سوالی که برای بنده پیش آمده
خیلی ها سوال های تکراری میپرسند
یعنی کپی از به جایی
دقیقا مثل هم
به نظرم برای مصاحبه،آزمونیه
اما نکته اینه بر فرض که ان شاالله قبول بشید بعدش چی؟
یعنی واقعا شما معلم بشید ان شاالله چطور میخواهید با سوالات و شبهات دانش آموزان و چالش های آنها رو به رو بشید؟
حتما یه برنامه ریزی بکنید، هدف شما کسب جایگاه شغلی نباشه در مرحله بعدی تکمیل رسالت معلمیه
#سوال
#سوالات_شما
چرا انقدرتوقران اومده که خدافلان قوم روبرای کم فروشی عذاب کرد
فلان قوم و برای فلان کارتویه شب نیست ونابود کرد
الان که همه ی این هاهست چراعذابی نمیاد
این مخالف عدالت خدانیست که یه قومی عذاب بشن هزارسال قبل الان اتفاقی نیوفته
1. زمونه عوض شده رفیق:
اون زمونا، مردم خیلی کمتر سواد داشتن و راههای ارتباطی مثل الان نبود. شاید خدا اونجوری عمل میکرد که یه درس بزرگ به همه بده. الان ما خیلی راحتتر میتونیم از هم یاد بگیریم.
2. شاید الان هم هست، ولی ما نمیبینیم:
فکر کن مثل یه بازی کامپیوتریه. قدیما سطح بازی ساده بود و تنبیهها واضح. الان بازی پیچیدهتر شده. شاید عذابها هم پیچیدهتر شدن و ما نمیفهمیم.
3. شاید فرصت جبران میده:
مثل یه معلم مهربون که قبل از اینکه صفر بده، چند بار تذکر میده. شاید خدا داره به ما وقت میده که خودمون رو اصلاح کنیم.
4. دنیا جای آزمایشه:
اینجا مثل یه آزمایشگاه بزرگه. خدا شاید میخواد ببینه ما با این همه مشکل چیکار میکنیم. عذاب شاید بعداً بیاد.
5. شاید تعریف ما از عدالت کامل نیست:
ما با چشم خودمون نگاه میکنیم. شاید خدا یه دید بزرگتر داره که ما نمیفهمیم.
6. عذاب همیشه از بیرون نیست:
گاهی بدترین عذابها از درون خود آدمه. مثلاً عذاب وجدان یا احساس پوچی.
7. شاید داستانها درس اخلاقی بودن:
بعضی از این داستانها شاید برای درس دادن باشن، نه اینکه دقیقاً همینجوری اتفاق افتاده باشن.
خلاصه اینکه، سؤال خیلی خوبیه. نشون میده داری عمیق فکر میکنی. ولی یادت باشه، ما همه چیز رو نمیدونیم و شاید خدا یه برنامه بزرگتری داره که ما هنوز نمیفهمیم. مهم اینه که سعی کنیم آدم خوبی باشیم و به هم کمک کنیم.
✍ سعید سپاهی
@shobhe73
#داستان
قسمت پنجم
علی تازه وارد دانشگاه شده بود. یه پسر خوب و سر به راه که همیشه سعی میکرد از گناه دوری کنه. اما یهو خودشو تو یه دنیای جدید دید.
اوایل با چند تا از بچههای مذهبی دانشگاه دوست شد. باهاشون نماز میخوند و کلاس قرآن میرفت. ولی کم کم احساس کرد زندگیش خیلی یکنواخت شده.
یه روز، مهدی که از بچههای شاد و شنگول کلاس بود، اومد سمتش و گفت: "علی جون، چرا همش تو لاک خودتی؟ بیا با ما باش، خوش میگذره!"
علی اولش تردید داشت، اما بالاخره قبول کرد. کم کم پاش به مهمونیهای مختلط باز شد. یه بار هم مهدی بهش پیشنهاد مشروب داد.
علی که داشت لیز میخورد، یه شب خواب دید پدربزرگش که تازه فوت شده بود، اومده تو خوابش. پدربزرگ با ناراحتی بهش گفت: "پسرم، مواظب باش. یادت نره پیامبر (ص) فرمودن: الْمَرْءُ عَلَى دِينِ خَلِيلِهِ فَلْيَنْظُرْ أَحَدُكُمْ مَنْ يُخَالِلُ. آدم بر دین دوستشه، پس مواظب باش با کی رفیق میشی."
علی از خواب پرید. تازه فهمید چقدر از مسیرش دور شده. تصمیم گرفت دوباره برگرده پیش دوستای قدیمیش.
این بار، با چشم باز انتخاب کرد. با بچههایی دوست شد که هم اهل معنویت بودن، هم شاد و سرزنده. با هم کوه میرفتن، ورزش میکردن، و البته نماز جماعت هم میخوندن.
علی فهمید میشه هم جوون بود و حال کرد، هم از گناه دوری کرد. الآن که چند سال از اون روزا میگذره، علی خدا رو شکر میکنه که تونست به موقع برگرده و دوستای خوب پیدا کنه.
راهکارهای علی برای انتخاب دوست خوب:
1. به ارزشهای طرف مقابل دقت کن.
2. ببین تو رو به سمت خوبیها میکشونه یا بدیها.
3. از بزرگترها مشورت بگیر.
4. به جای ظاهر، به باطن آدما توجه کن.
5. دنبال دوستایی باش که هم اهل دین باشن، هم اهل دنیا.
یادت باشه، همونطور که امام علی (ع) فرمودن: "خَيْرُ إِخْوَانِكَ مَنْ دَعَاكَ إِلَى صِدْقِ الْمَقَالِ بِصِدْقِ مَقَالِهِ وَ نَدَبَكَ إِلَى أَفْضَلِ الْأَعْمَالِ بِحُسْنِ أَعْمَالِهِ" بهترین دوستات اونایی هستن که با گفتار و کردارشون تو رو به سمت راستی و درستی میکشونن.
✍ سعید سپاهی
@shobhe73
ما مدیون شهدا و انسان های پاکار اسلام و انقلاب اسلامی هستیم از اول تاریخ تا به الان....
مجاهدانه در میدان باش.
خسته شدی ، دوباره برگرد، رها نکن
هر نفر به هر اندازه میتونه موثر باشه در هر جایگاهی
حسادت ها،کبر و غرور،خودبزرگ بینی،حس برتری، و.... مانع اند
در بین شما عزیزان
اشخاص یا شخصی هست که بتونه در تولید پادکست بنده رو کمک کنه؟
بهم خبر بده
یا تولید کلیپ های کوتاه!
در همین زمینه پاسخ به شبهاته
#سوال
#سوالات_شما
سلام ببخشید عدم تضاد مردم سالاری دینی با ولايت فقيه رو میشه برای بچه ها توضیح دهید؟
مردمسالاری دینی و ولایت فقیه مثل دو تا دوست خوبن که با هم کار میکنن.
فکر کن مدرسهتون یه مدیر داره که خیلی باهوش و دانا و مهربونه. این مدیر همون ولی فقیهه. حالا شما دانشآموزا هم نمایندههایی دارین که میان و نظراتتون رو به مدیر میگن. این میشه مردمسالاری.
مدیر با کمک نظرات شما تصمیم میگیره چطوری مدرسه رو بهتر اداره کنه. ولی چون اون خیلی باتجربهس، اگه یه وقت شما یه چیزی بگین که به ضرر خودتون باشه، جلوشو میگیره.
مثلاً اگه بگین "ما دیگه نمیخوایم درس بخونیم!"، مدیر میدونه که این خوب نیست و قبول نمیکنه. ولی اگه بگین "ما دوست داریم تو حیاط مدرسه بیشتر بازی کنیم"، حتماً گوش میده و سعی میکنه یه راهی پیدا کنه.
اینجوری، هم نظر شما مهمه، هم یه نفر هست که مواظبه همه چی درست پیش بره. پس این دو تا نه تنها با هم تضاد ندارن، بلکه کمک میکنن همه چی بهتر باشه!
✍ سعید سپاهی
@shobhe73
#سوالات_شما
#سوال
خیلی ممنونم از مطالب مفیدتون لطفادرموردآرایش که برا دانش آموزان هم نامناسب وکلابرازنان نامناسب توضیح بدین .ممنون میشم
شما یه گل خوشگل رو تصور کنین. این گل همینجوری که خدا آفریده، قشنگه. حالا اگه بیایم روش رنگ بمالیم یا پلاستیک بچسبونیم، دیگه اون گل طبیعی نیست، درسته؟
آدما هم همینطورن. هر کسی یه زیبایی خاص خودش رو داره. وقتی آرایش میکنیم، انگار داریم میگیم "من اونجوری که هستم خوب نیستم". ولی این درست نیست!
