زیر سایه شهدا🇵🇸
◾️#دلتنگے_شهدایے ✨ تو را با جان نمیخواهم که روزی میشود فانے ... تو را در جان دل جویم که تا روز ابد
◾️#خاطره_شهید 🎙✨
مصطفے به مادرش می گفت:
شما دعا کن من مؤثر باشم!
شهید شدم یا نشدم مهم نیست🖐🏻♥️🕊
#شهید_مصطفے_صدرزاده
#خاطره_شهید ♥️🎙
همیشه تلاش میکرد تا نشاط و شادابے در بین نیروهای مقر پخش شود و نیروهایش روحیه بگیرند🍃
بالاخره فضاے جنگ و شرایط خاص آن، گاهی روحیه رزمندگان را دچار تحلیل میکند...
#شهید_مصطفے_صدرزاده
راوی همرزم شهید
ارادت خاصی به شهید ابراهیم هادی داشت🌺💚🕊
زندگی نامه شهدا را از اول تا آخر می خواند مثلاً میگفت شهید ابراهیمهادی فلان خصوصیت را داشت. شهید همت فلان کار را میکرد یا مثلاً شهید آبشناسان کسی است که انواع دوره های تکاوری دورههای چتربازی غواصی و اینها را دیده است. یکی از شب ها مصطفی از شب تا صبح از خاطرات ابراهیم هادی برای من گفت.
هر وقت با مصطفی زیارت عاشورا می خواندم ثوابش را به ابراهیم هادی هدیه می کرد اما تا آن موقع زیاد درباره این شهید صحبت نکرده بودیم مصطفی گفت ابراهیم هادی را در خواب دیدم که به من گفت: «شما هم می آیی پیش ما.
🌺 یاد شهدا با صلوات 🌺
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#سالگردشہادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شہادتٺمباࢪڪ داداشمصطفۍ💔
#سالگردشہادت
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#روایت_عشق
1⃣ سید ابراهیم میگفت دفعه اول که به سوریه اعزام شدم در عملیات تدمر خمپاره درست خورد کنار من ولی به من نخورد..
گفتم شاید مشکل مالی دارم خدا نخواسته شهید بشم..
آمدم ایران و مباحث مالی خودم را حل کردم..
2⃣ دفعه دوم
که رفتم سوریه،باز خمپاره خورد کنار من و به من چیزی نشد..
گفتم شاید وابستگی به خانواده و
بچه هاست که نمیذاره شهید بشم..
آمدم ایران و از بچه ها دل بریدم..
3⃣ و برای بار سوم
که به سوریه اعزام شدم در عملیاتی ترکش خوردم و مجروح شدم
ولی شهید نشدم..
به ایران که آمدم نزد عارفی رفتم و از او مشكلم را پرسیدم..
ایشان گفتند:
"من كان لله كان الله له"
تو برای خدا به جبهه نمیروی
برای شهادت میروی..
نیتت را درست کن
خدا تو را قبول میکند..
پدرش میگفت :
این دفعه آخر مصطفی (سيدابراهيم)
عجیب بال و پردرآوره بود دیگر زمینی نبود..
رفت
و به
آرزويش
رسيد..
#شهید_مصطفی_صدرزاده 🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
#خاطره_شهید
یک بار کنار سفره غذا با بچه ها نشسته بودیم که سید با خنده گفت:
"من از اون آدمایی هستم که هر کی رو بیشتر دوست داشته باشم، میفرستمش جلوی گلوله تا شهید بشه😁
مثلا همین ابوعلی! چون دوستش دارم میفرستمش جلوی گلوله😅
این را که گفت ، یکی از بچه ها گفت: "ابوعلی خواب دیدم با هم از کربلا برگشتیم، توی فرودگاهیم و تو کت و شلوار پوشیدی که بری مشهد...
منم برم قم!"
سید یه دفعه زد زیر خنده و گفت: "من خواب دیدم دارم با ابوعلی میرم کربلا ، احتمالا من رو توی کربلا جا گذاشته!😆"
بچه ها همه گفتند به به و تعبیر به شهادت کردند... 🕊
بعد سید با افسوس گفت: "خیالتون راحت! من اونقدر آنتی شهادت زدم که حالا حالا ها هستم! :) "
بعد با خنده اضافه کرد : "ولی ابوعلی تو حتما پیکرت میره مشهد!"
دستی به ریش هاش کشید و گفت: "اصلا نگران مراسما نباش!
برای مداحی محمود کریمے رو میاریم ، سخنران آقای پناهیان خوبه؟😂 بنر ها رو هم میدم داداشم محمد حسین بزنه🖐🏻
تو شهید شو ما حسابی برات سنگ تموم میزاریم!😁"
من هم با خنده گفتم: "شهادت همه رو دیدم بعدا میرم!😃"
غذا که تمام شد با شوخی گفتم : "آقایون اگه سیر نشدید به ما چه غذا همین بود!😅"
همه خندیدند و سفره را جمع کردیم ...
#شهید_مصطفے_صدرزاده 🌷
راوی #شهید_مرتضی_عطایی 🌷
برایشهادتکارنکنید..
برایخداکارکنید..
خدااجرشومیده،
یاشهادته یایهچیزدیگه!
#کلام_شهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده
براے #شهادت باید تلاش کرد..!
باید با تنی خسته برای خدا کار کرد.
مصطفۍ اوایل، ماه رو روزه میگرفت و با زبان روزه برای بسیج فعالیتهای بسیاری میکرد،
تا اونجایۍکه چشمش سیاهی میرفت.:)
#شهید_مصطفی_صدرزاده| #کلام_شهدا
<🏴♥️>
#شهدایی
آدم باید هیݘ بشہ تا بہ خدا برسہ...
توے شعرِ یہ توپ دارم قلقلیه ے خودمون هم میگہ
"اوݪ توپ زمین میخوره بعد میره آسمون!"
ما هم باید مثل توپ باشیم
اوݪ باید پیش خدا زمین بخوریم تا بتونیم بریم آسمون پیش خودش!
#شهید_مصطفی_صدرزاده
-شهید مصطفی صدرزاده یه جمله معروف داشت که میگفت:🕊
از در انداختنت بیرون از پنجره بیا تو..
بجنگ واسه خواسته هات و ناامید نشو!
خدا ببینه سفت و سخت چسبیدی به خواستت،بهت میده خواستت رو..!
یکم فکر کنیم و به حرف آقا مصطفی گوش کنیم و هروقت مشکلی افتاد تو زندگی ناامید نشیم...!
#شهید_مصطفی_صدرزاده