eitaa logo
به یاد شهیدان 🇵🇸
91 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
436 ویدیو
17 فایل
.. تنها راه رسیدن به خدا #شهادت است🪴 ➕سریعترین راه ➕مطمئن‌ترین راه ➕بهتـــــــــرین راه ➕زیبــــــــا ترین راه ✍🏻اینجا مطالب شهدایی داریم❤️ ✅راه ارتباطی : @AMIR19584 ناشناس 👇🏻 https://daigo.ir/secret/31363054429
مشاهده در ایتا
دانلود
آن شب یادم نمی رود... شب حاج قاسم... سید گفت؛ بند کفش حاج قاسم از سر ترامپ باارزش تر... و حالا امشب را... خدا به خیر کند! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌به کانال بپیوندید 👇 @shohada15
5.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ترند جدید تیک تاک؛ جوانان فلسطینی در حال شیعه شدن ‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌به کانال بپیوندید 👇 @shohada15
هدف سید بوده اگر مطمئن نبودند که سید حسن در نقطه هدف حضور داره هرگز اینگونه عملیات نمیکردند حالا گفته شده از بمبهای سنگرشکن استفاده شده پس نقطه هدف فقط روی زمین و ساختمون نبوده نکته مهم بعدی اینه که سید قطعا تنها نبوده افرادی که همراه سید حضور داشتن به نظرتان چه کسانی بودند البته همه این احتمالات در صورتی هستش که روایت حذف سید از سوی رسانه های عبری درست باشد که امیدواریم اینطور نباشد😔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌به کانال بپیوندید 👇 @shohada15
🌷 ! 🌷توی حیاط اردوگاه نشسته بود. هرکس می‌آمد و حرفی پیش می‌کشید؛ یکی از برنامه‌های فرهنگی اردوگاه می‌گفت، یکی از مشکلش می‌گفت، یکی به روش او در رهبری اردوگاه انتقاد می‌کرد. او هم با حوصله به حرف‌هایشان گوش می‌داد. توی این گیرودار بسیجی جوانی سر رسید. به حاج‌آقا گفت «چند دقیقه‌ای کارتون دارم.» حاج‌آقا گفت «درخدمتم آقاجون.» جوان که سرش را پایین انداخته بود گفت «پیرهنم گشاد بود، شکافتمش و دوباره اندازه کردم. بردم.... 🌷بردم پیش خیاط اردوگاه. خیاط می‌گه باید یک ماهی صبر کنم.من جز آن پیرهن لباسی ندارم. اگه می‌شه شما بگید پیرهن رو زودتر بدوزه.» حاج‌آقا کمی فکر کرد و گفت «باشه، پیرهن رو بیار تا بگم برات بدوزن.» یک هفته تمام، وقتی همه خواب بودند، حاج‌آقا بیدار می‌نشست و پیراهن را با دقت می‌دوخت. یکروز صبح، جوان را در محوطه اردوگاه پیدا کرد و پیراهن را دستش داد. جوان هیچ وقت نفهمید خیاط آن پیراهن خود حاجی بوده است! 🌹خاطره اى به ياد سيد آزادگان مرحوم حجت الاسلام‌ والمسلمین حاج آقا سيد على اكبر ابوترابى فرد راوی: آزاده سرافراز حسین مندنی‌زاده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌به کانال بپیوندید 👇 @shohada15
🌷 .... 🌷وقتی در عملیات "کربلای پنج" به دشمن حمله کردیم، تعدادی از بچه‎ها زخمی و شهید شده بودند و می‎بایست آن‌ها را به عقب منتقل می‎کردیم. من با دو نفر از بچه‎ها پیکر مطهر شهید "ایرج کریمی" را به عقب می‎بردیم. هنوز مقداری راه نرفته بودیم که یکی از دوستانم "ستار عروج‎علیان" ایشان بعداً شهید شد را دیدم که شهیدی را بر دوش گرفته و به عقب می‎آورد. به او گفتم: "ستار، کی شهید شده؟" جواب نداد، دوباره سؤالم را تکرار کردم، بر زمین نشست. وقتی چهره او را دیدم، او برادرم شهید "مجید شاکری" بود. اشک امانم نداد. برادرم را از او گرفتم و بر دوشم گذاشتم، داغ برادر سخت و سنگین است و این همه سنگینی مرا در خود می‌شکست. 🌷مجید اگر چه کوچک‎تر از من بود ولی بزرگواری و روح بلند او سبب پروازش شده بود. او هرچند دیرتر از من به جبهه آمد، ولی در اخلاق، معنویت و تلاش و راز و نیاز جزء «السابقون» بود. یکی از دوستانش تعریف می‌کرد که در هزار قله وقتی مناجات مولی الموحدین را می‌خواند «مولای یا مولای انت المولی و انا العبد و هل یرحم العبد الی المولی» دل همه به لرزه می افتاد. شهید مجید شاکری گوی سبقت را از ما ربود و اکنون در جوار رحمت حق آرمیده است. مجید جان به ما واماندگان از قافله شهداء دعا کن تا روسفید به محضر شهداء وارد شویم. روحش شاد. 🌹 خاطره ای به یاد شهیدان معزز ایرج کریمی، ستار عروج‎علیان و مجید شاکری راوی: رزمنده دلاور حمید شاکری 🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌به کانال بپیوندید 👇 @shohada15
...!! 🌷محل کارمان نطنز بود و خانه‌هایمان، اصفهان. دو_سه نفر بودیم که هیچ کدام ماشین نداشتیم، به جواد می‌گفتم بیا با اتوبوس برویم، تاکسی خیلی طول می‌کشد تا پر شود. می‌گفت: من با اتوبوس نمی‌آیم، این بی‌بندوباری‌ها را که می‌بینم حالم بهم می‌خورد. می‌گفتم: صندلی جلو می‌نشینیم. می‌گفت: آن‌جا هم یک وقت راننده آهنگ می‌گذارد و بحثمان می‌شود. 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز مدافع حرم جواد محمدی 🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌به کانال بپیوندید 👇 @shohada15
🌷 !! 🌷شهید حاج عبدالله عرب نجفی در عملیات مرصاد، فرمانده گردان کربلا بود. پسر دوازده ساله‌اش را هم با خودش آورده بود. از همان اول کار توی تنگه ماندو حتی روی ارتفاع هم نیامد. با این‌که تیربار دشمن لحظه‌ای امان نمی‌داد قد راست ایستاده و با صدای گرمش به بچه‌ها روحیه می‌داد. و به آن‌ها می‌گفت: بعد از خدا امیدم به شماست. یک لحظه هم از آن‌ها غافل نشوید بهشان امان ندهید و.... ترس این را داشتم که هدف قرار گیرد. هرچه می‌گفتم: شما هم هم یک اسلحه بردار. 🌷....می‌گفت: اگه لازم بشه از اسلحه شما استفاده می‌کنم. شاید از تنها چیزی که ترس نداشت مرگ بود. از روز اول جنگ بند پوتین‌هایش را بسته بود. خودش را به خطر می‌انداخت تا مجروحین را به عقب بیاورد حتی جنازه شهدا را مثل پدری دلسوز کول می‌کرد و می‌آورد. همیشه می‌گفت: من لیاقت ندارم که فرمانده این بچه‌ها باشم. این‌ها همه نمازشب می‌خوانند. اون وقت من به آن‌ها دستور می‌دهم من از روی هر کدام از آن‌ها خجالت می‌کشم. 🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید معزز حاج عبدالله عرب نجفی، [فرمانده گردان کربلا] 🇮🇷 ‎‎‌به کانال بپیوندید 👇 @shohada15
⚫️بعد حاج قاسم ، داغت مارو آتیش زد سیــــــــــــــــــــدجان...🔥 .. ..