🚀 شرح مصاحبه های محمد حسنین هیکل با محمدرضا شاه پهلوی:
هیکل یک بار در سال ۱۳۳۰ شمسی، در بحبوحهٔ جنبش ملی شدن صنعت نفت، و بار دیگر در سال ۱۳۵۴، به دعوت شخص شاه به تهران سفر کرده و با او و تنی چند از مقامات حکومت ایران دیدار کرد. دیدار دوم او در قالب مصاحبهای در روزنامههای رسمی وقت ایران منتشر شده که هیکل در لابهلای نقل مستقیم آن مصاحبه برخی جزئیات این دیدار را به یاد میآورد.
1- شاه با ملی کردن نفت مخالف بود.
http://bit.ly/1RQVxvG
2- شاه در برابر طوفانها خود را تنها میدید.
http://bit.ly/1RQVH6n
3- گناه مصدق و علاء، دیدن شاه در دوران ضعف بود
http://bit.ly/1RQVLTI
4- شاه گفت بمب اتم نمیخواهم.
http://bit.ly/1RQVQGT
5- شاه سالانه یک میلیارد دلار از شرکت نفت میگرفت.
http://bit.ly/1RQW2Ww
6-انقلاب سفید چیزی نشد که شاه میخواست.
http://bit.ly/1RQW94t
7-جواهرات سلطنتی در چمدان شاه جا نشد.
http://bit.ly/1RQWfcp
Ⓜ️ منبع: کتاب دیداری دوباره با تاریخ
شاه :
منافع کشور ایجاب میکند که ارتش حتی در خارج از مرز ها قربانی بدهد تا منافع ملی کشور (منافع آمریکا در منطقه) حفظ شود
6.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📖 خاطرات وحشتناک رضاخانی
مهمانی خونین از عشایر کشور که بعد از دعوت و صرف غذا همگی به دار آویخته می شوند و یک طناب دار اضافه می آید که در ....ادامه را در کلیپ ببینید
بسم الله
.
یکی از اقدامات رضاخان ایجاد محدودیت و جلوگیری از برگزاری مراسم سوگواری و اعیاد مذهبی بود که به طور سنتی مسلمانان در ایام عاشورا و محرم و صفر ، ماه رمضان و... برگزار می کرد و به انجام چنین مراسمی اعتقاد داشتند. از تندترین حملات رضاخان به دین که عناد کامل رژیم را نسبت به اسلام و مراسم آن نشان می داد ، ایجاد محدودیت و ممنوع کردن برگزاری مراسم سوگواری بود. این خواست قلبی استعمار انگلیس از زمان تهاجم به کشورهای اسلامی بود. در خاطرات همفر در همین زمینه توصیه شده است :(۱)
"مراکز عزاداری حسین (ع) یا تکایا ،باید نابود شود و به ویرانه هایی مبدل گردند. علت این کار البته باید مبارزه با گمراهی مسلمین و نابودی بدبختی های دین ، قلمداد شود. باید با تمام وسایل بکوشیم تا مردم را از رفتن به تکایا و عزاداری برای حسین (ع) خودداری کنند و تدریجا این گونه کارها متروک گردد. برای این منظور باید شرایط و ضوابط تأسیس تکایا و گزینش وعاظ و روضه خوان ها را دشوار ساخت"(۲) !!!
.
پ ن : حال سالها پس از رهایی از اسارت به برکت خون پاک شهدای اسلام در تمام نقاط کشور تکایا و دسته های عزاداری بیش از پیش فریاد "لبیک یا حسین ع" سر می دهند. خدارا بابت این همه لطفش هزاران بار شکر میکنیم. الحمدلله.
.
منابع :۱. کتاب سقوط ، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، ص ۸۷۷ / ۲. کتاب خاطرات همفر ، ص ۸۶
بسم الله
.
حمله رضاخان به مذهب و ممنوع ساختن مراسم عزاداری از سال ۱۳۰۹ شروع و در سال ۱۳۱۱ اوج گرفت و برگزاری هرگونه مراسم عزاداری امام حسین (ع) ممنوع اعلام شد.رضاخان تنها به جلوگیری و ممنوع کردن مراسم عزاداری عاشورا را بسنده نکرد بلکه در این روزها دسته های موزیک راه می انداخت و کار به جایی رسید که در شب عاشورا همزمان با تولد رضاخان کارناوال شادی به راه انداختند.(۱)
مکی با اشاره به گذشته رضاخان در برگزاری و تظاهرات عوامفریبانه مذهبی او می نویسد:رفته رفته هر سال نسبت به سال قبل برگزاری مجالس عزاداری سخت می گردید و از سال ۱۳۱۵ ، ۱۶ در ماه محرم از طرف دولت از سران اصناف و بنگاه ها اجبارا خواسته می شد که کارناوال راه بیندازند و سال ۱۳۱۹ روز کارناوال مصادف با دهه اول ماه محرم (عاشورا) بود و شب قبل کارناوال مفصلی به راه انداختند که در کامیون ها عده ای عمله طرب و فواحش را جمع کرده بودند که در کامیونها به رقص و پایکوبی می پرداختند.!!! (۲)
.
