⚠️پنتاگــرام مسیحیــان:
کابالیستهای مسیحی در دوره رنسانس علاقه وافری به پنتاگرام پیدا کردند. آنها اعتقاد داشتند که پنتاگرام علامتی رازگونه است که در دست نوشته های مسیح مشاهده شده و پیامی از سوی خداست. آنان می گفتند این سمبلی است که آشکار می کند مسیح نیز پیرو امیال حیوانی (شهوت) خود بوده است. کاری که بسیار رواج یافته بود نوشتن نامه هایی به زبان عبری با مهر پنتاگرام بر ساق پا بود، این نامه ها که در مورد آتش بود، سمبل اعیاد پنجاهه است. نتیجه این بیان آنست که نام اعیاد پنجاهه مسیحیان با خدا و مسیح مرتبط می شود.
چند رابطه بین پنتاگرام و مسیحیت وجود دارد:
پیش از به صلیب کشیده شدن مسیح، پنتاگرام یک نشان رجحان یافته برای آرایش کردن و زینت دادن جواهرها و طلسم های مسیحیان اولیه بود. این علامت که به راحتی و در یک حرکت پیوسته قلم کشیده می شد، با پنج زخم مسیح آمیخته شده بود.
پنتاگرام همچنین برای یک فرقه پنهان عرفانی مسیحی، نمادی از Isis (الهه حاصل خیزی) و Venus (اصلی ترین رب النوع مونث، الهه عشق و زیبایی) بود. فرقه ای که به صورت پنهان در نقاط مختلف در سراسر تاریخ مسیحیت وجود داشت.
⚠️برای مشاهده تصویر پنتاگرام در گوگل کلمه pentagram را سرچ کنید.
❌تعریف پنتاگرام❌
کلمه «پنتاگرام» از کلمه یونانی πεντάγραμμον منشا گرفتهاست که به معنی پنج خط است. پنتاگرم به عنوان سمبلی ارزشمند در یونان و بابل قدیم مورد استفاده قرار میگرفته، پنتاگرم دارای گرایشهای جادویی میباشد. بسیاری از کسانی که پیرو نوپگانیسم یا مهرپرستی هستند از این سمبل استفاده میکنند. پنتاگرم ید طولایی در رابطه با سیاره ونوس (زهره) دارد و آن را سمبل این سیاره میشمارند، سیاره زهره نماد مادینه مقدس است که در مسیحیت آن را مریم مجدلیه (که بعد از افشا گریها کتاب راز داوینچی اثر دن براون بیشتر مرسوم شد) و در ایران باستان آناهیتا (که بعضی به صورت کلی آن را ننه یا ننه خاتون نیز مینامند)، و همچنین رابطه مستقیمی با فراماسونیها یا شوالیههای معبد (Knights Templar) دارد که آنها نگه دارنده راز جام مقدس هستنداولین استفاده از ستاره پنج پر به پنج هزار سال پیش در بینالنهرین در نزد سومریان بر میگردد.
⚠️پنتاگــرام در جــادو:
در آیین پرستش جادوگران یونانی، پنتاگرام به عنوان جهان کوچک (بدن انسان) شناخته می شد. این باور باعث بوجود آمدن احساسی در بین جادوگران می شد که توسط آن ارتباطی میان خود، جهان و سمبولیسم ایجاد می کردند.
هدف از این احساس درک عمیق شیطان بود، که مهارتش در ارتباط برقرار کردن میان جهان فعال (جهان بیرونی) و جهان ساکن (روح انسان) است. یکی از جادوگران مشهور در این زمینه، «جوردانو برونو» است که در مورد سوءاستفاده از پنتاگرام در جادوهای سیاه هشدار داده است. (پنتاگرام هنوز هم به عنوان شاخص اصلی رسوم پرستش جادوگران به کار می رود، ضمن اینکه عامل پدید آمدن رسوم وتشریفات دیگری نیز در ادیان مختلف شده است
❌دستکاری در گاتهای زرتشت❌
با اینکه متن گاتها بخاطر زبان دشوار آن قابلیت درک کامل را ندارد و تا حدی نیاز به استنباط پژوهشگر دارد
(بهانهای که اغلب تبدیل به ابزاری برای توجیه دستکاریها شده است)، اما دخالت و تحریف، در مواقعی آشکارتر، بارزتر و بدیهیتر از آنست که قابلیت چنین توجیهی را داشته باشد.در هنگام بحث با یک زرتشتی از وندیداد اوستا یا یشت ها سریعا بیان میکنند که ما فقط،گاتها رو قبول داریم که کهن ترین قسمت اوستا. ولی آیا گاتها اینقدر که میگویند قابل قبول است?!!!!!!!
‼️در همهٔ این ترجمهها، هر کجا که فعل جمع برای مفهوم خدایان وجود داشته است، افعال جمله از حالت جمع به حالت مفرد تبدیل شدهاند.
