فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸بعضیا فکر میکنن امثال شهید سلیمانی حرفایی که میزنن از روی احساسات و دور از منطق و عقله و تا برای هرکدومشون اتفاق نیوفته و تجربه نکنن قبول نمیکنن!
🔹خانم زینب موسوی هم یکی دیگه از کسایی که تجربه کرد، وقتی که حتی فکرشم نمیکرد :))
📝اکبر بکیار
@shohada_hejab
16.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴کلیپ تصویری: زیارت
▪️ربنا آتنا زیاره الحسین یوم الاربعین
▪️ثبت اقدامَنا سجّل اسماءَنا بین الزائرین
🔸با نوای: حاج مهدی رسولی
شبتون حسینی
@shohada_hejab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دعای_فرج
🟢«حضرت مهدی(عج)»:
برای تعجیل در ظهور من زیاد دعا کنید که خود فَرَج و نجات شما است. (کمالالدین، ج ٢، ص ٤٨٥)
🔹إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِيبا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ.
22.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سوره قیامت
و روزی که گناهکاران همدیگر را لعنت میکنن
۞وَيَلۡعَنُ بَعۡضُكُم بَعۡضٗا وَمَأۡوَىٰكُمُ ٱلنَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّـٰصِرِينَ ۞
{عنکبوت_۲۵}
[در قیامت]برخى از شما برخى دیگر را لعنت خواهد نمود و جایگاه شما [در قیامت] آتش است و براى شما هیچگونه یارى کنندگانى نخواهد بود
تبصره : این آیه اشاره به فریب خوردگانی دارد که فریب سخنان کفر آمیز نسبت به خداوند و پیامبر و قیامت را میخوردند
@shohada_hejab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســ🌤ــلام
صبح زیبـاتـون بخیر☕️
وسرشار از اتفاقهای عالی☘
امیدوارم🌻
زندگی به کامتون🍃
خوشبختی سرنوشتتون✨
وآفتاب عشق مهمان💞
همیشگی دلتون باشه🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝 شهید صفرعلی قاسمیراد
ای مردم عزیز! ما از روی ریا و برای پول و مقام به جبهه نرفتیم. این را بدانید هدف همهی شهدا امام حسین(ع) است. من اینجا میگویم و مینویسم که اگر خودمان به کربلا نرفتیم، شما بهجای ما این قبر ششگوشهی امام حسین(ع) را زیارت کنید.
کربلا در وصیتنامه شهدا
@shohada_hejab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 به کربلا خوش آمدید
خوشآمدگویی ۶ زبانۀ عراقیها به زوار اربعین
@shohada_hejab
14.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مداحی جدید باسم کربلایی برای اربعین
@shohada_hejab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 فردای فتنه زن زندگی آزادی چه بلایی بر سر ایران عزیز ما می آمد؟
@shohada_hejab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ۱۴ سال زندگی مخفی داشت، او ساواک را حیران کرده بود!
@shohada_hejab
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥 قسمت بیست و سوم : رسيدگي به مردم
✔️راوی : جمعي از دوستان شهيد
🔸«بندگان #خانواده من هستند پس محبوبترين افراد نزد من کساني هستند که نسبت به آنها مهربانتر و در رفع #حوائج آنها بيشتر #کوشش کنند. »
عجيب بود! جمعيت زيادي در ابتداي خيابان شهيد سعيدي جمع شده بودند.
🔸با #ابراهيم رفتيم جلو، پرسيدم: چي شده!؟
گفت: اين پسر عقب مانده ذهني است، هر روز اينجاست. سطل آب کثيف را از جوي بر ميدارد و به آدمهاي خوش تيپ و قيافه ميپاشد!
مردم کم کم متفرق ميشدند. مردي با کت و شلوار #آراسته توسط پسرك خيس شده بود. مرد گفت: نميدانم با اين آدم عقب مانده چه کنم. آن آقا هم رفت. ما مانديم و آن پسر!
