eitaa logo
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
5.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
783 ویدیو
244 فایل
ارسال شبهه @tadbir73 https://tadbirrr.blogfa.com/ هر سوال و شبهه ایی داری بدون تعارف بپرس
مشاهده در ایتا
دانلود
«پاسخ به یک شبهه»   در مواقعی دیده شده دست امام خمینی (ره) بوسیده شده و ایشان منع هم نکردند این چه معنایی دارد خصوصا وقتی دست شاه را هم می بوسیدند؟   پاسخ: پیش از پرداختن به پاسخ این سوال ، لازم است این سوال مورد بررسی قرار گیرد که آیا اساساً دست بوسی از منظر اسلام ، امری مذموم و ناپسند است و یا امری می باشد که می تواند مباح و یا حتی پسندیده باشد؟ علت این امر نیز این است که بر خلاف برخی سنّت هایی که اسلام حکم صریحی در مورد آنها داشته و به شدّت از آنها نهی می کند همچون سجده بر غیر خدا ، اموری همچون دست بوسی ، به گونه ای هستند که حکم واحد و صریحی نداشته و دیدگاه های متفاوتی اعم از جواز ، استحباب ، کراهت و حرمت نسبت به آن ارائه شده است .به طوری که با قاطعیت نمی توان آن را حرام اعلام کرد .به عنوان مثال در سنّت و سیره اصحاب و یاران پیغمبر(س) و ائمه معصومین(ع)، مواردی دیده می‌شود که آنها دست پیغمبر(س) و امام(ع) را بوسیده‌اند، و نهی و ردی از سوی آنان نیز نشده است. در کتاب «موسوعة الدفاع عن رسول‌الله(ص)،ج2، ص 79‌»می‌نویسد: «در مورد بوسیدن دست، احادیث و آثار فراوانی وجود دارد که مجموع آن بر ثبوت آن از پیغمبر(ص) دلالت می‌کند.» در آثار و منابع از بوسیدن دست پیغمبر(ص) توسط یاران و اصحاب از جمله زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه و بوسیدن دست امام حسین(ص) توسط فرزدق شاعر و بوسیدن دست امام صادق(ص) توسط محمد بن مسلم [فقیه و راوی بزرگ شیعه] ...حکایت شده است.(1). شهید اول، از فقهای بزرگ شیعه، به جواز بوسیدن دست برادران مسلمان که به عنوان تعظیم و بزرگداشت مومن فتوا می‌دهد(2). در سیره امام سجاد (ع) نیز نقل شده است که « کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع إِذَا أَعْطَی السَّائِلَ قَبَّلَ یَدَ السَّائِلِ فَقِیلَ لَهُ لِمَ تَفْعَلُ ذَلِکَ قَالَ لِأَنَّهَا تَقَعُ فِی یَدِ اللَّهِ قَبْلَ یَدِ الْعَبْدِ. (3)» یعنی امام سجاد (ع) هرگاه به سائل چیزی می داد دستش را می بوسید پس به او عرض شد چرا چنین کاری می کنی؟ فرمود برای اینکه صدقه قبل از اینکه در دست بنده قرار گیرد در دست خدا قرار می گیرد. همچنین در سیره اخلاقی برخی علمای اخلاق نیز، هم از سنّت دست بوسی نهی شده است و هم تلویحاً نسبت به برخی افراد مورد تایید قرار گرفته است . به عنوان مثال یکی از شاگردان آیت الله جوادی آملی، در صفحه ویژه ایشان با اشاره به دیدار جمعی از محققین با ایشان نوشته است: یکی از دوستان به آیت الله جوادی آملی اصرار کرد دستشان را ببوسد. ایشان با لحنی ناصحانه به ما فرمود: نه دست کسی را ببوسید و نه بگذارید دستتان را ببوسند.من تا کنون هیچ دستی را نبوسیده ام، جز یک دست و آن هم دست امام خمینی بود و به راستی که آن دست بوسیدنی بود.(4) بر این اساس به نظر می رسد که در یک جمع بندی می توان گفت سنّت دست بوسی به تناسب افراد و شخصیت های مختلف تفاوت دارد، به عبارتی سنّت دست بوسی اگر نسبت به شخصیتی که ویژگی خاصی همچون علم، معرفت، رهبری دینی، وارستگی، ارزش های اخلاقی و ... داشته و صرفاً ناشی از احترام و عشق و ارادت به وی بوده و در عین حال باعث ذلّت دست بوسنده و غرور و تکبر طرف مقابل نشود ایرادی ندارد. امّا اگر این کار با هدف و انگیزه تملّق و چاپلوسی صورت گیرد و یا منجر به ذلّت فرد دست بوسنده و غرور و تکبّر طرف مقابل شود قطعاً ایراد دارد . در این میان ماهیت دست بوسی حضرت امام خمینی (ره) با دست بوسی شاه ، تفاوت دارد ، چرا که حضرت امام خمینی (ره) ، انسان وارسته ای بودند که شخصیتی کاملاً متواضع در برابر همگان داشتند و هرگز گَرد عُجب و خود پسندی و یا تکبر و غرور دامن ایشان را نگرفت به گونه ای که وضع زندگی و نوع برخورد ایشان با مردم ، چه پیش و چه پس از رهبری نظام جمهوری اسلامی هیچ تفاوتی با هم نداشت و هیچ کس امکان انکار این موضوع را ندارد و با توجه به چنین روحیاتی ، دست بوسی هیچ مقام مسئولی هم در حالات درونی ایشان ، هیچ تغییری ایجاد نمی کرد ، کما اینکه مردم و مسئولانی هم که به دست بوسی ایشان شرفیاب می شدند ، صرفاً بر اساس احترام به جایگاه ایشان به عنوان عالم عامل دینی ، نواده پیغمبر و رهبردینی این کار را صورت می دادند و می دانستند که هیچ گونه نیت غیر خالصانه ای از نگاه هوشمندانه حضرت امام (ره) به دور نبوده و ایشان را تحت تاثیر قرار نمی دهد که شواهد فراوانی راجع به این روحیه والای حضرت امام در مطالعه زندگانی حضرت امام (ره) و سیره عملی ایشان می توان دید . این در حالی است که شاه به لحاظ شخصیتی ، انسانی مغرور و متکبر و دوستدار چاپلوسی و تملّق بود و دست بوسی نسبت به وی نیز از سر چنین صفات رذیله ای صورت می گرفت که شواهد تاریخی نیز اثبات کننده همین روحیه می باشد . به عبارتی«محمدرضا خیلی لذّت می‌برد که گروهی از فرماندهان عالی‌رتبه‌ی ارتش با آن لباس‌
های پرزرق و برق جلوی او صف می‌کشیدند و به ترتیب دست او را می‌بوسیدند.» گاهی «در مراسم رسمی یا میهمانی‌ها... افسران عالی‌رتبه‌ای ارتش دست و یا حتی کفش محمدرضا را می‌بوسیدند.» شاه چنان به دست بوسی معتاد شده بود که خودش «دستش را دراز می‌کرد» که اطرافیان ببوسند. پابوسی شاه بعد از جشن‌های 2500 ساله در دربار به اوج رسیده بود. عبدالعظیم ولیان- استاندار خراسان و نایب‌التولیه- هر گاه به حضور شاه می‌رسید، روی زمین می‌افتاد و پای شاه را می‌بوسید. اردشیر زاهدی بعد از انتصاب به وزارت امور خارجه، همه‌ی معاونین و سفرا را مجبور کرد تا هنگام «شرف‌یابی» در مقابل شاه زانو بزنند. زانو زدن وزیر و به خاک افتادن وی در برابر شاه موجب اعتراض یک خبرنگار فرانسوی به علم شد. علم اعتراض خبرنگار را به اطلاع شاه رساند و شاه پاسخ داد: «حق بود به او می‌گفتی که اردشیر رعایت سنّت‌های ملی مملکت را می کند.» سفرا موظف بودند در گزارشهایشان به شاه، جمله «پای مبارک را می‌بوسم» بنویسند. پرویز راجی از این که امیر‌خسرو افشار، آخرین وزیر امور خارجه ایران دوران شاه به جای کلمه «پای مبارک» را می‌بوسم، نوشته بود «دست مبارک را می‌بوسم» اظهار شگفتی می‌کند. هرمز قریب یکی از مدیر‌کل های وزارت دربار در نامه می‌نوسد: مراتب پرستش چاکرانه مرا به خاک پای مبارک بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاه تقدیم [می‌کنم.] پای مبارک علیاحضرت ملکه و والاحضرت شاهدخت شهناز را با کمال احترام می‌بوسم. گاهی وقتها چاپلوسی چنان شدت می‌گرفت که هر کدام از اطرافیان سعی می‌کردند از رقیب سبقت بگیرند.» (5) بنابر این دست بوسی شاه با دست بوسی امام خمینی (ره) به دلیل تفاوت های ماهوی در خصلت های شخصیتی این دو رهبر قبل و بعد از انقلاب ایران ، اساساً قابل مقایسه نیست . پی نوشتها: (1) کنزالعمال، ج29، 220، جامع الاحادیث، ج28، ص10، کافی، ج2، ص 185، بحارالانوار، ج46، ص 957؛ کشف العمه، ج2، ص43، تفسیر منسوب به امام عسکری(ع)، ص 637و... نقل از سایت جماران ، آیا دستبوسی سنتی ناپسند است ؟ ، حسین مستوفی (2) القواعد و الفوائد،ج2، الدروس الشرعیه، ج2، ص 18 ، نقل از همان (3) وسائل الشیعة، ج9، ص: 435 (4) سایت تابناک و دهها سایت مختلف دیگر (5) روح الله حسینیان ، فساد دربار ، منبع : سایت - باشگاه اندیشه - تاریخ شمسی نشر 26/11/1385 - به نقل از مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی
یاد محمد رضا شاه خائن افتادم که وقتی دولت عربستان یه حاجی ایرانی را کشت اول سفیر عربستان رو احضار کرد بعد به شاپور غلامرضا دستور داد چنان کشیده ای بهش زد که به گفته شاهدان سفیر عربستان از شدت ضربه به زمین خورد بعد به مدت چهار سال حج رو ممنوع کرد و تا عذرخواهی رسمی دولت عربستان و دریافت خسارت کامل و پادر میانی دولتهای دیگه کوتاه اومد ولی حالا به یُمن عزت جمهوری اسلامی زنهامونو تو عربستان میدزدن و به پسرامون تجاوز میکنن و ما فقط از رافت اسلامی و برادری دینی حرف می زنیم و آخوندامون تو تلویزیون از زبان بهشتی اعراب دفاع میکنن و وقتی هواپیماهامونا راه نمیدن و دکل رو سرمون خراب میکنن دیگه خیلی که گندش در میاد و مثل حکومتای دیکتاتوری هزار سال پیش برا هوس گردش یه شازده سعودی صد تا صدتا مردممون زیر دست و پا خفه میشن به جای سیلی زدن و انتقام گرفتن تازه یادمون میافته که تو کشور خودمون عزای عمومی اعلام کنیم و تو سر خودمون بزنیم روحت شاد شاهنشاه.. نیستی ببینی از این همه عزت داریم خفه میشیم ✅ پاسخ 💥پاسخ این شبهه رو مبنی بر اینکه غیرت محمدرضا شاه باعث تعطیلی حج شد بخوانید👇 با آغاز جنگ جهاني دوم به سال 1945م./1320ش. كه با آغاز حكومت محمد رضا شاه پهلوي همراه شد، وضعيت منطقه سخت رو به وخامت رفت و سفر حج به ويژه از راه عراق بسيار خطرناك گشت. از اين رو، مقام‌هاي ايران صدور گذرنامه حج را در سال 1321ش. ممنوع كردند. با اين حال، سفر حاجيان ايراني به مكه و مدينه قطع نشد و به سال 1321ش. حدود 1600 تن و به سال 1322ش. حدود 4000 تن از حاجيان ايراني از راه كويت و راه‌هاي ديگر به صورت غير قانوني به حج رفتند. به دليل نبود امكانات و درگير بودن منطقه در نبرد، بسياري از مسافران در ميانه راه ناچار به بازگشت مي‌شدند. در اين سال‌ها، به دليل مشكلات مالي پديد آمده از جنگ جهاني، دولت ايران كنسولگري خود را در جده تعطيل كرد و دولت عربستان نيز به دليل همين مشكلات، امكانات سازما‌‌ن‌دهي حاجيان را نداشت.در همان سال (1322ش.) زائري ايراني از مردم يزد به اتهام اهانت به حرم، دستگير و اعدام شد. اين زائر كه ابوطالب يزدي نام داشت، به دليل گرمي هوا درون مسجدالحرام دچار تهوع شد و مأموران حرم كه مي‌پنداشتند وي قصد آلوده ساختن حرم را داشته، او را دستگير و پس از محاكمه اعدام كردند دولت ايران به اجراي اين حكم سخت اعتراض كرد و خواستار عذرخواهي عربستان سعودي شد. در نامه‌‌نگاري‌هاي ميان دو دولت، مقام‌هاي سعودي صدور حكم اعدام را صحيح و آن را پشتوانه گواهي شاهدان و اعترافات مقتول دانستند. نامه‌نگاري‌ها و نيز ميانجيگري مصر براي حل اختلاف سودي نداشت و دولت ايران به سال 1323ش. در اعتراض به اين رخداد، با كشور سعودي قطع رابطه نمود و حج ايرانيان را ممنوع كرد.   تعطيلي حج تا سال 1327ش. ادامه يافت و در پي نامه عبدالعزيز سعودي، روابط ايران و عربستان از سر گرفته شد ! سپس روابط سياسي ايران و عربستان رو به بهبود رفت و مسائل سياسي دخالتي در امور حج ايرانيان نداشت منابع: اسناد روابط ايران و عربستان، ص99-100؛ روزنامه خاطرات عين السلطنه، ج10، ص8017، 9 802. مجله خواندني‌ها، سال 4، ش26، ص3-5، «از تهران تا مكه»؛ اسناد روابط ايران و عربستان، ص104؛ ابوطالب يزدي شهيد مروه، ص13. روزنامه خاطرات عين السلطنه، ج10، ص8017؛ روابط سياسي ايران و عربستان، ص84-85؛ اسناد روابط ايران وعربستان، ص107-124. اسناد روابط ايران و عربستان، ص39، «مقدمه»، 130-131 استفاده شده از لینک: http://hajj.ir/99/3797
❌ شبهه : انقلاب ایران را شوروی برپا کرد و بعد هم سرویس اطلاعاتی ش خامنه‌ای را به قدرت رساند!!! ✅ پاسخ ✍️ حجت‌الاسلام دکتر قربانی مقدم 🔹 پیش از هرچیز باید دانست که جریانی در فضای مجازی فعال است تا ذهن ملت را از دشمنی های آمریکا و انگلیس منحرف کنند. برای این منظور لازم است یک دشمن بدلی مطرح کنند و چه گزینه ای بهتر از روسیه برای این هدف! هرچند شبهه فوق چنان رسوا است که نیازی به پاسخ ندارد، اما با این حال ذکر چند نکته بی‌راه نیست. 1️⃣ اگر شوروی چنین قدرتی داشت که در ایران انقلابی برپا کند و رژیم مستقر را ساقط کند، طبیعی آن است که نزدیکترین تفکر فعال در ایران یعنی حزب توده یا لااقل گروهی مسلمان با تفکرات مارکسیستی یعنی مجاهدین خلق (سازمان منافقین) را به قدرت برساند، در حالیکه پس از انقلاب، این تفکرات هیچ سهمی از قدرت بدست نیاوردند. 2️⃣ همچنین به قول معروف که می‌گوید: «اگر موز قوت داشت کمر خود را راست می‌کرد»، سرویس اطلاعاتی شوروی اگر توانی داشت، به جای به قدرت رساندن مقام معظم رهبری، مانع از فروپاشی این کشور در حدود یک سال پس از رهبری حضرت آیت الله خامنه ای می‌شد. 3️⃣ اگر سازمان اطلاعاتی شوروی در رهبری جریان انقلاب دخالت داشت، یا آنطور که ادعا می‌شود مقام معظم رهبری در دانشگاه‌های شوروی تعلیم دیده، در اسناد ساواک منعکس می‌شد. درحالیکه در این خصوص حتی یک برگ سند هم وجود دارند. همچنین در سایتهای افشاگری همچون «ویکی لیکس» مطالبی قابل ردیابی بود. 4️⃣ از مسلمات تاریخی کمک‌های فراوان شوروی به رژیم بعث عراق در طول جنگ تحمیلی است به نحوی که حدود ۸۵٪ تجهیزات مورد استفاده عراق در جنگ ایران و عراق ساخت کشور شوروی بود. این درحالی است که ایران در جنگ، حتی یک متر سیم خاردار نمی‌توانست تهیه کند! آیا معقول است کشوری در کشور دیگر انقلاب برپا کند و ده سال پس از انقلاب هم رهبر آن را تعیین کند اما با کمک به همسایه آن، به دنبال ساقط کردن حکومت انقلابی آن باشد؟ 5️⃣ آنچه یکی از سلطنت طلبان، در کتابی که در امریکا منتشر کرده و ادعاهای فوق را مطرح کرده، هیچگونه سند و مدرکی ندارد و علیرغم اینکه وی در این کتاب جمله‌ی «بر اساس اسناد به دست آمده از دانشگاه پاتریس لومومبا...» را دائما تکرار می کند، اما عملاً در هیچ یک از موارد، هیچ سند و مدرکی ارائه نمی‌کند. تنها چیزی که هست اینکه چندی پیش در گزارشی در مورد سالگرد تاسیس این دانشگاه، از شخصی به نام «خامنه ای» به عنوان یکی از فارغ التحصیلان این دانشگاه نام برده می شود. ولی اینکه فرد نام برده «سید علی خامنه ای» است یا فرد دیگری به این نام، مطلب بیشتری ارائه نمی‌شود. سلطنت طلب مذکور، با تکیه بر همین یک کلمه، خوانندگان خود را احمق فرض کرده و دائماً با تکرار «بر اساس اسناد....» خیالات خود را مطرح می کند. وی که پدر بزرگ خود را خواهر زاده رضا خان قلدر معرفی می کند، توضیح نمی دهد که چرا نتوانسته از خاندان سلطنتی یک برگ سند در مورد این ادعاها به دست بیاورد و منتشر کند. 🔹این را نیز باید دانست که غیر از اینکه حضور مقام معظم رهبری در کشور روسیه توسط برادر ایشان (هادی خامنه‌ای) تکذیب شد، اسناد و شواهد زیادی وجود دارد که مقام معظم رهبری در سالهای قبل از انقلاب در مسجد کرامت مشهد مشغول اقامه جماعت و ایراد سخنرانی بوده و در ماه‌های آخر نزدیک به پیروزی انقلاب نیز در ایرانشهر، در تبعید به سر می‌برده‌اند. 🔹 پی‌نوشت برای مطالعه بیشتر به کتاب «شوروی و جنگ ایران و عراق» به قلم دکتر جهانگیر کرمی، دانشیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران مراجعه کنید.
✍️توی تاکسی نشسته اَم؛ از ها میگوید و رانت خواری ها و امثالهم... پیاده که میشوم سعی میکند پانصد تومان بیشتر کرایه بردارد... ! ✍️ محل از مافیای میگوید و اوضاع خراب کشور و اینکه معلوم نیست عاقبتمان چه میشود... حواسم که لحظه ای پرت میشود، دویست سیصد گرم چربی، قاطیِ گوشت در چرخ گوشت میریزد...! ✍️ دوست قدیمی ام است؛ در تلگرام پُست های مسئولین را از این گروه به آن گروه میگذارد. میگوید: روزی دو سه ساعت در اداره ـ در زمانی که باید کار مردم را انجام بدهد ـ سرش توی گوشی و تلگرام است...! ✍️ ساز از کارِ دوستم زده است و پول را گرفته و فلنگ را بسته...! ✍️ محل اجناس تاریخ مصرف گذشته را جلوی دست میچیند، به هوای اینکه نبینی و بخری...! ✍️ های خوبِ میوه فروش سوا شده و دو برابر قیمت فروخته می شود...! ✍️ فروش، مرغهای مانده را در پیاز می خواباند و به عنوان جوجه کباب میدهد دست مردم...! ✍️ مدرسه، همچنان به روش بیست سال پیش تدریس میکند، بدون خلاقیتی، بدون مطالعه مضاعفی! ✍️ ، از خانوادهٔ بیمار تصادفی، در حال مرگ، ۳میلیون پول نقد میخواهد تا برود داخل اتاق عمل...! ✍️ در ، شش باجه وجود دارد اما کلاً یک نفر کار مردم را راه می اندازد...! ✍️ دانشگاه، کتاب انگلیسی را ۱۰صفحه ۱۰صفحه به عنوان پروژه می دهد به دانشجویانش که ترجمه کنند و آخرش به نام خودش چاپش میکند! و ... ✍️ با حیله و فریب و دروغ، پول شاگردش را نمیدهد یا با تاخیر میدهد ... ⛔️ میگویند یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به دیگران... خیلی وقت است خودمان هم به خودمان رَحم نمیکنیم... مثل گرگ بدنبال دردیدن همدیگر هستیم.. به خدا سوگند بابک زنجانی، و ... و خیلی های دیگر عینِ خودِ ما هستند، فقط پست گرفته اَند و سطح تخلفشان از ۳۰۰ گرم چربی و پانصد تومان اضافه کرایه، رسیده به میزانی که میدانیم. ✅ مثل یک است. 🌳 ما ها و تنه ایم و مسئولین و برگ... چطور از درختی که ریشه اَش پوسیده و تنه اَش آفت خورده، انتظار میوهٔ سالم داریم!؟ ✅ ما حق داریم دلسوزِ پاکِ سالم داشته باشیم، اما خب از کجا بیایند؟ مگر نه اینکه آنها هم آدمهای همین جامعه هستند؟ ما حق داریم مطالبه گر باشیم... اعتراض کنیم به مشکلات... اما شاید بهتر باشد یک بار هم که شده، از خُرد به کلان برویم. ما همان مردمی هستیم که سالی یک بار پلو میخوردیم!🍵 لباسهای وصله شده بچه اول را بچه پنجم میپوشید! اما الان خجالت میکشیم در دو مهمانی یک لباس بپوشیم!👔 در خانه هر کداممان حداقل یک ماشین است..و.. همه بچه هایمان تحصیلکرده اند و برایمان خنده دار است دهه پنجاه (زمان !) اکثریت میگرفتند!🕷 🗣برخلاف تصور رایج، چهل سال است وضع مان واقعا بهتر شده، اما از لحاظ عقب رفته ایم! خودمان را اصلاح کنیم بلکه نسلهای بعدِ مسئولین اصلاح شوند، که آن موقع اگر اصلاح نشدند، مثل امروز نمی نشینیم و فقط درباره گندکاری هایشان جُک درست نمی کنیم. ✅ به قول امیرکبیر: ابتدا فکر کردم مملکت وزیرِ دانا میخواهد، بعد فکر کردم شاهِ دانا میخواهد، در آخر اما فهمیدم مملکت مردمِ دانا میخواهد ... دستکم به یک گروه بفرستید👍
⁉️متن شبهه:👇👇👇 مقایسه دو حکومت قَجَر و فَجر پیش و پس از دولت پهلوی دو حکومت بوده. یکی حکومت و دیگر حکومت و چه جالب است که تفاوت این دو حکومت تنها یک نقطه است که قجر را از فجر تمیز میدهد. ولی در عمل این دو حکومت حتی به اندازه یک نقطه هم تفاوت ندارند. اگر در روزگار قجری ظلم و باج‌خواهی شاهزاده و ارباب بود؛ امروز رانت‌خواری و باج‌خواهی شیخ و آقازاده است. اگر در آن روزگار فقر خودش را در قالب علف خواری و برگ‌خواری نشان می‌داد امروز آن را در قالب زباله‌گردی و زباله‌خواری می‌بینیم. اگر آن زمانه هر کس توانی داشت برای کار به بادکوبه و قفقاز میرفت امروز هر کس پای گریز دارد از قلمرو حکومت مستضعفین می‌گریزد. ... عجیب نیست که در هر دو عصر نام روس و انگلیس هنوز سمت و سوی زندگی ما را مشخص می‌کند. آری این شباهت آن‌قدر زیاد هست که جایی برای حیرت نمی‌گذارد و انسان را به یقین می‌رساند که در این چهل سال بازگشته ولی در کشاکش روزگار یک نقطه‌اش افتاده. ✅پاسخ شبهه:👇👇👇 1⃣در هر حکومتی لاجرم فساد وجود دارد کم یا زیاد. ولی آنچه نشان دهنده پیشرفت و حرکت رو به جلو یک کشور می باشد مبازره با فساد است. در این متن بدون توجه به میزان و نوع فساد صرفا مقایسه ای کورکورانه شکل گرفته! اگر از این افراد بپرسیم پیشرفته ترین و بهترین کشور دنیا کجاست میگویند: خب معلومه آمریکا! 2⃣حال همین متن را با کشوری مثل آمریکا پیشرفته کنونی مقایسه می‌کنیم. زمان قجر ظلم و باج خواهی شاهزاده بوده و زمان ترامپ تامین مالی تروریسم فسادهای اخلاقی گسترده! آیا در آمریکا که غول اقتصاد و پیشرفت دنیاست زباله گرد و زباله خوار و کارتون خواب وجود ندارد؟! در همین زمستان چند کارتون خواب در آمریکا و کانادا از سرما یخ زدند؟ در آمریکا کلاهبرداری انجام نمی شود؟! در آمریکا خبری از اعتیاد و فحشا در خانواده ها نیست؟ هست آن هم چند برابر 3⃣پس با این تفاسیر‌ آمریکا کنونی هیچ تفاوتی با حکومت قاجار نداشته بلکه در بعضی مسائل شاید قاجار وضع بهتری داشته! احتمالا تا همینجا مشخص شده که این شبهه مغالطه ضعیفی بیش نیست. ولی یک مقایسه اجمالی بین سه حکومت قاجار ، پهلوی و جمهوری اسلامی انجام می دهیم... دوران سلطنت سلسله قاجاریه ۱۳۰ سال بطول انجامید طی این ۱۳۰ سال اتفاقات مثبت و منفی بسیاری رخ داد ولی درمجموعه کارنامه سلسه قاجار نمره قبولی را دریافت نمیکند و اتفاقات بد و منفی خیلی بیشتر از اتفاقات مثبت رخ داده. 4⃣کارهای مثبت مثل شکل گرفتن اولین پارلمان و خروج ایران از پادشاهی مطلقه برای اولین بار یا احداث مدرسه دارالفنون و تلاش برای پیشرفت ایران همزمان با انقلاب صنعتی در اروپا توسط اندیشمندانی مثل امیرکبیر و مبارزه با استعمار انگلستان توسط قائم مقام فراهانی از نکات مثبتی است که در دوران قاجار رخ داد. ولی آنچه بر پیشانی این سلسله تا ابد خودنمایی میکند بی کفایتی پادشاهان قاجار است که با سو مدیریت سبب تضعیف روز افزون ایران شدند مثل قرارداد آخال ، معاهده پاریس ، معاهده گلستان و معاهده ترکمانچای این بی کفایتی با بروز دو قحطی به حد اعلی خود رسید که تنها در یکی از این قحطی ها قریب به نیمی‌ از جمعیت ایران از گرسنگی تلف شدند و ایران ۲۰ میلیونی تبدیل به ایران ۱۱ میلیونی‌ شد. 5⃣سرانجام این سلسه ۱۳۰ ساله به دست تاریخ سپرده شد و دودمان پهلوی روی کار آمد سلسله قاجار با تمام بی کفایتی هایش هرآنچه که بود دست نشانده نبود و پادشاهان با دستور بیگانه عوض نمی شدند برخلاف دودمان پهلوی که در جریان جنگ جهانی دوم زمانی که با بی‌ کفایتی سبب شدند شوروی شمال کشور و انگلستان جنوب کشور را تصرف کند و با یک اشاره انگلستان رضاخان مجبور به کناره گیری شد 6⃣متاسفانه در جریان جنگ جهانی دوم ایران بار دیگر دچار قحطی شد که آمار دقیقی از کشته شدگان موجود نیست ولی بعضی کارشناسان معتقد هستند سه میلیون نفر در این قحطی از گرسنگی تلف شدند! البته دوران حدود ۵۰ سال حکومت این دودمان بدون نکته مثبت هم نبوده مثلا راه آهن شمال به جنوب ساخته شد البته اینکه انگلیسی ها برای انتقال مهمات به پشت جبهه شوروی از آن استفاده میکردند هم در ایجاد آن بی تاثیر نبود 7⃣ از معجزات دوره پهلوی اول ( رضا خان مثل از دست دادن سرچشمه رود هیرمند و بخشش آن به افغانستان. پیشکش نیمی از شط العرب(اروند رود) به عراق با دخالت انگلستان. بخشیدن کوه های استراتژی آرارات به ترکیه که جالب است رضاخان در توجیه این خیانت میگوید: مهم نیست که این تپه ها مال کی باشد آنچه مهم است این است که ما باهم دوست باشیم😊😘😂
ادامه پست بالا 👆👆🔻👇👇👇 8⃣و در آخر شاهکار پهلوی دوم و آن هم از دست دادن بحرین که بخش اعظمی از منابع نفتی ایران را از بین برد! 9⃣سه نکته عجیب در کارنامه دودمان پهلوی وجود دارد که چشم هر بیننده ای را به خود خیره میکند! 🔸️در طول ۲٥٠٠ سال حکومت پادشاهی در ایران هیچ حکومتی بدون جنگ خاک کشور خود را از دست نداده حتی قاجار ولی متاسفانه موارد ذکر شده را دودمان پهلوی بدون جنگ از دست داد! 🔸️ثبت رکورد بزرگترین دزدی تاریخ ایران توسط محمدرضا پهلوی!! (به نقل از فاینشنال تایمز ) 🔸️در دوران حکومت پهلوی ایران تا روزی شیش میلیون بشکه نفت صادر میکرد آن هم با جمعیت نهایتا ۳۰ میلیون نفر در حالی که به لطف تحریم ها رکورد جمهوری اسلامی در طول این چهل سال کمتر از سه میلیون بشکه در روز میباشد آن هم با جمعیت هشتاد میلیون نفر! این هم از کارنامه درخشان پهلوی ها که به صورت گذرا ورق خورد... 🔟اما در رابطه با جمهوری اسلامی قطعا همانند دو حکومت قبل کاستی هایی دارد ولی همانطور که در اول متن هم گفته شد باید میزان فساد و مبارزه فساد را سنجید. جمهوری بودن ثبات امنیتی قدرت برتر منطقه توان مقابله با دشمن در خارج از مرز ها و... 1⃣1⃣مشکلات اقتصادی ناشی از کشورهای است که استقلال ایران را نمی پسندند و مانع از منفعت آنان شده، و از اوایل انقلاب تا بحال هر دفعه با تحریم و بهانه های مختلف به مردم تحمیل میکنند. نویسنده متن در آخر ادعا میکند قاجار و جمهوری اسلامی تحت نفوذ انگلیس و روسیه هست که با توجه به مطالبی که بیان شد روشن شد که دودمان پهلوی حتی از قاجار هم بیشتر تحت نفوذ انگلستان بود! 2⃣1⃣چطور ایران اکنون تحت نفوذ و گوش به فرمان انگلیس و روسیه است درحالی که همین چند روز پیش فریاد مرگ بر انگلیس در خیابان هایش زده می شد؟ روسیه هم شاید از باب این که دشمنِ دشمن دوست است با ایران به ظاهر مخالفتی نمی کند ولی آیا این دلیل بر نفوذ روسیه بر ایران است؟ نفوذ یعنی با دستور یک مقام خارجی یک مقام ارشد ایرانی استعفا بدهد(اصلا شخص خاصی مدنظر نیست).
