eitaa logo
فکرعمیق | محمدمهدی‌شیرَوی‌خوزانی
1.7هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
3.2هزار ویدیو
17 فایل
سهم‌توازهستی‌همه‌هستی‌است‌وتونیزسهم‌همگان هستی،هستی‌ات‌رادریاب‌تاهستی‌ات‌رادریابندواین حق‌توست‌وتونیزحق‌دیگران‌هستی. فکرعمیق. آدرس‌های ما👈 https://zil.ink/shiravi_ir پاسخ به سوالات👈 ble.ir/join/NGMyZGI5OT ادمین کانال 👈 @Mmshiravi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از هزاران فکر عمیق | استاد شیروی
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 📒 نکته 98 🔰هر چه انسان بخواهد از دست افکار پلید رها شود زمینه‌ی رهایی او سریع‌تر و بهتر فراهم خواهد شد. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_fekreamigh 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️49 📖 سوره آیه 18 (قسمت چهارم) ‌‌ 🍃 وجَآؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ ﴿۱۸﴾ ترجمه: و خونى دروغين بر پيراهنش آوردند [تا يعقوب مرگ يوسف را باور كند]. گفت: چنين نيست كه مى‌گوييد، بلكه نفس شما كارى [زشت را] در نظرتان آراست [تا انجامش بر شما آسان شود] در اين حال صبرى نيكو [مناسب‌تر است]؛ و خداست كه بر آنچه شما [از وضع يوسف] شرح مى‌دهيد از او يارى خواسته مى‌شود. صبر زيبا صبر سرد زينب است دردها درمان ز درد زينب است صبر زينب شد خدای صابران گر مسلمان باشد اين يا كافر آن گفت با خصم نگون‌بخت از هدا ما رَأيْتُ اِلاّ جَميلاً از خدا چيست زيبا، راه بستن بر حسين؟ نامه‌های مانده در دست حسين؟ چيست زيبا، آب بستن بر حسين؟ هلهله يا رقص دشمن بر حسين؟ چيست زيبا، دست، يا فرق علی بر جبين افتاده و غرق ولی چيست زيبا، سنگ‌ها يا دشنه‌ها رقص شمشير عدو يا تشنه‌ها چيست زيبا، نعل‌ها يا اسب‌ها تاختن بر كيميای نسل‌ها چيست زيبا، بوی خون يا دود و آه زينب و نعش خداوند و گواه چيست زيبا، مانده در آتش ولیّ يا به صحرا مانده اولاد علی چيست زيبا، خاک ساتر داشتن يا غل و زنجير و خاطر داشتن چيست زيبا، چوب خيزر با لبان زخم‌های تازه يا نيش زبان چيست زيبا اضطراب كودكان موی هر يک لايق كون و مكان چيست زيبا، آن خرابه يا طبق رفتنِ از زينب كبرا رمق چيست زيبا، شرح درد و اشتياق بر سر قبر نبی با آن سياق گر مصيبت شد عظيم آيد فغان گر نگيرد دستت الله مستعان ياری حق نيست اِلاّ ابتلا تا بگيرد دست جانت اعتلا ادامه دارد... ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ 🔎 ✔️پرسمان 49 ❓پرسش لطف کنید راجع به متن زیر نظرتان را بفرمایید. «هدف بعثت پیامبر صرفاً آموزش ارزش‌های اخلاقی از طریق فراهم کردن زمینه‌ی مناسب و برداشتن موانع است. این حدیث شریف «اِنِّی بُعِثتُ لِاُتمم مَکارِم الاَخلاق» دلالت می‌کند بر این‌که نه تنها اخلاق، مستقل از دین و مقدم بر دین که برتر از دین هم هست؛ چون اخلاق هدف است و دین ابزار و وسیله‌ی تحقق آن هدف و این نکته به نوبه‌ی خود متضمن دو نکته‌ی دیگر است. نکته‌ی نخست این است که افراد و جوامع مختلف تا آن‌جا و به مقداری دیندارند که به ارزش‌های اخلاقی ملتزم و پای‌بند هستند. کسی یا جامعه‌ای که به اسم دین ارزش‌های اخلاقی را نادیده‌ می‌گیرد، اساساً دیندار نیست و به هر مقدار که فرد یا جامعه به ارزش‌های اخلاقی پای‌بند باشند به همان میزان به خدا نزدیک‌ترند، چرا که به رسالت پیامبر بیش‌تر جامعه‌ی عمل پوشانده‌اند. معیار و مقیاس دیانت، اخلاق است نه شناسنامه و نه کثرت نماز و روزه. نکته‌ی دوم این است که اگر قرائت خاصی از دین، فرد یا جامعه دینی را از اخلاق دور کند، بُطلان و نادرستی خود را بر آفتاب افکنده است؛ یعنی برای باطل شمردن قرائت خاصی از دین کافی است نشان‌ دهیم که