✔️ #خاطره_شهدا
🌷 خبر رســيد که از فرماندهی #سپاه غرب ، مسئولی برای گروه اندرزگو انتخاب شده و با حكم مسئوليت، راهی #گيلانغرب شده . ما هم منتظر شديم ولی خبری از فرمانده نشد . تا اينكه خبر رســيد ، #جمال_تاجيك كه مدتی اســت به عنوان بسيجی در گروه فعاليت دارد همان #فرمانده مورد نظر است !
با #ابراهيم_هادی و چند نفر ديگر به سراغ جمال رفتيم .
🌷 از او پرسيديم : چرا خودت را معرفی نكردی؟! چرا نگفتی كه مسئول گروه هستی⁉️⁉️
جمال نگاهی به ما كرد و گفت :
#مســئوليت برای اين اســت كه كار انجام شود .
خدا را شكر ، اينجا كار به بهترين صورت انجام ميشود. من هم از اينكه بين شــما هســتم خيلى لذت ميبــرم . از خدا هم به خاطر اينكه مرا با شما آشنا كرد #ممنونم . شما هم به كسى حرفی نزنيد تا نگاه بچه ها به من تغيير نكند .
🕊 جمال بعد از مدتـی در عمليات #مطلع_الفجر در حالی كه فرمانده يكى از گردانهای خط شكن بود به #شهادت رسيد.
🕊شادی روح شهید صلوات
🆔 @shire_samera
✍ #خاطـرات_شـهدا
همیشه #روزه بود #جبهه هم که می رفت با #فرمانده اش قرار می گذاشت که 10 روز
#جابجایش نکنند تا بتواند قصد کند و #روزه بگیرد .
جوان 21 ساله که یکی از #نیروهای زبده #اطلاعات عملیات لشگر 57 #ابوالفضل (ع) بود،
طی عملیاتی در منطقه #حاج عمران مفقود الاثر شد و پس از یکسال که #خانواده منتظر
جنازه اش بودند، با پیکری کاملاً سالم به #خرم آباد برگشت .
به دستور #نماینده امام و امام جمعه خرم آباد آیة الله #میانجی پیکر #شهید به مدت یک هفته در
#مکان مخصوصی در بیمارستان #شهیدمدنی خرم آباد مورد زیارت عموم #مردم شهر قرار گرفت.
#عطر #خوشبوی پیکر #مطهر شهید همه #زائرین را مبهوت کرده بود....
هدیه به روح #شهیدتوکل_حسنوند :
۩ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ۩
.
.
🆔 @shire_samera
#فرمانده
او دشمن را با دیدۀ حقارت می نگریست، اما در برنامه ها و طرح ریزی عملیات، بسیار دقیق، هوشیار و نکته سنج بود...
احساس مسئولیتی که نسبت به بچه های بسیجی داشت، باعث شده بود مسیرهای شناسایی شده را خودش شخصاً ببیند و بررسی کند وقتی بچه ها مانع رفتنش در مسیرهای شناسایی می شدند، می گفت: «اگر خطری مرا تهدید کند، بهتر از این است که شب عملیات عده ای از رزمندگان، مجروح یا شهید بشوند»
لذا لحظه ای درنگ نمی کرد...
در طول عملیات فتح المبین هر جایی از محور دشت عباس که مشکلی پیدا می آمد و یا وقفه ای در عملیات ایجاد می شد، هر چقدر هم که آتش سلاح های دشمن سنگین بود، ضمن حضور در آنجا با درایت و شجاعت، گره از کار عملیات باز می کرد...
منبع: کتاب احمد متوسلیان هستم؛ صفحه ۲۰۰
راوی: غلامرضا کاج، از رزمندگان دزفول
منبع تصویر: سایت «دفاع پرس»
سردار سرلشکر پاسدار
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#یوسف_مقاومت
#لشکر۲۷محمدرسولالله
🆔 @shire_samera