⚠️در بسیاری موارد حالت صرفی نام زرتشت از سوم شخص و یا ضمیر غایب، تبدیل به اول شخص و ضمیر حاضر شده است. در یک مورد نام زرتشت به دلیل ضمیر غایب و اشاره به زمان گذشته، بطور کلی حذف شده است. (موبد شهزادی، هات ۲۸، بند ۶).
⚠️واژهٔ مرکب «گِئوش اوروَن» به معنای «روان گاو،نـَفـَس روح مادهگاو» بدون توجه به اهمیت و نقش بسیار مهم و حیاتی گاو در زندگی جوامع دامدار سدهٔ هفتم پیش از میلاد، به این شکلها برگردان شده است: در ترجمههای آذرگشسب، وحیدی، شهزادی و ساسانفر: «روان آفرینش»، شوشتری: «روان مادر گیتی»، جعفری: «جهان و جهانیان»، هاشم رضی: «جهان»، پورداود: «فرشته نگهبان جانداران سودمند».
👇چنانکه در ادامه میبینیم، مترجمان تمایل و اشتیاق عجیبی در بکارگیری مکرر واژهٔ «جهان» دارند و از آن به هر شکل ممکن و در ازای هر واژهای که باب میل نبوده است، استفاده کردهاند.
⚠️با توجه به تغییر معنای گاو به جهان و چیزهای شبیه به آن، مترجمان ناچار بودهاند هر آنچه که به گاو مربوط میشده است را تغییر دهند. واژهٔ «فـَشویـَنـْت» به معنای «چوپان، گاوچران» تبدیل شده است به: ترجمه آذرگشسب: «نیکوکاران و پارسایان و رهبر آنها»، جعفری: «کسی که با راستی و درستی میزید و کسی که جهان را میپرورد»، شهزادی: «پارسایان و کارگران درستکار»، وحیدی: «پارسایان و راهبر آنان»، دوستخواه: «پارسایان و رهبرشان»، ساسانفر: «نگهبان و سرپرست خوب».
⚠️دو واژهٔ «خـْشْـویذَه» به معنای «شیر، شیر گاو» و «آزوتی» به معنای «چربی شیر» تبدیل شده است به: ترجمه پورداود: «فراوانی»، آذرگشسب و شهزادی: «پیشرفت جهان و سعادت مردمان درستکار»، شوشتری: «شیرینی مادر گیتی»، جعفری: «راهنمای آبادانی»، وحیدی: «آبادی جهان»، ساسانفر: «پیشرفت و بهبودی».
⚠️واژهٔ «واسـْتـْرَه» به معنای «علوفه» تبدیل شده است به: ترجمه پورداود: «خورش»، آذرگشسب و شهزادی: «نیروی آباد کردن جهان و گسترش راستی» (این دو بزرگوار گویا هر واژهٔ غیردلخواهی را با همین عبارت تکراری جایگزین کردهاند)، شوشتری: «دهش و پوینده»، جعفری: «توش و توانایی و آبادانی»، هاشم رضی: «راستی و آیین مردمی»، وحیدی: «توان آبادی جهان»، دوستخواه: «یاوری خویش و تُخشایی»، ساسانفر: «همراه و پشتیبان».
⚠️واژهٔ مرکب «هـْووروشـَئیبـْیو» به معنای «بیچربی، بیغذا» تبدیل شده است به: ترجمه پورداود: «خورش نیازمندان»، آذرگشسب و شهزادی: «پیشرفت جهان و سعادت مردم درست کردار»، شوشتری: «شیرینی مادر گیتی که همه نیکان را بهرهمند خواهد نمود»، جعفری: «او کسانی را که میخواهند خدمت کنند، با آموزشهای خود پیش میبرد»، وحیدی: «آبادی جهان»، دوستخواه «بهبود جهان و کامروایی درست کرداران»، ساسانفر: «نیازمندان و خواستاران».
⚠️دو واژهٔ «گِئوشـْچا اَزْیاو» به معنای «گاو شیرده» تبدیل شده است به: ترجمههای آذرگشسب و شهزادی: «روان آفرینش»، شوشتری: «روان گیتی بارور»، جعفری، وحیدی و دوستخواه: «روان جهان بارور»، ساسانفر: «جهانی که آبستن تحولات و دگرگونیهاست».
⚠️واژهٔ «واسـْتـْریَـه» به معنای «علوفهدهنده» تبدیل شده است به: ترجمه پورداود: «کشاورز»، آذرگشسب: «نجاتبخش»، شوشتری: «پاسدار خوب»، جعفری: «مردی نیکو، سودبخش و آبادکننده»، شهزادی: «یاور و نجاتدهنده»، هاشم رضی: «کشاورزان»، وحیدی و دوستخواه: «رهاننده»، ساسانفر: «راهنما».