⁉️متن شبهه: سهم ۵۰ درصدی ایران از دریای خزر، پروپاگاندا یا واقعیت❓ ✅پاسخ شبهه: 🔮اگر ایران در دوران حکومتی «ملی» بود و روابطی مشابه با هند دوران نهرو با شوروی داشت، سهم ما از دریای خزر در چند موقعیت استثنایی و عالی به سود ایران می‌توانست تعیین شود و سهمی البته نه ۵۰ درصد ولی مثلاً ۳۰- ۴۰ درصد برای ایران کسب کند. ولی حکومت رضا شاه و محمدرضا شاه پهلوی خط مقدم غرب علیه شوروی و در تحریکات و «جنگ سرد» علیه شوروی به شدت فعال بودند 🔮بنابراین منافع ملی ما را هم در دریای خزر و هم در خلیج فارس به باد دادند. 1⃣موقعیت اول، اوضاع سال‌های اولیه اقتدار رضا خان سردار سپه/ رضا شاه بعدی است که نفت شمال اوج گرفت و به قتل ماژور ایمبری در ماجرای مرموز سقاخانه آشیخ هادی تهران انجامید برای ممانعت از انعقاد قرارداد با کمپانی آمریکایی سینکلر اویل. این را کمپانی‌های استاندارد اویل آمریکا و رویال داچ شل رقم زدند و نقش داشت در صعود و استقرار دیکتاتوری مهیب رضا شاه. 2⃣موقعیت دوم سال پایانی جنگ دوم جهانی بود که استالین به شدت به قرارداد نفت شمال ایران امید داشت برای بازسازی صنایع نابودشده شوروی در جنگ جهانی دوم. دولت ساعد مراغه‌ای، در همدستی با کانون‌های غربی بويژه کمپانی رویال داچ شل، رویه‌ای محیلانه در پیش گرفت که خشم استالین را برانگیخت و به ماجرای غائله سال‌های ۱۳۲۴- ۱۳۲۵ آذربایجان و انجامید و سرانجام با وعده انعقاد قرارداد نفت شمال با استالین از سوی قوام‌السلطنه ارتش سرخ ایران را ترک کرد و غائله آذربایجان و کردستان پایان یافت ولی نفت شمال با شوروی منعقد نشد. 🔮در مقابل، که در بالا نوشتم، برخلاف دریای خزر، خلیج فارس حوزه حاکمیت ایران بود. ولی رضا شاه با تبدیل کردن ناسیونالیسم افراطی (شووینیسم) ایرانی به «ایدئولوژی» رسمی حکومت خود و حذف اقتدار اعراب شیعی ایران بر جنوب خلیج فارس این منطقه بسیار مهم را عمداً، و هماهنگ با سیاست بریتانیا، در کنترل کامل وهابیون و آل‌سعود قرار داد. 🔮 اعراب شیعی بنی‌کعب استوارترین سد دفاع از وهابیون بوده‌اند و حلقه اتصال «ایرانیت» و «عربیت» و چنان به ایرانیت خود مباهی بودند که حتی در مقاطعی پیشنهادهای فریبنده عثمانی را نپذیرفتند که خود را تبعه عثمانی 🔮حالا، آقای امانت هر چه می‌خواهد از رضا شاه تعریف کند؛ رضا شاهی که در عالی‌ترین و استثنایی‌ترین فرصت‌های تاریخی حتی این را نداشت که با شوروی قرارداد منعقد کند و سهمی خوب برای ایران در دریای خزر به دست آورد و در منطقه جنوبی خلیج فارس نیز ایران را تماماً، منطبق با برنامه‌های کانون‌های قدرت غربی، به نفع آل‌سعود حذف کرد. 🌊درباره ایران از دریای خزر به رشته توئیت‌های مفید زیر مراجعه شود: 👇👇 https://twitter.com/91taba/status/1028359779301900291
🔴 ‼️ | ننگ بحرین، نه با آب خزر شسته خواهد شد و نه پشت قلّه ی رفیع دماوند میتوان مخفی کرد! 🔻 | ۲۳مرداد سالروز اعلام جدایی چهاردهمین استان ایران، یعنی دوست داشتنی و با ارزش از خاک میهن عزیزمان است؛ در ماه های اخیر مانور ارتشک فیک سلطنت طلبان در خصوص نشر و ترویج شایعات فروش خزر و وقف دماوند و... بیشتر یک جنگ روانی و اقدام پوششی برای فراموشی شرم آورترین اقدام در تاریخ ننگین حکومت پهلوی. 🔹 صدالبته گر چه شاید عده ای ساده اندیش هر دروغی را باور و بازنشر کنند اما هیچ گاه این اقدام ننگین پهلوی با هیچ دروغ و شانتاژ رسانه ای قابل سرپوش گذاشتن نیست؛ همگان خوب میدانند که ننگ بحرین نه با آب خزر شسته میشود و نه میتوان پشت قله ی رفیع دماوند مخفی نمود! 🔹 بحرینی که سال‌هاست به عنوان یک کشور می‌شناسیم قرن‌های متمادی جزیی از کشور ما بوده است، اما از ۲۳ مرداد ۱۳۵۰ همه چیز تغییر کرد و این استان به کشوری ظاهراً مستقل بدل شد. دلایل زیادی برای جدایی بحرین از سوی کارگزاران پهلوی مطرح شده است.. 🔹 یکی از سیاست‌های دست اندرکاران رژیم پهلوی، تبلیغ «بی‌ارزش بودن بحرین» بود؛ براساس این سیاست، مدام گفته می‌شد که نگهداری بحرین هزینه‌های زیادی خواهد داشت و همچنین هیچ فایده‌ای برای کشور ندارد!!؛ 🔹 در خاطرات اسدالله علم، وزیر وقت دربار نیز آمده که از جمله استدلال‌های شاه برای توجیه جدایی بحرین از ایران این است که: «اکثریت ساکنان آن جزیره عرب هستند و به زبان عربی سخن می‌گویند. به لحاظ اقتصادی مجمع‌الجزایر بحرین دیگر اهمیت ندارند، زیرا نفت آنجا تمام شده و صید مروارید نیز صرفه اقتصادی ندارد. از نظر اهمیت استراتژیکی و سوق‌الجیشی با وجود تسلط ایران بر تنگه هرمز، آن جزایر ارزشی ندارد، از جهت امنیتی هم حفظ آن سرزمین پرهزینه و مستلزم استقرار یکی دو لشکر در آنجاست»!! 🔹 مشهور است هویدا هم به برخی که درباره بحرین و عدم رضایت عمومی ایرانیان از جدا شدن آن ازخاک وطن پرسیده بودند به گفتن این جملات بسنده کرده بود: «بحرین به مثابه یکی از دختران ما بود که این دختر شوهر کرد و رفت و چون عضوی ازخانواده ما بوده باید به‌مانند بزرگ هر خانواده از او پشتیبانی کنیم و خواهیم کرد!» 🔹 محمدعلی مسعودی، رئیس روزنامه اطلاعات سفری به شیخ‌نشین‌ها داشت، وقتی برگشت یک رشته مقاله‌هایی در اطلاعات درباره مسائل مختلف نوشت و وقتی رسید به مسأله بحرین، گفت: "بحرین هم نفتش تمام شده و هم مرواریدش تمام شده بنابراین ارزشی ندارد!!" 🔹 حال با وجود این دلایل باید دید آیا واقعا بحرین جزیره ای بی ارزش است یا این سخنان تنها برای فریب افکار عمومی توسط شاه پهلوی و فروختن قسمتی از خاک کشورمان به انگلیس و آمریکا بوده؛ اگر چه حتی در فروش این جزیره هم قطعیت وجود ندارد زیرا شاه خود دست نشانده مستقیم انگلیس بوده است 🔹 برخلاف تفکرات شاه و نخست‌وزیرش، باید گفت بحرین از نظر استراتژیک و سوق‌الجیشی در خلیج فارس از جایگاه بسیار ویژه‌ای برخوردار است؛ واقع شدن بحرین در مرز ساحلی عربستان و قطر در گذشته فرصت قابل ملاحظه‌ای را برای ایران به دنبال داشته است... 🔹 هر چند از نظر حقوقی بین ایران و بحرین آب‌های آزاد وجود دارد، اما قبل از جدایی بحرین حق استفاده از منابع بستر برای ایران تا نزدیکی سواحل عربستان و قطر ادامه پیدا می‌کرد، نفت و گازطبیعی و ماهی و مروارید از منابع طبیعی دیگر این جزیره است... 🔹 به تازگی بحرین در سواحل غربی جزیره به عظیم‌ترین میدان نفتی تاریخ این کشور دست یافته است؛ کمیته عالی منابع ملی طبیعی بحرین تائید کرد در این میدان نفت و گاز فراوانی وجود دارد. خبرگزاری رسمی بحرین؛ پادشاهی بحرین از زمان حفاری‌های نفتی در سال ۱۹۳۲ تا امروز هنوز چنین میدانی نداشت!! 🔹 در زمان حکومت پهلوی همه میدانستند سلطه بر خلیج‌فارس مساوی است با در دست داشتن بحرین با تمام این منابع و معادن سرشار از انرژی اش و در آن روزگار که هنوز این دستگاه‌های آب‌شیرین‌کن و... نبود، تنها نقطه‌ای که در خلیج فارس آب شیرین داشت، بحرین بود!
💠رویکرد انحرافی به انتظار در نگاه اسلام ناب محمدی(ص)، یک و نه یک حالت است؛ چرا که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «برترین اعمال امت من، انتظار فرج است.» مبتنی بر این نگاه، انتظار فرج، آمادگی و تلاش برای اجرای احکام اسلام و همراهی با امام عصر(عج) است. در برابر این نگاه اصیل، نگاه های انحرافی نیز به مرور زمان شکل گرفت. یکی از این نمونه ها رویکردی است، که حاضر نیست به تمامی وظایف عمل شود و از مسئولیت های اساسی در دوران غیبت، شانه خالی می کند. یعنی یک دین عافیت طلب، متحجر و مخالف مبارزه که مهم ترین و معروف ترین نمونه اش در زمان ما، است.  البته در مورد انجمن حجتیه به تفصیل باید صحبت کرد و از انحرافات و تفاوتی که با دارد، چرا که تفاوت هایش چندان تبیین نشده، خصوصا که بعد انقلاب شیوه ها و بروز آن هم شکل دیگری داشته است... «تا دیروز مشروب فروشی و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان برای ظهور امام زمان را مفید و کارگشا می دانستند، امروز از اینکه در گوشه ای خلاف شرعی که هرگز خواست مسولین نیست رخ می دهد فریاد وا اسلاما سر می دهند.» (منشور روحانیت) و همان طوری که گفته شد خطر آن هنوز هم هست، البته منظور انجمن حجتیه ای هست نه آن، چرا که چه بسا بسیاری از تشکیلات حذف شوند اما تفکر آن باقی بماند! اعوجاجات فکری انجمن را می شود در زمینه های مختلفی بررسی و در موردش صحبت کرد ولی آن چیزی که اساس تفکر آن است یک است که هیچ خطری برای دیندار ندارد و با همه می سازد و این از و قایل نبودن به مبارزه ناشی می شود، البته گاهی هم با یک دشمن فرعی که اولویت ندارد درگیر می شوند ولی از خود این هم نوعی فرار از مسولیت و رفع تکلیف در می آید؛ برای مثال انجمن حجتیه روزگاری بهاییت را به عنوان اصلی ترین دشمن خود معرفی می کرد در صورتی که با عقبه ی آن و حامی آن که حکومت پهلوی بود کاری نداشت. ایراد دیگر این رویکرد، ارائه تفسیر عوامانه از دین است، یعنی تلفیق جهالت و عوام گرایی با تقدس، یعنی ایمان منهای معرفت! چیزی که در طول چهارده قرن گذشته اکثر ضرباتی که متوجه اسلام و مسلمانان گشته از همین ناحیه بوده، از اینرو در این رویکرد به انتظار این مسایل بارز است: خواب محوری، مشاهده محوری، ارتباط محوری، تطبیق علایم ظهور و مصداق شناسی ها و... که راه را بر مدعیان دروغین گشوده است. و مطلب مهم تر خلاصه کردن اسلام در مسایل است و تحجری که دربرابر اجتماعیات اسلام دارند، چنانچه جدایی دین از سیاست یا عدم قایل بودن به تشکیل حکومت و ورود نکردن به فقه اجتماعی نتیجه چنین رویکردی است.
💠 زمینه‌های فکری- اجتماعی عقب‌ماندگی در عدالت 🔹در مورد عقب‌ماندگی در عدالت و این‌که این عقب‌ماندگی قابل حل و رفع است یا نه، یک مسئله وجود دارد و آن نوع مواجهه‌ی ما با این مقوله است. 🔹یکی از زمینه‌هایی که تا حدودی این عقب‌ماندگی را تمهید کرده و اگر فکری برای آن نشود حتما تمدید و تشدید خواهد کرد، نوع مواجهه‌ای است که ما به لحاظ فکری با این مقوله خواهیم داشت. عقب‌ماندگی در عدالت، محصول عقب‌ماندگی در چگونگی تفکر ما درباره عدالت است. ما در عین ‌آن‌که باید برای عقب‌ماندگی در زمینه عدالت کاری کنیم، برای این هم باید فکری کنیم. 🔹برای تقریر بهتر، بحث را با یک مثال به پیش می‌بریم: از حدود یک سده پیش اندیشه معاصر ما با مسئله‌ای مواجه شد که آن را با مفاهیمی مانند عقب‌ماندگی، انحطاط و یا تعابیری مانند آن بیان می‌کرد. صورت آن مسئله، حول عقب‌ماندگی در زمینه پیشرفت شکل گرفته بود. تقریباً اغلب قریب به اتفاق متفکرین معاصر مسلمان در این زمینه حرف‌هایی دارند. یکی از این متفکرین استاد مطهری است. 🔹استاد مطهری سه دهه اندیشه‌ورزی درباره‌ی مسئله عقب‌ماندگی داشته‌اند و به جز انسان و سرنوشت، چندین کتاب دیگرشان حول محور این مسئله سامان یافته است 🔹برای این‌که با زمینه‌های فکری عقب‌ماندگی امروزمان درباره عدالت آشنا شویم، کافی است نوع مواجهه‌مان با مسئله عقب‌ماندگی در عدالت را مقایسه کنیم با نوع مواجهه شهید مطهری و مانند ایشان با مقوله عقب‌ماندگی و انحطاط مسلمین. این مقایسه به ما خواهد گفت چرا در زمینه عدالت عقب‌مانده هستیم و در صورت عدم تغییر وضع موجود عقب‌مانده خواهیم ماند. 🔹اگر امثال مطهری‌ها اصل مسئله عقب‌ماندگی را انکار می‌کردند و مانند متحجران و اشعری‌گرایان آن روزگار می‌گفتند: «اتفاقاً مسلمین نیستند که عقب‌مانده هستند، کمی هم خبرهای خوب عالم اسلام را ببینید، این وضع مسلمین نیست که منحط است؛ هر چه انحطاط هست در غرب و سکولاریسم هست». آیا با چنین انکارهای جایی برای اندیشه‌ورزی باقی می‌ماند؟ این یک زمینه مهم عقب‌ماندگی ماست. 🔹زمینه دیگر، جماعتی است که وقتی با مقوله عقب‌ماندگی مواجه می‌شود، پاسخی که به این مسئله می‌دهد این است: فلانی یا فلانی‌ها مقصر هستند، آن‌ها را عزل و عوض کنید. این دسته همه مسئله را در هرم قدرت و رئوس آن جستجو می‌کند. مثلا فرض کنیم در دهه بیست از شهید مطهری می‌پرسیدیم چرا عقب‌مانده‌ایم؟ می‌گفت چون رضا پهلوی و حالا هم محمد رضا پهلوی، والسلام! دیگر این قدر فکر کردن نمی‌خواست. دیگر نیاز نبود سی‌سال، طی یک برنامه فکری منسجم و مستمر به ابعاد مختلف مسئله بپردازد. جواب یک کلمه است. آن هم یک اسم: فلانی، خلاص! 🔹اگر محافظه‌کاران را اهالی وضع موجود و کسانی بدانیم که فاقد کنش معطوف به تغییر هستند، دسته اول نیمه پر لیوان وضع موجودند و دسته دوم نیمه خالی آن. آن‌ها منتفع وضع موجودند و این‌ها مخالف آن. در هر حال هر دو بخشی از وضع موجود هستند. تغییرخواهی با تأیید وضع موجود درگیر است اما بی‌شک چیزی است ورای مخالفت با وضع موجود. انقلابی‌بودن همان سیاست‌زدگی حاد نیست. معنای انقلابی بودن این نیست که همه‌ی سطوح تغییر را در «سیاست» و سیاست را در «قدرت» و قدرت را در «آمد و شد ریاست و ارباب قدرت» دنبال کنیم. 🔹این طور نیست که هر چه تندتر و خشمگیانه‌تر حرف بزنیم، انقلابی‌تر باشیم. شاید قهرمان‌تر باشیم و مخالفتمان را با صدای بلندتری به ثبت برسانیم اما نه تغییرگراتر نیستم بلکه تنها بخشِ ناراضی وضع موجودیم. 🔹انقلابی بودن به میزان تغییری است که ایجاد خواهید کرد نه به میزان مخالفتی که ابراز می‌شود. 🔹درست در شرایطی که این گره‌های فکری دست و پای نیروی اجتماعی معطوف به انقلاب را برای قیام بالقسط بسته است؛ در طرف مقابل، یک تحول مهم در مسیر سکولاریزاسیون انقلاب پیش آمده است. امروز ما با پروژه-پروسه‌ی کاپیتالیزاسیونِ منورالفکرها مواجهیم، فرایندی که به مراتب موفق‌تر از مسیر لیبرالیزاسیون است که به اصطلاح روشنفکرهای دینی آن را دنبال میکردند. 🔹باور می‌کنید در سالی که مردم و برخی علما صدها اعتراض علیه نظام بانکی و بانک‌ها بیان داشته‌اند، صدایی از همین شهر قم بلند شود که بانک‌ها مظلوم هستند! این‌هاست ظرفیت‌هایی که در راستای کاپیتالیزاسیون مناسبات اجتماعی فعال شده است. 🔹متجددان و متحجران در جبهه‌ای فراگیر بر ضدعدالت همکاری‌های نانوشته‌ای را سامان داده‌اند. 🔹محافظه‌کاری‌های جبهه انقلاب، با ریشه‌‌های معرفتی فوق باشد یا با زمینه‌های منفعتی؛ در نهایت به این جبهه فراگیر سرویس می‌دهد. باید هر چه سریع‌تر برای فکری کرد. این مسئولیت مهم امروز ماست. ✍ مجتبی نامخواه 📎متن کامل tabagheh3.ir/1396/12/19
🖋 چند توصیه برای تبیین بهتر انقلاب در محیط حقیقی و فضای مجازی از بیانیه مهم گام دوم غافل نشوید، گنجینه معارف انقلاب و پاسخ بسیاری شبهات است. در خصوص مقایسه وضعیت زندگی مردم در قبل و بعد انقلاب، به آمارها خصوصا آمارهای بین المللی استناد کنید. بر مفاسد جنسی شاه و دربار مانور ندهید. تمرکز صرفا بر مفاسد مالی و وضعیت اقتصادی باشد. دون شأن جمهوری اسلامی است که وضعیتش با حکومت پهلوی مقایسه شود. قدرت و منزلت جمهوری اسلامی را در مقایسه با وضعیت امروز کشورهایی چون مصر و عربستان به رخ مخاطب بکشید. بر ماهیت یکسان دیکتاتورهای منطقه و هواداران شان تاکید و عملکرد مشابه‌شان را در خیانت به مردم خویش، مستند و مستدل تبیین کنید. تاکید کنید که اشکال یک مسؤل، الزاما ایراد دولت، و اشکال دولت مطلقا ایراد نظام نیست و رابطه نظام با دولت رابطه ظرف و مظروف است. تاکید کنید که فاجعه دولت روحانی اولا انتخاب و اشتباه خود مردم بوده و ثانیا نباید آن را به کل دولت‌ها و دوران چهل ساله انقلاب تعمیم داد. مستند و مستدل تاکید کنید که برقراری عدالت نسبی است و با وجود همه ناکارامدی‌های موجود، حتی در این دولت، وضع بهتر از دوران پهلوی است. تاکید کنید رشد سطح توقع مردم سریع‌تر از رشد خدمات انقلاب بوده. مستند و مبتنی بر اعداد و ارقام مردم را از میزان درآمدهای نفتی آگاه کنید تا فارغ از افسانه سرانه سرشار و میلیونی نفتی، با واقعیت آشنا شوند. بهترین منابع، خاطرات علم و فردوست است؛ بهره بگیرید. به کتاب خاطرات مادر فرح و شاه استناد نکنید؛ جعلی است. تاکید کنید که مشکلات کشور حاصل دشمنی دشمنان انقلاب و مدیران فاصله گرفته از معیارهای انقلاب است و هر جا از این آرمان‌ها در هر حوزه‌ای دور افتاده‌ایم، آسیب دیده‌ایم و هر جا انقلابی و جهادی عمل کرده‌ایم فاتح میدان بوده‌ایم.