چهار سال نعمت خدمت
زود میگذرد اما کارهای
بزرگ میتوان کرد مثل
امیرکبیر و #رئیسی_عزیز :)
16.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
يستبشرون...
محطّةٌ نُطِلّ من خلالها على بعضٍ من وصايا شهداء المقاومة الإسلامية على طريق القدس.
شهيد اليوم:
- الشهيد المجاهد حسين علي زهور "حبيب"
- تاريخ الإستشهاد: 27-03-2024
#حزب_الله
#الإعلام_الحربي
🥀⃟🦋
کنارش ایستاده بودم شنیدم
که میگفت:
"صلی الله علیک یا صاحب الزمان"
🔹بهش گفتم چرا الان
به #امام_زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) سلام دادی؟!
گفت: شاید این وزش باد و نسیم، سلام منو به امام زمانم(عج) برساند ..
#شهید_ابومهدی_المهندس❣
#شهدا۰۱۲۰
#ساعت_عاشقی
#قاسم_بن_الحسن
╭🦋
╰┈➤ @shohada0120
🥀⃟🦋
ز حد بگذشت
مشتاقی و صبر
اندر غمت یارا
به وصل خود دوایی کن،
دل دیوانهی ما را ...
#ساعت_عاشقی #شهید_القدس
#قاسم_بن_الحسن #شهدا۰۱۲۰
╭🦋
╰┈➤ @shohada0120
🥀⃟🦋
فرمود:
عاقلان چون گرفتار بلا شوند گویند "شکیبایی ورزیم که این نیز بگذرد"
اما عاشقان چون در معرکهی بلا درآیند گویند:
"اگر با دیگرانش بود میلی
چرا ظرف مرا بشکست لیلی..."
بنگریم عاقلیم یا عاشق؟!
عاشق شویم که حکم دل،
خدایی تر است...
#شهید_سیدمرتضی_آوینی
#قاسم_بن_الحسن
#شهدا۰۱۲۰
╭🦋
╰┈➤ @shohada0120
🥀⃟🦋
هر وقت میخواستیم در خانواده، عکس دسته جمعی بگیریم، او با ما همراه نمیشد.
گاهی اوقات با اصرار و قسم و آیه، مجبورش میکردیم و میآمد و توی جمع میایستاد.
امّا به محض آنکه میخواستند عکس بیندازند، او کنار میرفت.
مادرم میگفت: «محمّدرضا چرا وقتی دارن از عملیاتها فیلم میگیرن، تو هیچ وقت توی فیلم نیستی؟»
او جواب میداد: «من که توی عملیات نیستم مادر! من پشت جبههام. کاری نمیکنم که منو نشون بدن.»
همیشه دوست داشت گمنام باشد. میگفت: «آی نمیدونی! چه لذّتی داره، آدم برای خدا تکّه تکّه بشه و هیچّی ازش باقی نَمونه که کسی بشناسدش.»
#شهید_محمد_رضا_کارور
#قاسم_بن_الحسن
#شهدا۰۱۲۰
╭🦋
╰┈➤ @shohada0120
🦋
• نوشتہ بود ...
همیشه توے عبادت متوجہ خدا باش
خدا عاشق میخواد ، نہ مشترۍِ بھشت ...!
#شهید_ابراهیم_هادی
#قاسم_بن_الحسن
#شهدا0120
╭🦋
╰┈➤ @shohada0120
🥀⃟🦋
از جبهه که برگشتیم، یک شب آقای رجایی را به هیئت محلمان دعوت کردیم تا برای بچـه های هیئت صحبت کند.
🔹 آن شب جمعیتی منتظر بود.
هیئتی و غیر هیئتی به هوای ایشان آمده بودند. اما ساعت از ۹ شب گذشت و آقای رجایی نیامد!
به نخست وزیـری تلفن زدم و پـرس وجـو کـردم؛ گفتند: «ایشان خیلی وقته که حرکت کرده و تا حالا باید رسیده باشد.»
🔸 در همین حین که حیران آقای رجایی بودم و دنبالش می گشتم، یک نفر آمد و دم گوشم گفت: «آقا سید! یک نفـر بغـل دست من نشسته که با آقای رجـایی مو نمیـزنه!» دنبالش رفتم و دیدم، بلـــــه؛ خود آقای رجاییه! وسط جمعیت نشسته بود و صداش هم در نمی آمد!
رفتم جلو و گفتم: «آقـا، سـلام. شمــا اینـجایی!؟ دو ساعته حيــرون شــما هستم؛ تیـم حفاظت را چی کار کردید؟!»
• گفت: «تیــم حفـاظت نمیخـوام!
سـوار تاکـسی شـدم آمـدم! »
📚 کوچــه نقــاش هــا / راحـله صـبوری
خاطرات مرحوم #سید_ابوالفضل_کاظمی
فرمانده گردان میثم لشگر حضرت رسول (ص)
#شهید_محمد_علی_رجایی
#قاسم_بن_الحسن #شهدا0120
╭🦋
╰┈➤ @shohada0120
مستقیم از سوریه آمد
خواست فوری برویم به روستای پدریاش!
پدرش را بُرد حمام
و بعد شروع کرد به بوسیدنش...
گفت: همهیِ خستگیها از تنم بیرون رفت
زیارت دلچسبی بود...
راوی: خانواده شهید
#شهیدحاجقاسمسلیمانی
⊰᯽⊱┈╌❊🦋❊╌┈⊰᯽⊱
6.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاجت دارا توصیه میکنم این حکایت جالب از گره گشایی #شهدا رو حتما گوش کنید ...
#شهید_رجبعلی_ناطق🕊🌹