⚠️اینگونه تغییرات نه تنها در متن ترجمه گاتها، که در واژهنامههای همراه با کتاب نیز اعمال شده است.
⚠️نمونههای بالا مشتی نمونه خروار بود که فقط از چند بند آغازین هات ۲۸ و هات ۲۹ استخراج شده بود. بیگمان نمیتوان ادعا کرد که تمامی این ترجمههایی که بشدت با یکدیگر متفاوت و متناقض هستند، درست هستند. اما اینکه چرا اشخاص چندانی بدانها با دیده شک و تردید ننگریستهاند، از آن رو است که همگی آنها مفاهیم زیبا و دلپسندی را در بر دارند و احساسات خواننده آنها را قبول میکند و روحیهٔ «مؤمنانه» او که دوست ندارد به شک و تردید بپردازد، همهٔ آنها را بیکم و کاست و بهرغم تمامی تفاوتها و تناقضهایش میپذیرد.
❌سنت ازدواج با محارم(خویدوده) در میان شاهان هخامنشی❌
⚠️سنت ازدواج با محارم، بویژه ازدواج با خواهر، در میان خاندانهای شاهی و اشرافی عهد باستان وجود داشته است و دودمان هخامنشی نیز با این سنت بیگانه نبود زیرا چنانچه دیدیم کوروش بنا به برخی روایات خاله اش را تصرف کرده بود و با او ازدواج کرد . کمبوجیه نیز چون عاشق خواهر خود شد، قاضیان دربار را فرا خواند و نظر آنها را در این باره جویا شد. قاضیان در پاسخی "بی خطر" گفتند هیچ قانونی که خواهری را به ازدواج برادری در آورد
نداریم، ولی قانون دیگری داریم که به شاه اجازه می دهد هر آنچه دلخواه اوست انجام دهد! کمبوجیه نیز، که خود را فراتر از قانون دید، خواهری را
که دوست داشت (رکسانا) گرفت و پس از چندی خواهر دیگر (آتوسا) را هم گرفت! داریوش دوم نیز پروشات خواهر یا خاله خود را بزنی گرفت؛
اردشیر دوم دو دختر خود آتوسا و آمستریس را عقد کرد، و زن داریوش سوم استاتیرا نیز خواهر او بود.
📗ایران در زمان ساسانیان .ص 434و435
⚠️به گفته استرابون جغرافیدان نامدار باستانی، طایفه مغان (کاهنان ایران باستان از دوره ماد) حتی با مادران خود ازدواج می کنند.
⚠️ازدواج هم خونی در خاندانهای پادشاهی مصر نیز رواج داشت. پادشاهان مصر غالبا با خواهر و گاه با دختر خود ازدواج می کردند به این بهانه که خون دودمان سلطنتی پاک بماند.
📗(ویل دورانت، تاریخ تمدن، ص 142)
ولی انگیزه اصلی آنها حفاظت و مراقبت از ثروت دودمان بود (همانجا، ص 144) ازدواجهای هم خونی در دودمانهای پادشاهی ایران باستان نیز اساسا به انگیزه حفظ ثروت و قدرت در دودمانهای
مربوطه صورت می گرفتند.
❌ یکی دیگر از جعلیات متوهمین آریایی و باستان گرا❌
بعد از انتساب بیمه و دانشگاه ، حقوق بازنشستگی و معافیت از خدمت سربازی!
در جعل سازی جدید آرتمیس را به عنوان نخستین زن دریا نورد معرفی کرده اند، همانطور که می دانید این رفتارها ناشی از نوعی کمبود و فقدان اخلاق عملی و علمی در بین باستان گرایان است، حرف هایی که ساخته و پرداخته جاعلان افراطی است و تمام رفتارها و گفتارهای آنها بر گرفته از نژادپرستی و تعصبات بیجا است.
☝️☝️👇👇😳😁 احتمالا ناو ها و یا زیر دریایی هایی هم در کنار این کشتی های جنگی وجود داشته است ... از جمله تجهیزات و امکانات این نوع کشتی ها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
دو دستگاه سیستم رادار فرانسوی مارک DRBN-38A Decca Bridgemaster E250 و یک دستگاه رادار تعیین هدف فرانسوی . MRR3D-NG
دو دستگاه توپ دریایی 30 میلی متری مارک АК-630 با 2000 گلوله زاپاس.
یکدستگاه توپ ضد هوائی مارک Breda-Mauser,.
چهار قبضه تیربار برونینگ با کالیبر 12,7 میلی متری.
دو سیستم راکت زمین به هوائی سام 18 (ایگلا).
دو سیستم پرتاب راکت بالدار کروز "کالیبر" با سرعت بالاتر از صوت.
دو سیستم راکت ضد هوائی "سندباد".
دو سیستم ضد هوائی مدرن و ضد راکت روسی پیشرفته و تمام اتوماتیک "پالاش" (قداره ) 😄😁