‌‌ 💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️427 📖 #تفسیر_معنوی سوره #یوسف آیه 96 (قسمت چهارم) ‌‌ 🍃فلَمَّا أَن جَاء الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ﴿۹۶﴾ ترجمه: چون مژده رسان آمد، پيراهن را بر صورت او افكند در آن حال به بينائى بازگشت، گفت: آيا به شما نگفتم که من از خدا حقايقى مى‌دانم كه شما نمى‌دانيد؟ #یوسفت‌را خواه از رب ودود يوسفت را خواه از رب ودود تا نماند از تو خاكستر نه دود عاقبت بينا شوی در كوريت می‌رسی در آخرين رنجوريت يا زليخا باش و رسوای جهان عاشقی كن هم به بازار و نهان كمتر از زن نيستی كسری نكن خانه‌ات را خالی از فضلی مكن گوش كن فرياد يوسف را ز چاه ذكر و فكرش قافله سالار راه ای بسا صد يوسفی در چاه مرد ای بسا صد يوسفی را گرگ خورد ای بسا يوسف كه عادت چاه شد فكر بيرون آمدن گه گاه شد ای بسا يوسف كه ماندی تا ابد نی به خوبی فكر كردی نی به بد ای بسا يوسف كه از خود غافله سال‌ها ماند، بر اميد قافله ای بسا وارد طناب آورده است يوسف ما خواب نازش برده است ای بسا يوسف فراموشش شده بار امت خالی از دوشش شده ای بسا كوری، كه عادت می‌شود چون بتی در جان عبادت می‌شود خوش به حال يوسف ما نيست اين وای بر آن يوسفی كه او نيست دين ای بسا يعقوب‌ها بينا نشد! باز ماند و عازم سينا نشد ای بسا يعقوب يوسف را نديد گرگ يأسش عاقبت او را دريد ای بسا يعقوب كفرآلوده شد از فراق يوسفش آسوده شد! ما به فكر يوسف و يعقوب رفت با سلامت آمد و معيوب رفت ادامه دارد... ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir