| گفتگوی بسیار زیبای شهید سروری با خداوند |
📌 مجنونی که تاب و تحمل در قفس دنیا را نداشت..
🔹 فرازی از مناجاتنامه شهید حسن سروی با بهترین رفیق و معشوق خود
◇ سلام علیکم بما صبرتم
خدمت بهترین رفیقم سلام عرض می کنم، رفیقی که در تمام حالات و در تمام بوته های زندگی ام در کنار من بوده، کمک می کردی، من بی وفا نمی دانستم.
◇ خدایا دوست دارم فدایت شوم، دوست دارم عاشقت شوم، دوست دارم تمام وجودم تو باشی، دوست دارم بپیمایم تا بهشت و نظر کنم به وجه الله،
◇ اما مانعی وجود دارد که به معشوقم برسم و آن مانع #نفس است.خدایا ممنونم. معشوقم ،کمکم کن تا بر این نفس مسلط شوم.
«فرشتهیگلآلود»
#بسیجی_شهید_حسن_سروی
#شهادتکربلای۵
#شلمچه
#گردانکمیل
#لشگر۲۷محمدرسولاللهﷺ
@shohada_hejab
#همین_قدر_نورانی
عکس حجلهای سه نفره
دی ماه 1365 بود. گردان حمزه در خط مقدم ارتفاعات #قلاویزان در مهران، آن روز دوربین را آوردم رفتم دم سنگرشان تا با هر کدام از بچه ها عکس بیندازم.
از هر سه نفرشان خواستم از سنگر بیرون بیایند. هر سه را کنار هم ایستاندم و درحالی که خواستم عکس بگیرم، گفتم: یه عکسی ازتون می گیرم که هر کی دید و فهمید، خنده اش بگیره.
امینی با تعجب پرسید: "بخنده؟ واسه چی؟ مگه ما چمونه؟" که گفتم: خنده دارتر از این می خوای که هر سه تایی تون متولد 1348 هستید؟ تو با این ریشت و محسن با این جثه کوچیک و احمد با این هیکل درشت!
ده روز بعد ما را به منطقه عملیاتی کربلای پنج در #شلمچه بردند ،دو سه روز بیشتر نگذشته بود که هر سه جوان 17 ساله که در مهران ازشان عکس گرفته بودم، در شلمچه به شهادت رسیدند.
🌷ستار امینی؛ شهادت: دوشنبه 6 بهمن 1365 مزار: بهشت زهرا
🌷محسن کردستانی شهادت: سه شنبه 7 بهمن 1365 مزار: بهشت زهرا
🌷احمد بوجاریان شهادت: چهارشنبه 8 بهمن 1365 خاکسپاری: 17 تیر 1375 مزار: بهشت زهرا
@shohada_hejab
#شهید_محمد_عشایری
متولد سال ۱۳۴۱ شهرستان ساری.
از سال ۶۰ تا ۱۳۶۲ در فرودگاه مهرآباد مشغول خدمت شد. بعد از اون هم کارمند کمیته امداد و مدتی هم در شرکت گاز مشغول شد. بسیجی بود و انقلابی.
روزی مخالفین نظام او را در منزلش به وسیله تخته ای که سر آن میخ داشت به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند.
شهیدعشایری بعنوان بسیجی به جبهه رفت و چندین مرحله مجروح شد. بالاخره محمد در ۴ خرداد ۱۳۶۷در #شلمچه به شهادت رسید و ۶ سال بعد پیکرش بازگشت.
چند دقیقه قبل شهادتش به همسنگرش گفت: من بيست دقیقه دیگر شهید می شم. گفتم از کجا میدونی؟
گفت: در عالم رویا نصف لیوان شربتی را به من دادند و نوشیدم و گفتند: نصف دیگر را بیست دقیقه دیگر به تو می دهیم. من به ساعت خود نگاه کردم پس از آن مشغول به کارهای مان در سنگر بودیم که ناگهان خمپاره ای آمد و دود و گرد و خاک به هوا برخاست. پس از آن دیدم او به شهادت رسید. گویا آن خمپاره ماموریتش به شهادت رساندن او بود .
به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان
#یادشهداکمترازشهادتنیست
🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله
@shohada_hejab
📌۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ روز مهمی در دوران جنگ تحمیلی بود.
در این روز دلاور مردان ایرانی در ادامه عملیات بیتالمقدس، منطقه #شلمچه را از تصرف قوای بعثی عراق آزاد و خرمشهر را محاصره کردند.
روزنامه اطلاعات عصر همان روز در گزارشی با اعلام خبر آزادی #شلمچه نوشت:
« شهر مرزی شلمچه توسط نیروهای اسلام آزاد شد. طبق این گزارش نیروهای اسلام ساعت ۲۲ و ۴۵ دقیقه دیشب مرحله سوم عملیات #بیتالمقدس با رمز «یا علیبن ابیطالب» را در جبهه جنوب آغاز کردند.
https://eitaa.com/shohada_hejab
49.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 #چشم_عبرتبین
🔹 خاطراتی بسیار عبرت آموز و شنیدنی از ایثار و فداکاری رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس از زبان رزمنده ایی گمنام و مخلص در منطقه خونرنگ #شلمچه ، پشت یکی از خطوط پدافندی عملیات عاشورایی #کربلای_پنج
🌹 کجایند مردان بی ادعا....
🎙 #شهید_مرتضی_آوینی: او چشم عبرتبین داشت و جبهه را آیینهی عبرتی یافته بود جلوهگاه ارادهی خدا...
این عظمت، جلوهی ارادهی خداست كه از ید بیضای مؤمنین ظاهر میگردد. سراسر این دشت، رملستانهای زرد و نخلستانهای پراكنده، آیینهی عبرتی است كه چشم عبرتبین در آن به نظارهی قدرت خدا بنشیند و تاریخ آیندهی كرهی زمین را پیشبینی كند...
🌸 یاد باد یاد مردان مرد...
👌شنیدن این چند خاطره کوتاه و ارزشمند را از دست ندهید...
https://eitaa.com/shohada_hejab