‌‌ 💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️248 📖 #تفسیر_معنوی سوره #یوسف آیه 62 (قسمت پنجم) ‌‌ 🍃وَقَالَ لِفِتْيَانِهِ اجْعَلُواْ بِضَاعَتَهُمْ فِي رِحَالِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَعْرِفُونَهَا إِذَا انقَلَبُواْ إِلَى أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿۶۲﴾ ترجمه: و [يوسف] به گماشتگانش گفت: اموالشان را [كه در برابر دريافت آذوقه پرداختند] در بارهايشان بگذاريد، اميد است وقتى به خاندان خود برگشتند آن را بشناسند، تا دوباره برگردند. #کاش_از_نو_ما_جهان_می‌ساختیم كاش می‌رفتيم با بضع كمی می‌رسانيديم دريا را نمی در رحال ما نمی ايكاش بود كاش آن نم صدق در ای كاش بود قدر نم‌ ای كاش عارف بودمی تا از اين دريا گرفتی سودمی كاش برگشتم به اهل خويش بود اين بضاعت درخور درويش بود كاش برگشتی به هامون داشتم سهمی اندر جنگ آمون داشتم كاش ما هم چشم به راهی داشتيم دست خالی بود و آهی داشتيم می‌كند پر دست خالی آه دل هر كه بگزيند به عالم راه دل كاش ما را يوسفی دنبال بود گر چه روی ديگری دنبال بود كاش می‌رفتيم از اين كنعان و مصر يا بنا می‌شد ز نو كنعان و مصر كاش چاه و راه و زندانی نبود همچو زيد و عمر و نادانی نبود كاش می‌شد چاه كنعان پر شود دل به جای كينه از دُر پر شود كاش چون فكر زليخايی نبود چشم و دل ای كاش هرجایی نبود كاش از نو ما جهان می‌ساختيم بُرده‌های خود در آن می‌باختيم می‌رسيد ای كاش دست ما به آن عنصری كه او ساخت اين عالم به دان دست می‌برديم در آن به اذن حق عنصر جان می‌شدی تسليم حق نی يزيدی بود و نی شمر و سنان نی پليدی بود و نی ديو و چنان عاقبت اين مژده آيد به شود ديو در دستان رستم له شود اين نه يک افسانه، يک دنيا طلب هست در آن، سعی كن آن را طلب می توان بی ديو هم مردود شد زحمت عمر خلايق دود شد نفس ما صد ديو دارد آستين بشنود آن را هر آن کو خواست این ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir