eitaa logo
سید محمد جواد سید شبیری
1.1هزار دنبال‌کننده
628 عکس
76 ویدیو
80 فایل
کانال شخصی حجةالاسلام سیدمحمدجواد سیدشبیری(مشهد) شامل محتوای سخنرانی، مباحث حدیثی و مناسبتی مرتبط با معارف اهل البیت(علیهم السلام) ارتباط با بنده👇 @smjssh ارسال پیشنهادات، مطالب جدید و مفید👇 @rejal_admin تبلیغ👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze
مشاهده در ایتا
دانلود
📌حمله به کاروان امام حسین(ع) قبل از رسیدن به مورّخان نوشته اند: [پيش از منزل ] گروهي از عمرو بن‌ سعيد، حاکم اموی به فرماندهي برادرش، به منظور جلوگيري از حرکت امام (ع) به سوي ، با آن حضرت روبرو شده و خواستند مانع پيشروي او و همراهانش شوند، امّا آن حضرت به شدّت کرد و طرفين باهمديگر درگیر شده و سرانجام اردوي سپاه امام (ع) به راه خود ادامه داد. 📚طبري، تاريخ الامم و الملوک، ج5، ص385؛ 📚بَلاذُري، انساب‌الاشراف، ج 3، ص375؛ 📚ابوحنيفه دِيْنَوَري، الاخبار الطِّوَال، ص362. ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ http://eitaa.com/shobeiri https://t.me/shobeiri
🏴 روضه حضرت متن اصلی دختر خردسال خاندان اهل بیت(ع) از کتاب کامل بهایی اثر عمادالدین از عالمان است که آن را به سال 675 در اصفهان نوشته است. «در حاويه آمد كه: خاندان نبوت در حالت حال مردان كه در شهيد شده بودند، بر پسران و دختران ايشان پوشيده می‌داشتند، و هر كودكى را وعده‌ها می‌دادند كه پدر تو به فلان سفر رفته است باز می‌آيد، تا ايشان را به خانه آوردند، دختركى بود ، شبى از خواب بيدار شد و گفت پدر من (ع) كجاست؟ اين ساعت او را به خواب ديدم سخت پريشان، زنان و كودكان جمله در افتادند و فغان از ايشان برخاست. يزيد خفته بود، از خواب بيدار شد، و حال تفحص كرد. خبر بردند كه حال چنين است. آن در حال گفت كه بروند و سر پدر او را بياورند و در كنار او نهند. ملاعين سر بياورد و در كنار آن دختر چهارساله نهادند. پرسيد اين چيست: ملاعين گفتند سر پدر تو است. آن دختر بترسيد و فرياد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق كرد.» 📚حاویه نام کتابی است که عمادالدین این مطلب را از آن نقل کرده است. ⚫️ شهادت حضرت رقیه بنت الحسین سلام الله علیهما تسلیت باد. ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ http://eitaa.com/shobeiri https://t.me/shobeiri
📌گریزی به روضه حضرت ➖احترام نام فاطمه برای امام صادق علیه السلام 👈سکونی می گوید : بر امام صادق(علیه السلام) وارد شدم در حالی که ناراحت و پریشان بودم، امام(علیه السلام) فرمود : 🛑«يَا سَكُونِيُّ! مِمَّا غَمُّكَ؟ قُلْتُ : وُلِدَتْ لِي اِبْنَةٌ! فَقَالَ : يَا سَكُونِيُّ! عَلَى اَلْأَرْضِ ثِقْلُهَا وَ عَلَى اَللَّهِ رِزْقُهَا تَعِيشُ فِي غَيْرِ أَجَلِكَ وَ تَأْكُلُ مِنْ غَيْرِ رِزْقِكَ! فَسَرَّى وَ اَللَّهِ عَنِّي! فَقَالَ لِي : مَا سَمَّيْتَهَا؟ قُلْتُ : فَاطِمَةَ! قَالَ : آهِ! آهِ! ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى جَبْهَتِهِ فَقَالَ : أَمَّا إِذَا سَمَّيْتَهَا فَاطِمَةَ فَلاَ تَسُبَّهَا وَ لاَ تَلْعَنْهَا وَ لاَ تَضْرِبْهَا» 🔰ای سکونی! سبب ناراحتیت چيست؟ گفتم : دختری برايم متولد شده است! حضرت(علیه السلام) فرمود : سنگينى دخترت بر زمين و روزى او به عهده خداوند است؛ او در غير زندگى تو زندگى مى‌كند و جز روزى تو بهره مى‌بَرد. سكونى می گويد : به خدا سوگند! سخن حضرت(علیه السلام) غم را از من زدود. آنگاه فرمود : نام او را چه گذاشتی؟ گفتم : فاطمه! آن حضرت(علیه السلام) به ياد مظلوميّت جدّه مظلومه اش حضرت فاطمه(سلام الله علیها) افتاد و فرمود : آه! آه! سپس دست مبارك را بر پيشانى گذاشت و فرمود : پس وقتی که نام او را فاطمه نهادی، به او بدگويی مکن و او را نفرین مکن و او را مزن. 📚: الكافی ، ج۶، ص۴۸ که از یاران امام (ع ) است می گوید: در حال غم و اندوه بر امام (ع) وارد شدم. امام پرسید: سکونی، سبب غصه تو چیست؟ گفتم: دختردار شدم. امام فرمود: دختر را خدا می دهد. و بدان که از رزق تو نمی خورد. سکونی می گوید: به خدا قسم غصه و رنج از من برطرف شد، سپس حضرت از من پرسید: چه نامی بر او نهاده ای؟ گفتم: . امام دست بر پیشانی من گذاشت و سپس فرمود: اکنون که نام او را فاطمه گذاشته ای، 1⃣ نام او را نیک بدار، 2⃣ سوره نور را به او یاد بده، 3⃣ به او مگو، لعنتش مکن، او را نزن. 📚کلینی، كافى، ج۶، ص۴۹ ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ http://eitaa.com/shobeiri https://t.me/shobeiri
فی ما یرق القلب و یسرع الدمعة (باب آنچه قلب را رقیق کرده و اشک چشم را روان می‌کند) 1️⃣ خوردن نخود، اشک چشم را زیاد می‌کند حدثنا ابن همام قال حدثنا الحمیری عن محمد بن عبدالحمید و احمد بن محمد جمیعا عن محمد بن المفضل عن عبدالرحمن بن زید بن مسلم عن ابی عبدالله ع قال شکا رجل الی النبی ص قساوة القلب فقال علیک بالعدس فانه یرق القلب و یسرع الدمعة و قد بارک فیه سبعون نبیا. پی‌نوشت: این روایت در المحاسن [ج2، ص504] با کمی تفاوت در سند نقل شده است: عَنْهُ (احمد بن محمد بن خالد) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ فُضَيْلٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ زَيْدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَال‏. 2️⃣ نوشیدن سویق، اشک چشم را زیاد می‌کند و عنه (ابن همام) عن الحمیری عن السیاری عن محمد بن جمهور العمی رفعه الی ابی عبدالله علیه السلام ان النساء شکون الیه تعاد الدموع علی اسماعیل فامرهن بشرب السویق النقیع فعاد الیهن الدموع. زنان به امام صادق علیه السلام شکایت کردند از اینکه اشک‌شان در فوت اسماعیل (فرزند امام صادق علیه السلام) تمام شده است. امام علیه السلام به آنها دستور دادند سویق شسته‌شده بنوشند. (آنان این کار را انجام دادند و) به سرعت اشک به چشم‌هایشان بازگشت. پی‌نوشت: این روایت در میراث شیعی یافت نشد، اما مضمونش با آنچه در پی‌نوشتِ روایتِ بعدی می‌آید مشابه است. 3️⃣ نوشیدن سویق و خوردن کاسنی، اشک چشم را زیاد می‌کند روی السیاری رفعه قال الی ابی عبدالله علیه السلام ان الرباب و جواریها بکین علی الحسین علیه السلام حتی نعوت الدموع و کن یبکین بلا دموع فجاءت جاریة فدخلت الخزانة فشربت شربة سویق و عادت فجعلت تبکی من بیتهن بدموع فقالت لها الرباب ایّ شیء صنعت فاخبرتهما انها شربت سویق فدعت بالسویق فشربته جمیعا فعاد الیهن الدموع و قال الهندباء یرق القلب و یسرع الدمعة. پی‌نوشت: بخش اصلی این روایت با کمی تفاوت در تعابیر در الکافی [ج1، ص466] به نقل از مصقلۀ طحان از امام صادق علیه السلام روایت شده است: عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ يُونُسَ عَنْ مَصْقَلَةَ الطَّحَّانِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ ع أَقَامَتِ امْرَأَتُهُ الْكَلْبِيَّةُ عَلَيْهِ مَأْتَماً وَ بَكَتْ وَ بَكَيْنَ النِّسَاءُ وَ الْخَدَمُ حَتَّى جَفَّتْ دُمُوعُهُنَّ وَ ذَهَبَتْ فَبَيْنَا هِيَ كَذَلِكَ إِذَا رَأَتْ جَارِيَةً مِنْ جَوَارِيهَا تَبْكِي وَ دُمُوعُهَا تَسِيلُ فَدَعَتْهَا فَقَالَتْ لَهَا مَا لَكِ أَنْتِ مِنْ بَيْنِنَا تَسِيلُ دُمُوعُكِ قَالَتْ إِنِّي لَمَّا أَصَابَنِي الْجَهْدُ شَرِبْتُ شَرْبَةَ سَوِيقٍ قَالَ فَأَمَرَتْ بِالطَّعَامِ وَ الْأَسْوِقَةِ فَأَكَلَتْ وَ شَرِبَتْ وَ أَطْعَمَتْ وَ سَقَتْ وَ قَالَتْ إِنَّمَا نُرِيدُ بِذَلِكِ أَنْ نَتَقَوَّى عَلَى الْبُكَاءِ عَلَى الْحُسَيْنِ ع‏ ... . اما بخش پایانی روایت که می‌گوید کاسنی، قلب را رقیق کرده و اشک چشم را زیاد می‌کند در میراث شیعیِ در دسترس یافت نشد. 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🔸کانال سید محمد جواد سید شبیری🔹 https://eitaa.com/joinchat/3426615298C027fb4c4be ایتا https://t.me/shobeiri تلگرام
📌چرا محمدبن بردار امام علیه السلام در حاضر نبود؟ 📢پاسخ: محمدبن حنفیه برادر ناتنی امام (ع) است. مادرش، دختری از نسل مسلمه حنفیه یمنی است. لذا او را ابن حنفیه می نامند. 📍علل عدم حضور در کربلا: 1⃣برخی براین باورند که محمد در زمان قیام کربلا بوده است. اما در هیچ منبع کهنی، به این مطلب اشاره نشده است، جز متنی با عنوان # که به ضمیمه شده و متن مال سید ابن طاووس نیست. ❌مرحوم بیمار بودن ابن حنفیه را در زمان قیام صحیح نمی داند. ❌در گفت وگوی امام حسین(ع) با محمدبن حنفیه نیز سخنی از نیست. 2⃣برخی علت نیامدن ابن حنفیه را وی از طرف امام حسین(ع) می دانند. ❌تنها منبع این خبر است. به عقیده برخی مورخان از جمله استاد ، این روایت برای دفاع از محمد جعل شده است. ❌برفرض پذیرش این روایت، ابن حنفیه تمایلی به همراهی با امام نشان نمی دهد و امام نیز او را مجبور نمی کند. 📌در برخی منابع آمده است که امام حسین(ع) خطاب به ابن حنفیه نوشت: از بن علی(ع) به محمدبن حنفیه و هر کسی که از نزد او است. هرکس به من بپیوندد به می رسد و هر کس روی گرداند به پیروزی دست نیابد. همچنین محمدبن حنفیه هنگام حرکت امام حسین(ع) از به نیز، همراه امام نبود. 📍در بندی می توان گفت: ابن حنفیه اگرچه حرکت امام را مشروع می دانست، اما روحیه و تفکر نداشت. 📚صفار، بصائرالدرجات، ص۶؛ 📚طبری شیعی، دلائل الامامه، ص۷۷ 📚ابن قولویه قمی، کامل الزیارت، ص۱۵۷ 📚مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۵۷؛ 📚مامقانی، تنقیح المقال، ج۳، ص۱۱۱-۱۱۲ 📚ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۲۱. ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ http://eitaa.com/shobeiri https://t.me/shobeiri
🍃🌼 🌸🍃🌸🍃🌸 🔸 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: أَقَلُّ مَا يُجْزِئُكَ مِنَ اَلدُّعَاءِ بَعْدَ اَلْفَرِيضَةِ أَنْ تَقُولَ : « اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ كُلِّ خَيْرٍ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُكَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ كُلِّ شَرٍّ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُكَ اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ عَافِيَتَكَ فِي أُمُورِي كُلِّهَا وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ خِزْيِ اَلدُّنْيَا وَ عَذَابِ اَلْآخِرَةِ » . ☘🍃☘🍃☘ 🔸 از زراره نقل شده که گويد: امام باقر عليه السّلام فرمودند : كمترين و كوتاهترين دعايى كه كافى است پس از نماز واجب بخوانى اين‌كه بگويى : « اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ كُلِّ خَيْرٍ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُكَ ... خدايا از تو مي‏خواهم ، از هر چيزي كه دانشت آن را فرا گرفته ، و پناه مي‏آورم به تو،از هر شرّي كه‏ دانشت آن را فرا گرفته است، خدايا سلامتي كامل را در همه امورم از تو مي‏خواهم ، و به تو پناه مي آورم از خواري دنيا و عذاب آخرت ». ( 🔹مجلسی، محمدباقر مرآة العقول : حسن ... و يستفاد من قوله عليه السلام أقل ما يجزيك من الدعاء أن هذا يجزى عن الأدعية التي يعقب بها لا عن بعض الآيات التي ورد قراءتها في التعقيب و لا عن التسبيحات كالتسبيح الزهراء عليها السلام و ذلك لأنه ثناء لا دعاء. ) ‌ •┈┈••✾••┈┈• 📚 الکافي ج ۳، ص ۳۴۳ ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ http://eitaa.com/shobeiri https://t.me/shobeiri
🚨 زیارت عاشورا بر پشت بام مدرسه نوّاب 🔘 آیت الله سید جعفر شبیری زنجانی، هم درس و هم‌مباحثه‌ی رهبر انقلاب در دوران طلبگی می‌گوید: 💠 در ایام ، حالات خوبی داشتند. یادم می‌آید تنها سالی که دهه‌ی اول ، هر روز زیارت عاشورا خواندم، همان سال ۱۳۳۵ بود. هر روز صبح با آقا می‌رفتیم بالای پشت بام که گنبد علیه‌السلام هم پیدا بود، آنجا می‌نشستیم و می‌خواندیم بعد که تمام می‌شد، با هم می‌رفتیم . 📙 حدیث آفتاب، ص ۳۱۳ ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ http://eitaa.com/shobeiri https://t.me/shobeiri
📖 نقد نظریه شادی روز عاشورا 💠 ❌ توجیه: سخن حضرت قاسم علیه السلام ❌ کسی می‌نویسد: حضرت سیدالشهدا علیه السلام از حضرت قاسم پرسیدند: «قاسم جان مرگ از دید تو چگونه است؟ ایشان در پاسخ عرض کردند: أحلی من العسل» روشن است با نوشیدن شربت شهادت که از عسل شیرین‌تر است انسان محزون و اندوهگین نمی‌شود.1⃣ پاسخ: شما باید به روایتی استدلال کنید که دلالت بر شادی ‌سرور اهل بیت علیهم السلام در روز عاشورا نماید چون این امر مدّعای شماست این روایت فقط دلالت می‌کند که شهادت و مرگ در نزد حضرت قاسم شیرین‌تر از عسل است و دیدگاه آن حضرت نسبت به شهادت اينگونه است و هیچ گونه دلالتی بر شادی و سرور ایشان در روز عاشورا نمی‌کند و با نوشیدن شربت شهادت دیگر از محلّ بحث خارج می‌شوند چون آنچه مورد بحث است مکلّفی است که در روز عاشورا زنده است نه کسی که شربت شهادت نوشیده و به بهشت جاوید رسیده است. و در تاریخ هیچ اثری از شادی حضرت قاسم در روز عاشورا دیده نمی‌شود خصوصا که در مقتل حال حضرت قاسم اينگونه توصیف شده: «ثم خرج... القاسم بن الحسن و هو غلام صغير لم يبلغ الحلم فلمّا نظر الحسين إليه قد برز اعتنقه و جعلا يبكيان حتّى غُشي عليهما ثم استأذن الحسين في المبارزة فأبى الحسين أن يأذن له فلم يزل الغلام يقبّل يديه و رجليه حتّى أذن له فخرج و دموعه تسيل على خديه‏»2⃣ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚 منابع: 1⃣ عاشورا روز حزن یا سرور سیدالشهدا علیه السلام، ص5. 2⃣ بحارالانوار، ج45 ، ص34. ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ http://eitaa.com/shobeiri https://t.me/shobeiri
📖 نقد نظریه شادی روز عاشورا 💠 ایده شادی روز عاشورا از کیست؟ «عبدالله بن الفضل الهاشمي قال: قلت لأبي عبدالله جعفربن محمّد الصادق يا ابن رسول الله كيف صار يوم عاشوراء يوم مصيبة و غم و جزع و بكاء دون اليوم الذي قبض فيه رسول الله فقال: إن يوم الحسين أعظم مصيبة من جميع سائر الأيام... قلت: فكيف سمت العامة يوم عاشوراء يوم بركة؟ فبكى ثم قال لمّا قتل الحسين تقرّب الناس بالشام إلى يزيد فوضعوا له الأخبار و أخذوا عليه الجوائز من الأموال فكان مما وضعوا له أمر هذا اليوم و أنه يوم بركة ليعدل الناس فيه من الجزع والبكاء والمصيبة والحزن»1⃣ راوی از امام صادق علیه السلام پرسید: ای پسر پیامبر! چرا عاشورا روز مصیبت، غم و بی‌تابی و گریه است و روز شهادت پیامبر صلّی الله علیه و آله چنین نیست امام فرمودند: روز شهادت امام حسین علیه السلام از همه ایام مصیبت عظیم‌تر است... پرسید چرا عامّه عاشورا را روزی مبارک می‌دانند؟ امام علیه السلام به گریه افتادند و در ضمن کلامی فرمودند: شامیان برای تقرّب به یزید ‌گرفتن پاداش از او روایاتی را جعل کردند که عاشورا روز برکت است تا مردم را از بی‌تابی، گریه، مصیبت، حزن و اندوه بازدارند. در روز عاشورا می‌خوانیم: «و هذا يوم‏ فرحت‏ به‏ آل زياد و آل مروان بقتلهم الحسين صلوات الله عليه اللهم فضاعف عليهم اللعن والعذاب‏» ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ علل الشرایع، ج1 ، ص255. 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🔸کانال سید محمد جواد سید شبیری🔹 https://eitaa.com/joinchat/3426615298C027fb4c4be ایتا https://t.me/shobeiri تلگرام
حاضرم تفسیر المیزانم را با این بیت عوض کنم! آیت الله محمد جواد علوی بروجردی- نوه آیت الله العظمی بروجردی- می‌فرمودند: روزی در محضر علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان نشسته بودم. اتفاقاً مداح اهل بیت جناب آقای حاج محمد علامه مداح هم تشریف داشتند. علامۀ طباطبایی رو کردند به آقای علامۀ مداح و فرمودند: دلم می‌خواهد حالا که این‌جا آمدید یک روضه‌ای برای من بخوانید! یک صندلی آن‌جا بود، آقای حاج محمد علامه بلند شدند و روی آن صندلی نشسته و شروع کردند به روضه خواندن! یادم هست که روضۀ حضرت علی اکبر را خواندند. و شعری هم که ایشان در آن روضه خواندند شعر معروف ایرج میرزا راجع به حضرت علی اکبر بود که با این مطلع شروع می‌شود: رسم است هر که داغ جوان دید، دوستان رأفت برند حالت آن داغدیده را جناب حاج محمد علامه این اشعار را خواندند تا که رسیدند به این بیت: بعد از پسر، دل پدر آماج تیغ شد آتش زدند لانۀ مرغِ پریده را در این‌جا بود که مرحوم علامۀ طباطبایی رو به آقای علامه مداح کردند و فرمودند: اَعِد یعنی تکرار کن! آقای مداح هم بیت مذکور را دوباره خواندند. یادم هست که علامۀ طباطبایی از مداح محترم چهار بار درخواست کردند که این بیت را بخواند. علامۀ طباطبایی گریه می‌کردند و اشک بر روی محاسن شان می‌ریخت! روضه تمام شد اما علامۀ طباطبایی همین‌ جور که این بیت را تکرار می‌کردند، اشک می‌ریختند و از شدت تأثر با دست بر روی پایشان می‌زدند! علامه طباطبایی در همین حال که بودند فرمودند: ای کاش ایرج میرزا این بیت از این شعر را می‌داد به من و من تفسیر المیزانم را می‌دادم به او!! من به علامۀ طباطبایی عرض کردم: آقا! حضرتعالی ایرج میرزا را می‌شناسید؟ اشعار ایشان را مطالعه فرموده‌اید؟ او شاعر هزل سرایی است! علامه طباطبایی فرمودند: بله، دیوان ایشان پیش من هست و آن را دارم، مع ذلک ای کاش ایرج میرزا این بیت از این شعر را به من می‌داد و من تفسیر المیزانم رابه او می‌دادم! کسی که این بیت را راجع به علی اکبرِ امام حسین علیه السلام سروده است، من نمی‌توانم باور کنم که آقا سید الشهدا فردای قیامت نسبت به او بی تفاوت باشد! شعر زيبای ايرج ميرزا در باره حضرت علی اکبر این است! رسم است هر که داغ جوان دید، دوستان! رأفت برند حالتِ آن داغ دیده را  یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا و آن‌ یک، ز چهره پاک کند اشک دیده را  آن دیگری بر او بفشاند گلاب قند تا تقویت شود دل محنت کشیده را  یک چند دعوتش به گُل و بوستان کنند تا برکننَدش از دل، خارِ خلیده را  جمعی دگر برای تسلایِ او دهند شرحِ سیاه کاریِ چرخِ خمیده را  القصه هر کسی به طریقی ز روی مِهر تسکین دهد، مصیبتِ بر وی رسیده را  آیا که داد تسلیت، خاطرِ حسین؟ چون دید نعشِ اکبرِ در خون تپیده را  آیا که غمگُساری و اَندُه بَری نمود لیلایِ داغ دیدهِ محنت کشیده را  بعد از پسر، دلِ پدر آماج تیر شد آتش زدند لانهِ مرغِ پریده را 📚سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🔸کانال سید محمد جواد سید شبیری🔹 https://eitaa.com/joinchat/3426615298C027fb4c4be ایتا https://t.me/shobeiri تلگرام