✅ساخت راه آهن توسط رضاشاه؛ خدمت یا خیانت؟؟
🔴حسین مکی در کتاب تاریخ بیست ساله ایران نقل می کند که احمدشاه نیز در پاسخ به پیشنهاد انگلیسیها برای مفتوح ساختن باب مذاکره در مورد کشیدن راهآهن گفت:
🔴« راهآهنی که به صلاح و صرفه ایران است، راهآهنی است که از دزداب (زاهدان فعلی) شروع میشود و مسیر آن به اصفهان و تهران باشد و از آنجا به اراک و کرمانشاه متصل شود، یعنی از شرق به غرب ایران، چنانکه از زمان داریوش هم راه تجارت هندوستان در آسیا و سواحل مدیترانه همین راه بوده است و این راه برای ملت ایران نهایت صرفه را از لحاظ تجارت خواهد داشت، ولی راهآهن عراق به منجر خزر فقط جنبه نظامی و سوقالجیشی دارد و من نمیتوانم پول ملت را گرفته یا از کشورهای خارج وام گرفته و صرف راهآهنی که فقط جنبه نظامی دارد نمایم.»
🔴و در ادامه نیز نقل می کند که نایبالسلطنه هندوستان در سال 1291 شمسی در مجلس عوام انگلستان گفته است:
🔴«در مدت 20 سال تأیید کردند که هندوستان باید محاط باشد، در یک حلقه کوهها و صحراها که بدون تلفات زیاد و پول، غیرقابل عبور باشد. این سیاست، هندوستان را از هر حملهای حراست کرده و هیچ ملتی حق عبور از این منطقه حمایت شده را نداشت؛ اما اگر این راهآهن، راهآهن غربی- شرقی ایران ساخته میشد، آن وقت تمام آن سیاست به خطا بوده و به ما میگویند، این اصول را نپذیرید که سیاست حقیقی هند عبارت است از باز کردن سرحدات آن به طرف مغرب.»
منبع: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی/تاریخ بیست ساله ایران
#راه_آهن
#رضا_پهلوی
💠💠 نامهنگاری یک صهیونیست با رضاشاه
1⃣ اسناد به جا مانده از دوران گذشته، اطلاعات شگفتانگیزی را درباره تکاپوی مرموز #صهیونی در ایران عصر #پهلوی آشکار میسازند.
2⃣ براساس اسناد معتبر تاریخی، سران و رهبران #صهیونیسم در بعضی مقاطع تاریخی، برای اسکان #یهودیان در مناطق مختلف جهان و ایجاد #دولت_یهود جز فلسطین، سرزمینهای دیگری را نیز در طرحهای خود مدنظر قرار داده بودند.
3⃣ برخی اسناد بهطور تلویحی نشانگر آن است که رهبران و کانونهای صهیونیستی، سرزمین #ایران را نیز به عنوان طعمهای دیگر مدنظر قرار داده بودند.
4⃣ ایدهی #صهیونیسم_جهانی در ایران به صورت طرحی نمایان شد که محافل صهیونیستی آن را به نام یکی از رهبران و سران تشکیلات صهیونیت ایران به دربار #رضاخان پهلوی عرضه کردند. طرح مزبور با نام و امضای #عزیزالله_نعیم اولین رئیس تشکیلات مرکزی #صهیونیسم_ایران تدوین و به دربار شاه وقت ایران عرضه شد. این طرح تحت پوشش عمران و آبادانی سرزمین ایران از طریق انجمنهای خیریه #یهود اروپا، اما با هدف انتقال و سپس اسکان و استقرار یهودیهای مختلف جهان در مناطق مختلف کشور ایران، دقیقاً هدف و استراتژی مشابه ایجاد کانون ملی یهود مندرج در اعلامیه بالفور را، در این سرزمین دنبال میکرد.
5⃣ مطابق طرح صهیونیستی مزبور، نه فقط بخش وسیعی از اراضی ایران به طور دایم به تملک یهودیهای مهاجر اروپایی و آمریکایی درمیآمد، بلکه برای تأمین مطامع سیاسی و اجتماعی آنها، قوانین مبتنی بر دین #اسلام در سراسر ایران ملغی و به جای آن، قوانین، مقررات و حقوق بشر غربی در کشور ایران پیاده و اجرا میشد تا #یهودیان منتقل شده و اسکان یافته در نواحی مختلف کشور به سهولت منش #صهیونیسم را (آنگونه که امروز در فلسطین مشاهده میشود) در ایران پیاده کنند.
6⃣ بر اساس مفاد مطرح مزبور، یهودیهای مهاجر با برخورداری از حقوق و آزادیهای بیحد و حصر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، از هرگونه اختیار عمل برخوردار باشند. آنها پس از دو سال اقامت در ایران به #تابعیت رسمی کشور درآمده و زمینهای اعطایی از سوی دولت بهطور مجانی و برای همیشه به مالکیت رسمی آنها درمیآمد. از سوی دیگر یهودیهای مهاجر و مستقر در اراضی مورد نظر، تا سالیان سال از پرداخت #مالیات معاف و برای واردات ماشینآلات صنعتی و کشاورزی نیز از پرداخت هرگونه #عوارض و حقوق گمرکی معاف بودند. از سوی دیگر، دولت ایران موظف بود نه تنها به آنها گذرنامه رایگان اعطا کند، بلکه در سال اول استقرار یهودیهای نقاط مختلف جهان در سرزمین ایران، ماشینآلات صنعتی و کشاورزی مورد نیاز را بهطور مجانی در اختیار آنها قرار دهد.
7⃣ محافل صهیونیستی یکی از مزایای طرح مزبور را #افزایش_جمعیت ایران توجیه میکردند و مدعی بودند که انتقال یهودیهای نقاط گوناگون جهان به ایران و اسکان آن در نواحی مختلف این کشور موجب ازدیاد آمار جمعیت این سرزمین شده و این موضوع برای کشور ایران امتیازی بزرگ در عرصه بینالمللی محسوب خواهد شد! (جالب اینكه به عکس توجیهات آن دوران، امروز محافل جهانی صهیونیستی نه تنها افزایش جمعیت در کشور ایران را مضر قلمداد میکنند، بلکه به انحاء گوناگون سعی در جلوگیری از رشد و افزایش جمعیت مردم مسلمان ایران، بهویژه از طریق برخی نهادهای بینالمللی و جهانی دارند.)
📸 http://jscenter.ir/wp-content/uploads/2016/11/%DB%8C%D9%87%D9%88%D8%AF-%D8%B5%D9%87%DB%8C%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D9%87.jpg
📖 متن کامل مقاله حاوی متن نامهها:
👉 http://yon.ir/jewpahlavi
🔵 ثروت نجومی رضاخان!
.
.
#رضاخان
#فساد
#فساد_مالی .
.
این سرباز ساده (رضاشاه) که از درجات پایین نظامی برآمده بود، در دوران حکومتش آن قدر ملک تصاحب کرد که به ثروتمندترین فرد ایران - اگر نگوییم خاورمیانه- تبدیل شد. بر اساس برآورد یکی از زندگینامه نویسان هوادار رضاشاه، ثروت وی به هنگام مرگ سه میلیون پوند و حدود 1/5 میلیون هکتار زمین بوده است. بیشتر این زمینها در منطقه اجدادیش مازندران قرار داشت. وی همچنین صاحب مزارع گندم در همدان، گرگان و ورامین بود. بخشی از این املاک با مصادره مستقیم ، بخشی دیگر از طریق نقل و انتقال مشکوک اموال دولتی و بخشی دیگر از طریق آبیاری زمینهای بایر، و سرانجام بخشی نیز با مجبور کردن زمین داران بزرگ و کوچک برای فروش زمینهایشان به قیمت اسمی، به دست آمده بود.
.
.
📚منبع: تاریخ ایران مدرن/نوشته یرواند آبراهامیان استاد تاریخ دانشگاه شهر نیویورک امریکا /ترجمه محمدابراهیم فتاحی/ص139
🔴بزرگترین ننگ تاریخی دوران حکومت رضاشاه و جدایی بخش اعظمی از ایران و دادن مناطق استراتژیک به همسایه های ایران در پیمان سعد آباد
💠رضاشاه پهلوي ارتفاعات آرارات در غرب ايران را به تركيه، قسمتهائي از شرق ايران را به افغانستان و منطقه سوق الجيشي اروند رود (شط العرب) را به عراق بخشيد. 😞😞😞
🔅سرلشكر ارفع كه در سفر رضاشاه به تركيه عضو هيأت همراه وي بود، خاطراتي از اين سفر در زمينه نوع نگرش رضاشاه نسبت به اختلافات مرزي ايران با همسايگان دارد كه خواندني است.
💠ارفع در خاطرات خود ميگويد:«من عضو هيأت تحديد حدود و حل اختلافات بودم. در اين هيئت كساني چون محمدعلي فروغي و رشدي آراس شركت داشتند. يك روز كه من و يك سرهنگ ترك بر سر موضوعي مورد اختلاف با حرارت بسيار بحث ميكرديم رشدي آراس گفت:«ما تركها به نظر اعليحضرت شاهنشاه اطمينان و اعتقاد كامل داريم، سرهنگ ارفع پروندهها و نقشهها را به حضور ايشان ببرد هرچه فرمودند ما قبول داريم».
من نقشهها و كاغذها را جمع كردم و يك راست به كاخ سلطنتي رفتم و به اتاق داخل شدم و گفتم عرايضي دارم. چند دقيقه بعد شاهنشاه وارد شدند در حالي كه من نقشهها را روي ميز پهن كرده بودم. همين كه نقشهها را ديدند فرمودند:«موضوع چيست؟» من شروع كردم به توضيح دادن كه فلان تپه چنين است فلان منطقه چنان است، آنجا سخت مورد نياز ماست، و از اين حرفها... ولي پس از مدتي كه با حرارت عرايضي كردم با كمال تعجب ديدم اعليحضرت چيزي نميفرمايند. وقتي سرم را بلند كردم ديدم شاه با حالت مخصوصي به من نگاه ميكند گويي به حرفهايم چندان توجهي ندارد و تنها چشم به چشم من دوخته است تا ببيند من چه ميگويم. من سكوت كردم. فرمودند: معلوم است منظور مرا نفهميدي... بگو ببينم اين تپه اين جا از آن تپه كه ميگويي بلندتر نيست؟ عرض كردم: «بلي قربان»... فرمودند: «آن را چرا نميخواهي؟ اين يكي چطور؟» عرض كردم «بلي». فرمودند: «منظور اين تپه و آن تپه نيست. منظور من اين است كه دو دستگي و جدايي كه بين ايران و تركيه از چندين صد سال وجود دارد و هميشه به زيان هر دو كشور و به سود دشمنان مشترك ما بوده است از ميان برود. مهم نيست كه اين تپه از آن كه باشد. آنچه مهم است اين است كه ما با هم دوست باشيم.»
من شرمنده شدم و كاغذها و نقشهها را جمع كردم و به وزارت خارجه كه محل تشكيل هيئت بود برگشتم. همه منتظر من بودند تا وارد شدم پرسيدند اعليحضرت چه فرمودند؟ گفتم: « فرمودند ما دوست هستيم اين موضوعات در كار نيست. تقسيم كنيد اين طرف تپه كه رو به «قطور» است مال ما باشد و آن طرف مال تركها». اين واقعاً درس بزرگي بود براي من و دريافتم كه شاهنشاه ايران تا چه اندازه نظر بلند و با گذشت و خواهان دوستي و صلح و صفا هستند.»
به اين ترتيب رضا شاه پهلوي ارتفاعات آرارات را به تركيه و قسمتهائي از شرق ايران را به افغانستان و شط العرب را به عراق بخشيد. در خاطرات سرلشكر ارفع كه عضو كميسيون تحديد حدود مرزي بوده چگونگي اين واگذاري را بيان مينمايد... بنابراين پيمان سعدآباد از هر لحاظ به زيان ايران بوده است.
⛔️ تاریخ را نمی توان تطهیر کرد ⛔️
.................................
📚منبع:تاريخ بيست ساله ايران، حسين مكي، نشر ناشر، 1362، جلد 6، ص 153
🔴فحاشی رضاشاه به دو زبان
اردشیر ریپورتر که در به قدرت رسیدن رضاخان خیلی موثر بود او را اینچنین توصیف میکند: قامت بلند و جثه قوی، سبیل چخماقی، چشمان نافذ و بدون سواد آکادمیک. او ترکی و روسی را تاحدی تکلم میکند و به هر دو زبان دشنام میدهد.
🖇 منبع : حکم میکنم، علیرضا کمرهای، ص ۶۶
✅ساخت راه آهن توسط رضاشاه؛ خدمت یا خیانت؟؟
🔴مهدیقلی هدایت (مخبرالسلطنه) در کتاب «خاطرات و مخاطرات» خود درباره طرح احداث خط آهن محمره (خرمشهر) به جز (بندر گز) مینویسد: «اول اسفند 1305 من پیشنهاد راهآهن را به مجلس بردم. منالغرائب، مصدقالسلطنه مخالف شد که در عوض قندسازی باید دایر کرد. راهآهن منافع مادی مستقیم ندارد. گفتم از راهآهن منافع مادی مستقیم منظور نیست. منافع غیرمستقیم راهآهن بسیار است. نظمیه یا نظام هم منافع مادی ندارد، ضروری مصالح مملکتاند. قند هم به جای خود تدارک خواهد شد و اثبات شیء نفی ما عـدا نمیکند.»
منبع: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی/خاطرات و مخاطرات
#راه_آهن
#رضا_پهلوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عکسنوشت
🔵 انتخابات در دوره پهلوی
هندرسن، سفیر آمریکا در ایران، در گزارشی به وزارت امور خارجهی آمریکا پیرامون انتخابات مجلس هجدهم، به تعیین نمایندگان مجلس از بالا اشاره می¬کند؛ نکته¬ای که صوری بودن انتخابات در این دوران را به رخ میکشد.
وی در این گزارش مینویسد: علاء وزیر دربار، اظهار داشت چند هفته پیش، اسدالله علم، رئیس املاک سلطنتی، به او گفته است به دستور شاه صورت اسامی عده¬ای را برای نامزدی نمایندگی مجلس تهیه کرده، شاه لیست مزبور را با اسامی نامزدهای نمایندگی از سوی زاهدی تطبیق داده و پس از یکدست کردن اسامی نامزدها، چند تن از نامزدها را جابهجا کرده است.
منبع: غلامرضا نجاتی، شصت سال خدمت و مقاومت، ج اول، ص 337 تا 340.
🔵دوران پان بازی
در زمان رضاشاه علاوه بر مجلس، قوای قضاییه (عدلیه) و مجریه نیز فاقد استقلال بودند. دستگاه های دولتی و وزارتخانهها، قدرت هیچگونه تصمیم گیری نداشتند و برخی به سبب شناختی که از روحیهی نظامی و استبداد رأی او داشتند، حتی قادر به اظهارنظر نبودند. در دوران حکومت رضاشاه ملی گرایی افراطی با هدف به حاشیه راندن اسلام شدت گرفت.
هم زمان با کودتای ۱۲۹۹ش (۱۹۲۱م) رضاشاه در ایران، امیر فیصل در ۱۲۹۸ش (۱۹۲۰م) در عراق و آتاتورک در سال ۱۳۰۰ش (۱۹۲۲م) در ترکیه به قدرت رسیدند. موج ملیت گرایی افراطی در این سه کشور در قالب پان ایرانیسم، پان عربیسم و پان ترکیسم ظهور کرد و از این طریق جدایی ملتهای مسلمان در منطقه حساس خاورمیانه در قلمرو نظام سلطه استعمار انگلستان صورت گرفت.
📚سرگذشت دیکتاتور ص ۷۱ و ۷۲
🔵فروپاشی توهم محبوبیت!
🔹شاه از یه جایی به بعد هرگز نخندید!
با آنکه حکومت پهلوی از اساس و همان ابتدای امر بر پایه عدم مشروعیت مستقر شده بود، اما محمدرضا پهلوی همیشه تصور می کرد پادشاه محبوب مردم ایران است. این باور کذایی با انقلاب سفید به شدت فزونی گرفت و شاه اعتقادی راسخ یافت که مردم بسیار او را دوست می دارند! از همین رو بود که با وقوع انقلاب اسلامی، شاه هنوز باور نکرده بود که مردم علیه او قیام کرده اند. تقریبا تا 17 شهریور 1357 این باور ادامه داشت. اما با وقوع جمعه سیاه و پیش از آن تظاهرات عید فطر، شاه دانست در میان مردم مشروعیتی ندارد:
«تظاهرات عید فطر که از قیطریه شروع شد و آن انبوه جمعیت غیر منظره و شعار حکومت اسلامی که همراه آن انبوه جمعیت بود و اساسا سازمان دهی بی چون و چرایی که آن جمعیت را به قیطریه کشانده و سپس در ردیف های منظم به راهپیمایی در خیابان ها آورد، زنگ خطر بزرگی بود. و تنها با گذشت چند روز جمعه 17 شهریور پیش آمد و آن تظارات و برخورد در میدان ژاله و صدای گلوله ها و خونی که بر آسفالت خیابان ریخته شد و این نیز دومین زنگ خطر بود و تازه شاه دانست که مردم علیه او هستند و این روحیه شاه را یکسره دگرگون کرد و حتی می شود این لغت را به کار برد که آن مرد با همه ابهت و قدرتی که به آن تظاهر می کرد یکسره شکست. پس از این دو حادثه دیگر کسی چهره خندان و شاداب شاه را ندید. او به انزوایش پناه می برد و اگر در جمع درباریان می آمد حرف نمی زد، شوخی نمی کرد و بر سر میز شام اخمو و در هم بود. و شام که تمام می شد بی درنگ میز شام را ترک می کرد و به اتاقش پناه می برد. با او نمی شد حرف زد چرا که بی حوصله بود و حالت افسردگی او روز به روز شدیدتر و محسوس تر می شد.» 1
📚احمدعلی مسعود انصاری/من و خاندان پهلوی/چاپ دوم، ص 140-141