پ ن: نباید فراموش کرد که برگزاری مراسمات عزاداری را بعد از خدا و امام حسین (ع) مدیون امام خمینی و رهبر انقلاب هستیم.
.
منابع: ۱.اطلاعات در یک ربع قرن ، ص۱۴۶ / ۲. مکی، حسین ، تاریخ بیست ساله ایران ، جلد ۱ ، ص ۴۵۲
١٠ آذر ١٣١١: لغو #قرارداد_دارسی
رهبر انقلاب:
«چند سالی از به قدرت رسیدن #رضاخان توسط انگلیسیها نگذشته بود که او به فکر افتاد اگر بشود، پول بیشتری بابت نفت از آنها بگیرد. البته سرسپردگی او به جای خود محفوظ بود؛ اما بالاخره هر نوکری، گاهی به این فکر میافتد که مقدار بیشتری پول از ارباب خود اخاذی کند! مزاج قلدرمآبانه او به کمکش آمد تا با قرارداد دارسی که هنوز سی سال دیگر مانده بود تا به سر آید، برخوردِ قلدرانه کند. یعنی وارد هیأت دولت شد و قرارداد دارسی را در بخاری انداخت و سوزاند! وقتی به او گفتند« از مدّت قرارداد، سی سال دیگر باقی مانده است» گفت: «این چه قراردادی است! باید بابت #نفت، پول بیشتری به ما بدهند.» آن وقت، طرفش کیست؟ یک کمپانی انگلیسی! بهمجرد اینکه رضاخان با قرارداد دارسی چنین برخوردی کرد، حکومت #انگلیس وارد میدان شد و های و هوی و سر و صدا به راه انداخت. نهایتاً انگلیسیها دماغ رضاخان را به خاک مالیدند و کاری کردند که همین قرار داد را که فقط سی سال دیگر از اعتبارش مانده بود، به مدت شصت سال دیگر تمدید کرد! یعنی با انگلیسیها قرارداد دیگری بست.»
بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۱۴
بد دهنی رضاشاه
یکی از نزدیکان رضاشاه می گوید:
رضاشاه بسیار فحاش بود و آنچه از فحش های رکیک چارواداری میدانست حواله نزدیکان خود و وزراء و وکلا و مسئولین مملکت میکرد!
بدا به حال کسی که مورد خطاب و عتاب رضا شاه قرار میگرفت دیگر چیزی نبود که به او و خاندانش حواله ندهد!فحاشی رضاشاه آنقدر زننده بود که در یک جمله میتوان گفت:
رضاشاه شان فحش را هم از بین برده بود!
خاطرات ملکه پهلوی،پاورقی ص224
برگرفته از کتاب پهلوی ها را بشناسیم
بسم الله
.
رضا خان تا قبل از به قدرت رسیدن از مال دنیا یک دست لباس داشت که متعلق به قزاقخانه بود! اما چون به قدرت رسید با ولع عجیب شروع به جمع آوری مال و ثروت کرد.
رحیم هیراد(رئیس دفتر رضاخان) در دفتر خاطرات خود می نویسد : رضا شاه عجیب به تملک اراضی مردم علاقه داشت و به نوعی جنون زمین خواری مبتلا بود. علاقه به تملک اراضی و باغات و مزارع و روستاها یک بیماری مزمن و مهلک در این مرد بود و هر محل خوش آب و هوا را که می دید تصاحب می کرد!
پس از استقرار دوران خودکامگی رضاخان و غصب املاک مردم به نام "املاک اختصاصی" در مجلس شورای ملی بحث بر سر این بود که اسم بهره مالکانه رضاخان را چه بگذارند :" منال!" یکی از نمایندگان گویا مرحوم اورنگ از جا بر می خیزد و ضمن اعتراض مفصل می گوید : اصلا به من بگویید این کلمه منال یعنی چه؟
و هنوز کسی به این سؤال پاسخ نداده بود که نماینده شوخ طبع و با ذوقی از ته مجلس فریاد برآورد و گفت :منال یعنی بده و ناله مکن!!!
پس از بردن رضاخان از ایران همه املاک و مستغلات و زمینهای وسیع و روستاها و قراء و قصبات که رضاخان بزور سر نیزه از مردم اخذ کرده بود به عنوان ارث به پسر ناخلفش محمدرضا رسید. این زمینها تا قبل از پیروزی انقلاب تحت عنوان "املاک سلطنتی" اداره میشد و اداره سرپرستی آن بزرگتر از یک وزارتخانه بود!
.
منبع: کتاب دخترم فرح , صفحه ۳۶۷ , پانویس صفحه