدیو
27 فایل
سهم‌توازهستی‌همه‌هستی‌است‌وتونیزسهم‌همگان هستی،هستی‌ات‌رادریاب‌تاهستی‌ات‌رادریابندواین حق‌توست‌وتونیزحق‌دیگران‌هستی. فکرعمیق. آدرس‌های ما👈 https://zil.ink/shiravi_ir پاسخ به سوالات👈 ble.ir/join/NGMyZGI5OT ادمین کانال 👈 @Mmshiravi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
‌‌ 💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️54 📖 سوره آیه 19 (قسمت سوم) ‌‌ 🍃 وَجَاءتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُواْ وَارِدَهُمْ فَأَدْلَى دَلْوَهُ قَالَ يَا بُشْرَى هَذَا غُلاَمٌ وَأَسَرُّوهُ بِضَاعَةً وَاللّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَعْمَلُونَ ﴿۱۹﴾ ترجمه: و كاروانى آمد، پس آب آورشان را فرستادند، او دلوش را به چاه انداخت، گفت: مژده! اين پسرى نورس است! و او را به عنوان كالا [ى تجارت] پنهان كردند؛ و خدا به آنچه مى‌خواستند انجام دهند دانا بود. اين نمی بينی كه زر را زرگری مر نمی‌دارد به دكان سرسری؟ حزم او در خورد آن زر بايدش قفل و درها از پی در بايدش نيستی كمتر ز عقل قافله يوسفت پنهان كن از هر عاقله! اين غلام عقل و عقل او را غلام زين سبب حق گفت يا بشری غلام يافتی گر خود چو اهل قافله حفظ واجب شد فرايض نافله گر بگيری خويش در حصن حصين باز بينی رفته در روز پسين گر خدا آرد قسم خُسران كنی آنچه بر كف داشتی جبران كنی تو چو شمعی نور تو جان تو شد آنچه روشن كرده‌ای آن تو شد آنكه روشن می‌كند شمع دلی شد هزاران شمع و روشن تاولیّ اين همه ظلمت چرا افروختی تو مگر جان بر طبق نفروختی چيست اين دلق كهن داری به تن زود باشد دير، هر آنی بكن ريز ريزش كن به آتش دود كن هست فردا ديرتر امروز كن هم سبک شد اسب و هم خوش پی شود شد بهاران، رو كه فصل دی شود او چو داند هم سره هم ناسره شد خريدار تو و خود ناصرِ گر بداند او نخواهم غير او كه او بداند مانده‌ام در سير او ادامه دارد... ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir