eitaa logo
شوق وصال 72
94 دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
4.5هزار ویدیو
22 فایل
گفتم‌کلیدِقفل‌ِ شهادت‌شکسته‌است...؟! یااندراین‌زمانه‌درباغ‌بسته‌است...؟! خندیدوگفت: ساده‌نباش‌ای‌قفس‌پرست! دربسته‌نیست..! بال‌وپرماشکسته‌است. ........................................ 🌾🍂🌱🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید : از این حرف که برخی می‌گفتند «فقط میریم جبهه برای شهید شدن و...» اصلأ خوشش نمی آمد! به دوستانش می‌گفت: «بگید ما تا لحظه آخر ، تا جایی که نفس داریم برای و خدمت میکنیم ، اگر خدا خواست و نمره ما بیست شد آنوقت شهید می‌شویم . ولی تا آن لحظه‌ای که نیرو داریم باید برای اسلام مبارزه کنیم. می‌گفت باید اینقدر با این بدن کار کنیم ، اینقدر در راه خدا فعالیت کنیم که وقتی خودش صلاح دید پای کارنامه ما را امضا کند و شویم.»🍃 هدیه به روح مطهر شهید 🌹
شوق وصال 72
شهادتت مبارک سردار❤️
. حجت بر ما تمام شده! با عزم و اراده‌ای محکم‌تر از قبل، برای و نائب امام زمان وقت بذاریم. اگر وقت نذاریم، نمی‌تونیم در آخر جان بذاریم!
فرازی زیبا از وصیتنامه شهیدی که پیکرش بعد از 16 سال سالم به میهن برگشت : سعی کنید که یکی از افرادی باشید که همیشه سعی در برای صاحب الامر دارند و بکوشید اول بعد# جامعه را پاک سازی کنید.. و دعا کنید که این به آقا امام زمان متصل شود. پس اگر می خواهید دعاهایتان شود به که همان درونی است بپردازید. شهیدمحمدرضاشفیعی🕊🌷
🌹🕊🥀🌷🥀🕊🌹 امروز کار تجلیل از و حفظ یاد گرامی این یک فریضه است. بعضی‌ها می خواهند این را به بسپرند ، همان کسانی که بامعارف میانه خوبی ندارند .
🔻در گیلانغرب چوپانی بود به نام شاهین که گوسفندهایش را در تپه‌های مابین ما و عراقی‌ها می‌چرخاند. آدم خوبی بود. ابراهیم حسابی با شاهین عیاق شد. مدتی بعد به مراتع دیگری رفت. چیزی از رفتنش نگذشته بود که ابرام گفت دلم هوای شاهین رو کرده. رفتیم ببینیمش. 🔸 همین‌طور که نشسته بودیم، دیدیم شاهین بلند شد و رفت. پشت سرش هم ابرام رفت. یکدفعه صدای ابرام و شاهین ما را متوجه آن‌ها کرد. شاهین می‌گفت: «من باید این حیوون رو بزنم زمین!» ابرام هم می‌گفت: «به مولا اگه بذارم!» بلند شدیم ببینیم چه خبر است. دیدیم شاهین یه میش از بین گله جدا کرده تا سرش را ببرد و برای ما کباب کند اما ابرام مانعش شده و اجازه نمی‌دهد. ▫️ ده دقیقه، یک ربع این‌ها با هم بکش نکش داشتند. بالاخره شاهین کوتاه آمد. وقتی آمد و نشست، گفت: «همین جایی که شما الان نشستید، قبل از استوار ژاندارمری می‌اومد و تقاضای گوسفند می‌کرد. من هم مجبور بودم براش گوسفند بکشم. یک دفعه که من گوسفند کوچکی براش جدا کردم، قبول نکرد. خودش بلند شد رفت یک میش بزرگ سوا کرد و گفت اینو بکش. گوسفند رو کشتم، گوشتش را خرد کردم، گذاشت لای پوستش و برد و به اندازه‌ی یک آبگوشت هم برای ما نگذاشت. حالا موندم که شماها دیگه کی هستید! اون استوار نامرد ژاندارمری چطور رفتار می‌کرد، شماها چطور!» 📚سلام بر ابراهیم. دوره دو جلدی
مادرم ؛ هرگاه خواستی شهادتم را به رُخِ بکشی ، زینب را بیاد آور . .💔 "شهيد صادق مزدستان"
2.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿🕊🌿🕊 نه! هرگز نمی‌گذاریم حتی چشـم‌برهـم‌زدنی چشــــــــــــــــــمان زیبایتان نگران این شود... 🕊🌷
. پای ایستادیم که شرمنده‌ی این مادر نشیم! جمهوری اسلامی هر مشکلی هم داشته باشه باید اصلاح بشه نه اینکه ریشه‌اش زده بشه . .🌿 🇮🇷
برای من میدان انقلاب تهران ، شلمچه یا دمشق فرقی نمیکند!! هر جا حرف ‎ هست ما هستیم:» ------»»♡🌷♡««------