eitaa logo
دهه هشتاد=افسران جنگ نرم🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
317 فایل
دهه هشتادےهاهم‌شهیـدخواهندشد شهیـدانـے‌میشوندامثال‌شهداے: شهید آرمان علی وردی🤍:) من |🌿 @nojavan82 برا تبـادل⇜ @tabalolat_shohaadaa80
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ کمیل: سرکار بودم که تلفنم زنگ زد مامان بود +جانم دلم مامان؟ صدای هق هق گریه ش میومد +مامان؟چیشده -کمیل بیا کوثرم😭 این و گفت و تماس قطع شد نفهمیدم چجوری خودم و رسوندم خونه زینب و برداشتم و راه افتادیم دستام می لرزید زینب مدام صلوات می فرستاد راه دوساعته و یه ساعته رفتیم رسیدم خونه دیدم کسی نیست زنگ زدم بابا خاموش بود...مامان بر نمی داشت کلافه چنگی به موهام زدم خاله رو گرفتم صدای گرفته ش حالم و بدتر کرد +جانم -خاله کوثر کجاست؟ بیا بیمارستان نزدیک خونه تون خاله +یا جده سادات چیشده خاله؟ -فقط بیا خاله نگام به زینب افتاد بغض کرده بود ولی به خاطر من خودش و نگه داشته بود با چشام بهش فهموندم که بریم سر تکون داد و راه افتادیم تو حیاط بیمارستان علی و دیدم چشاش سرخ بود تو من و دید اومد جلو و بغلم کرد شونه هاش می لرزید +علی تورو قران بگو چیشده -کمیل کوثر +تو رو جون کوثر بگو چیشده -داداش برو بالا هیچکس جوابم و نمیداد جدا شدن روح و از بدنم و داشتم احساس می کردم تصویر کوثر و لبخنداش اومد جلوی چشمم اشک دور چشمام جمع شد.... همه جارو تار میدیدم....