✅✅سند شماره ۹
فساد خاندان پهلوی
⛔️ظاهرسازی و تبلیغات محمدرضا پهلوی برای فریب مردم و خوابیدن اعتراض ها
🔴(( برکناری رضا خان بسیاری از مخفی کاریهای او را در مورد اراضی آشکار کرد ؛ اما میراث او را به پسرش رساند .
🔴ماروین زونیس با ارقامی آن را به تصویر کشیده است . او می نویسد : " در زمان خلع رضا خان بیشتر از 2000 دهکده ( غصب شده توسط رضا خان) به دست شاه جدید افتاد ( به ارث رسید ) .با استفاده از معیاری برابر با 4/8 در هر خانواده ، حدود 235800 نفر رعیت مستقیما در خدمت محمدرضا پهلوی بودند . "
🔴با رفتن رضا خان ، رعایای بی زمین ( که اموالشان توسط رضا خان غصب شده بود ) به امید بازگشت زمین زراعتی و خانه و کاشانه شان خوشحالی کردند ؛ غافل از اینکه از آتش چیزی جز خاکستر باقی نمی ماند .
🔴محمدرضا شاه و سایر بازماندگان رضاخان که بی هیچ زحمتی وارث دارایی ها و زمین های او شده بودند هیچ گونه انگیزه ای برای آبادانی روستاها و زمین های متصرفی و به ارث برده نداشتند .
پول و منافع مالی ، تنها چیزی بود که بدان می اندیشیدند و برایشان مطلوب بود .
🔴 محمدرضا پس از رسیدن به قدرت در زیر فشار و خواست مردم و افکار عمومی وانمود کرد که می خواهد زمین های مردم را به آنها بازگرداند .
از این رو سازمانهایی را تشکیل داد و افرادی را ظاهرا از مالکان واقعی انتخاب کرد تا حدود زمین های غصب شده ی هر مالک و قیمت زمین ها را تعیین کند و پس از مشخص شدن این موارد به شخص فروخته شود . لیکن واقعیت چیز دیگری از آب درآمد .
🔴شاه ، خاندان پهلوی و اطرافیان آنها هرگز حاضر نبودند حتی یک جریب از زمین های موروثی خود را به رعایا واگذار کنند ؛ مگر آنکه ده ها برابر قیمت زمین از آن سود برده باشند .
🔴ماموران انتصابی شاه که از نظامیان وابسته ی ارتشی انتخاب شده بودند زمین های نامرغوب و بی حاصل هر قریه را شناسایی کرده آن را با حیله و اجبار با قیمت های هنگفت به زارعان می فروختند و علاوه بر مبلغ زمین ، مبالغی را نیز به نام های دیگر همچون هزینه ی خاکبرداری ، حفر چاه ، مال الاجاره ، حق الارض و غیره بر زارعان تحمیل می کردند و چون پرداخت چنین مبالغ هنگفتی در توان هیچ زارعی نبود ، یا زمین ها را به آنها اجاره می دادند یا با گرفتن سفته و افزودن بهره به مبلغ اصلی ، آنان را اجیر کرده استثمار می کردند .
🔴روش دیگر برای تحمیل زمین های نامرغوب به زارعان ، اعطای وام از سوی بانک ها با بهره ی بالا و قسط بندی بازپرداخت وام و بهره ی آن بود .البته در بیشتر موارد ، ربع یا نصف آن مبلغ به عنوان پیش قسط دریافت می شد و تا خاتمه ی پرداخت ، زمین در رهن اداره ی املاک می ماند .
اگر چه شاه و درباریان ، سر و صدای زیادی درباره ی واگذاری املاک به کشاورزان و توسعه ی کشاورزی و ... به راه انداخته بودند و وانمود می کردند که شاه قصد دارد تمام زمین های تصاحبی پدرش ( زمین های غصب شده توسط رضا خان از مردم ) را به صاحبانش بازگرداند واقعیت خلاف این بود .
⛔️مطالعه اسناد روشن می کند که زمین های زراعی به جای واگذاری به کشاورزان و اهالی منطقه ، به قیمت های گزاف به کارمندان ، ارتشیان ، مسءولان دولتی ، دلالان و ثروتمندان شهری فروخته می شد .