برای دانشآموزا:
فکر کن یه روز معلم بگه "هر کی آرایش نکرده بیاد جلو کلاس". اونوقت کیا با اعتماد به نفس میرن جلو؟ اونایی که به خودشون و چهره طبیعیشون اطمینان دارن. این یعنی قدرت واقعی!
برای زنا به طور کلی:
یه سوال: چرا وقتی میریم شنا یا استخر، همه احساس راحتی میکنن؟ چون هیشکی آرایش نداره و همه خود واقعیشون هستن. چقدر خوبه که همیشه اینجوری باشیم!
تازه، فکر کن چقدر وقت و پول آزاد میشه. با این وقت و پول میتونی:
- یه زبان جدید یاد بگیری
- یه مهارت جدید پیدا کنی
- به آدمای نیازمند کمک کنی
- با خانواده بیشتر وقت بگذرونی
و مهمتر از همه، وقتی آرایش نمیکنی، یعنی به همه میگی: "من به خودم افتخار میکنم و نیازی ندارم چیزی رو پنهان کنم".
یادت باشه، زیبایی واقعی از درون میاد. یه لبخند مهربون، یه نگاه با اعتماد به نفس، و یه شخصیت قوی، هزار برابر قشنگتر از هر آرایشیه.
پس بیا تصمیم بگیریم خودمون باشیم، طبیعی و واقعی. اینجوری، نه تنها خودمون راحتتریم، بلکه الگوی خوبی هم برای بقیه میشیم. چی از این بهتر؟
✍ سعید سپاهی
@shobhe73
#سوالات_شما
#سوال
سوال...نقش زنان درجامعه ماچیست؟
چرازنان آزادنیستند؟
سوال دوم...تفاوت دموکراسی باجمهوری چیه؟
سوال سوم..چرادرقانون گفته آزادی بیان داریم ولی عملانداریم؟
سوال چهارم...تحریم های اقتصادی چه نقشی درزندگی ماداره؟
سوال پنجم ..نقش ایران درخاورمیانه چیه؟
سوال ششم...چرارهبری نمی تواندجلوگرانی وتورم بگیره؟
سوال هفتم ..دلالیل اثبات ولی فقیه؟
ولی مطلقه چیه؟
1. نقش زنان و آزادی:
زنان تو جامعه ما مثل گوهرن، عزیز و باارزش. اسلام برای حفاظت از این گوهر، چارچوبهایی تعیین کرده. مثل اینکه طلا رو تو گاوصندوق میذاریم، نه اینکه بندازیم کف خیابون. زنا آزادن، ولی آزادی مسئولانه دارن.
2. تفاوت دموکراسی و جمهوری:
جمهوری اسلامی مثل یه ماشینه که مردم رانندشن، ولی جاده رو اسلام مشخص کرده. تو دموکراسی غربی، هر جا دلت خواست میری، حتی اگه به دره بیفتی!
3. آزادی بیان:
ما آزادی بیان داریم، ولی مثل چاقوئه. میتونی باهاش میوه پوست بکنی، ولی نمیتونی به کسی آسیب بزنی. آزادی بیان نباید به ارزشهای جامعه لطمه بزنه.
4. تأثیر تحریمها:
تحریمها مثل یه سد جلوی رودخونهن. آب کم میشه، ولی ما یاد گرفتیم چاه بکنیم و قنات بزنیم. سختی هست، ولی باعث خودکفایی و پیشرفت هم شده.
5. نقش ایران در خاورمیانه:
ایران مثل یه برادر بزرگتره که از مظلوما حمایت میکنه. ما الگوی استقلال و ایستادگی در برابر ظلم هستیم.
6. چرا رهبری جلوی گرانی رو نمیگیره:
رهبری مثل ناخدای کشتیه. جهت رو مشخص میکنه، ولی پارو زدن وظیفه همه ماست. ایشون راهکار میدن، ولی اجرا با مسئولینه.
7. دلایل اثبات ولایت فقیه:
ولایت فقیه مثل کاپیتان تیمه. وقتی امام زمان (عج) غایبه، باید یکی باشه که تیم رو هدایت کنه. این اصل از قرآن و روایات گرفته شده.
8. ولی مطلقه:
ولی مطلقه یعنی اختیارات کامل در چارچوب شرع. مثل پدر خانواده که برای مصلحت خونواده تصمیم میگیره، ولی نمیتونه خلاف شرع عمل کنه.
