فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه خاطراتی بود تو روضه ها با تو
نمیره از یادم حسین حسینهاتو🌱
ʝסíꪀ↷
¦ http://eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909 ¦
دهه هشتاد=افسران جنگ نرم🇵🇸
چه خاطراتی بود تو روضه ها با تو نمیره از یادم حسین حسینهاتو🌱 ʝסíꪀ↷ ¦ http://eitaa.com/joinchat/3476
کنار مزار حاجی به یادتون بودیم🌱
•●
دوستان
ان شاءالله امشب ساعت ۲۲:۰۰
#محفل داریم
خوشحال میشیم همراهی کنید✨🌱
j๑ïท ➺°.•|http://eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909
_ مــرام حسین را کہ دیدند مسلمان شدند
و علی رغم خیلی ها ک حسین را گذاشتند و دنبال دنیــا رفتند؛⚠️
دنیــا را گذاشتند و پی #حسین رفتند
و
شدند ستاره ی دنباله دار!💫
رزمــیدنش میان میــــدان، مادرش را به وجــد آورده بود، دلاوری بود برای خودش.🌿
بر زمیــن که افتاد نوعروسش
بی تابانه به سمتــش دوید...
سر وهب در آغوشش بود که اورا هم شهید کردند...🥀
_ خدا را شکــر کہ روسفیــدم کردی و چشمانم را با فدا شدنت درراه پسر رسول خدا روشن کردی . .!
_ هدیه ای که در راه حسین بــدهم پس نمی گیرم !
ســرخورد بر سر یک یزیدی و به درڪ واصل شد!
همون جوونی که تا از بابا اجازه ی میدون رفتن خواست، باباش بدون ذرهای معطلی بهش اذن داد...
اما وقتی راه افتاد سمت میدان جنگ، باباش هی از پشت سر بهش نگاه میکنه و میگه:
اللهمَّ اشهَد علی هؤلاءِ القوم فقد بَرَزَ اِلَیهم اشبهُ الناس خلقاً و خُلقاً و منطقاً برسولک.
خدایا ببین شبیهترین فرد رو از لحاظ قیافه و اخلاق و صحبت کردن به پیغمبرت ، دارم میفرستم سمت لشکر....
همینجوری که داشت قدم وردمیداشت و میرفت، دل بابا رو هم با خودش می برد...
گفت علی جان !
جان دهی و جان ستانی از پدر با هر قدم
این خرامان راه رفتن را ز زهرا برده ای...
😔
میدونم چشمت میزنن پسرم....
چشم بد دور از آن قد رشیدت پسرم
قامتت شانه به شانه با علمدار شده....