هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎
◻️322
📖 #تفسیر_معنوی
سوره #یوسف
آیه 76 (قسمت چهارم)
🍃فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاء أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِن وِعَاء أَخِيهِ كَذَلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ أَخَاهُ فِي دِينِ الْمَلِكِ إِلاَّ أَن يَشَاءَ اللّهُ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مِّن نَّشَاء وَفَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ ﴿۷۶﴾
ترجمه: نهايتاً [يوسف] پيش از [بررسى] بارِ برادرش، شروع به [بررسى] بارهاى [ديگر] برادران كرد، آن گاه آبخورى پادشاه را از بار برادرش بيرون آورد. ما اينگونه براى يوسف چارهانديشى نموديم؛ زيرا او نمىتوانست بر پايه قوانين پادشاه [مصر] برادرش را بازداشت كند مگر اينكه خدا بخواهد [بازداشت برادرش از راهى ديگر عملى شود]. هر كه را بخواهيم [به] درجاتى بالا مىبريم و برتر از هر صاحب دانشى، دانشمندى است.
#همه_کاره_فقط_خدا_است
الغرض با يوسفيم و بارها
از برادرها برآرد زارها
كيد كرد و كيد او مقبول شد
فاعل جرم عاقبت مفعول شد
گرچه شد رسوا كسی رسوا نبود
درد بودش ليک آن رسوا نبود
گر رسد عارف كه مولا كاره است
نيک میداند كه او را چاره است
ديگران فرياد واويلا ولی
جان عارف ديده از رب جلی
گرچه من كردم ولی من كيستم
اين تو هستی من ندانم چيستم
عارف ار صحرای محشر بگذرد
از خود و جمله خلايق بگذرد
خود ندارد تا حسابی پس دهد
كو كسی تا او حساب كس دهد
همچو بنيامين كه باكی نيستش
نيست جرمی و حسابی نيستش
ديگران بينی همه در پيچ و تاب
ليک بنيامين چنان درويش و خواب
جهل ايشان دردها افزون كند
غصهای نبود ولی محزون كند
اين چو شرح و ماجرای زندگی است
غصهها جهل طريق بندگی است
هر كه داند كارگر باشد خدا
غصه چون بادی شود از وی جدا
رحمتش گر بر غضب سابق بود
آن نگاه سابقش لاحق بود
ادامه دارد...
✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی
🆔 @shiravi_tafsir
🆔 @shiravi_ir