مسیر حرکت کاروان امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا به چه صورت بوده است؟ مگر در این مسیر، کوفه جلوتر از کربلا نیست؟ مگر امام حسین(ع) قصد نداشتند به کوفه بروند؟ پس چه طور سر از کربلا که تقریباً هفتاد کیلومتر بالاتر از کوفه قرار دارد، درآوردند؟
✅پاسخ
🔹دو عامل میتواند در چنین رخدادهایی مؤثر باشد:
اولاً: در زمانهای قدیم راههای ارتباطی – به دلیل نبود امکانات، صعب العبور بودن، وجود شنزار و... - مانند امروز لزوماً مستقیم نبود. و معمولاً پیکهای خبررسان، راه میانبر را برای ارسال هرچه سریعتر خبر انتخاب میکردند، اما کاروانها -بویژه اگر خانواده همراه آنان بود- از مسیرهای عمومی حرکت میکردند که هم دسترسی به آب و استراحتگاه داشته و هم از دستبرد راه زنان در امان باشند.
با توجه به عامل جغرافیایی و تاریخی به نظر میرسد چنین عاملی در رسیدن کاروان امام حسین(ع) به کربلا بیتأثیر نبوده است.
ثانیاً: ممکن است به اجبار راهی غیر از راه اصلی برگزیده شود که به نظر میرسد عامل اصلی تغییر حرکت امام حسین(ع) و رسیدن آنان به کربلا همین اجبار بوده است؛ زیرا لشکر عبید الله بن زیاد به فرماندهی حر بن یزید ریاحی دائماً مسیر حرکت امام حسین(ع) را تغییر میداد. به عنوان نمونه به دو مورد اشاره میکنیم.
الف. امام حسین(ع) رهسپار شد تا به منزل «شراف» رسید؛ چون سحرگاه شد همچنان به جوانان دستور داد آب بسیار بردارند، سپس به راه افتاد و تا نیمه روز راه رفت، ... امام حسین(ع) فرمود: ما در اینجا پناهگاهى نداریم که بدان پناه بریم و آنرا در پشت سر قرار داده و از یک رو با این لشکر روبرو شویم؟ ما (اصحاب) به او گفتیم: چرا این منزل ذو حسم است که در سمت چپ شما است، اگر بدان جا پیشى گیرید آنجا چنان است که شما میخواهید، پس آن حضرت سمت چپ راه را گرفته ما نیز با او بدان سو رفتیم، چیزى نگذشت که گردنهاى اسبان پیدا شد و چون نیک نگریستیم از راه به یک سو شدیم، و چون که دیدند ما راه را کج کردیم، آنان نیز راه خود را به سوى ما کج کردند...
ب. ... سپس امام(ع) به یاران خود فرمود: برخیزید و سوار شوید. آنان سوار شدند و منتظر ماندند تا بانوان هم سوار شدند و چون سوار شدند دستور حرکت فرمود و همین که خواستند راه بیفتند و برگردند، سپاه حر مانع حرکت ایشان شدند. امام حسین(ع) به حر فرمودند: چه مىخواهید؟ گفت:مىخواهم ترا پیش امیر عبید الله بن زیاد ببرم. امام(ع) فرمود: در این صورت به خدا سوگند از تو پیروى نخواهم کرد و این سخن سه بار میان ایشان رد و بدل شد، و چون سخن به درازا کشیده شد، حر گفت: من مأمور جنگ کردن با شما نیستم، بلکه مأمورم از شما جدا نشوم تا شما را به کوفه ببرم. اکنون که از پذیرفتن این موضوع خوددارى مىکنی راهى را انتخاب کن که نه به کوفه برسد نه به مدینه و این مورد اتفاق من و شما قرار گیرد تا براى امیر عبید الله نامه بنویسم. شاید خداوند کارى پیش آورد که براى من در آن عافیت باشد و گرفتار جنگ با شما نشوم. این راه را بگیر و به سمت چپ راه عذیب و قادسیه برو. امام حسین(ع) حرکت کرد. حر هم با یاران خود از کنار ایشان حرکت مىکرد.
چرا امام حسین در قضیه عاشورا برای رسیدن به آب چاهی حفر نکرد؟ ایشان می توانست با کندن چاهی تنها به عمق دو متر می توانست به آب برسد.
✅ پاسخ
♦️اگر با کندن تنها دومتر در کربلا می توان به آب رسید، بنای هیچ خانه ای در کربلا ممکن نبود. چون خانه ها نشست و ریزش می کرد. مخصوصا امروزه که ساختمان ها و هتل های بزرگی ساخته می شود که نیاز به پی ریزی عمیقی دارد.
