هدایت شده از رقیه بانو💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نماهنگ میرهعلیاکبر، آهستهآهسته
😭😭
🎙 بانوای: #حاجمیثممطیعی
🔰 با زیر نویس عربی
🏴 ویژه شبهشتم ماه #محرم
🏴 @shirintarinzekr 🏴
آرامتر برو که به دنیای بعد تو
اُفٍّ لک بگویم از اینجای بعد تو
علیِ اکبرم ...😭😭😭
🏴 @shirintarinzekr 🏴
پدر به علی اکبر گفت:
«پیش رویم، مقابل چشمانم راه برو!»😭
و او راه رفت.
چه می گویم؟ راه نرفت. ماه را دیده ای که در آسمان چگونه راه می رود؟ چطور بگویم؟ طاووس خیلی کم دارد.
اصلاً گمان کن که سرو، پای راه رفتن داشته باشد نه ،پای راه رفتن نه، قصد خرامیدن داشته باشد...
• سید مهدی شجاعی
شیرینترازعسل ذکرحسین ع
پدر به علی اکبر گفت: «پیش رویم، مقابل چشمانم راه برو!»😭 و او راه رفت. چه می گویم؟ راه نرفت. ماه
جانِ دلم علی اکبرم😭😭😭
پیغمبر دشت کربلا😭😭😭
چقدر اون لحظات سخت گذشت بر ارباب ما😭😭😭😭
#آرامشاربابریختبهم😭😭
بیت بیت غزل از داغ غمش ریخت بهم
شعرمن روضه شدومحتشمش ریخت بهم
راه می رفت و پدر محو تماشایش بود
آه از آن لحظه که با هر قدمش ریخت بهم😭😭
من علی ابن حسین ابن علیاَم مردم
دشمن از دیدنِ تیغِ دودمش ریخت بهم
دست پروردهِ علمدار عجب جنگی کرد
تازمین خورد ، عمو دید علمش ریخت بهم
دمِ آخر که نفسهاش شمارش می شد
از دمِ تیغ کسی باز دمش ریخت بهم
(ی ا)جدا (لام) جدا ( عین) جدا افتاده
خواست شاعربنویسد ... قلمش ریخت بهم
دفتر شعر بیارید هجا جمع کنید😭😭
شاه بیت غزلم زیر و بمش ریخت بهم..
سیدحسنرستگار
#السلامعلیکیاسیدناالمظلومیااباعبدالله
🏴 @shirintarinzekr 🏴
1_445460441.mp3
14.75M
🌹 جوانان بنی هاشم بیایید
🌹علی را بر در خیمه نشانید
🏴 @shirintarinzekr 🏴
ثمّ نظرَ الیه نظره آیسٍ منه
و ارحی عینیه و بکی
ثمِ قال
اللهمّ اشهد
فقد برزَ الیهم غلامٌ
اشبه النّاس
خلقاً و خُلقاً و منطقاً
برسولک
و کنّا اذا اشتَقنا الی نبیّک نظَرنا اِلیه
آخرش یک روز، پای لهوف، وقتی به وصفِ صحنههای وداعِ تو میرسم، تمام میشوم...😭 😭 😭 😭
آخرش یک روز همان نظر آیسٍ منه
نگاهِ ناامیدانهای به علی انداخت...
من را می کُشد.😭😭😭😭😭
پیش دشمن مپسند این همه من گریه کنم
داغت آخر کُشَدَم لیک بدان من پدرم
#بالابلندبابا😭😭
🏴 @shirintarinzekr 🏴
مثل آیینهی در
خاک مکدر شدهای
چشم من تار شده؟
یا تو مکرر شدهای؟😭😭😭
#حمیدرضابرقعی
@shirintarinzekr
از همان دور شنیدم رجزت را پسرم
این حسین و حسنت را
جگرم سوخت علی
نعره ی حیدری و ناله ی یا زهرایت
می شنیدم سخنت را...
جگرم سوخت علی😭😭😭
دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی
پاره های بدنت را...
جگرم سوخت علی😭😭
ناگهان زانویم افتاد زمین، چون دیدم
طرز چانه زدنت را...
جگرم سوخت علی😭😭
نشد آخر لب عطشان تو را آب دهم
چه کنم سوختنت را جگرم سوخت علی
😭😭😭
گر نیایند جوانان حرم یاری من
که بَرَد خیمه تنت را...؟!
جگرم سوخت علی😭😭
غرق خون.mp3
13.42M
شهیدمکاکلشدرخونغلطونه ..😭😭😭
#حاجمحمودکریمی
🏴 @shirintarinzekr 🏴
هدایت شده از رقیه بانو💛
میبرمت به سوی خیمه ها...
میبوسمت...
ولی
جدا.....
جدا..... 😭😭😭😭
🏴 @shirintarinzekr 🏴
شیرینترازعسل ذکرحسین ع
مگر كه قول ندادی عصای من باشی؟
بلند شو پدر ِ پيرت از كمر افتاد😭😭
هدایت شده از رقیه بانو💛
به کنار بدنش خشک شده این بدنم
از علیاکبر من یک علیاصغر مانده...
😭😭😭😭
🕊 @shirintarinzekr 🕊
گفته بودم که به میدان نبری اسمت را
یک علی رفتی و حالا صد و ده تا شدهای...
زخم هایت یکطرف، زخم سر تو یکطرف
بغض نامت لشکری را «ابن ملجم» کرده است