آنان نیز زمین های مزبور را قطعه قطعه کرده ، با افزودن بر قیمت آن ، به زارعان محلی می فروختند .
🔴اشخاصی چون گلستانه ، انوشیروان روحانی ( رهبر ارکستر رادیو ایران ) ، مهندس نطاق و ... جزو کسانی بودند که زمین های چند صد هکتاری دریافت کرده و سپس فروخته اند .
زمینی که پس از چند بار دست به دست شدن و با قیمت بالا به دست زارع بدبخت می رسید آنقدر کوچک و نامرغوب بود که کشت در آن ، و چشمداشت محصول و عایدی از آن ، نامعقول و کاری بس عبث بود .
کار واگذاری تمام قطعات یک قریه ، چند سال طول می کشید و در تمام این مدت ، زارعان با فلاکت و فقر و کارگری ، روزگار می گذراندند . ))
🔴 منبع:کتاب مفاسد خاندان پهلوی ،(تالیف شده بر اساس اسناد)تالیف دکتر شهلا بختیاری ،
جلد اول ، فصل مفاسد مالی ، بخش " زمین خواری ، میراث پهلوی ها "
اسناد ایران (دوران پهلوی ها و جمهوری اسلامی)
http://goo.gl/qETXTc
✅✅✅سند شماره ۱۰
🔴کنسول بریتانیا در گزارش محرمانه شش ماهه جولای تا دسامبر 1943 خود به لندن، در مورد وضعیت ایران پس از اخراج رضا شاه و سالهای ابتدایی حکومت محمدرضاشاه می نویسد:
"اوضاع و احوال طبقات میانی و پایین تر در مقایسه با روزهای پایانی و سیاه دوره رضاشاه چندان بهتر نشده است. دزد اصلی کشور را ترک کرده است، اما جای او را مشتی از دولتیان گرفته اند که همگی مانند رضاشاه، سخت از توده ها بهره کشی میکنند. مقامات محلی، پلیس و ژاندارمری نه تنها مردم کوچه و خیابان و کشاورزان را به همان شیوه های مرسوم قدیمی می چاپند،بلکه ترفندهای تازه ای ابداع شده است که به واسطه آنها، سوداگران عمده در قالب شرکت های انحصاری و کلاهبرداران خصوصی تحت حمایت مردم را می دوشند..."
British consul in madhed, "six monthly reports (july-december 1943)," Fo371/ persia 1944/34- 40184
منبع: تاریخ ایران مدرن- ترجمه فتاحی ص203
✅✅✅سند شماره ۱۱
🔴تعداد زندانیان سیاسی در اواخر دوره پهلوی چقدر بوده است?!
"فرانس فیتزجرالد، نویسنده سرشناس و برادرزاده سفیر امریکا، مشاهداتش در ایران را در سال 1974/1353 در مقاله ای به نام "به شاه هرچه میخواهد بدهید"، آورده است:
ساواک در سرسرای هر هتلی، در هر اداره دولتی و در هر کلاس دانشکده ای عوامل خود را دارد. این سازمان در استانها، یک سرویس گرداوری اطلاعات سیاسی دارد و در خارج از کشور نیز بر تک تک دانشجویان ایرانی نظارت دارد ... تحصیل کردگان ایرانی نمیتوانند به جز حلقه دوستان نزدیک، به کس دیگری اطمینان کنند، زیرا نتیجه این کار برای انها و تمام افراد متعلق به گروه یکسان خواهد بود ... افراد در ایران ناپدید می شوند و این موضوع در هیچ جایی ثبت نمی شود... شاه میگوید که دولتش هیچ زندانی سیاسی ندارد... اما بر اساس براورد سازمان عفو بین الملل، حدود 20000 نفر زندانی سیاسی در کشور وجود دارد."
منبع:
F. Fitzgerald, "Giving the shah everything he wants," Harper's magazine, november, 1974
منبع:تاریخ ایران مدرن، نوشته ابراهامیان استاد دانشگاه شهر نیویورک، ترجمه فتاحی ص231
✅✅سند شماره ۱۲
🔴غصب 2167 روستا توسط رضا خان !