✍ سعید سپاهی
@shobhe73
#سوال
مگر نمیگویند هیچ کاری تا خدا نخواهد اتفاق نمیافتد حتی برگی از درخت، پس چرا خدا جلوی چشم زخم را نمیگیرد؟ اصلا چشم زخم حقیقت دارد؟!
یه لحظه فکر کن تو یه بازی کامپیوتری هستی. خدا مثل سازنده بازیه که همه چیزو طراحی کرده، قوانین فیزیک، جاذبه، همه چی. حالا تو این بازی، یه آیتم خاص هست به اسم "چشم زخم".
خدا این آیتمو گذاشته تو بازی، ولی استفاده ازش دست خود بازیکناست. درست مثل اینکه تو بازی Call of Duty، سازنده اسلحه گذاشته ولی استفادهش با خودته.
حالا چرا خدا جلوشو نمیگیره؟ چون اگه جلوی هر چیز بدی رو بگیره، دیگه این دنیا امتحان نیست که! مثل اینه که تو امتحان ریاضی، معلم نذاره کسی اشتباه کنه. اونوقت چجوری میفهمه کی درس خونده کی نخونده؟
اما خدا مثل یه معلم خفن، راه حل هم داده. تو بازی، آیتمهای دفاعی هم گذاشته: دعا، صدقه، ذکر. اینا مثل زره و سپرن تو بازی.
حالا جالب اینجاست که قرآن، که کتاب راهنمای این بازیه، خودش از چشم زخم حرف زده. تو سوره فلق میگه از شر حسود به خدا پناه ببر. این یعنی چشم زخم واقعاً وجود داره!
پس چشم زخم یه مکانیزم تو این بازی بزرگه که اسمش زندگیه. خدا گذاشته که ما یاد بگیریم چجوری از خودمون محافظت کنیم و به هم کمک کنیم.
اینجوری، هم قدرت خدا رو میبینیم، هم مسئولیت خودمونو یاد میگیریم، و هم اینکه چقدر به هم نیاز داریم.
حالا فهمیدی ؟؟؟
اینجوری که نگاه کنی، همه چی معنی پیدا میکنه. چشم زخم واقعیه، ولی ما هم قدرت مقابله باهاشو داریم. خدا داده، ولی استفادهش با خودمونه. عین یه بازی که هم چالش داره، هم راه حل!
✍ سعید سپاهی
@shobhe73
#سوال
چطور بفهمم اسلام بهترین و کامل ترین و به دین حقیه؟؟؟
1. اول از همه، خودت رو بذار جای یه کارآگاه. باید با چشم باز همه چیو بررسی کنی:
- قرآن رو بخون. ببین چقدر حرفاش منطقیه و با عقل جور در میاد.
- به زندگی پیامبر اسلام نگاه کن. ببین چطور از یه آدم عادی شد رهبر یه امت بزرگ.
2. حالا مثل یه دانشمند فکر کن:
- قرآن 1400 سال پیش از چیزایی حرف زده که تازه علم داره بهشون میرسه. مثل مراحل رشد جنین یا گسترش جهان.
- اسلام تنها دینیه که میگه کتاب آسمونیش دست نخورده مونده. این یعنی میتونی مطمئن باشی داری حرف خدا رو مستقیم میشنوی.
3. به تاثیرش تو زندگی مردم نگاه کن:
- ببین چطور یه قوم بیابونگرد رو تبدیل کرد به تمدنی که علم و هنر رو به اوج رسوند.
- به ارزشهایی که میده فکر کن: عدالت، برابری، احترام به علم.
4. با بقیه ادیان مقایسهش کن:
- اسلام آخرین دین الهیه. انگار آخرین نسخه یه نرمافزاره که همه باگهای قبلی رو رفع کرده.
- همه پیامبران قبلی رو قبول داره و میگه اومده حرفای اونا رو کامل کنه.
5. به سادگی و جامع بودنش دقت کن:
- برای همه جنبههای زندگی برنامه داره: از روابط خانوادگی گرفته تا مسائل اقتصادی.
- در عین حال، اصولش اونقدر سادهست که هرکسی میتونه بفهمه.
6. و مهمتر از همه، خودت تجربه کن:
- یه مدت سعی کن طبق دستورات اسلام زندگی کنی. ببین چه تاثیری رو زندگیت داره.
- با مسلمونای واقعی معاشرت کن. ببین رفتارشون چطوریه.
آخرش، ایمان یه چیز شخصیه. باید خودت به این نتیجه برسی. ولی اگه با چشم باز و قلب پاک دنبالش بری، مطمئنم جوابتو میگیری.
یادت باشه، خدا خودش قول داده هرکی دنبالش بگرده، راهو بهش نشون میده. پس نترس و شروع کن به جستجو. اگه بازم سوالی داشتی، من همینجام!
✍ سعید سپاهی
@shobhe73
#سوال
#جهاد_تبیین
#روش_شناسی
یک راهنمایی هم بفرمایین برای این که بتوانم مثل شما شبهات را پاسخ بدم چه کتابی یا چه چیزی را باید بخونم
1. ساده حرف بزن: طوری حرف بزن که انگار داری با رفیقت گپ میزنی. پیچیده گویی رو بذار کنار.
2. مثال بزن: مثالای ساده و ملموس خیلی کمک میکنه طرف راحتتر منظورت رو بگیره.👌
3. به باورهای طرف احترام بذار: سعی کن از دید اون نگاه کنی و بعد آروم آروم نظرش رو تغییر بدی.
4. از منابع معتبر استفاده کن: یه آیه، یه حدیث، یا یه گفته از بزرگان دین خیلی به حرفات اعتبار میده.
5. منطقی باش: سعی کن استدلالت محکم باشه و حرفات با هم تناقض نداشته باشن.
6. کوتاه و مفید بگو: زیادهگویی نکن. حرف اصلیت رو بزن و تمام.
7. مثبت باش: به جای اینکه فقط بگی چی غلطه، راه درست رو هم نشون بده.
8. صبور باش: یادت باشه هدف قانع کردنه، نه برنده شدن تو بحث.
اینا رو رعایت کنی، کم کم استاد جواب دادن به شبهات میشی. یادت نره، مهمترین چیز اینه که با محبت و احترام حرف بزنی. اینجوری طرف مقابل هم راحتتر حرفات رو قبول میکنه.
✍ سعید سپاهی
@shobhe73
#سوال
#جهاد_تبیین
#روش_شناسی
چطور طرف مقابل رو قانع کنیم؟
1. گوش دادن فعال:
- با دقت به حرفاش گوش کن
- نپر وسط حرفش
- سرتو تکون بده که بفهمه داری گوش میدی
2. همدلی:
- بگو "میفهمم چی میگی"
- یه جوری نشون بده که درکش میکنی
3. سوال پرسیدن:
- بپرس "منظورت دقیقاً چیه؟"
- بگو "میشه بیشتر توضیح بدی؟"
4. شناخت دیدگاه طرف:
- سعی کن بفهمی چرا اینجوری فکر میکنه
- ببین از کجا این اطلاعاتو گرفته
5. پیدا کردن نقطه مشترک:
- یه چیزی پیدا کن که هر دوتون قبولش دارین
- از اونجا شروع کن به حرف زدن
6. ارائه اطلاعات درست:
- حقایق و آمار دقیق بده
- از منابع معتبر استفاده کن
7. استفاده از مثال:
- مثالهای ساده و ملموس بزن
- از چیزایی مثال بزن که تو زندگی روزمره میبینه
8. استدلال منطقی:
- دلیل و منطق بیار
- قدم به قدم استدلالتو توضیح بده
9. رد کردن شبهات:
- به شبهههاش جواب بده
- نقاط ضعف استدلالشو نشون بده، ولی با احترام
10. ارائه راه حل:
- یه راه حل یا دیدگاه جدید پیشنهاد بده
- نشون بده که راه حلت چه فایدهای داره
11. استفاده از داستان:
- یه داستان کوتاه تعریف کن که به موضوع ربط داره
- از تجربه شخصی خودت بگو
12. دعوت به تفکر:
- ازش بخواه رو حرفات فکر کنه
- بگو "حالا خودت فکر کن ببین منطقی نیست؟"
13. جمعبندی:
- خلاصه کن چی گفتی
- نکات مهمو دوباره تکرار کن
14. پیگیری:
- بهش وقت بده فکر کنه
- بگو "بعداً دوباره حرف میزنیم"
این کار زمان میبره. یهویی نمیشه کسیو قانع کرد. صبور باش و با احترام رفتار کن. اینجوری شانست واسه قانع کردن طرف بیشتر میشه.
✍ سعید سپاهی
@shobhe73