ابراهيم به پسرک گفت: چرا مردم رو خيس ميکني؟
پسرك خنديد و گفت: خوشم مياد. ابراهيم کمي فکر کرد و گفت:
کسي به تو ميگه آب بپاشي؟ پسرك گفت: اونها پنج ريال به من ميدن و ميگن به کي آب بپاشم. بعد هم طرف ديگر خيابان را نشان داد. سه جوان هرزه و بيکار ميخنديدند. ابراهيم ميخواست به سمت آنهابرود، اما ايستاد.کمي فکر کرد و بعد گفت: پسر، خونه شما کجاست؟
🔸پسر راه خانه شان را نشان داد. ابراهيم گفت: اگه ديگه مردم رو #اذيت نکني، من روزي ده ريال بهت ميدم، باشه؟ #پسرک قبول کرد. وقتي جلوي خانه آنها رسيديم، ابراهيم با مادر آن پسرک صحبت کرد. به اين ترتيب مشکلي را از سر راه مردم بر طرف نمود.
٭٭٭
🔸در #بازرسي تربيت بدني مشغول بوديم. بعد از گرفتن حقوق و پايان ساعت اداري، پرسيد: #موتور آوردي؟
گفتم: آره چطور!؟ گفت: اگه کاري نداري بيا با هم بريم فروشگاه. تقريباً همه حقوقش را خريد کرد. از برنج و گوشت، تا صابون و... همه چيز خريد. انگار ليستي براي خريد به او داد ه بودند! بعد با هم رفتيم سمت مجيديه، وارد کوچه شديم. ابراهيم درب خانه اي را زد.
🔸پيرزني که #حجاب درستي نداشت دم در آمد. ابراهيم همه وسائل را تحويل داد. يك صليب گردن #پيرزن بود. خيلي تعجب کردم! در راه برگشت گفتم:
داش ابرام اين خانم #ارمني بود؟! گفت: آره چطور مگه!؟ آمدم كنار خيابان. موتور را نگه داشتم و با عصبانيت گفتم: بابا، اين همه #فقير مسلمون هست، تو رفتي سراغ مسيحيا!
🔸همينطور كه پشت سر من نشسته بود گفت: مسلمونها رو کسي هست کمک کنه.
تازه، کميته امداد هم راه افتاده، کمکشون ميکنه. اما اين بنده هاي خدا کسي رو ندارند.با ين کار، هم مشکلاتشان کم ميشه، هم دلشان به امام و #انقلاب گرم ميشه.
٭٭٭
🔸26 سال از #شهادت ابراهيم گذشت. مطالب #كتاب جمع آوري و آماده چاپ شد. يكي از نمازگزاران #مسجد مرا صدا كرد و گفت: براي مراسم يادمان آقا ابراهيم هر كاري داشته باشيد ما در خدمتيم. با تعجب گفتم:
شما شهيد #هادي رو ميشناختيد!؟ ايشون رو ديده بوديد!؟
گفت: نه، من تا پارسال كه مراسم يادواره برگزار شد چيزي از شهيد هادي نميدونستم. اما آقا ابرام حق بزرگي گردن من داره!
🔸براي رفتن عجله داشتم، اما نزديكتر آمدم. باتعجب پرسيدم: چه حقي!؟
گفت: در مراسم پارسال جاسوئيچي عكس آقا ابراهيم را توزيع كرديد.
من هم گرفتم و به #سوئيچ ماشينم بستم. چند روز قبل، با خانواده از مسافرت برميگشتيم. در راه جلوي يك مهمانپذير توقف كرديم.
وقتي خواستيم سوار شويم باتعجب ديدم كه سوئيچ را داخل #ماشين جا گذاشتم! درها قفل بود. به خانمم گفتم: #كليد يدكي رو داري؟ او هم گفت: نه،كيفم داخل ماشينه!
🔸خيلي #ناراحت شدم. هر كاري كردم در باز نشد. هوا خيلي سرد بود. با خودم گفتم شيشه بغل را بشكنم. اما هوا سرد بود و راه طولاني.
يكدفعه چشمم به عكس آقا ابراهيم افتاد. انگار از روي جاسوئيچي به من نگاه ميكرد. من هم كمي نگاهش كردم و گفتم:آقا ابرام، من شنيدم تا زنده بودي مشكل مردم رو حل ميكردي. شهيد هم كه هميشه زنده است. بعد گفتم: خدايا به آبروي شهيد هادي مشكلم رو حل كن.
🔸تو همين حال يكدفعه دستم داخل جيب كُتم رفت. دسته كليد منزل را برداشتم! ناخواسته يكي از كليدها را داخل قفل دَر ماشين كردم. با يك تكان، قفل باز شد.
با #خوشحالي وارد ماشين شديم و از خدا تشكر كردم. بعد به عكس آقا ابراهيم خيره شدم وگفتم: ممنونم، انشاءالله جبران كنم. هنوز حركت نكرده بودم كه خانمم پرسيد: در ماشين با كدام كليد باز شد؟
🔸با تعجب گفتم: راست ميگي، كدوم كليد بود!؟ پياده شدم و يكي يكي كليدها را امتحان كردم. چند بار هم امتحان كردم، اما هيچكدام از كليدها اصلاً وارد قفل نميشد!! همينطوركه ايستاده بودم نَفس عميقي كشيدم. گفتم:
آقا ابرام ممنونم، تو بعد از شهادت هم دنبال حل مشكلات مردمي.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
@shohada_hejab
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥 قسمت بیست و چهارم : کردستان
✔️ راوی: مهدي فريدوند
🔸#تابستان 1358 بود. بعد از نماز ظهر و عصر جلوي مسجد سلمان ايستاده بوديم. داشتم با ابراهيم حرف ميزدم که يکدفعه يکي از دوستان با عجله آمد و گفت: پيام امام رو شنيديد؟!
با تعجب پرسيديم: نه، مگه چي شده؟!
گفت: امام دستور دادند وگفتند بچه ها و رزمنده هاي #کردستان را از #محاصره خارج کنيد.
🔸بلافاصله محمد شاهرودي آمد و گفت: من و قاسم تشکري و ناصرکرماني عازم کردستان هستيم. ابراهيم گفت: ما هم هستيم. بعد رفتيم تا آماده حرکت شويم.
ساعت چهارعصر بود. يازده نفر با يک ماشين بليزر به سمت کردستان حرکت کرديم. يک تيربار ژ 3، چهار قبضه اسلحه و چند نارنجک کل وسائل همراه ما بود.
🔸بسياري از جاده ها بسته بود. در چند محور مجبور شديم از جاده خاكي عبور كنيم. اما با ياري خدا، فردا ظهر رسيديم به سنندج. از همه جا بي خبر وارد شهر شديم. جلوي يك دکه #روزنامه فروشي ايستاديم.
🔸ابراهيم پياده شد که آدرس مقر سپاه را بپرسد. يكدفعه فرياد زد: بي دين اينها چيه که ميفروشي!؟ با تعجب نگاه کردم. ديدم کنار دکه، چند رديف مشروبات الکلي چيده شده. ابراهيم بدون مکث اسلحه را مسلح کرد و به سمت بطريها #شليک کرد.
🔸بطريهاي مشروب خرد شد و روي زمين ريخت. بعد هم بقيه را شکست و با عصبانيت رفت سراغ #جوان صاحب #دکه. جوان خيلي ترسيده بود. گوشه دکه، خودش را مخفي کرد.
ابراهيم به چهره او نگاه کرد. با آرامش گفت: پسر جون، مگه تو مسلمون نيستي. اين نجاستها چيه که ميفروشي، مگه خدا تو قرآن نميگه: «اين کثافتها از طرف شيطانه، از اينها دور بشيد. »
جوان سرش را به علامت تأييد تكان داد. مرتب ميگفت: غلط کردم، ببخشيد.
