#سوالات_شما
#سوالات_شما
چرا آزادی بیان که تو قانون اساسی هست علنا برقرار نیست چرا موقع رای دادن باید یترسیم از جریان افراطی و نتونیم بگیم به کی میخوایم رای بدیم اگه طرف رو تایید نداشتن چرا تایید کردن مگه ملت رو مسخره کردن؟
حرفت درسته و درد دلت قابل درکه.
اولاً، آزادی بیان مثل یه گل ظریفه که نیاز به مراقبت داره. درسته که تو قانون اساسی هست، ولی پیاده کردنش تو جامعه زمان میبره. مثل اینه که بخوای یه درخت رو از یه جا به جای دیگه ببری، باید مواظب باشی ریشههاش آسیب نبینه.
دوماً، ترس موقع رأی دادن یه مشکل جدیه. این نشون میده که هنوز راه زیادی داریم تا به دموکراسی واقعی برسیم. ولی یادت باشه، هر قدم کوچیک هم مهمه. مثل قطرههای بارون که کم کم جمع میشن و رودخونه درست میکنن.
سوماً، تأیید صلاحیتها گاهی مثل یه پازل پیچیده میمونه. شاید همه تیکههاش رو نبینیم، ولی این دلیل نمیشه که کل سیستم رو زیر سؤال ببریم. باید تلاش کنیم که این روند رو شفافتر کنیم.
نکته مهم اینه: ما جوونا باید صدامون رو بلندتر کنیم، ولی با عقل و منطق. مثل یه رودخونه که آروم آروم مسیرش رو باز میکنه، ما هم باید با پشتکار و صبر، راهمون رو به سمت آزادی بیشتر باز کنیم.
یادت باشه، تغییر یه شبه اتفاق نمیافته. ولی اگه همه با هم تلاش کنیم، میتونیم کم کم اوضاع رو بهتر کنیم. مثل ساختن یه خونه میمونه، آجر به آجر باید چیده بشه.
آخرش اینکه، نباید ناامید شد. هر صدایی که بلند میشه، هر قدمی که برمیداریم، داریم به سمت یه آینده بهتر حرکت میکنیم. مهم اینه که ادامه بدیم و از حقمون نگذریم.
✍ سعید سپاهی
@shobhe73
#دعوت_کنید_به_دانش
#سوالات_شما
#سوال
چرا شهید رییسی بزرگوار و همراهانش که شهید شدن تلاش های کمی برا پیداکردنشون شد ایرانی که در چند دقیقه اشراف کامل بر خاورمیانه داره ایرانی که در عرض یک دقیقه میتونه سخت ترین جاها رو رصد کنه برای دکتر رییسی و همراهانش تسلیمانه تر شد مصلحت چیبود و چه جریانی تو این دست داشتن چون قدرت سپاه و اطلاعات بقدری بالاست که حرف اول جهان رو میزنه و فکر نمیکنم بالاتر از قدرت اطلاعاتی سپاه نهادی باشه ممنون میشم علمی و صادقانه جواب بدید اینا سوالات دانش اموزانمه
اینجوری بهش نگاه کن:
حتی بهترین دستگاه هم گاهی خراب میشه. مثلاً یه ماشین فراری رو در نظر بگیر. خیلی سریعه، ولی اگه تو کویر گیر کنه، چیکار میتونه بکنه؟
سپاه ما هم مثل یه عقاب تیزبینه، ولی گاهی شرایط جوری میشه که حتی عقاب هم نمیتونه پرواز کنه. مثل وقتی که طوفان شدید میاد.
مهمترین چیز اینه که بدونیم همیشه حکمتی پشت کارهاست. شاید اگه اون موقع اقدامی میشد، یه اتفاق بدتر میافتاد. مثل وقتی که میخوای یه تیر بزنی ولی اگه بزنی ممکنه به جای دشمن، به دوستت بخوره.
به قول امام علی (ع): "گاهی سکوت، بهترین جواب است." شاید سکوت و صبر در اون لحظه، بهترین تصمیم بوده.
آخرش اینکه، ما باید به مسئولینمون اعتماد کنیم. اونا اطلاعاتی دارن که ما نداریم. مثل اینه که تو یه بازی فوتبال، مربی تصمیمی میگیره که ما از بیرون نمیفهمیم، ولی بعداً معلوم میشه درست بوده.
یادمون باشه، گاهی بزرگترین قدرت، صبر و تدبیره، نه زور و اقدام عجولانه.
✍ سعید سپاهی
@shobhe73
#دعوت_کنید_به_دانش
منتظر شبهات ساختارشکنانه و تند و تیز شما هستیم
ان شاالله به پاسخ تان برسید
بنده خیلی توجه ام روی معاندین، اسلام ستیزان، اقلیت های مذهبی، ملی گرا های افراطی، سلطنت طلبان، کوروش پرستان ...
بی خدایان ، فرقه های نوظهور، انرژی درمانی ها، قانون جذبی ها .....
🚨بسم الله القاصم الجبارین
«به نام خدای درهم شکنندگان ستمکاران»✌️
09037387101
شماره تماس بنده است
ایتا متاسفانه حساب کاربری زیر رو محدود کرده
@tadbir73
یا به آیدی دیگه پیام بدید
یا شماره بنده رو در گوشی تون ذخیره کنید که پیامم برای شما ارسال بشه.
در غیر اینصورت بنده نمی توانم براتون پیام ارسال کنم
یاعلی
#سوالات_شما
#سوال
اگه دانش آموزی که خیلی مادربزرگشو دوست داشته،مامان بزرگش فوت کنه،بعد از معلم بپرسه چرا مادربزرگ من که انقد خوب و مهربون بود باید فوت کنه ولی آدمای دزد و بد باید زنده باشند،چه جوابی باید بهش بدیم؟
فکر کن زندگی مثل یه بازی بزرگه که خدا طراحیش کرده. هر کسی یه نقش داره و یه مأموریت. بعضیا زود مأموریتشون تموم میشه، مثل مادربزرگ شما که خیلی مهربون بوده و کارش رو خوب انجام داده.
وقتی مأموریت تموم میشه، خدا میگه "آفرین! حالا وقتشه بیای پیش خودم." اونجا جای خیلی قشنگ و آرومیه، بدون درد و ناراحتی.
اما اون آدمای بد که میگی، هنوز مأموریتشون تموم نشده. شاید خدا بهشون فرصت بیشتری داده تا اشتباهاتشون رو جبران کنن و آدم بهتری بشن.
مثل اینه که تو و دوستات دارین توی پارک بازی میکنین. یکی زودتر میره خونه چون مامانش صداش کرده، ولی بقیه هنوز دارن بازی میکنن. اونی که زودتر رفته خونه ناراحت نیست، چون میدونه خونه جای امن و راحتیه.
پس نگران مادربزرگت نباش. اون الان تو یه جای خیلی خوبه و همیشه تو قلب تو زندهست. مهم اینه که تو هم سعی کنی مثل اون مهربون باشی و کارای خوب انجام بدی.
✍ سعید سپاهی
@shobhe73
#سوال
#سوالات_شما
سلام یکی از شبهاتی خیلی میشنوم تازگی ها اینه
حضرت یوسف هیچگونه ردی ازش در مصر وجود ندارد حتی فراعنه بیرحم مصر اون زمان یه قبری یه مجسمه ای یه دیوار نگاری ازشون پیدا میشه اما حضرت یوسف مثل یه افسانه میمونه حتی با اینکه در کتاب قرآن ازش نام برده شده
میخوام بدونم واقعاً مدرکی هست که اثبات کنه که حضرت یوسف حقیقت داشته و اینکه قبر ایشون کجاست؟
این قضیه خیلی سادهس. مثل اینه که بگی چون عکس پدربزرگت رو تو آلبوم خانوادگی پیدا نکردی، پس اصلاً وجود نداشته! خیلی از چیزای مهم تاریخی هستن که مدرک فیزیکی ازشون نداریم، ولی این دلیل نمیشه که وجود نداشتن.
