eitaa logo
دهه هشتاد=افسران جنگ نرم🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
317 فایل
دهه هشتادےهاهم‌شهیـدخواهندشد شهیـدانـے‌میشوندامثال‌شهداے: شهید آرمان علی وردی🤍:) من |🌿 @nojavan82 برا تبـادل⇜ @tabalolat_shohaadaa80
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤🖇』 • . چشـم‌هـآیِ‌یڪ‌شَهیـد؛ حَٺےاَزپُشـٺِ‌قــآبِ‌شیشِـہ‌اۍ خیـرِه‌خیـرِه‌دُنبـآلِ‌ٺُوسـٺ؛ کِـھ‌بہ‌گُنـآه‌آلـودِه‌نَشــوی🥀 بِہ‌چشـمهآیَـشان قَسَـمـ شُهَدا تورآمیبینَــد ! 🌱•°ʝסíꪀ↷ ¦ http://eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909 ¦
💛🌱 باشَد ڪھ سہم ما از دُنیا تڪھ سَنگے ڪھ ࢪوے آن نِوشتہ اند +شَہیدِ گُمنام:) ʝסíꪀ↷ ¦ http://eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909 ¦
پرِپروازندارم چرایش‌باتو ..🕊 🌿http://Eitaa.Com/shohaadaa80
|⚡️🌻| همیشه میگفت: زیباترین را مےخواهم! یڪ بار پرسیدم: شهادت خودش زیباست؛ زیباترین شهادت چگونه است؟! در جواب گفت: زیباترین شهادت این است ڪه جنازه‌اے هم از انسان باقے نماند :) 🎬⃟♥️¦⇢ 🎬⃟♥️¦⇢ 「➜ @shohaadaa80
‹🧡🔗› ❬داشت‌شھید‌میشد . . نفسا؎آخرش‌بود . . بھش‌گفتم‌حاجۍبیا‌یڪم‌آب‌بخور . . گفت‌میخوا؎منو‌شرمندھ‌آقا‌ڪنۍ؟🍂 آب‌و‌بزار‌واسہ‌مجروحین . . ^^❁︎!❭ 🔗 𝓬𝓱𝓪𝓷𝓷𝓵𝓮..↯ 「💌⃟ ⃟✿@shohaadaa80
پیراهنی‌ازستارہ‌برتن‌ڪردند  دل‌رابه‌امیدکوچ‌روشن‌کردند ..🕊 آنجاکه‌شب‌ازرودخروشان‌تربود محدودہ‌ی‌صبح‌را‌معیّن‌کردند🌱. ❤️. ☘☘http://Eitaa.Com/shohaadaa80
🥀📿 هرموقع‌میخواست‌ازفضا‌ےِمجازۍ ‌استفاده‌کنہ،حتماًوضو‌میگرفت‌و ‌معتقدبود‌کہ‌این‌فضاآلوده‌است‌و‌ شیطان‌ما‌را‌وسوسہ‌میکند.!.📲 🎙|
اللّٰهم‌لَیـِّن‌قَلبۍلِوَلِـیِّ‌اَمرڪ' خدایادلم‌رو،واسه‌امامم‌نرم‌ڪن: 🌸🌵‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هر شهیدی را که دوستش داری کوچه دلت را به نامش کن یقین بدان 🌹در کوچه پس کوچه های پر پیچ و خم دنیا 🌸🌵تنهایت نمیگذارد.....😉🤞 #شهیدانه°‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ درآرزوشهادت
. بترسید از آن‌ وقتی‌ ❌ ڪه پیر شوید و حسرت‌ بخورید ڪه چه‌ ڪارهایۍ مے‌توانستید انجام‌ دهید ولی انجام ندادید!🚶‍♂ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shohaadaa80 .
✨ شبِ عملیاٺ تاڪہ فهمیدنــ رمزِعملیاٺ « یاابوالفضل» هستش..💔 قمقمہ هاشونــ رو خالۍ ڪردن...... تا با لبِ تشنہ بروند بہ دل دشمنــــ ..... چہ قدر از منش این شهدا دور شدیم آنقدر خیره بہ دنیا شده و ڪور شدیم🥀
#شهیـــدانه ظهور ؛ اتفاق مۍافتد مهم این است ڪہ ما ڪجاۍ این ظهـور باشیم...!🌱 -شهیدمصطفۍاحمدۍروشن🦋✨
وقتۍ‌بهش‌مۍگفتیم چرا کار‌میکنۍ مۍگفت: اۍ‌بابا‌همیـــشه‌کارۍ‌کن که‌اگه‌خدا‌تو‌ر‌ودید خوشش‌بیاد‌نه‌مردم..(: 🕊 شهید ابراهیم هادی Ⓙⓞⓘⓝ→↓ @shohaadaa80
وقتۍ‌بهش‌مۍگفتیم چرا کار‌میکنۍ مۍگفت: اۍ‌بابا‌همیـــشه‌کارۍ‌کن که‌اگه‌خدا‌تو‌ر‌ودید خوشش‌بیاد‌نه‌مردم..(: 🕊 شهید ابراهیم هادی
🕊 وعده‌خداست‌ڪہ‌حق‌الناس ࢪا‌نمےبخشند(: خون‌شھدا‌حق‌الناس‌است.. بااین‌حق‌‌الناس‌بزࢪگے‌ڪہ‌بہ‌گࢪدن‌ماست(: چہ‌خواهیم‌ڪࢪد؟ +شھیدمحمدحسین‌حدادیان🌱 http://Eitaa.Com/shohaadaa80
دهه هشتاد=افسران جنگ نرم🇵🇸
آرزویمحالیستولی: کیشودپیکرمنجایبگیرداینجا؟!((:💔 🥀🖤"
چه بسا با شهادت عاقبت بخیر شویم:)💔 اللهم الرزقنا شهادت🙂🥀 🥀🖤"
سرکلاس‌استادازدانشجویان‌پرسید: این‌روزهاشهدای‌زیادی‌روپیدامیکنن‌و میارن‌ایران ... به‌نظرنتون‌کارخوبیه؟ کیاموافقن؟ ۱نفر کیامخالف؟ همه‌به‌جز۱نفر دانشجویان‌مخالف‌بودن بعضی‌ها‌میگفتن:کارناپسندیه....نباید بیارن... بعضی‌هامیگفتن:ولمون‌نمیکنن ...گیر دادن‌به‌چهارتااستخوووون... ملت‌دیوونن** بعضی‌هامیگفتن:آدم‌یاد‌بدبختیاش‌میفته تااینکه‌استاددرس‌روشروع‌کردولی خبری‌ازبرگه‌های‌امتحان‌جلسه‌ی‌قبل‌نبود... همه‌ی‌سراغ‌برگه‌هارومی‌گرفتند. ولی‌استادجواب‌نمیداد... یکی‌ازدانشجویان‌باعصبانیت‌گفت: استادبرگه‌هامون‌رو‌چیکارکردی شما‌مسئول‌برگه‌های‌مابودی استادروی‌تخته‌ی‌کلاس‌نوشت:من مسئول‌برگه‌های‌شما‌هستم... استادگفت:من‌برگه‌هاتون‌روگم‌کردم‌و نمیدونم‌کجاگذاشتم؟ همه‌ی‌دانشجویان‌شاکی‌شدن. استادگفت:چرابرگه‌هاتون‌رو‌میخواین؟ گفتند:چون‌واسشون‌زحمت کشیدیم،درس‌خوندیم،هزینه‌دادیم، زمان‌صرف‌کردیم ... هرچی‌که‌دانشجویان‌میگفتنداستادروی تخته‌مینوشت... استادگفت:برگه‌های‌شماروتوی‌کلاس بغلی‌گم‌کردم‌هرکی‌میتونه‌بره‌پیداشون‌کنه یکی‌ازدانشجویان‌رفت‌وبعدازچند‌دقیقه‌با برگه‌ها‌برگشت ... استادبرگه‌هاروگرفت‌وتیکه‌تیکه‌کرد. صدای‌دانشجویان‌بلندشد. استادگفت:الان‌دیگه‌برگه‌هاتون‌رو نمیخواین!چون‌تیکه‌تیکه‌شدن! دانشجویان‌گفتن:استادبرگه‌هارو میچسبونیم. برگه‌هاروبه‌دانشجویان‌داد‌وگفت:شمااز یک‌برگه‌کاغذنتونستیدبگذریدوچقدر تلاش‌کردیدتاپیداشون‌کردید،پس‌چطور توقع‌داریدمادری‌که‌بچه‌اش‌رو‌با‌دستای خودش‌بزرگ‌کرد‌وفرستادجنگ؛الان منتظره‌همین‌چهارتااستخونش‌نباشه؟ بچه‌اش‌رومیخواد،حتی‌اگه‌خاکستر شده‌باشه. چند‌دقیقه‌همه‌جا‌سکوت‌حاکم‌شد! وهمه‌ازحرفی‌که‌زده‌بودن‌پشیمون‌شدن!! تنهاکسی‌که‌موافق‌بـود . . فرزند‌شھیدی‌بودڪه‌سالھامنتظرباباش بود💔!
+می‌گفت: من‌دوست‌دارم‌ وقتےشهادت‌بیاد دنبالـم‌ که‌شهادتم‌بیشترازموندنم‌ بــرابقیـه اثـر داشتـه‌باشـه... _اونجابودکه‌‌فهمیـدم‌بعضیا تــومـــرگ‌وزنــدگیـشــون‌دنبـال‌ عاقبت‌به‌خیری‌بقیه‌هستن... _حتےوقتےکه‌دیگه‌تو این‌دنیایِ‌فانی‌نیستن..!!!🤍 شهیدمحمدرضادهقان‌امیری
اومدبه‌حاج‌ابومهدی‌گفت: حلالمون‌کن؛پشت‌سرت‌حرف‌می‌زدیم ابومهدی‌خندید! باهمون‌خنده‌‌بهش‌گفت: شماهرموقع‌‌دلتون‌‌گرفت‌‌پشت‌‌سر‌من حرف‌بزنیدتادلتون‌باز‌شه :)♥︎
آرزوی شهادت را همه دارند، اما تنها اندکی شهید می‌شوند چون تنها اندکی شهیدانه زندگی می‌کنند . .💔🌿!' ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌•🌿• گفت: باز هم شهید آوردن؟ یک مشت استخوان! شب خواب دید در یک باتلاق است! دستی او را گرفت... پرسید: کی هستی؟ گفت: من همان یک مشت استخوانم(:💔
‌‌همیشھ میگفت : زیباترین شہادت را میخواهم! یك بار پرســـیدم : شہادت خودش زیباســــــت؛ زیباترین شہادت چگونه است؟🥀 در جواب گفت : *زیباترین شہادت این است کھ؛* *جنازه اے هم از انسان باقے نماند.
♥️🖇•| دلم‌رفاقتی‌میخواهد؛ که‌برایم‌سربندیازهراببندد . . که‌دلم‌راحسینی‌کند . . که‌خاکی‌باشد دلم‌رفاقتی‌میخواهد؛ که‌شهیدم‌کند . .(: ‌رفاقت‌ختم‌به‌شهادت‌نصیبتون
*‏نزدیك عملیات بود؛ می‌دونستم تازه دختردار شده. یك روز دیدم سر پاكت نامه از جیبش زده بیرون... گفتم این چیه؟ گفت عكس دخترمه گفتم بده ببینمش گفت خودم هنوز ندیدمش! گفتم چرا؟ گفت: الان موقع عملیاته. می‌ترسم مهر پدر و فرزندی كار دستم بده، باشه بعد... -[شهیدمهدی‌زین‌الدین]-