رضا شاه در غصب املاک سیری نداشت و این نقطه ضعف ، مورد سوء استفاده ی اطرافیانش قرار می گرفت . فردوست می نویسد : » اگر می خواستید رضا خان خوشحال شود ، درجه بدهد ، مقام بدهد ، یا پیشنهادی را تصویب کند بهتر بود قبل از شروع نام چند ملک را با مشخصات و قیمت آن مطرح می کردید و مطمءن بودید که کارتان انجام می شود . «
با استفاده از روش های پیش گفته ( یعنی تهدید ، حبس ، شلاق ، شکنجه ، خرید با قیمت بسیار ناچیز یا غصب املاک ) رضا خان املاک وسیعی را در بسیاری از مناطق ایران بدست آورد .
او پس از اخذ زمین ها متوجه انحصار کشاورزی تمام ایران شد . از این رو مثلا کشت برنج در اصفهان را رسما و در ظاهر برای حفظ مردم اصفهان از مالاریا ، اما در واقع برای حفظ برنج شمال از رقابت که از آن خودش بود ممنوع کرد .
در سال 1320 شمسی پس از خروج رضا شاه از ایران ، یکی از وکلای دوره سیزدهم مجلس شورای اسلامی ، به نام موید احمدی در جلسه مجلس اعلام کرد : " رضا شاه صاحب 44000 مستقل و 70 میلیون ریال پول نقد در بانک ملی ایران می باشد ." ( این در حالیست که زمانی که رضا خان بر تخت سلطنت نشست اصلا زمین نداشت و تمامی این زمین ها را با تهدید و شکنجه و شلاق و غصب و ... در طی دوران سلطنتش - بخوانید چپاولگری اش - بدست آورده بود ) .
درآمد سالانه ی رضا شاه به 70 میلیون تومان می رسید که از این مبلغ ، هر ساله 60 میلیون تومان ( تقریبا معادل 25 میلیون دلار امریکا در آن زمان ) به خارج منتقل می شد .
شمار روستاهایی که رضا شاه در مدت سلطنت تصاحب کرد بالغ بر 2167 پارچه به شرح زیر است :
فارس : 19 پارچه با 200 خانوار
کرمان 191 پارچه با 4250 خانوار
آذربایجان غربی 115 پارچه با 6365 خانوار
تهران 428 پارچه با 4424 خانوار
گیلان و مازندران 1241 پارچه با 32878 خانوار
و ...
جمع کل روستاها : 2167 پارچه
جمع کل خانوار : 49116 خانوار
پایان قسمت اول
منبع: کتاب مفاسد خاندان پهلوی ،(تالیف شده بر اساس اسناد)تالیف دکتر شهلا بختیاری ،جلد اول ، فصل مفاسد مالی ، بخش " زمین خواری ، میراث پهلوی ها "
✅✅سند شماره ۱۳
🔴زورگیری به سبک محمدرضا پهلوی : زورگیری املاک
🔴همانطور که در قسمت های قبل توضیح دادیم ، رضا خان ، املاک و زمین های مردم را با زور و تهدید و حبس و شکنجه غصب کرد و بسیاری را بدبخت کرد ( توضیحات را در قسمت های قبل بخوانید ) .
بعد از روی کار آمدن محمدرضا ، او برای کسب وجهه نزد مردم ، آنها را فریب داده و اظهار کرد که می خواهد زمین های غصب شده توسط پدرش را به مردم بازگرداند .
اما این فقط یک شوی تبلیغاتی برای تاراج و غارت و استثمار بیشتر مردم بدبخت بود . ( شرح جزءیات آنرا در قسمت های قبل بخوانید ) .
حال ، به ادامه ی اتفاقات توجه کنید :
🔴(( در سند دیگری می خوانیم :
" والا حضرت شاهپور غلامرضا پهلوی ، پس از خریداری کارخانه ی بافندگی داماد ، واقع در کرج (جاده ی قزوین) ، چند صد هزار متر زمین های اطراف کارخانه را که جزء خالصه و متعلق به دولت بوده و حتی قسمتی از اراضی اطراف کارخانه ی
مزبور که خالصه بود ، ادارات دولتی کرج در نظر داشته اند برای ساختمان مسکونی به کارمندان حوزه کرج واگذار کنند و پرسشنامه های مربوطه نیز توسط کارمندان تنظیم گردیده ، بالاجبار در تصرف والا حضرت قرار گرفته است " (1)
🔴در سند دیگر ساواک گزارش می دهد :
" خبر واصله از ساواک استان گیلان حاکی بوده که ساعت 4 روز جمعه 21 تیرماه جاری (1353 شمسی ) سروان یاری - فرمانده گردان ژاندارمری رشت - با چند کامیون سرباز و ژاندارم مسلح به قریه ی لشت نشاء هجوم برده و با نصب پایه های بتونی و سیم خاردار ، مقداری از اراضی ساحلی قریه ی امین آباد را تصرف کرده و تعدادی از کشاورزان را که در برابر وی مقاومت نموده بودند بشدت مصدوم کرده و اعلام داشته اند که این کار بنا به امر والا حضرت شاهپور غلامرضا پهلوی صورت گرفته است ...
ضمنا ماموران ژاندارمری به عسگری نام - فردی از اهالی تابش محله ی لشت نشاء که حدود 20 هکتار از زمین های ساحلی را دارد - و همچنین به شخص دیگری که او نیز دارای 18 هکتار زمین است فشار آورده اند که به نماینده ی والاحضرت واگذار نمایند . " (2)
🔴شخصی به نام شاهرخ پارس تبار که حدود 15 سال نماینده ی محمودرضا پهلوی بود و در قصر اختصاصی او واقع در جاده فرح آباد ساری اقامت داشت به مرور زمان با تجاوز به حقوق کشاورزان و با اقدامات مقتدرانه (تحکم آمیز) به نام محمودرضا صاحب ثروت فراوانی شده است .
او قبل از ورود به سلک خادمین والا حضرت محمودرضا ، از مال دنیا چیزی نداشته است ؛ ولی در حال حاضر ، میلیون ها تومان ( مبلغ هنگفت در آن زمان ) ثروت اندوزی کرده است .
یکی از موارد اینست که 11 هکتار زمین زراعتی ، قریه ی قاجار خیل را با همکاری دوستش به نام این که زمین های والاحضرت محمودرضا به جاده برسد از کشاورزان به زور گرفته و پس از مدتی همین زمین را به حسین روشنیان فروخته است .
اصولا برادران پارس تبار ( شاهرخ و سیامک : رءیس دفتر شهناز پهلوی ) تاکنون اعمال خلاف متعدد و ناشایستی انجام ( داده اند )
و با استفاده از مقام و عناوین محمودرضا و شهناز ، موجبات نارضایتی دیگران را فراهم نموده اند و از نام نیک برخوردار نمی باشند . " (3)
🔴در سند دیگری آمده است :
" در جنگل های درنک - محلی در سی کیلومتری سد تاریک - طرحی در دست انجام است به نام طرح جنگل داری درنک که مجری آن طرح » خرم « می باشد
و بین اهالی و کارکنان طرح چنین عنوان گردیده است که غلامرضا در اجرای طرح با مجری شریک می باشد .
با این حال ، سه دستگاه تریلی در جاده ی تاریک شهر - از توابع رودبار گیلان - به حمل درخت اختصاص یافته بود . " (4)
🔴نمونه ها و موارد پیش ، تصاحب زمین ها و جنگل های شمال را مورد تاکید قرار می دهند . البته زیردستان خاندان پهلوی ، در اجحاف بر مردمان محلی در خرید (زوری و ارزان) زمین های آنان ، دست کمی از اربابان خود نداشتند .
از رءیس دفتر فاطمه پهلوی سخن به میان آمده است که در منطقه ی ده بیشه کلا و علمده - از توابع شهرستان نوشهر - مقادیر زیادی زمین به زور از کشاورزان به قیمت نازل به نام فاطمه خریداری نموده و نصف زمین ها را به نام خود کرده است .
ضمنا در شرکت روغن آریا که محل آن در بابل است ، همچنین در کارخانه ی پنبه در گرگان با فاطمه شریک بود . (5)
📚منابع:
1 . آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، کد 249 ، سند شماره 93
2 . پیشین ، اسناد شماره 203 و 204
3 . پیشین ، سند شماره 268
4 . پیشین ، سند شماره 206
5 . پیشین ، سند شماره 352
کتاب مفاسد خاندان پهلوی ،(تالیف شده بر اساس اسناد)تالیف دکتر شهلا بختیاری ،جلد اول ، فصل مفاسد مالی ، بخش " زمین خواری ، میراث پهلوی ها " اسناد ایران (دوران پهلوی ها و جمهوری اسلامی)
http://goo.gl/L3qKPb
✅✅سند شماره ۱۴
⛔️انقلاب سفید شاه و مردم
🔴همانطور که در قسمت های قبل توضیح دادیم ، رضا خان ، املاک و زمین های مردم را با زور و تهدید و حبس و شکنجه غصب کرد ( توضیحات را در قسمت های قبل بخوانید ) .بعد از روی کار آمدن محمدرضا ، او برای کسب وجهه نزد مردم ، آنها را فریب داده و اظهار کرد که می خواهد زمین های غصب شده توسط پدرش را به مردم بازگرداند .اما این فقط یک شوی تبلیغاتی برای تاراج و غارت و استثمار بیشتر مردم بود . ( شرح جزءیات آنرا در قسمت های قبل بخوانید ) .
حال ، به ادامه ی اتفاقات توجه کنید :
🔴(( به این ترتیب پس از سالها تصاحب و بهره برداری نادرست و غارت و استثمار دهقانان به دلیل کاهش سوددهی و جذابیت زمین های زراعی و بروز برخی مساءل سیاسی و اجتماعی ، همچون وقایع مربوط به زمان دولت مصدق و ناآرامی های پس از آن و فشارهای داخلی و خارجی ، به موجب قانونی که به مجلس اراءه شد ، خاندان پهلوی با هدایت محمدرضا مصمم شد بسیاری از زمین های زراعی را به دولت ، رعایا و دیگر خریداران بفروشد .
🔴 عواید فروش این زمین ها به جاهای امن همچون بانک های سوءیس ، فرانسه و امریکا انتقال یافت یا در معاملات سودزا و صنایع مصرفی سرمایه گذاری شد .
🔴محمدرضا پهلوی ادعا کرد که در دومین قدم برای اجرای انقلاب سفید شاه و مردم ، املاک غصبی پدرش را پس از چندین سال بهره برداری به دهقانان خواهد فروخت . پس از آن او با سپردن قبض های اقساطی بیست و پنج ساله ی دهقانان به بانک ملی ایران ، وجه قبوض مزبور را نقدا از بانک ملی دریافت کرد تا سرمایه خود را در جای مطمءن تری به کار اندازد . (1)
🔴در فروردین ماه سال 1341 ، فروش و پرداخت املاک سلطنتی به دهقانان خاتمه یافته اعلام شد ؛ ولی در سال 1345 شمسی ، روزنامه اطلاعات از واگذاری 589 ده و مزرعه از املاک سلطنتی به سازمان اصلاحات ارضی برای فروش و پرداخت بها به بنیاد پهلوی خبر داد و معلوم شد که اعلام خاتمه فروش املاک سلطنتی ، خبری ساختگی بیش نبوده است . درباره فروش املاک دیگر هیچ چیزی منتشر نشد .
اما اگر فرض بر این باشد که 589 ده و مزرعه هم به فروش رسیده اند باز شاه مالک حدود هزار ده از املاک غصب شده ی رضا خانی بود که وی پس از پدر خود به زور آنها را مجددا غصب کرده بود .
ناگفته نماند که در برخی از روستاها که زمین های آنان به اصطلاح به دهقانان فروخته شده بود ، زمین ها در واقع به خواهران و برادران شاه داده شد .
برای مثال ، حدود 3700 هکتار زمین های دشت ناز در 20 کیلومتری شمال شرق ساری ، و به فاصله ی 18 کیلومتری دریا ، به عبدالرضا پهلوی داده شد .
اراضی وسیعی میان گنبد و کلاله را علیرضا به زور از مردم گرفت .
🔴غلامرضا ، برادر دیگر شاه ، در ده " ارزو " قطعه زمینی خرید و سپس آب را به روی اراضی دیگر بست و صاحبان آن را به واگذاری زمین های خود(شان) مجبور کرد و از ارزو تا به " بلورد " سیرجان را صاحب شد .
منطقه ی وسیعی در آذربایجان شرقی ، شکارگاه سلطنتی اعلام شد و ساکنان ده های آن منطقه از جمله گل خرج ، میکرد ، شاه مار ، کلبه داغی ، برکن ، سیاه باز و شجاع باز که بیش از ده هزار نفر بودند از آنجا رانده شدند . (2)
✅در پایان بحث لازم است به تصویب قانون مبارزه با زمین خواری و اهداف تصویب و نتایج آن داشته باشیم .
در سال 1975 م / 1354 ش دولت قانون مبارزه با زمین خواری را به تصویب رساند .
به موجب این قانون ، اراضی موات شهرها ، فقط یکبار قابل فروش بود و بعد از انتقال می بایست ساخته میشد وگرنه دولت مجاز بود آن را به قیمت مطالبه بندی از صاحبش خریداری کند .
تصویب این قانون ، خشم بسیاری را برانگیخت ، زیرا چنین می نمود که مقام های دولتی و اعضای خاندان سلطنتی کوشیده اند عواید حاصل از زمین و تصاحب آنرا به انحصار خود درآورند .
🔴ماروین زونیس در کتاب شکست شاهانه ، به نمونه ای اشاره می کند که بنیاد پهلوی ، قطعه زمینی در شمال تهران را که قیمتش ، به دلیل ایجاد شهرکی جدید در کنار آن بشدت ترقی کرده بود ، با استناد به این قانون با قیمتی به مراتب نازل تر از قیمت بازار خریداری کرد و آنرا چند برابر خرید ، به سفارتخانه ی دو دولت خارجی فروخت . (3) ))
📚 منابع:
1 . گذشته چراغ راه آینده است ، ص 137
2 . اختاپوس صدپا ، بی نا ، بی جا ، بی تا ، صفحات 9-11
3 . ماروین زونیس ، شکست شاهانه ، ترجمه اسماعیل زند و بتول سعیدی ، نشر نور ، 1371 ، صفحات 148-149
کتاب مفاسد خاندان پهلوی ،(تالیف شده بر اساس اسناد)تالیف دکتر شهلا بختیاری ،جلد اول ، فصل مفاسد مالی ، بخش " زمین خواری ، میراث پهلوی ها "
اسناد ایران (دوران پهلوی ها و جمهوری اسلامی)
✅✅سند شماره۱۵
رتبه ایران دوره پهلوی نسبت به کشورهای جهان به لحاظ توزیع در امد به گزارش سازمان بین المللی کار
" استراتژی رژیم سرازیر کردن ثروت نفتی به سوی نخبگان وابسته به دربار بود که بعدها کارخانه ها، شرکت ها، و واحدهای کشت و صنعت متعددی را تاسیس کردند. ثروت به لحاظ نظری به صورت قطره ای به پایین جریان می یافت، اما در عمل در ایران همانند بسیاری از دیگر کشورها، همچنان به بالا چسبیده بود و مسیرش به رده های پایین تر نردبان اجتماعی روزبه روز کمتر می شد. ثروت، همانند یخ در آب گرم، در فرایند دست به دست شدن، ذوب می شد و نتیجه آن نیز چندان تعجب آور نبود. در دهه 1950/ 1330 ایران یکی از مشکل دار ترین کشورهای جهان سوم به لحاظ توزیع نابرابر درآمدها بود; اما بنابر گزارش سازمان بین المللی کار در دهه 1970/1350 به یکی از بدترین کشورهای جهان تبدیل شد."
منبع:
International labor office, "employment and income policies for iran," unpublished report, Geneva, 1972, Appendix C, p.6.
📚منبع:
تاریخ ایران مدرن ترجمه فتاحی ص252
✅✅سند شماره ۱۵
🔴حمایت امریکا از پهلوی
میزان حمایت های آمریکا از رژیم پهلوی آنقدر زیاد بود که محمدرضا پهلوی به عنصری کاملا وفادار و متشکر از الطاف آمریکا تبدیل شد به گفته ژنرال هایزر:فکر نمیکنم کسی شاه را بشناسد واحترام و وفاداری او نسبت به آمریکا رامورد شک وتردیدقرار دهد...
وابستگی روانی شاه به آمریکا از او شخصیتی بسیار رقت انگیزساخت که هنگام بروزانقلاب کاملاناتوان شد وتنها منتظر حمایت های خارجی بود!
📚منبع:
چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران(1343-1356)،ص286تا291
✅✅سند شماره۱۶
🔴سخنان فليكس آقايان، از دوستان محمدرضا شاه و از گردانندگان مافياي ارمني، درباره نفوذ لابي بهائي در دوران دولت اميرعباس هويدا:
🔴«کارها را دادند به یک افرادی که قدرت و ضابطه کافی برای اداره کردن نداشتند. مجلس کم کم اختیاراتش گرفته شد. بعد هم سنا. بعد هم دولت. بالاخره کار به جایی رسید که آب خوردن هم با اجازه شاه بود. و بیشتر کارها به دست بهائیها سپرده شد. به ترتیبی که اکثر کارهای مهم را در کانون بهائیها تعیین میکردند و بعد میآوردند پیش شاه که شاه تصویب میکرد و ابلاغ میکردند.
س: غیر از ایادی دیگر کی بود که؟
ج: همه بودند. خود هویدا. تمام دوروبر هویدا. روحانی. نمیدانم. همهشان، همهشان بهائی بودند. با اینکه بهائی ما داشتیم در ایران خیلی کم بود تعدادشان. وقتی این وضع بهائیها خوب شد و شاه به اینها لطف پیدا کرد و اینها شاه را بعنوان خدا معرفی میکردند، خیلیها مصلحتی رفتند بهائی شدند. نه واقعی، مصلحتی. مصلحتی بهائی شدند که پستهای خوبی بگیرند. حتی در یکی از گزارشهای من، صراحتاً من روی کاغذ نوشتم، گزارش کردم به شاه که «سازمان برنامه دستورات فرقه [بهائیت] را مقدم بر اوامر ملوکانه میداند.» و اینطور هم بود. برای اینکه دفتر مخصوص دستور میداد، ابلاغ میکردند، میرفت تو کمیسیونها. میرفت طرح باید تصویب بشود. نمیدانم، فلان شورای عالی باید تصویب بکند. این بکند، آن بکند [ص ۸] بالاخره یک تشریفاتی داشت مهندس مشاور. این، آن، که این اصلاً دو سه سال طول میکشید. بعد هم خودبخود از بین میرفت. منتهی وقتی که یک امری به دست بهائیها میآمد، مثلاً فرض کنید که امیر هوشنگ دولو دستورات مخصوصی از شاه میگرفت، شاه به او لطف داشت، هیچوقت اجرا نمیشد. رفت با ایادی شریک شد. ایادی این اوامر شاه را میگرفت دستش میرفت آنجا سه روزه تصویب میشد. روز چهارم تخصیصش به سازمان برنامه ابلاغ میشد. تخصیصش به خزانه ابلاغ میشد که پولش را بپردازند. اینطوری شده بود. بعد، خوب، شاه میدانست که در یک کشور مسلمان بهائی نمیتواند کودتا بکند. از این نظر فکرش راحت بود. ولی خوب. جدایش کردند از ملت. بتدریج جدایش کردند و کار به جایی رسید که دیگر به امور داخلی شاه توجه نمیکرد و اختیارات تماماً دست ثابتی بود. ثابتی معاون سازمان امنیت و نصیری هم در حقیقت یک figurehead بود. هیچکاره بود. کارها دست او بود.
س: آن هم بهائی بود؟
ج: بله.
س: ثابتی؟
ج: مثلاً حسین فردوست گزارش هفتگی میداد به شاه. این گزارش را در سالهای قدیم این گزارش را با دستخط خودش مینوشت که کسی نفهمد چه مینویسد. خیلی با دقت شاه این را میخواند. مثل اینکه لای خطوط را هم میخواهد بخواند. این را توی یک صندوق دربسته میآوردند و لاک و مهر شده. و بعد باز میکرد نگاه میکرد. سالهای اخیر سلطنتش، هر وقت که اینها را میآوردند میگفت بگذارید توی ماشین. هیچ توجه نمیکرد به گزارشات دفتر ویژه و به گزارشات بازرسی شاهنشاهی. فقط و فقط گزارشات سازمان امنیت بود که آن کارها را مورد توجه شاه بود. و کم کم خوب از ملت دورش کردند....» [ص ۹]
📚منبع:
فلیکس آقایان، نوار اول، ۵ مارس ۱۹۸۶، پاریس، گفتگو با حبیب لاجوردی. متن تایپ شده گفتگو در وبسایت طرح تاریخ شفاهی ایران هاروارد، صص ۸- ۹.متن بالا برگرفته از کانال تلگرام آقای عبدالله شهبازی
✅✅سند شماره۱۶
🔴در ژنو عکس های رکیکی از شاهنشاه به دیوار خیابان ها و اتوبوس ها چسبانده اند و روزنامه های آنجا از اعدام اخیر دانشجویان ایرانی به شدت انتقاد نمودند.
