🏳️🏴رزمایش داشتیم و قرار بود رهبری هم به صورت ویدئوکنفرانسی شاهد آن باشند.
✅سال ۸۹ بود و هنوز ابتدای تشکیل تیپهای مردمپایه و گردانهای امام حسین علیه السلام...
📌گردان ما ماموریت داشت پهپاد منهدم کند. برای همین قبضهها را مستقر کردیم. فرمانده آتشبار بودم و حسین فرمانده قبضه...
💥وقت پرواز پهپاد که شد، آقای قاسمی فرمانده گردان خودش نشست پشت قبضه.
💥با اولین رگبار هم پهپاد را زد و ساقط کرد.
🤔پایین که آمد قلنج گردنش را پر صدا شکست و گفت: «این قبضه رو کی محوریابی کرده بود؟!»
🌹گفتم: «حسین انتظاریان...»
👌در حال رفتن و دور شدن از قبضه گفت: «حدس زدم...! غیر از او کسی نمیتونست اینطوری با دقت تنظیم کنه...»
تاریخ شهادت1403/01/1_راسک
آرامگاه یزد - اردکان
#شهیدحسین_انتظاریان
#سبک_زندگی_شهدا
@shogh_prvz
🌱مادرش میگه:
🌹حجت الله عاشق شهدا بود.
و از همه بيشتر هم عاشق شهيدهمت.
خودش هم خیلی شبيه حاج همته.
رفقا بهش میگفتند شهيد همت نسل سوم .
#شهیدحجت_الله_رحیمی
@shogh_prvz
🌹حجت الله همیشه به رفقا میگفت:
💚نیازی نیست، بری جمکران، آقا رو ببینی، اگه خوب باشی آقا خودش میاد پیشت.
🌱اگر نمیتونیم اینطوری باشیم، حداقل بیایم سفیرهای خوبی برای امام زمان (عج اللّه تعالی فرجه الشریف) باشیم.
#شهیدحجت_الله_رحیمی
@shogh_prvz
🌹حجت الله در حوادث سال ۸۸ بسيار نگران امام خامنهاي بود، دلش آشوب بود و ميگفت:
دل آقا را نبايد خون كرد.
#شهیدحجت_الله_رحیمی
@shogh_prvz
🌱 اتاقش مثل يك سنگر پر از عكسها و ياد رزمندگان۸ سال دفاع مقدس بود.
#شهیدحجت_الله_رحیمی
@shogh_prvz
مدتها رنگ آفتاب را هم ندید.
🔺 رعایت اصول امنیتی گاهی خیلی سخت بود... گاهی نیاز بود ساعت ها در اتاق هایی باشد که پنجره هایش پوشیده شده بود...
گاهی نیاز بود ساعت ها در مسیر و ماشین های مختلف باشد تا مسافتی که کوتاه بود را طی کند!
◾️خودروهایی که شیشه هایش هم کاملاً دودی بود، و هم با پرده پوشیده شد بود، به طوری که هیچ نوری به داخل نمیآمد! نفس آدم میگرفت و کلافه میشد.
🔸 یکبار که مدت کوتاهی به خاطر همراهی با #شهیدزاهدی در این شرایط بودیم ازشون سوال کردم: «این شرایط براتون سخت نیست؟»
ایشون گفتند: «باز ما حال بهتری نسبت به آقا سید داریم.»
بعد گفتند: «آقا سید (#شهیدسیدحسن_نصرالله) از زمان شروع طوفان الاقصی، خورشید را هم ندیده اند.»
راوی: فرزند شهید زاهدی
#شهیدزاهدی
#شهیدسیدحسن_نصرالله
#سبک_زندگی_شهدا
@shogh_prvz
🔴اگر خودش راننده نبود، اصرار میکرد نگه داریم! حالا هر جا بود مهم نبود، پمپ بنزین، مجتمع رفاهی و خدماتی یا ...