مثلاً همین سقراط رو در نظر بگیر. هیچ نوشته یا اثری از خودش باقی نمونده، ولی کی میاد بگه سقراط افسانه بوده؟ یا مثلاً اسکندر کبیر - با اون همه فتوحاتش، قبرش هنوز پیدا نشده!
نکته مهم اینه که داستان حضرت یوسفا (ع) فقط تو قرآن نیومده. تو تورات و انجیل هم هست. یعنی سه تا دین بزرگ دنیا این داستان رو قبول دارن. این خودش یه مدرک قویه.
در مورد قبر ایشون هم، چند تا مکان مختلف ادعا شده. یکیش تو مصره، یکی تو فلسطین. ولی مهم اینه که وجود یا عدم وجود قبر، دلیلی بر حقیقی بودن یا نبودن یه شخص تاریخی نیست.
خلاصه اینکه، نبود مدرک فیزیکی دلیل بر نبودن نیست. تاریخ پر از شخصیتای مهمیه که مدرک فیزیکی ازشون نداریم، ولی تأثیرشون رو میبینیم. حضرت یوسف (ع) هم یکی از اوناست.
✍ سعید سپاهی
@shobhe73
#دعوت_کنید_به_دانش
#سوال
#سوالات_شما
مگه نمیگن همه چی دست خداست پس چرا ما باید تلاش کنیم؟؟
این حرف که "همه چی دست خداست" درسته، ولی معنیش این نیست که ما باید دست رو دست بذاریم و هیچ کاری نکنیم!
اصل قضیه اینه که خدا به ما عقل و توانایی داده تا ازش استفاده کنیم. مثل اینه که بابات بهت ماشین بده، ولی تو بشینی تو خونه و بگی "خب، حالا که ماشین دارم، خودش میره مقصد دیگه!"
یه مثال دیگه: فرض کن مریضی. خدا شفا میده، درست. ولی تو باید بری دکتر، دارو بخوری، استراحت کنی. این تلاش توئه که باعث میشه شفای خدا بهت برسه.
تو قرآن هم داریم: "وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ" یعنی "و اینکه برای انسان جز آنچه تلاش کرده [بهرهای] نیست." (سوره نجم، آیه 39)
حضرت علی (ع) هم میگه: "ارزش هر کس به اندازه همت اوست."
پس خلاصه حرف اینه: تو تلاشت رو بکن، نتیجه با خدا. این جوری هم به وظیفهت عمل کردی، هم از نعمتهایی که خدا بهت داده (مثل عقل و توانایی) استفاده کردی.
✍ سعید سپاهی
@shobhe73
#نشر_دهید
#سوالات_شما
#سوال
مگه نمیگن روز مرگ ما رو خدا تعیین کرده پس چرا ما باید مراقب خودمون باشیم
زندگی مثل یه بازی فوتباله. خدا داور بازیه و میدونه بازی کی تموم میشه. ولی تو بازیکنی! مگه چون داور میدونه بازی کی تموم میشه، تو وایمیستی وسط زمین و هیچ کاری نمیکنی؟ معلومه که نه! تو با تمام توانت بازی میکنی، گل میزنی، دفاع میکنی.
یا مثلاً فکر کن خدا یه نقشه گنج بهت داده. حالا چون خدا میدونه تو به گنج میرسی یا نه، نمیری دنبالش؟ اتفاقاً باید بیشتر تلاش کنی که به اون گنج برسی!
امام علی (ع) میفرماید: "مردم در خواباند، وقتی بمیرند بیدار میشوند." یعنی ما الان تو این دنیا داریم خودمون رو میسازیم. هر کاری میکنیم، داریم شخصیت اون دنیامون رو میسازیم.
پس خلاصه اینکه: آره، خدا همه چیو میدونه. ولی تو هم مسئولی. مسئول ساختن بهترین نسخه از خودت. این جوری که فکر کنی، دیگه حس بد نداری. چون میدونی هر لحظه زندگیت مهمه و داری خودت رو میسازی.
یادت باشه، خدا بهت اعتماد کرده و این زندگی رو بهت داده. پس قدرشو بدون و بهترین استفاده رو ازش بکن!