🔸ابراهيم كمي با او صحبت كرد. بعد با هم بيرون آمدند. جوان مقر #سپاه را نشان داد. ما هم حرکت کرديم. صداي گلول ههاي ژ 3 سکوت شهر را شکسته بود. همه در خيابان به ما نگاه ميکردند. ما هم بيخبر از همه جا در شهر ميچرخيديم.
🔸بالاخره به مقر سپاه سنندج رسيديم. جلوي تمام ديوارهاي سپاه، گونيهاي پر از خاک چيده شده بود. آنجا به يک دژ نظامي بيشتر شباهت داشت! هيچ چيزي از ساختمان پيدا نبود.
هر چه در زديم بي فايده بود. هيچكس در را باز نميكرد. از پشت در ميگفتند: شهر دست ضد انقلابه، شما هم اينجا نمانيد، برويد فرودگاه! گفتيم:ما آمديم به شما کمک کنيم. لااقل بگوئيد #فرودگاه کجاست؟!
🔸يکي از بچه هاي سپاه آمد لب ديوار و گفت: اينجا امنيت نداره، ممکنه ماشين شما را هم بزنند. سريع از اينطرف از شهر خارج بشيد. کمي که برويد به فرودگاه ميرسيد. نيروهاي انقلابي آنجا مستقر هستند.
🔸ما راه افتاديم و رفتيم فرودگاه. آنجا بود که فهميديم داخل #سنندج چه خبر است. به جز مقر سپاه و فرودگاه همه جا دست ضد انقلاب بود. سه گردان از سربازان ارتشي آنجا بودند. حدود يک گردان هم از نيروهاي سپاه در فرودگاه مستقر بودند. گلول ههاي خمپاره از داخل شهر به سمت فرودگاه شليک ميشد.
🔸براي اولين بار محمد #بروجردي را در آنجا ديديم. جواني با ريشها و موي طلائي. با چهر هاي #جذاب و خندان.
برادر بروجردي در آن شرايط، نيروها را خيلي خوب اداره ميکرد. بعدها فهميدم فرماندهي سپاه غرب کشور را بر عهده دارد.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
@shohada_hejab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دعای_فرج
🟢«حضرت مهدی(عج)»:
برای تعجیل در ظهور من زیاد دعا کنید که خود فَرَج و نجات شما است. (کمالالدین، ج ٢، ص ٤٨٥)
🔹إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِيبا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ قاری خوش صدای کربلا را بیشتر بشناسید
🎥 بریر همدانی یکی از اصحاب عاشورایی و از شهیدان #کربلا است.
#امام_حسین
@shohada_hejab
✅ امام صادق (ع) فرمودند:
زیارت قبر شهیدان، برابر است با یک حج مقبول همراه رسول خدا(ص)❗️
📚 وسائل الشیعه،ج ۱
✅ امام باقر (ع) فرمودند:
کسی که قبرهای شهیدان آل محمد (ص) و شهیدان راستین خدا را زیارت کند و قصدش پیوند با خدا و شهیدان باشد، خداوند گناهان او را پاک میکند و او را به شهادت میرساند.
✅ در روایت دیگری آمده است:
بالاتر از هر نیکی ،نیکی دیگری هست، ولی بالاتر از شهادت، مقام و منزلتی نیست.
✍پ.ن:
🤔 زائر #اربعین ، چند شهید والامقام را زیارت خواهد کرد؟ و چه پاداشی خواهد گرفت؟
👌حسابش فقط پیش خداست ❗️
خوشا بر اربعینی ها 🌹
@shohada_hejab
🕋 دلت حج می خواهد ولی مشرف نشده ای؟
✅ امام صادق (علیه السلام) از یکی از یارانشان پرسیدند: چندبار به حج رفتهای؟
💠 گفت: نوزده حج.
✌️ امام فرمودند: آن را به بیست حج برسان تا ثواب یکبار زیارت حسین (علیه السلام) برایت نوشته شود❗️
📚 کامل الزیارت، ص۱۶۲.
#اربعین
#کربلا
#امام_حسین
@shohada_hejab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نتیجه تحقیقاتی که بر روی خاک #کربلا انجام شده و تفاوتهایش با خاکهای دیگر... 👆
حتماً ببینید
#امام_حسین
#اربعین
@shohada_hejab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثل همه دشمنان ، مولوی عبدالحمید هم گفته به جای رفتن به مراسم مذهبی #اربعین ، پولش رو بدین فقرا !!!
🔺حالا ببینید عبدالحمید چجوری از فقرا پول میگیره میذاره جیبش!!
✍ آخه چرا حرفهای احمقانه میزنی که بهت بگن #عبدالهویج !!!
@shohada_hejab
#خاطرات_شهدا🌹
#احترامبهپدرومادر
مریضی مادرش همزمان شده بود با آزمون مهمی که سپاه قرار بود بگیرد.
محمد چند ماهی مرخصی گرفته بود تا حسابی مطالعه کند 📚.
بر خلاف تصور خیلی ها، محمد قید امتحان را زد
دنبال مریضی مادرش را گرفت تا این که مادر بستری شد.
یک ماه و نیم به مادر رسیدگی کرد.
رفته بود ویلچر گرفته بود تا مادر را در حیاط بیمارستان بگرداند.
بارها مادر را بر دوش گذاشته و از پله های بیمارستان آورده بود پایین!
《به مادرش خیلی احترام می گذاشت❤》 .
#شهیدمحمدگرامی🕊
@shohada_hejab
سخن شهید محسن قوطاسلو🌹 :
ما نمک خورده اهل بیت و حضرت زینب(س) هستیم و از بچگی داخل هیئت ها بودیم و الان باید درس خود را پس بدهیم. از دوستان خواهش می شود هیچ وقت رهبرمان را آقا سیدعلی را تنها نگذارید! من آبروی ارتش را در این میدان حفظ می کنم...
#شهیدمحسنقوطاسلو🕊
@shohada_hejab
[🌼🌱]
ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله...»
شهادت بالاترین درجهای است که یک انسان میتواند به آن برسد و با خونش پیامی میدهد به بازماندگان راهش.
پروردگارا! سپاس که ما را در مبارزه با طاغوت و براندازی رژیم کفر پیشه و وابسته به شیطان بزرگ، آمریکای جهانخوار یاری فرمودی و به ما رهبری آگاه و پرتوان ارمغان نمودی تا ما را از تاریکها و ظلم رهانید و با ایجاد وحدت در میان مردم مسلمان و شهید پرور نظام جمهوری اسلامی را در این سرزمین مقدس بنا نهاد.
خداوندا، به ما توفیق عبادت و اطاعت عنایت فرموده و ما را از شر هوای نفس محفوظ بدار.
الها! بما قدرتی عنایت کن که پرچم «لا اله الا الله» را بر سراسر جهان به اهتزاز درآوریم.
خداوندا، ایران و اسلام را از شر کفار و منافقین و حیلههای زورمداران شرق و غرب و نوکرانشان به دور داشته، رزمندگانمان را در جبهههای حق علیه باطل پرتوان و پیروز بدار.
کریما، ما را در صدور انقلاب خونبارمان به جهان، توان ده و آن را تا انقلاب مهدی (عج) استوار بدار.
همسرم بدان که من نسرین کسی که تو را دوست دارد، شهادت را هم بسیار دوست میدارم، چون خدای خود را در آن زمان پیدا میکنم.
از تو میخواهم اگر میخواهی فردی خداگونه باشی و درس دهنده، از امروز و از این ساعت سعی کنی تماس خود را با خدای خویش بیشتر کنی و همین طور معلّمی باشی جدّی.»
نگاه شهید بدرقه زندگیتون🌻
#شهیدهنسرینافضل
@shohada_hejab