هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎
◻️179
📖 #تفسیر_معنوی
سوره #یوسف
آیه 50 (قسمت سوم)
🍃وقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ فَلَمَّا جَاءهُ الرَّسُولُ قَالَ ارْجِعْ إِلَى رَبِّكَ فَاسْأَلْهُ مَا بَالُ النِّسْوَةِ اللاَّتِي قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ إِنَّ رَبِّي بِكَيْدِهِنَّ عَلِيمٌ ﴿۵۰﴾
ترجمه: آنگاه بعد از آن [دوره سخت و دشوار،] سالى میآيد كه مردم در آن بارانِ [فراوان] يابند و در آن [سال از محصولات كشاورزى] عصاره ميوه میگيرند.
#یوسف_سنگ_بر_سر_شهوت_زد
گفت تا شه از زنان آگه شود
تا به نزد پادشه آنگه شود
راز اين دستور چون مستور بود
كرد افشا چون كنون دستور بود
پاک بود و پاکتر شد دامنش
چون زليخا داد الحق دادنش
روز حشر يوسف آمد در ميان
تا برون آرند اسرار از ميان
وای اگر خصم تو آن جانت شود
آتش زقوم درمانت شود
جمله زنها میخراشيدند خويش
تا مگر پنهان شود اسرار پيش
ليک اين درمان آخر كی شود
تا مگر طومار شهوت طی شود
می گريز از شهوت خود تيز تيز
آبرويت ورنه خواهد ريز ريز
رسم اين مست لگام آويخته
آنكه شمشيرش به زهر آهيخته
میبرد آنجا كه افتادی اگر
محو گردد جمله آثارت دگر
مست شهوت عاقبت رسوا شود
عقدههای نوجوانی وا شود
سنگ بايد بر سر شهوت زنی
ورنه سنگ و دست را بر سر زنی
توبه پا كن محشر و روز حساب
خويش را رسوا كن و شو بی حساب
آنكه راز حشر خود را باز كرد
سر به مهرش حق نمود و راز كرد
راز اين رسوايی از جان تو بود
خلق را حاجت نه، از آنِ تو بود
تو خلايق بينی اما نيستند!
جمله در تو خلق و آنها نيستند
گر تو ستاری كنی حق نيز هم
تا نبيند جز تو و حق نيز هم
تا نگویی او نبيند عيب را
گر ببيند میبرد آن عيب را
ورنه ذات حق دگر ستار نيست
عطر گر نبود دگر عطار نيست
✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی
🆔 @shiravi_tafsir
🆔 @shiravi_ir