♦️امام حسین برای پیشگیری از حمله دشمن، در پشت خیمه ها خندقی حفر نمودند که اگر همین مقدار کافی بود، به آب می رسیدند.
♦️ظاهراً حفر چاه (حداقل چاه کم عمق) در سرزمین کربلا به دلیل مجاورت با دریاچه نمکی «بحیرة الملح» نتیجه ای جز دسترسی به آب شور و تلخ نداشته است.
♦️با توجه به اینکه تنها سه روز خیمه های امام علیه السلام با کمبود آب مواجه شد، ایشان با فرستادن حضرت عباس علیه السلام به همراه ۵۰ نیروی پیاده و سواره، به شریعه فرات، اقدام به تأمین آب مورد نیاز می کردند. اما در روز آخر به دستور عمرسعد، محاصره آب شدید (طبق گزارشی ۴۰۰۰ تیرانداز) شد و همین مسئله موجب سختی کار، و درنتیجه بحران آب و شهادت قمربنی هاشم ع شد.
اسلام ضد نژاد پرستی است پس چرا کافر را نجس میداند؟؟
پاسخ
۱.نژاد حاصل انتخاب ما نیست یعنی ما انتخاب نمی کنیم که کجا و کی و در چه دین و مذهبی و ملیتی به دنیا بیاییم!!
پس چیزی را که ما در انتخابش نقشی نداشته ایم قابل افتخار هم نیست.
۲.عقیده و ایدئولوژی حاصل انتخاب است یعنی این ما هستیم که باید دنبالش باشیم که چه عقیده و مذهب و ایدئولوژی را انتخاب کنیم . پس میتوان به ان افتخار کرد و یا از ان دوری کرد.
۳.انسان باید نتایج انتخاب خودش را چه خوب باشد و چه بد باشد برعهده بگیرد.اصلا زندگی ما نتیجه و حاصل انتخاب ماست و فردای قیامت باید پاسخگو باشیم در قبال انتخاب کردن هایمان.
۴.کافر یعنی کسی که حق را میداند و ان را می پوشاند و حتی مانع و سد رسیدن باقی افراد به حق هم می شود.
(نجاست حتمی در اینجا مختص به کافر حربی است یعنی کسی که قصد نابود کردن اسلام و مسلمین را دارد.کافر ذمی نجس نیست.یعنی کافری که در پناه اسلام است مثل یهود و نصاری).
۵.نجس بودن در ذهن عوام به معنای کثافتی و پلشتی است در حالی که در فرهنگ لغت یعنی دوری کردن
نتیجه اینکه:
چون کافر خودش با انتخاب خودش راه کفر را انتخاب کرده و به عبارتی عقیده اش حاصل انتخاب خودش هست پس از نظر اسلام کافر نجس است یعنی باید از کافر حربی دوری کرد نه به خاطر نژادش چرا که ما همه مخلوق خدای واحد هستیم بلکه به خاطر کفر و عقیده اش.
خادم اسلام.
س.س۱۴۰۰.۰۵.۲۳
تفاوت است بین اینکه طرف ضد انقلاب باشه با کسی که انقلابی نیست.
ضدیت یعنی شمشیر رو از رو بسته و کمر به نابودی داره به هر قیمتی و از هر راهی.
پس همه رو ضد انقلاب ندانیم.
انقلابی بودن یعنی اعتقاد به اسلامی که تمام ابعاد زندگی انسان را بیان میکند
ناگفته نماند که در این بین و در تمام این مدت خیلیها سعی داشتند «انقلابی بودن» را در تاریخ دفن و آن را اذهان مردم پاک کنند! خیلیها برای از بین بردنش تئوریها و توجیههای مختلفی بیان می کردند! خیلی ها تلاش کردند که با برخی از رفتارها و اقدامات باطل خود، آن را پوچ و بی حاصل تلقی کنند!
مگر جز این است که انقلابی بودن با زندگی کردن هیچ منافاتی ندارد؟ مگر جز این است که انقلابی بودن با قانونمند بودن هیچ منافاتی ندارد؟ مگر جز این است که انقلابی بودن با دوران آرامش در یک جامعه هیچ منافاتی ندارد؟
چگونه «انقلابیِ مثبت» باشیم؟ - ديگران
https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=47684
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
https://instagram.com/stories/s.s.sepahi/2642017206822568319?utm_source=ig_story_item_share&utm_medi
استوری در مورد موضوع موضع گیری ایران در قبال افغانستان به صورت خلاصه.
حتما بخونید