به: ۳۱۲ تاریخ گزارش: ۲۹ / ۱۲ / ۵۰
از: ۲۰ ه ۱۲ شماره گزارش: ۱۴۲۱۶۷ / ۲۰ ه ۱۲
موضوع: محمد فاروقی کارمند بازنشسته ثبت
نامبرده بالا در ساعت ۱۰۳۰ روز ۲۴ / ۱۲ / ۵۰ اظهار نمود در ژنو عکس های رکیکی از شاهنشاه به دیوار خیابان ها و اتوبوس ها چسبانده اند و روزنامه های آنجا از اعدام اخیر دانشجویان ایرانی به شدت انتقاد نموده و نوشته اند در هیچ جای دنیا رسم نیست که جوان های ۱۸ تا ۲۰ ساله را به خاطر فعالیت های سیاسی اعدام کنند و تنها ایران این کار را میکند فاروقی افزود در روزنامه های ژنو نوشته شده در حالی که جوان ها را به خاطر فعالیت های سیاسی اعدام میکنند مردم دچار گرانی و از نظر معاش زندگی در مضیقه بوده و شاه ۴۰ روز برای تفریح و ورزش به ژنو میآید.
نظریه شنبه: شنبه نظری ندارد
نظریه یکشنبه: تحقیق مستقیم از محمد فاروقی باعث شناسایی شنبه خواهد شد.
نظریه سهشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است سپاهی
نظریه چهارشنبه: نظریه سه شنبه مورد تأیید میباشد.
به اداره کل سوم صادر شود. ۲۹ / ۱۲ / ۵۰
✅✅سند شماره ۱۷
🔴اظهارات غلامرضا تختی نسبت به شاه
برابر اطلاعات واصله:
کاروانی به نام کاروان شادی همه هفته در کرج یک کیلومتری جاده چالوس در باغ زینال بهرامی تشکیل می گردد که در این جلسات غلامرضا تختی نسبت به شاهنشاه اهانت مینماید.
ظاهرا این عده به نام کاروان در آنجا جمع شده ولی در حقیقت بحث های سیاسی بعمل می آید.
آقای قیصر که سرپرست کاروان مزبور میباشد یک دستگاه اتومبیل به تختی هدیه نموده است.
سند شماره 312/12283
تاریخ 24/3/43
✅✅سند شماره ۱۸
🔴سطح معیشت ایرانیان در دوره پهلوی نسبت به کشورهای خاورمیانه به گزارش سازمان ملل متحد
جان فوران، استاد دانشگاه کالیفرنیای امریکا، در مورد سطح زندگی و معیشت دهقانان که اکثریت ایرانیان را شامل شده و 69/5 درصد از کل جمعیت ایران بوده است، مینویسد:
"سطح زندگی دهقانان ایرانی رضایتبخش نبود. به اعتقاد بسیاری از ناظران در اواخر سلطنت رضاشاه این وضع بدتر شد... رژیم غذایی در یک خانواده معمولی دهقانی به شرح زیر بود:
"صبحانه: نان و چای;
ناهار: نان و ماست;
شام: نان و ماست و چای;"
کدی (تاریخدان امریکایی و متخصص حوزه خاورمیانه) نتیجه می گیرد " دهقان غالبا گرسنگی می کشید." سازمان ملل متحد در دهه 1950/ 1330ش بر آوردی در این زمینه به عمل آورد و متوجه شد در ایران هر بزرگسال روزانه کمتر از 1800 کالری دریافت میکند، که از تمامی مناطق فقیر نشین خاورمیانه کمتر و پایینتر بود."
📚منبع:مقاومت شکننده
نوشته جان فوران ترجمه احمد تدین ص 349