✍ سعید سپاهی
@shobhe73
#نشر_دهید
#داستان
قسمت ششم
علی جوون بیست و پنج سالهای بود که تو یه شرکت بزرگ کار میکرد. زندگیش پر از استرس و فشار کاری بود. صبحها دیر از خواب پا میشد و با عجله میرفت سر کار. شبها هم خسته و کوفته برمیگشت خونه و جلوی تلویزیون ولو میشد.
یه روز که داشت تو اینترنت میچرخید، یه پیام عجیب دید: "نماز، سپر انسان در برابر گناهه." این جمله ذهنشو درگیر کرد. با خودش فکر کرد: "مگه میشه؟ نماز چه ربطی به گناه داره؟"
همون شب، علی تصمیم گرفت یه تحقیقی بکنه. تو قرآن خوند که: "إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ" یعنی "همانا نماز از فحشا و منکر باز میدارد." (سوره عنکبوت، آیه ۴۵)
علی با خودش گفت: "جالبه! ولی چطوری؟" تصمیم گرفت یه هفته نمازاشو سر وقت بخونه و ببینه چی میشه.
روز اول سخت بود. صبح زود بیدار شدن واسش عذاب بود. ولی وقتی وضو گرفت و نماز خوند، یه حس آرامش عجیبی بهش دست داد. انگار روزش با یه انرژی مثبت شروع شده بود.
روزای بعد، کم کم داشت عادت میکرد. یه بار تو محل کار، یکی از همکاراش پیشنهاد داد یه تقلب کوچیک تو گزارشها بکنن تا سود شرکت بیشتر نشون داده بشه. قبلاً شاید قبول میکرد، ولی این بار یاد نمازش افتاد. با خودش گفت: "من الان با خدا عهد بستم، نمیتونم این کارو بکنم." و محترمانه رد کرد.
یه شب که داشت نماز میخوند، یهو متوجه شد چقدر آروم شده. انگار تموم استرسهای روزش از بین رفته بود. یاد حدیثی از پیامبر (ص) افتاد که فرموده بود: "نماز، نور چشم من است." حالا میفهمید چرا.
کم کم، نماز شده بود بخشی از برنامه روزانهش. صبحها زودتر بیدار میشد، وضو میگرفت و نماز میخوند. این کار بهش کمک میکرد روزشو با آرامش و تمرکز شروع کنه. ظهرها، وسط شلوغی کار، چند دقیقه وقت میذاشت واسه نماز و این باعث میشد بقیه روزش با انرژی بیشتری ادامه پیدا کنه.
یه روز، یکی از دوستاش ازش پرسید: "چی شده؟ یه جوری شدی!" علی لبخندی زد و گفت: "نماز زندگیمو عوض کرده رفیق. انگار یه سپر دورم کشیده که منو از بدیها دور نگه میداره."
علی فهمیده بود که نماز فقط یه سری حرکات و کلمات نیست. نماز یه ارتباط قلبی با خداست که به زندگی معنا میده. هر بار که سجده میکرد، انگار تموم مشکلاتش کوچیک میشدن. یاد این آیه میافتاد که: "أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ" یعنی "آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد." (سوره رعد، آیه ۲۸)
حالا علی میدونست چرا میگن نماز سپره. چون:
۱. به روز و شبش نظم میده و از بیبرنامگی نجاتش میده.
۲. بهش یادآوری میکنه که همیشه زیر نظر خداست و این باعث میشه مراقب رفتارش باشه.
۳. بهش آرامش میده و از استرسهایی که ممکنه باعث تصمیمهای اشتباه بشن، دورش میکنه.
۴. وقتی پنج بار در روز خودشو پاک و طاهر میکنه، انگار روحش هم پاک میشه.
۵. با هر نماز، انگار یه فرصت جدید واسه توبه و شروع دوباره پیدا میکنه.
علی حالا میفهمید که نماز، فقط یه وظیفه نیست، بلکه یه هدیهست از طرف خدا که بهمون کمک میکنه تو این دنیای پر از وسوسه، راه درست رو پیدا کنیم و توش بمونیم.
✍ سعید سپاهی
@shobhe73