این مال زمانی بود که همراه هم میرفتیم اصفهان.
✅برای آموزش باید ساعت 7 صبح خودمان را میرساندیم دانشکده امیرالمومنین علیه السلام.
🌷صدای اذان که میآمد میزد کنار، یا باید میزدیم کنار. مهم بود نماز اول وقتش از دستش نرود...
👬یک بار هم پسرهاش را آورد مغازه برای اصلاح. گفت «اینجا باشن... کار دارم... میرم و بر میگردم، میبرمشون!»
نایستاد. سریع رفت.....
🤔از پسر بزرگش که نشست برای آرایش موهاش پرسیدم «بابات کجا رفت؟!» گفت «رفت مسجد... برای نماز جماعت...»
🌹خوشخوشانم شد. برایم اما عجیب نبود. حسین هر جا بود و در هر شرایطی، نماز را میگذاشت اولویت کار...
تاریخ شهادت1403/01/1_راسک
آرامگاه یزد - اردکان
#شهیدحسین_انتظاریان
#سبک_زندگی_شهدا
@shogh_prvz
شوق پرواز
#شهید_سیدحسن_نصرالله @shogh_prvz
یه دفعه دیگه، اینو با صدای بلند گوش بدید.....
جذاااااااابه😊
جای خیلی ها امشب سبزه
🌹شهید طهرانی مقدم...
🌹شهید فخری زاده...
🌹شهید سلیمانی...
🌹شهید زاهدی...
🌹شهید متوسلیان...
🌹شهید هنیه....
🌹و سید حسن عزیز..
و تمام شب هایی را که به غصه بیدار بودیم برای پیدا شدن پیکر سید ابراهیم در میان کوه ها و سید حسن در میان تونل های لبنان، امشب را به شادی بیداریم و نظاره گر.....
شب به شادی🌹
شوق پرواز
🌹به شهدای دفاع مقدس پیوست #شهیدحجت_الله_رحیمی @shogh_prvz
🌹هر سال كه به راهيان نور ميرفت وصيتنامهاي مينوشت و در انتهاي وصيتنامهاش محل شهادت را خالي ميگذاشت.
🌹حجت چهار سالي ميشد كه خادم الشهدا شده بود و ما نميدانستيم، فقط ميدانستيم كه رفته است به مناطق عملياتي.
🌹مسئول گروهشان در راهيان نور كه آمد تازه ما متوجه شده بوديم كه چه كاره است و چه ميكند. خيلي از مسائل را ما در تشييع جنازهاش متوجه شديم.
#شهیدحجت_الله_رحیمی
@shogh_prvz
سلام و ارادت😊
ما که از دیشب تا به الان همچنان خوشحالیم.😊
شما همسهیم باشید
🌸🌸🌸🌸🌸
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹به جهت سایه سر بودن
و افتخارات جهانی و تاریخی دیشب.
@shogh_prvz
🌹عاشق این بود بشود مدافع حرم. سال 95 بود. تیپ الغدیر کمکم آمادی رفتن به میدانِ جنگ با داعش میشد. و حسین پیگیرتر از همیشه بود راهی شود.
🌱با من در این مورد صحبت کرد. میگفت «خانمم راضی نیست!» همسرش بهش گفته بود «من توی یتیمی بزرگ شدهام، خیلی هم سختی کشیدم؛ نذار بچههامون توی یتیمی بزرگ بشن...!»
📌به حسین گفتم «اعزام به سوریه داوطلبانه هست نه اجباری؛ با خانمت صحبت کن و راضیش کن...»
✅بالاخره رضایت همسرش را گرفت. به غیر از آن سال، دو بار دیگر هم رفت سوریه برای جنگ با داعش. قسمتش اما شهادت توی وطن خودش بود...
تاریخ شهادت1403/01/1_راسک
آرامگاه یزد - اردکان
#شهیدحسین_انتظاریان
#سبک_زندگی_شهدا
@shogh_prvz