❤️یا اباعبداللـــــه (ع) ❤️
«اول صبح»⛅️
☄✨پس از گفتن یڪ
بسم الله...
از دل و جان💚
تو بگو☄✨
💕 «حسین اباعبدالله»💕
#السلام_علیڪ_یااباعبدالله
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَیْكَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَعَلى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#صبحتون_حسینی☀️
°|• @shohaadaa80 •|°
🎦 بسیجے عاشق ڪربلاست
⇠ و ڪربلا را ٺو مپندار ڪھ
شهرـے است در میان شهرها
و نامـے اسٺ در میان نام ها.
| نہ،ڪربلا حرم حق اسٺ |
⇠ و هیچڪس را جز
یاران امام حسین علیہ السلام
راهـے به سوے حقیقٺ نیسٺ.
⇠ ڪربلا، ما را نیز
در خیل ڪربلاییان بپذیر.
⇠ ما مـےآییم ٺا بر خاڪ ٺو
بوسه زنیم و آن گاه روانہ
|دیار قُدس | شویم.
•✍🏻[ #شهید_سید_مرتضـے_آوینـے
💌 @shohaadaa80
دهه هشتاد=افسران جنگ نرم🇵🇸
#چنددقیقه_تفکر🌱 آیا آزادی مقدس اس؟
#جواب✨
بله مقدس اس پیغمبر اکرم{ صلی الله علیه و آله وسلم}
جمله ای دارد که می گویند متواتر هم هست:
پیغمبر اکرم{ص} همیشه از اموی ها بیم داشت و از آینده
ان ها برامت نگران بود. فرمود:اولاد ابی العاص
اگر به سی نفر برسند بندگان خدا را بنده خود و
مال خدا را مال خود حساب می کنند و در دین خدا
هم آنچه بخواهند، بدعت ایجاد می کنند.
پی این مطلب هم درست[است] که آزادی اجتماعی مقدس است.
منبع:کتاب آزادی انسان صحفه ای21
@shohaadaa80
دهه هشتاد=افسران جنگ نرم🇵🇸
یکی میگفت یه مشکلی برام پیش امد یکی از دوستام گفت برو پیش آقای بهشتی اون میتونه کمک ات کنه شمارشو به
این داستان بر میگرده به
قبل از انقلاب به جای که هنوز
#شهید_بهشتی رئیس جای نشده بودن...
شادی تمام شهدا الخصوص شهید بهشتی
صلوات🌱
🍡 داستان سعید و پروفایل🍡
🌸 من جوانی بودم که سالها با رفتارم دل 💔 امام زمانم و به درد آوردم و خیری برای خانواده ام نداشتم.
همش با رفقای ناباب و اینترنت و...
شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خوابم. زمانی که فضای مجازی وشبکه های اجتماعی اومد منم از این باتلاق انحراف و بدبختی بی نصیب نماندم .
و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل📱بر اعمالم شهادت دهد حتی جهنم راهم نمیدن.
تایه روز تو یکی از گروه های چت یه آقایی پست های مذهبی میداد مطالبش برام جالب بودند
رفتم توی پی وی اون و
مثل همیشه فضولیم گل کرد و عکس پروفایلشو بزرگ کردم.
عکس شهیدی دیدم که غرق در خون ، بدون دست وپا ، با سری خورده شده از ترکش ، افتاده بر خاکهای داغ .
کنار او عکس دوبچه بود که حدس زدم باید بچه های او باشند.
و زیر آن عکس یه جمله ای نوشته شده بود:
🌹میروم تاحیا و غیرت جوان ما نرود.🌹
ناخودآگاه اشکم سرازیر شد. دلم شکست. باورم نمیشه دارم گریه میکنم اونم من ، کسی که غرق در گناه و شهواته، منه بی حیا و بی غیرت، منه چشم چرون هوس باز...
از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای مجازی و گناه و رفقای نا بابم متنفر شدم
دلم به هیچ کاری نمی رفت حتی موبایلم و دست نمی گرفتم.
تصمیم گرفتم برای اولین بار برم مسجد🕌.
اولین نماز عمرمو خوندم با اینکه غلط خوندم ولی احساس آرامش معنوی خاصی میکردم آرامشی که سالها دنبالش بودم ولی هیچ جا نیافتم حتی در شبکه های اجتماعی.
از امام جماعت خواستم کمکم کنه
ایشان هم مثل یه پدر مهربان همه چی به من یاد می داد.
نماز خوندن ، قرآن، احکام، زندگی امامان و...
کتاب میخرید وبه من هدیه میداد
من و در فعالیت های بسیج و مراسمات شرکت میداد
توی محله معروف شدم و احترام ویژه ای کسب کردم.
توسط یکی از دوستان به حرم حضرت معصومه برای خادمی معرفی شدم
نزدیکای اربعین امام حسین یکی از خادمین که پیر بود، به من گفت: دلم میخواد برم کربلا ولی نمی تونم ، میشه شما به نیابت از من بری؟ پول و خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم.
زبونم قفل شده بود. من و کربلا ؟ زیارت امام حسین؟ اشکم سرازیر شد. قبول کردم و باحال عجیبی رفتم...
هنوز باورم نشده که اومدم کربلا...
پس از برگشت ، تصمیم گرفتم برم حوزه علمیه
که با مخالفت های فامیل و دوستان مواجه شدم.
اما پدرم با اینکه از دین خیلی دور بود وحتی نماز و روزه نمیگرفت قبول کرد.
حوزه قبول شدم و با کتابهای دینی انس گرفتم
در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام خدارو میکردم. وحتی سراغ دوستان قدیمی نا باب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام و با خدا آشتی بدم.
یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن گریه میکنن. منم گریه ام گرفت. تابحال ندیده بودم بابام گریه😢 کنه!. گفتم بابا چی شده؟
گفت پسرم ازت ممنونم
گفتم برای چی؟
گفت: "من ومامانت یه خواب مشترک دیدیم.
تو رو می دیدیم با مرکبی از نور می بردن بهشت و ما رو می بردن جهنم. وهرچه به تو اصرار میکردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت بعد من. یه آقای نورانی آمد و بهت گفت: آقا سعید! همین جا بهشون نماز یاد بده بعد باهم برین بهشت. وتو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی.
پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه سعید قبل نیستی همه دوستت دارن تو الآن آبروی مایی ولی ما برات مایه ننگیم. میشه خواهش کنم هرچی یاد گرفتی به ما هم یاد بدی."
منم نماز و قرآن یادشون دادم وبعد از آن خواب، پدر و مادرم نماز خوان و مقید به دین شدند.
چند ماه بعد با دختری پانزده ساله عقد کردم.
یه روز توی خونشون عکس شهیدی دیدم که خیلی برام آشنا بود گریه ام گرفت نتونستم جلوی خودم رو بگیرم صدای گریه هام بلند وبلندتر شد.
این همون عکسی بود که تو پروفایل بود.
خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی شده؟
مگه صاحب این عکس و میشناسی؟
و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم . خودش و حتی مادرش هم گریه کردند.
مادر خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟
گفتم : نه
گفت: این پدرمه
منم مات و مبهوت ، دیوانه وار فقط گریه میکردم.
مگه میشه؟
آره شهیدی که منو هدایت کرد، آدمم کرد، آخر دخترشو به عقد من درآورد.
چند ماه بعد با چندتا از دوستانم برای مدافعان حرم اسم نوشتیم تابستون که شد و حوزه ها تعطیل شدند ما هم رفتیم.
خانمم باردار بودند و با گریه گفتند:
وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن نه خدماتی، پس چرا میخوای بری؟
همان جمله شهید یادم اومد وگفتم:
🌹میرم تا حیا و غیرت جوانان ایران بماند...🌹
🍡پایان🍡
#تلنگر
#حاج_آقاپناهیان✨
اگہ یہ شب بدون غم وغصہ بودے...
شڪ نڪن بہ خودت!!
اصل اصلش همینہ☝️🏻••
خوب بهت درد میدن...
آزمایشت میڪنن...
ڪہ خوب بخرنت...🙂🍃
♡ اینجا صحبت #عشق در میان است.
°|• @shohaadaa80 •|°
بچه که بودم، مادربزگ یه اسم رمز داشت،
میخواست از جاش بلند شه میگفت #یاابالفضل،
نگران میشد، میگفت #یا_ابالفضل،
چایی که میخورد،
آب که میخورد،
با یه حسرت عمیقی میگفت #یاابالفضل،
هروقت غمگین میشد، دونه دونه، دونههای تسبیحشو مینداخت و از ته دلش میگفت #یاابالفضل....
و بعدش یه نفس عمیق میکشید،
یه جوری که انگار تموم غماش از دلش رفته و خیالش از هرچیزی راحته...
بزرگتر که شدم، شبای محرم یه سربند میبست رو سرم و میگفت سپردمت به #اباالفضل...
حالا مادربزگ نیست و من تازه میفهمم معنی اسم رمزشو...
تازه میفهمم به کی سپرد منو و دلش بندِ کی بود
که نفس به نفسِ زندگیشو گفت یا #اباالفضل.............
جون و جَوونیم فدای نام و عزت و وفای تو
#یا_اباالفضل........💚
✿ @shohaadaa80
دهه هشتاد=افسران جنگ نرم🇵🇸
#معرفی_شهدا ....🍃🌸.... _ نام شهید: مسعود شادڪام تربتے _تاریخ تولد : ۱۳۴۸_مشهدمقدس _تاریخ شهادٺ : ۱
این پست ویژه کسانی هست که
#رفیق_ناب رفیق شهید ندارن:-)
.
هرڪس کھ :
بھ نامِ خدا
بھ یادِ خُدا
براے خدا ..
زندگے کرد !..
آخرش شهید میشود !
#صبحتونشهدایے•|☀️
°|• @shohaadaa80 •|°
#دلتنگے
گم شدم...{😞}
خسته ام...
پریشانم...
به جوادت قسم پشیمانم...{💔😭}
#امام_رضاے_دلم💛
°|• @shohaadaa80 •|°
🌹#دهه کرامت
🌿 از خاطرات زيارت امام رضا علیهالسلام
📚 مشهور آسمان
(خاطراتی از استاد آیت الله علی صفایی حائری)
🔹بخش زيبايى از حيات طيبه او به سفرهاى مشهد تعلق دارد. چرا كه پايان ماه و اول ماه بعد خود را به مشهد مىرساند.
مىگفت: اگر جسم با دو روز حمام نرفتن بو مىگيرد، روح با يك نيت بد سياه و كدر مىشود. به همين خاطر به امام رضا(ع) پناه مىبرد. كه در زيارت يكشنبه حضرت زهرا(ع) آمده است: «انا قد طهرنا بولايتهم»؛ ما با ولايت آنان تطهير مىشويم.
🔹مىگفت: زيارت امام رضا(ع) مثل حمام است. و با اين نياز به درگاه امام(ع) مىشتافت.
🔹روزى يكى از دوستان مشهدى گفته بود: بياييد منزل ما خالى است. ايشان از آدرس خانه آن جوان پرسيد و پاسخ شنيد كه مثلا:نخريسى! فرمود: دور است. من جايى دور و بر حرم مىخواهم. پرسيدند: چرا اينقدر نزديك؟ فرمود: آخر آلودهها لب حوض مىنشينند!
🔹آن قدر يقين به رافت و دست گشايشگر آقا داشت كه وقتى گدايى در نزديكى حرم امام رضا(ع) از او چيزى خواست، با آن همه دست و دلبازى محل نگذاشت و اعتنايى به او نكرد.. و وقتى اصرار فقير را ديد، فرمود: بىسليقهاى! آدم در كنار دريا از يك پيت حلبى آب نمىخواهد!
http://eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909
❌ شایعه
به تازگی برخی کاربران فضای مجازی با انتشار کلیپی تقطیع شده از دادگاه هادی رضوی متهم فساد اقتصادی با بخشی از یک مداحی، مدعی شدند که وی در کسوت مداحی مشغول بوده است
✅ واقعیت
آنکه در فیلم منتشر شده در حال مداحی است شخصی است به نام محمدباقر منصوری که از مداحان آذری کشور است و فقط شباهت نسبتاً ظاهری به هادی رضوی دارد.
در همین رابطه محمد باقر منصوری در گفتوگو با سایت عقیق گفت: ابتدا که یکی از دوستان این کلیپ را برایم ارسال کرد خنده ام گرفت و تصورم از آن یک حرکت ساده بچگانه بود. اما چند روز که گذشت دیدم تعداد صفحاتی که نسبت به بازنشر این کلیپ با عنوان مداحی اختلاسگر بزرگ بانکی کرده اند زیاد شده و باز خوردهایی که در این صفحات نسبت به آن انجام می شد برایم بسیار تعجب آور بود.
توی هفته چند بار از نفس مون میگذریم...؟
برا نفس مون #برنامه_ریزی کنیم
از چیزای کوچیک شروع کنیم...
به نفس مون این بفهمونم که این
مایم براش تصمیم میگیرم
#از_سیم_خاردار_نفست_عبور_کن_رفیق♥
http://eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909
4_5965146890478552055.mp3
4.92M
...🌹🍃...
اومدم تا ببینمـ لحظہ ی عاشق شدن و ...😔
به دلمـ افتاده بود صدا زدے آقامنو😍....🌹
••
#رضا_صنعتگر
#امام_رضایی♥️
#عالے😃
↓ʝσɨŋ:)
http://eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909
4_5954248758857303016.mp3
9.14M
...🌹🍃...
ڪاشڪے بازم تو حرم...
با ڪفتراٺ بپـــرم...🕊
••
#محسن_چاوشے
#امام_رضایی♥️
#عالے💚
↓ʝσɨŋ:)
http://eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909
4_558244151028613358.mp3
5.99M
...🌹🍃...
ڪبوترم هوایے شدمـ🕊...
ببینـ عجــب گدایے شدمـ🙏...
دعاے مادرمـ بودهـ ڪهـ🙌...
منمـ امام رضایے شدمـ😍..
••
#حامد_زمانی_عبدالرضا_هلالی
#امام_رضایے♥️
#عالے☺
↓ʝσɨŋ:)
http://eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909
4_5961991296401801277.mp3
4.68M
...🌹🍃...
تو دل یهـ مزرعہ یه ڪلاغ رو سیاهـ....
هوایے شدهـ برهـ پابوس امام رضا...😍♥️
••
#محسن_چاوشے
#امام_رضایی♥️
#عالے👌
↓ʝσɨŋ:)
http://eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909
دهه هشتاد=افسران جنگ نرم🇵🇸
توی هفته چند بار از نفس مون میگذریم...؟ برا نفس مون #برنامه_ریزی کنیم از چیزای کوچیک شروع کنیم... به
بزرگترین جهاد و جهاد اکبر جهاد نفس است...
#جهاد_نفس💚
✨ @shohaadaa80 ✨
Ali Akbar Ghelich Arteshe Milioni.mp3
11.31M
...🌹🍃
رولبمہیاحســـــینهمینـــودوسٺدارمـ🙌♥️
پـیادهـ روےاربعینـ و دوسٺدارمـ♥️✨...
••
#علے_اڪبر_قلیچ
#امام_حسینے♥️
#عالے👌
↓ʝσɨŋ:)
http://eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909