16.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 کلیپ انتظار فرج دو وجه دارد: ظهور امام زمان علیه السلام و فرج بعد از شداید و سختی ها
❇️گزیده بیانات مقام معظم رهبری
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🕊@shirintarinzekr 🕊
🕊کانال شیرین تراز عسل ذکر حسین ع
🏝 امام رضا علیه السلام :
✨خدا رحمت کند کسی را که این امر ولایت ما را زنده میسازد پرسیده شد امر شما چگونه زنده میشود فرمود علوم و معارف و احادیث ما را فرا گرفته و به دیگران بیاموزد زیرا مردم اگر با زیبایی های سخنان ما آشنا گردند از ما پیروی خواهند نمود.
📒 بحارالانوار جلد۲، صفحه۳۰
🕊@shirintarinzekr 🕊
🕊کانال شیرین تراز عسل ذکر حسین ع
✅ حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
☘️ چه بهشتی میشد دنیا برای ما انسانها، اگر حرفشنو بودیم و به ندای قوه عاقله گوش میکردیم.
📚 در محضر بهجت، ج۱، ص٣٠٨
🕊@shirintarinzekr 🕊
روایت 329 کتاب جهاد.mp3
زمان:
حجم:
8.9M
✨ #جهاد_با_نفس 🎧
✨موضوع: قاعده طلایی ورود به بهشت از زبان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله.
📚 شرح روایات کتاب الجهاد اثر شیخ #حر_عاملی (ره)
✨ #درس_اخلاق
🕊@shirintarinzekr 🕊
🕊کانال شیرین تراز عسل ذکر حسین ع
عباس من برای مردن حیف بود. او باید شهید می شد. این اواخر فوق العاده شده بود، نماز خواندنش را خیلی دوست داشتم، خیلی زیبا نماز می خواند. با نگاه کردن به او هنگام نماز آرامش می گرفتم. یقین داشتیم عباس شهید می شود.
وقتی پسرم رفت از خدا خواستم اگر عاقبت به خیری بچه ام در شهادت است، شهید و اگر در ماندن و خدمت کردن است بماند. عباسم از من خواسته بود برای شهادتش دعا کنم. هنگام دفن کردن پیکرش، به او گفتم: «شیرم حلالت مادر! ازت راضیم. سربلندم کردی»
به روایت مادر شهید عباس دانشگر🕊🌹
🕊@shirintarinzekr 🕊
کانال نوای بیکلام4_6005850574715619455.mp3
زمان:
حجم:
12.41M
نوای بی کلام....
🕊@shirintarinzekr 🕊
شیرینترازعسل ذکرحسین ع
نوای بی کلام.... 🕊@shirintarinzekr 🕊
صوت رو پلی کنین مطالب رو بخونین
حوصله نداشتین کانال رو بذارین رو حالت بی صدا بعداً بخونین
عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت سال شصت به شش زبان زنده ی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه!!
مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟!
عباسعلی گفت: امام گفته!!
مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…
عباس اومد جبهه...
خیلی ها می شناختنش گفتن بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته
اما خودش گفت: اسم منو بنویسین میخوام برم گردان تخریب فکر کردن نمی دونه تخریب کجاست
گفتن آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه اس و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه…
بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند