eitaa logo
آستان بیت الشهدای گرمسار
103 دنبال‌کننده
246 عکس
75 ویدیو
5 فایل
شهدای شهر ایوانکی، ارادان، گرمسار ادمین https://eitaa.com/Modafeinharmim بیت الشهداء ایتا https://eitaa.com/shohada_garmsar تلگرام https://t.me/shohadaygarmsar
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم . جادارد امشب که شب شهادت ام الائمه حضرت فاطمه زهراست ، یادی از بسیجیان دفاع مقدس که نه در جبهه که در این شهر مظلومانه عروج کردند بیفتیم و با قرائت فاتحه ای روحشان را شاد و یادشان را گرامی بداریم . عبارتند از علیرضا خیرالدین , عبدالرضا گیلوری ، ابراهیم قندالی ، حمید غنی زاده ،جلال پازوکی و اگر کسی از قلم افتاده را اضافه کنید . چون کمتر از شهدا عمل نکردند . عذر خواهی میکنم که به دلیل بیماری نام بعضی از دوستان مرحوم شده را ننوشتم . لذا از خانواده های کسانی که از قلم حقیر افتاده عذر خواهی میکنم . عبد مذنب بهمن زمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹*قرآن*🌹 ای مردم، جز خدای يكتا كسيی را نپرستيد، و بدانيد كه من رسول او هستم، و برای اندرز و بشارت شما مبعوث شده ام، آمده ام تا بگويم از گناهانتان آمرزش طلبيد و به درگاه او توبه كنيد، تا شما را تا اجل معين بهره مندی و رحمت نيكو بخشد و اگر روی از او بر گردانيد، من از عذاب روز بزرگ قيامت، بر شما می ترسم… (هود ۳ ، ۲) 🌹*رسول رحمت(ص)*🌹 هر كس از شما گسست، به او بپيونديد، هر كس شما را محروم كرد، به او عطاكنيد، و هر كس به شما ستم نمود، او را عفو نماييد، و آگاه باشید که در روز قیامت سنگین ترین چیزی که در ترازوی عدالت قرار می‌دهند، نرم خویی، خوش اخلاقی و یاری رساندن به فقرا و حاجتمندان است… 🌷*فاطمه زهرا(س)*🌷 خداوندا، دنيا و آخرتمان را اصلاح فرماييد، كه دنيا، خانه تلاش و کوشش، و آخرت خانه ابدی و نتیجه گیری ما است. ای مردم، بهترين شما كسی است كه با دیگران ملايم و خوش رفتار، و با اهل خانه و همسران، پر محبت و بخشنده باشد، ای مردم، بیاد داشته باشید، در همه امور ابتدا، همسايگان و نزديكان، سپس اهل بيت…
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرحوم طباطبایی(شهردار)، مرحوم حاج کاظم قاسمی، مرحوم حاج صفر یوسفی، مرحوم اکبر ترامشلو، مرحوم ظهیر درویشی، مرحوم علی اصفر معینیان، مرحوم غلامحسین جوادی، مرحوم حاج آقا موسوی، مرحوم هادی نصیری، مرحوم رضا پازوکی ، مرحوم داود شاکری، مرحوم لجرانپور، مرحوم دایی احمدی،مرحوم باقر و محمد نظری، ... لطفا تکمیل فرمایید https://eitaa.com/Modafeinharmim
مرحوم کمالی پدر شهید مجید کمال و مادر گرامیشان ، پدر و مادر شهید علیرضا رشمه ای ، و پدر شهید رحیم زاده ، مرحوم حاج سید هاشم موسویان معاون سیاسی و فرماندار گرمسار ، حمید رضا کاشی ، حاج رمضانعلی بلوچی ،
هدایت شده از ابراهیم
۲۴ مهر ۵۹ باتفاق۴۵نفرازدوستان که اسامی پیوست می باشد از گرمسار به جبهه جنوب اعزام شدیم یادش بخیر دوستانی که شهید ویا مرحوم شدن ودوستان که رنگ عوض نکردن وهنوزپا درکاب هستند۰
هدایت شده از پازوکی ☫
سلام ردیف های ۱۶،۲۳،۳۲ نیز در چند ماه گذشته به جمع متوفیان پیوستند ارواح مطهر جمیع متوفیان و شهدا فاتحه و صلوات تقدیم می کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 امروز مردم قدرشناس ایران این‌گونه برای ۲۸۰ ستارۀ بی‌نشان سنگ‌تمام گذاشتند. 🥀🥀🥀🥀🥀 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 🎞👆 / همخوانی و عزاداری رزمنده ها در حضور امام امت حسینیه جماران دهه شصت دوران ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدان گرمساری مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها🌹🌹✌️✌️ 1 شهید مدافع حرم، شهید🌹 اسد الله بلوچ ایوانکی 2 شهید مدافع حرم، شهید🌹 رشید رحیمی گرمسار 3 شهید مدافع حرم، شهید🌹 عبد الله رضایی گرمسار 4 شهید مدافع حرم، شهید🌹 ابوذر جعفری ایوانکی 5 شهید مدافع حرم، شهید🌹 خدا یرم صابری ایوانکی 6 شهید مدافع حرم، شهید🌹 تقی ارغوانی (گرمساری در تهران) 7 شهید مدافع حرم، شهید🌹 داوود حسنی منگر گرمسار 8 شهید مدافع حرم ،شهید🌷 محمد یوسفی 9 شهید مدافع حرم، شهید🌷 علی رضایی 10-شهید مدافع حرم ، شهيد🌹 شیر محمد جعفری ایوانکی 11 شهید مدافع حرم ، شهید🌹 ثامنی راد اصالتا گرمساری در ورامین 12 شهید مدافع حرم ، شهید 🌹 موسی جعفری 13شهیدمدافع حرم ، شهید 🌹 سیدطاهرحسینی 14شهیدمدافع حرم ، شهید 🌹 بهمن حسنی تکمیل فرمایید🙏 @shohada_garmsar
۲ عروسی شب عروسی ام بود كه خبر شهادت همرزمش حمید گلستانه را آوردند. خانه ما نزدیك خانه آنها بود. ابراهیم(شادکام) و حمید آن قدر صمیمی بودند كه همدیگر را داداشی، صدا می كردند. ابراهیم خیلی ناراحت شد و گفت:« عروسی رو عقب بندازین! ». مراسم عروسی بدون سر و صدا و با صلوات برگزار شد. ابراهیم می گفت:« داداشی! بدون ما به مهمونی رفتی؟». دو سال بعد درست یك شب قبل از عروسی خواهر شهید گلستانه، ابراهیم شهید شد. خانواده شهید گلستانه به همه گفته بودند:« چون دوست فرزندمون شهید شده به احترام او هیچ سر و صدایی نباید باشه.» بیت الشهدای گرمسار @shohada_garmsar
با عرض سلام و ارادت به عزیزانی که تاکنون در هیچ کجای این سرزمین پهناور نامی از آنها برده نشده است . در این مجال بنده با اجازه از برادران و خواهرانی که نام آنها برده میشود ، یادی کرده و بدینوسیله خاطره آنها را در این گروه مقدس برای مردم شریف گرمسار علی الخصوص رزمندگان دفاع مقدس یادآوری مینمایم . خاطره افرادی همچون برادر عزیز عباس وحیدی ، میرزا آقا عاشور ، رضا رحمانی ، داوود شاکری ، رضا کرم سروری ، غلامحسین جوادی ، غلامرضا جوادی ، احمد جوادی ، برادران وطن‌خواه ، جلیل ، عباس ، محمود ، حمید ، مسعود ، حسین و دیگر برادران پازوکی ، نصرت اله ، امان اله شادکام ، حسن عاشور و برادر بزرگوارش ادامه دهید
شهید نادعلی ترامشلو تدارکات خط روستای ده سلطان روستایی بود مثل همۀ روستاهای آن زمان، از آب بهداشتی، برق، گاز و دیگر امکانات در آن خبری نبود. زندگی سخت و یک نواخت بود. اهل خانواده همه می­بایست کار می­کردند تا چرخ زندگی را بچرخانند. خانوادۀ مشهدی کرم هم از مردم اصیل ده سلطان بودند که چند صد سال پیش ایل آنها از اطراف زنجان به آنجا کوچ کرده بود. فاصلۀ روستا تا شهر گرمسار بیست پنج کیلومتر می­شد ولی روش زندگی در روستا طوری بود که کمتر به شهر نیاز داشتند. یک صد و پنجاه خانوادۀ روستا در بخش­های مختلف فعالیت می­کردند. سال1326 وقتی خداوند نادعلی را به خانوادۀ مشهدی کرم داد، آنها خوشحال شدند که مردی به مردان خانواده اضافه شده است. مشهدی کرم با بزرگ شدن سه پسر و دو دخترش، در تابستانها با خیال راحت­ تری به گلۀ گوسفندانش را به ییلاق سِلون می­برد و در روستای کرم ده زمین بیشتری را زیر کشت می­برد. وقتی بچه­ ها قد کشیدند، شرایط طوری شد که دیگر دامداری و کشاورزی زندگی­اشان را تامین نمی­ کرد. برادر بزرگ نادعلی در شهربانی تهران دستش بند شده بود و نادعلی هم که دوران تحصیل ابتدایی را پشت سر گذاشته بود و چند سالی را همراه پدر کار کرده بود سال 1346 به نزد او رفت. نادعلی شبها درس می­خواند و روزها کار می­کرد. نقاشی ساختمان و تعمیرکاری اتومبیل شغل های مورد علاقۀ او بود. در همین ایام بود که کارت معافیت از خدمتش را گرفت و توانست در آموزش و پرورش تهران استخدام شود. سال 1350 با خانم افسر جورابلو ازدواج کرد. با تولد اولین فرزندش، مینا زندگی­ اش شیرین­ تر شد. علاوه بر خدمت در آموزش و پرورش رنگ آمیزی هم می­کرد. با پس اندازی که کردند، توانست یک ماشین پیکان بخرد که در آن زمان برای خیلی­ ها داشتن وسیلۀ شخصی افسانه بود. خانوادۀ آنها در ده سلطان ساکن بودند و او دوست داشت اقلاً یکبار به دیدن پدر، مادر، اعضای خانواده و بستگانش برود. ماشین او متعلق به خانواده، دوستان و مردم محروم ده سلطان بود. روزهای تعطیل که به روستا بر می­گشت، مسافران را جابجا می­کرد. یکبار همین که به روستا رسید خانواده­ای از او خواستند که بیمارشان را به تهران برساند. بلافاصله حتی بدون انکه وارد خانۀ پدرش شود، بیمار را به بیمارستان تهران رساند. از سال 1356 هم با انقلاب و افکار امام آشنا شد و از سال 1357 نیز به طور فعال در فعالیتهای انقلابی شرکت می­کرد. با پیروزی انقلاب بیشتر با نظرات امام خمینی(ره) آشنا شد و دوست داشت او هم در سازندگی و تولید ملی نقشی داشته باشد. برای همین رضایت خانمش را جلب کرد و به روستای ده سلطان کوچ کردند. می­گفت:« امام فرموده تولید کنید. من هم به روستا آمدم تا تولید کننده باشم.» با شروع جنگ تحمیلی، فکر و ذکرش شده بود جبهه. سه فرزند قد و نیم قد مانعی بود که نمی­توانست خانم و فرزندانش را در روستا تنها بگذارد. ولی وقتی در تشیع جنازۀ چند شهید شرکت کرد دیگر باقی ماندن برایش امکان نداشت. دل کندن از خانم و فرزندانی که بزرگترین آنها ده ساله و کوچکترین آنها، حسین یک سال و نیمه بود کار راحتی نبود. افسر خانم هم دو دل شده بود. تصور بزرگ کردن سه فرزند خردسالی که پدرشان را از دست داه­اند، اعصابش را به هم می­ریخت. از سوی دیگر هم فکر می­کرد چنانچه مانع به جبهه رفتن شوهرش شود نزد خداوند مسئول است. سر انجام اواخر بهمن 1362 این زوج مومن تصمیمشان را گرفتند. افسر خانم تصمیم گرفت کاری زینبی کند و نادعلی هم تصمیم گرفت کاری حسینی کند. روز سخت وداع فرا رسید و نادعلی با چشمی گریان بچه­ ها را بوسید و با خانواده­اش خدا حافظی کرد. این صحنه را حسن و حسین که هیچ، حتی از ذهن مینای ده­ساله­اش اکنون محو شده است. او داوطلبانه با کاروان جهادگران سمنان به جبهه رفت. در عملیات خیبر که جهاد سازندگی استان سمنان زدن پل بزرگ سیدالشهدا را برای اتصال جزایر مجنون به خشکی به عهده گرفته بود، نادعلی رانندۀ ماشین تدارکات بود. او ده روز تمام زیر سنگیین­ ترین آتش به خدمت رسانی مشغول بود تا آنکه در تاریخ 7/1/1363 در اثر بمباران هوا پیماهای دشمن به شهادت رسید. پیکر این شهید پس از تشیع در گلزار شهدای امام­زاده عبدالله گرمسار به خاک سپرده شد. اکنون سه فرزند برومند این شهید دارای تحصیلات دانشگاهی هستند و وفا دار به راهی که پدرشان در آن راه جانش را تقدیم کرد. منبع: مصاحبه با دختر شهید، خانم مینا ترامشلو، کارشناس ارشد جامعه شناسی 16/5/1391