شوق پرواز
زینب دیگر نتوانست خودش را کنترل کند اشکهای ریز ریزش تبدیل شد به هق هق گریه.... #شهیدروح_الله_قربانی
ولی ،اینجایی که شهید قربانی به زینب میگه:
🔸«هرکاری داری به خودم بگو، شهید شده باشم ان شاءالله ردیفه....»
انگار با همه ی ماست،
هرکاری، گره ای، مشکلی داریم بهش بگیم....
🔸ان شاءالله ردیفه
نظرتون؟!
https://daigo.ir/secret/67849807
✍️شوق پرواز
شوق پرواز
روح الله سررسید مشکی که در آن کارهایش را می نوشت به زینب داد. زینب سررسید را ورق زد و رسید آخر دفتر
زینب دفتر روح الله را ورق میزد....
زینب ،من نبودم و کارت گیر شد، روضه حضرت رقیه بگیر.
اگر دلت برام تنگ شد روضه حضرت عباس بگیر....
#شهیدروح_الله_قربانی
@shogh_prvz
🌹روح الله در دفترش برای همه توصیه هایی داشت.
برای زینب، برای پدرش، برای دوستانش، برای علی برادرش....
🍃علی جون داداشم داداش خوبم،
فقط امام حسین رو بچسب.
هر چی میخوای ازش بخواه
که یکی یه دونست
#شهیدروح_الله_قربانی
@shogh_prvz
روح الله دوزانو نشسته بود و قرآن می خواند. قران خواندنش که تمام شد ،
دستانش را رو به آسمان بلند کرد.
آهسته دعا می کرد.
زینب خیلی متوجه دعاهایش نشد.
از بین آنها فقط یکی را شنید
"اللهم ارزقنا شهادة فی سبیلک"...
#شهیدروح_الله_قربانی
@shogh_prvz
_زینب یه چیزی نذر کن کارم جور بشه...
زینب رفت سراغ تقویم. نگاهش به روز وفات حضرت ام البنین ثابت ماند...
چند روز دیگه وفات خانم ام البنینه.
برای خانم روضه بگیریم به نیت این که خانم عنایت کنه و کارت جور بشه...
.
.
.
یک هفته بعداز روضه، روح الله با خوشحالی به خانه امد و خبر درست شدن کارش را داد...
#شهیدروح_الله_قربانی
@shogh_prvz