آن قرائت، فرد یا جامعه‌ِدینی را از اخلاق دور می‌کند و لذا با هدف بعثت پیامبر که عبارتست از تحقق بخشیدن به ارزش‌های اخلاقی در تضاد است. قرائتی از دین که انسان را از اخلاق دور کند و فهمی از دین که به خاطر پای‌بندی بدان و پیروی از دستورات آن، انسان ناگزیر شود عقل و وجدان اخلاقی خود را زیر پا بگذارد و ارزش‌های اخلاقی را نادیده بگیرد، دین نیست. بلکه دُکان و افیون است.» «دین در ترازوی اخلاق، ابوالقاسم فنائی» 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 ✅پاسخ تقسیم دین، به معنای تقسیم آن‌چه بشر از ابتدا تا انتها نیاز دارد کاری زاید است. دین معیار درک همه‌ی نیازهای بشر را به دست انسان داده‌ است. هر انسانی"به مقداری که مرتکب آن‌چه دین نامیده شود" باشد، دیندار است و اخلاق و غیر اخلاق از یک اعتبار برخوردارند. لذا هر ارتکابی که تقرب به حقیقت آدمی را منجر شود دین محسوب‌ می‌شود و از هر قسمی از آن حقیقت دور کند، به قول ایشان افیون است. 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از صوت | استاد شیروی
هدف انسان.mp3
39.38M
🔊 🔻 🔸حداقل ابزار انسان 🔹بهداشت روانی 🔸اصطکاک 🔹ارتباط سالم 🔸حرکت 🔹نگاه زیبا 🔸حسابرسی 🔹اجتهاد خاص 🔸امید 🔹احسن عمل 🆔 @shiravi_sound 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از عکس نوشت | استاد شیروی
📸 🔸امیرالمؤمنین علیه‌السلام با آن همه عشق وافرش به خلق سال‌ها قبرش مخفی بود ما امروز کدام انسان فرهیخته‌ای با تیغ تهمت منزوی کرده‌ایم. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی 🆔 @shiravi_pic 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از هزاران فکر عمیق | استاد شیروی
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 📒 نکته 99 🔰افکار کهنه خاصیت نفس را پیدا می‌کنند، خوبش قیمت ندارد و بدش نیز قیمت ندارد. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_fekreamigh 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از صوت | استاد شیروی
ابتلائات 1.mp3
24.98M
◽️2/3 🔊 🔻 🔹چرا اهل‌بیت مصیبت‌ها را زیبا می‌دیدند؟ 🔸جنس عذاب آخرت چیست؟ 🔹نردبان رسیدن به امام و قرآن چیست؟ 🔸عقل 🔹خودکشی 🔸آگاهی 🔹خیرات برای مرده‌ها 🔸نزول قرآن 🔹پیامبر باطنی 🔸عبادت 🆔 @shiravi_sound 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از عکس نوشت | استاد شیروی
📸 🔸زندگی انسان در گرو باورها و اعجازهای اوست. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_pic 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از هزاران فکر عمیق | استاد شیروی
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 📒 نکته 100 🔰از هر چه که بتوان گذشت امکان گذشت از خود به ‌تنهایی به ‌اندازه‌ی گذشت از همه تعلقات آدمی در طول حیات دنیایی به‌قدری صعب و دشوار است که برای اکثری از انسان‌ها به یک‌عمر طولانی نیاز دارد؛ و همچنین در طول حیات برزخی که فشارهای برزخ غیرقابل‌توصیف است و بالاخره به‌اندازه‌ی گذشت از قیامت که دارای موقف‌های فراوان است که هر موقف آن پنجاه‌هزار سال طول خواهد کشید سخت و طاقت‌فرسا خواهد بود. چه کسی می‌تواند مدعی عبور از نفس باشد درصورتی‌که همان ادعایش انسان را به ورطه‌ی هلاکت خواهد انداخت. چگونه ممکن است بتوان از یک چنین گردنه‌ای عبور کرد درحالی‌که تمام حواس درجایی دیگر متمرکز شده باشند؟ این یک خیال خامی است که دامن بسیاری از اهل سلوک را گرفته و به قعر جهنم می‌کشاند! بیچارگی اهل سلوک از این جا می‌باشد که آن‌چه مربوط به منازل متوسط یا آخرین منازل سلوک است را در هما ن ابتدای امر طمع می‌کنند و همت خود را به‌جای این‌که صرف استحکام منازل ابتدائی کنند صرف خیال‌بافی و توهم رسیدن به منازل آخر می‌کنند که همین امر باعث سرخوردگی و یأس می‌شود و در فرصت کوتاهی همه‌ی زحمت‌های گذشته را به باد فنا خواهد داد. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_fekreamigh 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️50 📖 سوره آیه 18 (قسمت پنجم) 🍃 وجَآؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ ﴿۱۸﴾ ترجمه: و خونى دروغين بر پيراهنش آوردند [تا يعقوب مرگ يوسف را باور كند]. گفت: چنين نيست كه مى‌گوييد، بلكه نفس شما كارى [زشت را] در نظرتان آراست [تا انجامش بر شما آسان شود] در اين حال صبرى نيكو [مناسب‌تر است]؛ و خداست كه بر آنچه شما [از وضع يوسف] شرح مى‌دهيد از او يارى خواسته مى‌شود. كرد حق ياريّ و شد يعقوب كور تا شناسد بوی يوسف را ز دور چون خدا شد ياور يعقوب پير كرد ديدار حبيبش دير دير او ستاند جسم يوسف جان دهد مور گر رانی برد او خوان دهد ياريش از جنس نان و آب نيست قطره‌اش را طاق، بحر آب نيست گر كند ياری ستاند هستی‌ات هم بگيرد عقل و عشق و مستی‌ات ياري او موج و طوفان و بلاست از حضيض خاک تا اوج وراست هر كه خواهد ياريش، گو راست گو نعبدُ ايّاكَ را در گفتگو ليک بايد در هوايش سر دهی تا ندانی شهر باشی يا دهی كور شد يعقوب شايد كر شوی گر به مصداقی بمانی خر شوی تو شل و طاس و زبانت لال شد يا برص بر چهره‌ات چون خال شد مال و نقد و آنچه درخور داشتی يا زمين و آنچه در وی كاشتی همسر و فرزند و اسب چون براق يا عزيزانی كه بودندی چراغ آبرو يا شهرتِ از حد برون يا هر آنچه مانده از نسل و قرون تيغ تيز ياری‌اش اين بندها پاره پاره می‌كند پيوندها غيرتش آتش زند غير از خودش تا بماند بنده در قيد خودش ياريش پيدا و پنهان است او آشنا با عهد و پيمان است او ياريش از پيش، پيش خلق شد از درون تا انتهای حلق شد نصرت او بر رسولانش حق است ليک قتل الانبيايش هم حق است می‌كُشد تا ياری بهتر كند تا رئيس القوم و هم مهتر كند ياری او قفل دل وا كردن است پرده‌های جهل را وا كردن است گر تو خواهی ياری از رب ودود می‌كند او دودمانت را چو دود بگذرد از جنت و حور و قصور هر كه خواهد نصر، جز فهم قصور گر كند ياری زبان‌ها تيزتر تا شوی نزد خلايق ريزتر ليک گر اخلاص شد اندازه‌ات بگذراند از فلک آوازه‌ات كن حذر از هر چه رويد از نفاق سخت آيد ظاهر و باطن وفاق نصرت حق بر منافق راه نيست آنچه رويد از ضميرش كاه نيست ياری حق پشت در درمانده است باز كن، نيم تو بر در مانده است هر چه آيد بر تو از عرش برين بوده از روز ازل با تو قرين ليک بستی راه حق بر ياريت خصم دون شد در حريم و جاريت ادامه دارد... ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ 🔎 ✔️پرسمان 50 ❓پرسش آیا نمونه‌ی متن زیر در مورد اسلام هم صدق می‌کند؟ «قرن‌ها پیش ﻃﺎﻋﻮﻥ ﺷﺎﯾﻊ ﺷﺪ، ﮐﻠﯿﺴﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻧﻪ‌ی ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﺩﺍﻧﺴﺖ، ۱۲ﻫﺰﺍﺭ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺩﺭ ﺑﺎﻭﺍﺭﯾﺎ ﻭ ﺍﺳﺘﺮﺍﺳﺒﻮﺭﮒ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﺷﺪﻧﺪ. اما باز هم ﺑﻘﯿﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﻃﺎﻋﻮﻥ ﮐﺸﺖ! ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻗﺮﻥ ۱۶ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺗﯽ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺷﺪ. ﭘﺎﭖ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺭﺳﺘﺎﺧﯿﺰ ﻗﻄﻌﺎﺕ ﺑﺪﻥ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﻨﺪ یک‌دﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﻨﺪ! ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﻧﻔﺮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﭘﺎﭖ ﻣﺮﺩﻧﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﺍﺟﺰﺍﯼ ﺑﺪﻧﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺭﺳﺘﺎﺧﯿﺰ ﮔﻢ ﻧﺸﻮﺩ! ﻗﺮﻥ ۱۷ ﺍﺩﻋﺎ ﺷﺪ ﻟﻤﺲ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥﻫﺎﯼ ﯾﮏ ﻗﺪﯾﺲ ﺩﺭ ﻓﻠﻮﺭﺍﻧﺲ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﻔﺎ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﺯﯾﺴﺖﺷﻨﺎﺳﯽ ﺗﺼﺎﺩﻓﯽ ﮐﺸﻒ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ این ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﺑﺰ ﺍﺳﺖ! ﺍﻧﺴﺎﻥ‌ﻫﺎ ﻧﺎﺩﺍﻥ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﻣﻰ‌ﺁﻳﻨﺪ ﻧﻪ ﺍﺣﻤﻖ. آن‌ها توسط آﻣﻮﺯﺵ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ، ﺍﺣﻤﻖ می‌شوند! بزرگ‌ترین ﺩﺷﻤﻦ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻭ ﺁﺯﺍﺩﻯ ﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎ ﺩﻓﺎﻉ ﮐﻮﺭﮐﻮﺭﺍﻧﻪ ﺍﺯ ﻋﻘﺎﻳﺪ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﻯ ﻏﻠﻂ ﺍﺳﺖ.» 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 ✅پاسخ قیاس اسلام با یهودیت و مسیحیت آن هم از نوع تحریف شده‌ی آن جاهلانه‌ترین و بلکه احمقانه‌ترین و بلکه کفرآمیزترین قیاس است. همه‌ی بیانات اهل‌بیت علیهم‌السلام اعجاز است. دانه‌ی فلفل سیاه و خال مه‌رویان سیاه هر دو یک رنگند اما این کجا و آن کجا قیاس علومی که پشتوانه‌ی کشف دارند با بافته‌های بشری، بزرگ‌ترین خیانت به خود قیاس‌کننده است! 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از صوت | استاد شیروی
ابتلائات 2.mp3
20.12M
◽️3/9 🔊 🔻 🔹جهنم چگونه نعمت خدا می‌شود؟ 🔸ابتلا در نعمت و نقمت و نقش آن در تکامل. 🔸مبتلا 🔹ریاضت 🔸دقت 🔹باور 🔸صیقل 🔹حذف خود 🔸حجاب اکبر 🆔 @shiravi_sound 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از عکس نوشت | استاد شیروی
📸 🔸نفرت از زندگی به تنهایی یک جهنم همراه است. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_pic 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از هزاران فکر عمیق | استاد شیروی
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 📒 نکته 101 🔰آن‌که کیلومتر شمار ماشین خود را قطع می‌کند که به خیال خام خود بتواند آن را به‌جای ماشین کار نکرده قالب کند! آیا می‌تواند خود را به حضرت عزرائیل (به‌عنوان جوان) قالب کند؟! ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_fekreamigh 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از عکس نوشت | استاد شیروی
📸 🔸کوره داغ زندگی میانبر تکامل انسان است. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_pic 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از هزاران فکر عمیق | استاد شیروی
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 📒 نکته 102 🔰امام کسی است که خود را لایق امامت نبیند بلکه به امامت نیندیشد. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_fekreamigh 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️51 📖 سوره آیه 18 (قسمت ششم) 🍃 وجَآؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ ﴿۱۸﴾ ترجمه: و خونى دروغين بر پيراهنش آوردند [تا يعقوب مرگ يوسف را باور كند]. گفت: چنين نيست كه مى‌گوييد، بلكه نفس شما كارى [زشت را] در نظرتان آراست [تا انجامش بر شما آسان شود] در اين حال صبرى نيكو [مناسب‌تر است]؛ و خداست كه بر آنچه شما [از وضع يوسف] شرح مى‌دهيد از او يارى خواسته مى‌شود. كرد حق مر استعانت بنده‌اش داد اشک و برد از لب خنده‌اش خنده كی چون گريه صيقل می‌زند بل به پای دل بسی غل می‌زند آنچه آمد در كف يعقوب نيک نيست از اما اگر يا ليس و ليک جمع گر شد حاصل نفس پليد نيست جز تسويل يا كذبش وليد گر نباشد ياری پروردگار صبر چون باشد ز يعقوب از نگار هر كه را خواهد خدا از عشق پاک همچو طفلی گيردش از شير پاک بل بگيرد از همه، از هر چه بود تا دهد از آنچه ناآورده سود هر كه دارد از خداوندش گله گو بخوان اين قصه بر جانت هله رفت از كف يوسف و گرگش دريد جان رسيد از مكر بر حبل‌الوريد يازده اختر به چشمش دود شد دير آمد ابتلا و زود شد! رفت از دل هم نشاط زندگی دل فرو شد در نعيم بندگی گر نبودش اين همه مال و بنون كی شدی در ماء عالم چون ذنون اين رَحِم از آن رحم باريک‌تر چاه دنيا از رحم تاريک‌تر آنچه حق دادت ز اول ياری است گرچه در ايام دهرت باری است ليک چون گيرد، به سختی جان دهی! زايد از تو چار قل با فربهی زايمانت گر چه جان را پير كرد ليک از غير خدايت سير كرد نيک بنگر رمز و الله مستعان مال و فرزند و عيالت استعان هر چه افزون، سوختت افزون شود خانه دل كلبه احزان شود گر كند حق استعانت اين شود گر بگيرد، رفرفت را زين شود استعانت از خدا گر خواستی بارهای دوشت‌ آرد كاستی شرح اين آيت گر از او خواستی گر بميری تو، نيارد كاستی نيست مهلت تا قلم سر بركشد جوهر از سرچشمه كوثر كشد ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ 🔎 ✔️پرسمان 51 ❓پرسش استاد گرامی، در مقابل چنین استدلال‌هایی چه جوابی باید داد؟ «ایمان تقلیدی یا بی‌ایمانی با تحقیق؟ کدام یک؟ اعتقاد و باور داشتن وقتی حاصل می‌شود که شخص، خود به آن نتيجه رسیده باشد و هر کسی خودش با اختیار، اعتقادات و باور‌های خود را انتخاب می‌کند. اساسا اعتقاد تقلیدپذیر نیست و نمی‌شود آن را به کسی تحمیل کرد و یا از کسی تقلید کرد. نمی‌شود گفت: چون من به این نتیجه رسیده‌ام و اعتقاد پیدا کرده‌ام پس شما هم باور داشته‌ باشید. چیزی که تقلیدی و یا تحمیلی باشد قطعا از جنس باور نیست. اعتقاد به عالم غیب، خدا، قیامت و... نیز همین‌طور است. به همین دلیل گفته‌ می‌شود که نباید در اعتقادات تقلید کرد و هر کس باید اعتقادات خودش را از راه تحقیق و تفحص و کشف و ادراک به آن برسد و الا اعتقادی که با تقلید به دست بیاید با تقلید هم از دست خواهد رفت. اما همیشه و همه‌جا محیط خانوادگی و اجتماعی، نوع اعتقادات انسان‌ها را تعیین کرده‌ است، و حتی خود ما با تقلید از دیگران مسلمان و حتی شیعه هستیم و اگر در منطقه‌ی وهابی‌نشین و یا مسیحی‌نشین می‌بودیم قطعا به همان آیین در می‌آمدیم. و از این بابت هم خیلی خوشحالیم که ما بالاخره با توفیقات و انتخاب خدا تیرمان به هدف خورد و اتفاقا سهمیه‌ی ما در تقسیم‌بندی باور‌ها و آیین‌ها همان دینی شد که حق با اوست و پیروان آن آیین رستگار می‌شوند! و خدا باید ما را در اعلا علیین جای دهد و هر کس به‌غیر از ما هر نوع آیین و فکر و اعتقادی که داشته‌ باشد کارش زار است و جایش ته جهنم، غذایش چرک‌های متعفن و آبش فلز ذوب‌ شده! و کسی که هیچ اعتقادی به هیچ چیزی ندارد و زندگی ماتریالیستی دارد اما از روی تحقیق و تفحص، خسرالدنیا و الاخره باشد! چرا؟ چون شانس با او یار نبوده تا هم‌دین ما باشد، توفیق و شایستگی‌اش را نداشته! جالب این‌جاست که همه‌ی مردم دنیا همین فکر را دارند. راستی یهودیِ تقلیدی با شیعه‌ی تقلیدی یا وهابی تقلیدی‌ بودن، همه و همه باهم چه فرقی دارند؟ هر کدام از این‌ها چه ارزشی دارند؟ اعتقادی که تقلیدی و تحمیلی خانواده و محیط و اجتماع باشد پشیزی ارزش ندارد چه وهابیت باشد و چه تشیع و چه یهودیت و مسیحیت. واقعا خدا را شکر که قضاوت هیچ احدالناسی با ما انسان‌ها نیست. خود خداوند گفته است: اعتقاد به من باید از روی تحقیق باشد و اگر کسی تحقیق کرد و به نتیجه‌ای نرسید خداوند او را عذاب نمی‌کند که چرا تلاش کردی ولی به نتیجه‌ی غلط رسیدی و یا اصلا به نتیجه‌ای نرسیدی! این از عقل و حکمت حتی انسان‌ها هم به‌دور است چه رسد به عقل کل عالم. هیچ‌کس را قضاوت نکنیم و به ایمان تقلیدی خودمان نبالیم چرا که یک بی‌ایمان با تحقیق از همه‌ی مردم با ایمان تقلیدی بهتر است.» 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 ✅پاسخ وقتی نگاه به دین غلط شد به تبع آن، همه‌ی برداشت‌ها به شرح ایضا. از منظر دین خدا هر‌کس از تقوای عقلی (در فرهنگ قرآن) برخوردار بود به‌طور قطع رستگار است اما تفاوت لازمه‌ی آفرینش است؛ در دریافت لطف حق اگر تفاوت در کمّیتِ کار باشد یا در مقدار دانش باشد ظلم عظیم است. آن‌که درک می‌کند، حق او دریافت است و آن‌که درکی ندارد خود برای خود حقی قائل نیست تا وکیل بخواهد. پس با فرض نرسیدن به دین حق، بین انسان‌ها هیچ تفاوتی نیست. 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از صوت | استاد شیروی
ارتداد.MP3
3.88M
🔊 ارتداد 🆔 @shiravi_sound 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از عکس نوشت | استاد شیروی
📸 🔸جمع دوستانه آرزوی ابدی بهشتیان. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_pic 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از هزاران فکر عمیق | استاد شیروی
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 📒 نکته 103 🔰شرط بهره‌مندی از نورهای موجود در عالم باور آن‌ها و به آن‌ها اندیشیدن است. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_fekreamigh 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از عکس نوشت | استاد شیروی
📸 🔸از قافله عقب افتاده‌ام اما خدا را شکر که خدا با قافله نرفته است. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_pic 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از هزاران فکر عمیق | استاد شیروی
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 📒 نکته 104 🔰هر چقدر بتوانیم از اصطکاک روحی خود با دیگران بکاهیم، توانسته‌ایم از نیروهای غیبی موجود در عالم بهره‌مند شویم. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_fekreamigh 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️52 📖 سوره آیه 19 (قسمت اول) ‌‌ 🍃 و جَاءتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُواْ وَارِدَهُمْ فَأَدْلَى دَلْوَهُ قَالَ يَا بُشْرَى هَذَا غُلاَمٌ وَ أَسَرُّوهُ بِضَاعَةً وَاللّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَعْمَلُونَ ﴿۱۹﴾ ترجمه: و كاروانى آمد، پس آب آورشان را فرستادند، او دلوش را به چاه انداخت، گفت: مژده! اين پسرى نورس است! و او را به عنوان كالا [ى تجارت] پنهان كردند؛ و خدا به آنچه مى‌خواستند انجام دهند دانا بود. از ديار دوست شد سياره‌ای تا برون آرد ز چه مه پاره‌ای بود از محبوب در دستش طناب تا بگيرد دستش آن عالی جناب اين همه خلق از ازل چون قافله‌اند ليک از دست و طنابش غافلند گر زدی در چاه فرياد ای حبيب هم رسن آيد هم از كويش طبيب چيست اين سياره الاّ لطف او تا برون آرد ز چاهش جفت او! دنگ دنگ قافله آيد به گوش يوسفی گر تو، نمی‌آیی به هوش؟ كاروانی هست از جنس ملک! دستی اندر چاه و دستی بر فلک نيست حاجت واردش را مر طناب يوسف و يعقوب را عالی جناب هِی شده اسبش نمانی قعر چاه او عزيزِ هستی و دنيا چو چاه شد مثل مر قصه‌ آن نازنين تا نماند يوسفی قعر زمين ادامه دارد... ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir