eitaa logo
شـــهــــدای مسـجدسـلیمان
1.7هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
17 فایل
شهدای مسجدسلیمان به حول و قوه الهی برای آشنایی با سبک زندگی شهدای مسجدسلیمان ارتباط با ما: @mandir_268 دعوت شهدا هستید 👇 به ما بپیوندید🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه وداع غواصان قبل از عملیات به یاد شهدای غواص دست بسته کربلای ۴ صلوات🌷 (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
یادی از یاران کربلا ... 🌷 شهیدان سرفراز مسجدسلیمان در عملیات کربلای پنج: ⚘️شهيد علی جلیلی🕊 ⚘️شهيد محسن فردی پور🕊 ⚘️شهيد عبدالحمید باقری🕊 ⚘️شهيد رضا بهمنی🕊 ⚘️شهيد احمدعلی رستمی نیا🕊 ⚘️شهيد فتح الله شفیع زاده🕊 ⚘️شهيد اسفندیار طاهری🕊 ⚘️شهيد مهرداد گله داری🕊 ⚘️شهيد شاپور مختاری🕊 ⚘️شهيد سید احمد هاشمپور🕊 ⚘️شهيد قدرت الله نوذری🕊 ⚘️شهيد نجف قلی حسین پور🕊 ⚘️شهيد سرخاب جلیلی 🕊 ⚘️شهيد یاور احمدی🕊 ⚘️شهيد حمید قربانی🕊 ⚘️شهيد ایرج خدادادی🕊 ⚘️شهيد علی موری زاده 🕊 ⚘️شهيد بیژن غلامی نژاد🕊 ⚘️شهيد محمد رضا موسوی 🕊 ⚘️شهيد عبدالله شفیع زاده🕊 ⚘️شهيد علي اصغر عشرتی 🕊 ⚘️شهيد محمدرضا سرقلی 🕊 ⚘️شهيد مصطفی بهادری🕊 ⚘️شهید مسلم حاتمی🕊 ⚘️شهید ابراهیم مرادی🕊 ⚘️شهید کیامرث باقری🕊 ⚘️شهید جانعلی دوستانی🕊 ⚘️شهید احمدعلی رستمی نیا🕊 ⚘️شهید عبدالله شفیع زاده🕊 ⚘️شهید فتح الله شفیع زاده🕊 ⚘️شهید محمد قلی نعمت زاده🕊 ⚘️شهید علی آذرباد🕊 🌷هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات🌱 ۱۹ دی ماه سالروز عملیات غرورآفرین گرامی باد.🌹 (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
دفاع مقدس بعداز عملیات نه چندان موفقیت آمیز که در تاریخ ۳دی ماه سال ۱۳۶۵ انجام شد و رزمندگان اسلام از این بابت خیلی ناراحت و نگران و افسرده خاطر شده بودند و چند روزی بر همین روال بر رزمندگان اسلام از نظر روحی سخت می گذشت تا اینکه از فرماندهی محترم لشکر ۷حضرت ولیعصر عج دستور رسید که مجددا به منطقه عملیات شلمچه در شرق بصره برویم و جهت آماده سازی به امورات لازم برسیم چون منطقه عملیاتی شلمچه از نظر استحکاماتی که عراق ساخته بود همین استحکامات عراق تا حدود زیادی مانع از موفقیت عملیات کربلای۴ شده بودند ولی در بخش های از استحکامات عراقی در منطقه شلمچه ضعف های داشت که فرماندهان عالی دفاع مقدس به ان پی برده بودند از جمله همین ضعف ها در کانال پرورش ماهی و آبگرفتگی شلمچه بود که رزمندگان اسلام توانسته بودنند در عملیات کربلای۴ از ان موانع عبور نمایند در هر حال گردان نصر پدافند هوایی هم مانند سایر گردانهای پیاده و پشتیبانی از کنار جاده صاحب الزمان در منطقه جفیر به منطقه شلمچه رفتیم و شروع به آماده نمودن گردان جهت اجرای عملیات شدیم شور وشوق عملیات خیلی از نظر روحی وروانی روی رزمندگان اسلام تاثیر خیلی خوبی داشت و رزمندگان اسلام با امید و انگیزه خوبی مشغول امورات روزانه شدند تا اینکه تقریبا ۲ هفته بعداز کربلای۴ شب در تاریخ ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ شروع شد و رزمندگان اسلام در آن شب سرد و طاقت فرسای زمستان با استعانت از خداوند بزرگ به مواضع و استحکامات و خطوط دفاعی دشمن بعثی در منطقه شلمچه هجوم بردنند وبا عبور از مواضع ایذایی فراوان از قبیل انواع سیم های خاردار. حلقوی و خطی و تیرآهن های که در زمین فرو رفته بود و سیم های خاردار به آن ها بصورت مستحکم وصل شده بود و موانع خورشیدی که از میل گردهای ضخیم درست شده بود همچنین از انواع میادبن مین و تله های انفجاری و بشکه های فوگاز و خاکریز های بلند بصورت نون شکل و پنج ضلعی و آبگرفتگی بطول چند کیلومتر مربع و سنگرهای بتونی و انواع سلاح های ضدهوایی های ۴لول ۲لول و تک لول و تیر بارهای دوشکا و تانک ها و نفربرهای زرهی مجهز شده بود و سنگرهای. نون شکل و پنج ضلعی طوری درست شده بودند که براحتی می شد از همه اطراف آن تیراندازی و شلیک نمود و این امکان را به دشمن بعثی می داد که براحتی می توانستند هم در آن سنگرها پدافند نمایند و همه امکانات و تجهیزات لازم هم در ان خاکریزهای نون شکل و پنج ضلعی در اختیار داشتند ولی از آنجائیکه رزمندگان اسلام با استعانت از حق تعالی مدد خواستند توانستند ان همه استحکامات جهنمی دشمن بعثی را در هم بشکنند و به پیش بروند جنگ در شلمچه بسیار سخت و طاقت فرسا بود آتش های ارتش متجاوز بعثی عراق آنقدر در منطقه شلمچه سنگین و پرحجم بود که زمین منطقه عملیات شلمچه را شخم می زد و زمین زیر پای رزمندگان مثل آین بود که می لرزد ولی رزمندگان اسلام بسختی وبا شجاعت وشهامت و روحیه ایثار و شهادت طلبی در مقابل دشمن تا بن دندان مسلح مقاومت می نمودند و منطقه عملیاتی شلمچه از دود واتش و از سوختن ادوات و تجهیزات و ماشین آلات مهندسی دشمن و خودی و انفجار گلوله های توپخانه ها و خمپاره انداز ها تیره و تار شده بود و بوی دود و باروت در سراسر منطقه به مشام می رسید ؛... ادامه ...👇
شـــهــــدای مسـجدسـلیمان
#خاطره دفاع مقدس بعداز عملیات نه چندان موفقیت آمیز #کربلای۴ که در تاریخ ۳دی ماه سال ۱۳۶۵ انجام شد
. دشمن در اکثر روزها با لشکرها و تیپ ها و یگانهای تازه نفس که وارد منطقه عملیات می نمود وبا اجرای آتش های سنگین اقدام به یاتک می نمود و هلی کوپتر ها و هواپیماهای بیشمار از پاتک ارتش متجاوز بعثی پشتیبانی هوایی می نمودند و هواپیماهای جنگنده دشمن بعثی علاوه بر اینکه بمباران و موشک باران می نمودن از بمب های شیمیایی بر شر رزمندگان اسلام می ریختند با این همه سختی و اتش های پرحجم رزمندگان اسلام مقاومت می نمودند و با سلاح های که در اختیار داشتند جواب های کوبنده به دشمن بعثی می دادند و پاتک ها ی سنگین دشمن را خنثی می کردنند و دشمن را به عقب نشینی وادار می کردنند عملیات در خطوط مقدم جبهه خودی در بعضی از روزها و شب ها آتش دشمن آنقدر زیاد وسنگین بود که حتی رساندن اب و غذا و مهمات و آذوقه به رزمندگان اسلام در خط مقدم جبهه نبرد را غیر ممکن می ساخت عدنان خبر الله وزیر دفاع عراق رسما با اختیار تام از طرف صدام بعثی به منطقه شلمچه آمده بود و فرماندهی جبهه دشمن بعثی را هدایت و فرماندهی می نمود دشمن بعثی از تمام ظرفیتهای ارتش متجاوز بعثی جهت پدافند از منطقه شلمچه بهره می برد و جهت استفاده از سلاح شیمیایی و همه تجهیزات خودش استفاده می نمود و هیج محدودیتی نداشت ولی رزمندگان اسلام در طول دفاع مقدس در تحریم های ظالمانه قرار داشتند ولی با پشتیبانی مردم مسلمان وغیور ایران اسلامی و رهبری امام خمینی ره و فرماندهان و رزمندگان شجاع و با ایثار و شهادت وشهامت در ان عملیات بسبار بسیار سخت و طاقت فرسا تا دروازه های شهر بزرگ و بندری بصره پیشروی نمایند و کمر ارتش متجاوز بعث عراق را بشکنند و ضربات جبران ناپذیری به دشمن بعثی وارد نمایند و بین ۶۰ تا ۸۰ یگانهای مختلف ارتش متجاوز بعثی ضربات مهلک وارد نمایند و در طول ۷۵ روز عملیات و جنگ و درگیری های سخت در طول شبانه روز در منطقه عملیاتی شلمچه بر دشمن به پیروزی قاطع برسند و نصرت و پیروزی را که یک هدیه خداوند تبارک و تعالی به ملت شریف و غیور ایران اسلامی بود را به ارمغان بیاورند و تلفات و خساراتی به ارتش مضمحل بعث عراق وارد نمایند چندین کیلومتر مربع ازسر زمین های ایران اسلامی را از وجود دشمن بعثی پاک سازی نمایند درعملیات تعدادی از رزمندگان اسلام گردان نصر پدافند هوایی لشکر ۷حضرت ولیعصر عج از جمله شهید ابوطالب مختاری از شهر الشتر لرستان 🌺شهید حسین پرور از شهر درود لرستان 🌺شهید اسماعیل ظهیری از شهر شوشتر خوزستان 🌺 به فیض شهادت نائل شدند وتعداد زیادی هم مجروح و به جانباز گردیدند ✍ رزمنده و راوی دفاع مقدس سیاوش صالحی شهرستان شهید پرور مسجدسلیمان تاریخ نوشتن خاطر ۱۴۰۳/۱۰/۱۹ شادی روح مطهر. شهدای والامقام عملیات کربلای۵ فاتحه مع صلوات 🌹 از آن عملیات ۳۸ سال می گذرد خدایا بسبار بسیار ممنون و سپاسگزار الطاف بی کرانت هستم (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
🔻 یادواره ۴٠ شهید عملیات کربلای پنج شهرستان مسجدسلیمان برگزار شد  با حضور جمعی از رزمندگان دفاع مقدس، خانواده های معظم شهدا، ایثارگران و قشرهای مختلف مردم، یادواره ۴٠ شهید عملیات کربلای پنج شهرستان مسجدسلیمان برگزار شد. به گزارش پایگاه خبری رویش زاگرس در این مراسم حجت الاسلام مرعشی رئیس دادگستری مسجدسلیمان با اشاره به رشادت های رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس به ویژه عملیات کربلای پنج یاد و خاطره شهدای حماسه آفرین را گرامی داشتند. سردار کریم‌پور فرمانده گردان سلمان مسجدسلیمان نیز در ادامه بخشی از عملیات رزمندگان گردان را تشریح کرد و از ۴٠ شهید گردان سلمان در کربلای پنج شهید سید محمدرضا موسوی، شهید محسن فردی پور، شهید عبدالکریم (سرخاب) جلیلی،شهید محمد ورناصری، شهید حمید باقری، شهید ابراهیم مرادی، شهید کیامرث باقری، شهید اسفندیار طاهری، شهید برات طاهری، شهید علیرضا نظرپور، شهید رضا کریمی، شهید عبدالله حاجی پور، شهید حسین جلیلی، شهید کیامرث جلیلی، شهید قدرت اله نوذری، شهید نجفقلی حسین پور، شهید علی موری زاده، شهید محمدقلی نعمت زاده، شهید احمدعلی رستمی نیا، شهید علی آذرباد، شهید مهرداد گله داری، شهید مجید شجاعی، شهید شاپور مختاری، شهید رضا بهمنی، شهید ایرج خدادادی، شهید مصطفی بهادری، شهید محمدرضا سرقلی، شهید بیژن غلامی نژاد، شهید جانعلی دوستانی، شهید رضا شفیع زاده و… نام برد و ضمن بیان خاطراتی از دلاوری های آنان نام و یاد این شهدای گرانقدر را گرامی داشت. 📌 لینک خبر (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
بنام خدا✨ 📝خاطراتی از عملیات کربلای ۵(برادردوقلوی کربلای_۴بخش اول ) 🔹 استقرار در محل گروهان پل پس از عملیات کربلای ۴ که عدم الفتح آن باعث فریب دشمن شده بود لشکرها، تیپ‌ها و گردان‌های مستقر در منطقه به‌سرعت، نیروهای خود را جمع‌وجور کرده، به منطقه جدید عزیمت نمودند. لشکر ۷ حضرت ولی‌عصر عج که گردان سلمان در تیپ سه آن سازماندهی شده بود، به منطقة گروهان پل واقع در جاده اهواز خرمشهر و در نزدیکی دژبانی لشکر ۹۲ زرهی خوزستان عزیمت نمود. چادرها گروهی و فرماندهی جهت استقرار نیروها به‌سرعت بپاشد و وسایل لازم از قبیل پتو، بالش، چراغ فانوس و علادینها تحویل چادرها گردید، نیروها چند روزی در آنجا چند روزی در آنجا مستقر بودند و در این مدت، آموزش‌های فشرده و جلسات و سخنرانی‌ها فرماندهان برای نیروها انجام می‌پذیرفت، صحبت‌های مسئولین از حساس‌بودن عملیات، عاشقانه بودن عملیات، سختی عملیات، گستردگی و حجم زیاد موانع، همه‌وهمه از عملیاتی مهم و فراگیر حکایت می‌کرد، پس از آن نیروها برای تجدید روحیه و استراحت نسبی، چند روز به مرخصی فرستاده شدند، با برگشت نیروها سازماندهی جدید انجام شد، و آموزش‌های لازم و مناسب عملیات پیشرو همچون رزم‌های شبانه، توجیه منطقه توجیه عملیات صورت می‌گرفت. 19 و یا 20 دی ماه ۱۳۶۵ ساعت ۸شب بود که عقب چند دستگاه خودرو لندکروز از آن محل به شلمچه اعزام و وارد منطقه عملیاتی کربلای 5 شدیم و پشت خاکریزبلندی که خط دوم جبهه محسوب می شد، از ماشینها پیاده شدیم، با نگاه به اطراف، متوجه شدیم که آن محل، ساعتی قبل مورد حمله شیمیایی دشمن، قرارگرفته است و آثار شیمیایی و مواد خنثی کننده مربوطه، هنوز به چشم می خورد و إحساس می شد، درهمان ساعات اولیه چند تن از بچه ها شیمیایی شدند و پوست بدنشان تاول زد، که اقدامات اولیه را انجام دادند، اما راضی نمی شدند که به بیمارستان بروند و نمی خواستند، شرکت در عملیات را از دست بدهند. آن شب، شور و نشاط نیروها وصف‌ناپذیر بود، هرکس ذکری داشت یا نوحه‌ای می‌خواند و یا سرود حماسی سر می‌داد، یا با هم شوخی می‌کردند، حلالیت می‌طلبیدند و یا وصیتی می‌نوشتند، ترس و دلهره در بین بچه‌ها جایی نداشت، تردد نیروها و ادوات خودی در آنجا زیاد شده بود، آتش توپخانه‌ها و خمپاره هم بر شدت موضوع می‌افزود و خلاصه هرکس مشغول کاری بود، اما در نهایت همه حواسشان را به رازونیاز باخدا و چگونگی حمله به دشمن معطوف کرده بودند. گاهی رزمندگان دوبه‌دو نوحه‌های حاج صادق آهنگران را با کمی تغییر می‌خواندند، خوب یادم هست که شهید شاپور مختاری می‌گفت: کاروانی بهر شهادت می‌رود، من جواب دادم کاروانی بهر رشادت می‌رود، کاروانی بهر غنیمت می‌رود. نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد که یکباره خبر موشک‌باران مسجدسلیمان بین نیروهازمزمه می‌شد که با هوشیاری تعدادی از بچه‌هاکه از شهر مسجدسلیمان خبرداشتند این موضوع تکذیب گردید. دراین عملیات نیروهای گردان حضرت سلمان، تقریباً همان نیروهای عملیات کربلای 4 بودند یعنی گروهان فجر از رزمندگان مسجدسلیمان، گروهان فتح از نیروهای اندیکا ، لالی و گروهان نصر از نیروهای هفتکل تشکیل شده بود، دریک جمع بندی می توان گفت که نیروهای گروهان‌ها و کادر گردان از نظر تعداد، بیش از ۳۰۰ نفر را شامل می شد. در بین نیروهای اعزامی، تعدادی از آنها دو برادر از یک خانواده بودند که با هم در این گردان حضور داشتند: برادران یزدی (صادق و آرش)، برادران قاسمی (غلامعلی و غلامرضا)، برادران عشرتی (حسین و اصغر)، برادران یزدانی (مجید و حمید)، برادران بردبار (بابک و محراب)، برادران شیری (حمید و محمد)، برادران براتی (بهروز و بیژن)، برادران توژی (محمود و حسین)، برادران منصوری (یوسف و یونس)، برادران توکل فر (عبدالرضا و علیرضا)، برادران حفیظی (غلامحسین و غلامرضا)، برادران شفیع‌زاده (احمد و عبدالله)، برادران هاشم‌پور (ولی‌الله و احمد)، برادران مرادپور (غلامعباس و غلامعلی) و تعداد دیگری از این عزیزان که به همراه سایر رزمندگان در گردان سلمان حضور داشتند. از آنجا (خاکریز دوم) به سمت کانال‌ها و خط مقدم نبرد حرکت کردیم، ابتدا از میدان مین و تله‌های خورشیدی که خنثی و پاک‌سازی شده بودند و معبری توسط تخریبچی‌ها ایجادشده بود عبور کردیم و در یک کانال باریک که سنگرهای دشمن را در به هم ارتباط می‌داد قرار گرفتیم، صدای تیراندازی‌های متعدد و فراوان شنیده می‌شد و گلوله‌های رسام نمایان بود، سرت را که از کانال بالا می‌آوردی، منطقة آب‌گرفته گلی را در روبرو یا پشت سر می‌دیدی، در آنجا برای دقایقی یا ساعتی ماندیم و پتوهایی را که از محل چادرها تا آنجا به همراه داشتم، در آن کانال بجا گذاشتیم، به ستون یک براه افتادیم 📌ادامه دارد... 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
شـــهــــدای مسـجدسـلیمان
⚘️#خاطره ─═༅𖣔❁﷽❁𖣔༅═─ ⚘️شهیدشاپورمختاری را میشناسم⚘️ شهید مختاری متولد ۱۳۴۶ شهرستان #مسج
° پس از حضور در کنار اروند، و در منطقه عملیاتی کربلای ۴، بعد از مدت بسیار کوتاهی به منطقه گروهان پل، واقع در بین جاده اهواز خرمشهر منتقل شدیم. شهید مختاری بسیار سرحال و شوخ بود، و در شب قبل از حمله مرتب،یکی از نوحه های حاج حسین فخری را با خود،تکرار می نمود که «کاروانی بهر شهادت می رود » ومن درجواب ایشان می گفتم «کاروانی بهر رشادت می رود،کاروانی بهر غنیمت می رود». شهیدمختاری در شب عملیات در هنگام یورش به قلب دشمن ،پس از عبور از موانع واستحکامت دشمن، در وسط سنگرهای نونی شکل ، و در هنگام شکستن خط عملیاتی دشمن در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲۱ مجروح شده و به درجه رفع شهادت نائل می گردد و به یاران شهیدش می پیوندد، پیکر پاک این شهید عزیز به همراه پیکر پاک حدود ۳۰شهید دیگر برای چندین روز در منطقه درگیری باقی می مانند، و پس از آن که نیروهای ما تسلط کاملی به منطقه پیدا می کنند، پیکر مطهر این عزیزان جهت تشییع و خاکسپاری به شهرستان مسجدسلیمان، انتقال داده می شوند، و پس از تشییع با شکوهی که با حضور گسترده دوستان و همشهریان از مسجد صاحب الزمان عج کلگه تا قطعه شهدای کلگه صورت می گیرد، در قطعه شهدای فتح الفتوح کلگه به خاک سپرده می شود ، و هم اکنون زیارتگاه عاشقان و دلدادگان بی شماری می باشد. روحش شاد ویادش گرامی باد 🎙راوی : صادق یزدی کارشناس ارشدمدیریت آموزشی ┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🕊 (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
⚘️ ─═༅𖣔❁﷽❁𖣔༅═─ ⚘️ شبی که رزمندگان اسلام فرار کردند⚘️ اسفند سال ۱۳۶۲ بود، درنقاهتگاه‌انصارالحسين اهواز مشغول خدمت بودم یک شب شور و حال عجیبی در رزمندگان ومجروحین احساس کردم گویا زمان حمله نزدیک بود ( )مجروحین شیمیایی از درد می نالیدند و صدای ضجه شان پایه های عرش را می لرزاند صورت های سوخته و پاهای تاول زده، دل هر انسان آزاده ای را به درد می آورد اما ایمان قوی و اراده ی شکست ناپذیر رزمندگان اسلام لحظه های زیبایی را خلق کرده بود آنها با بدن های مجروح به دنبال کوچکترین روزنه ای می گشتند تا فرار کنند! البته رو به سوی جبهه و خط مقدم این فکر آنچنان ذهن آنها را مشغول کرده بود که کادر پرستاری جهت جلوگیری از فرار مجروحین نگهبان گذاشته بودند اما با تمامی مراقبت های لازم و پیش بینی شده و برادران رزمنده سیروس رسولی، محمود کاظمی ... از چنگ نگهبانان فرار کردند آنها به خاطر عشق به جبهه و شرکت در عملیات با بدن های خونین از نقاهتگاه فرار کردند تا در کنار همرزمانشان با دشمن نبرد کنند آری وجود این عزیزان سراپا عشق بود و نمی توانستند بمانند ، آنها رفتند تا دین خود را به اسلام ادا کنند. و این گونه بود که سید احمد هاشم پور به ماندن در خطوط عملیاتی ادامه داد تا سرانجام در به کاروان شهدا پیوست. 📌راوی: سرکار خانم معصومه شهریار منبع: کتاب مردان فراموش شده/ سید حیدر موسوی ⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️ 🕊 (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
شـــهــــدای مسـجدسـلیمان
نیروهای گروهان ما در کنار یک تانک سوخته قرار گرفتند و از همه طرف به ما شلیک می‌شد جلوتر از ما گروها
حجم آتش دشمن بسیار سنگین و سهمگین بود و قصد زمین‌گیر کردن بچه‌ها را داشت، رزمندگان در میان آن همه آتش سهمگین دشمن، با رازونیاز با خداوند متعال، به نبرد جانانه و تن‌به‌تن پرداختند. این زمزمه های شبانه سرشار از معرفت ونیایش آگاهانه و مملو از اخلاص می بایست بگونه ای تاثیر خودش رانمایان سازد و پایمردی های بچه هارا مضاعف نماید، که اگر دراین اثنا سرشان برود، هر گز نخواهند گذاشت کشور اسلامی شان مورد تهدید وحمله دشمن قرار بگیرد و با تمام وجود برای سربلندی کشور اسلامیمان این شعر را زمزمه می‌کردند و به آن باور داشتند : اگر سربه‌سر تن به کشتن دهیم از آن به که کشور به دشمن دهیم آنها از آتش‌های سهمگین دشمن نترسیدند، و دل دریایی‌شان را به آن گلوله‌ها دادند و برای دفاع سینه سپر کردند، تا دشمن متجاوز را به‌جای خود بنشانند. در آن درگیری‌ها مسلم حاتمی، علی جلیلی، شاپور مختاری، حمید قربانی، مهرداد گله‌داری، مجید شجاعی، احمد هاشم‌پور و تعداد دیگری از هم‌رزمانمان شهید شدند در روبروی گروهان ما تیرباری در حال دروکردن بچه‌ها بود، تفنگم را از ضامن خارج کرده و با شلیک دو گلوله، تیربار مقابل را خاموش نمودم. نمی‌دانم زدمش یا نه ولی تیراندازی‌اش خاموش شد. شب سختی بود انگار از همه‌جا تیر می‌بارید، و چه عزیزانی بودند که مانند گل‌های معطر اطراف ما عطرافشانی می‌کردند وبا رشادت و پایمردی پرپر شدند، غرش تانک‌ها و تردد نیروها و آتش توپخانه‌ها بر شدت حادثه می‌افزود. 📌ادامه دارد ... ✍صادق یزدی کارشناس ارشد مدیریت آموزشی (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
شـــهــــدای مسـجدسـلیمان
با نزدیک‌شدن به‌روشنی هوا، حسن علیپور دلواپس مجروحان شده بود و می‌خواست به هر طریق ممکن به سمت شهدا
وجود روحانیان همچون حاج‌آقایان: احمدرضا حاجتی، محمدجواد یوسفی، ظاهری،صادق محمدپور، کیان‌پور، ولی الله هاشم‌پور، بهروز براتی و تعدادی دیگر که خود را شبانه به خط مقدم رسانده بودند، باعث دلگرمی و روحیه مضاعف بچه‌ها شده بود. صبح روز دوم (22/10/1365)دشمن قصد پاتک داشت و حملاتی را انجام داد که بچه‌ها مردانه جلواش ایستادند، جمشید رضایی در روز روشن بر روی خاکریز ایستاده و با تیربار به‌سوی دشمن شلیک می‌کرد، ایرج بهرامی آرام و قرار نداشت، آرپی‌جی زن‌ها امان دشمن را بریده بودند، تک‌تیراندازها و کلاش به دست‌ها حجم آتش سنگی نثار دشمن کردند و نگذاشتند دشمن در تک‌ها و پاتک‌های خود موفق شود، در این پدافندی، چند تن از بچه‌ها ازجمله عبدالکریم (سرخاب) جلیلی در کنار بچه‌ها، شهید شدند (چه آرام و با ناز خوابیده بود و صورت معصومشان فراموش ناشدنی است)، بعدها شنیدیم، پاتکی که بچه‌ها مردانه آن را دفع کردند توسط گارد ویژه ریاست‌جمهوری به فرماندهی شخص صدام انجام شده است، در واقع گردان سلمان سرفرازانه مقابل گارد ویژه ریاست‌جمهوری عراق مقاومت کرد. بعد از گذشت سه روز، جای خود را به نیروهای تازه‌نفس دادیم و به عقب آمدیم، چند روزی در خط دوم ماندیم با برگشتن به عقب و محل استقرار چادرها، بچه‌ها برای چند روز به مرخصی رفتند، شهر مسجدسلیمان موشک‌باران شده بود، خانواده‌ها در بیرون شهر در چادرها و یا اردوگاه‌ها و یا روستاها اسکان داشتند و برای کار و مایحتاج خود به شهر رفت‌وآمد می‌نمودند. 📌ادامه دارد ... ✍صادق یزدی کارشناس ارشد مدیریت آموزشی (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
👆 مصطفی در این راه، چنان مهارتی از خود نشان داد که خیلی زود به عنوان مربی تخریب انتخاب شد. او با صبر و حوصله، آنچه را که آموخته بود به دیگران می‌آموخت و با تشویق و دلگرمی، رزمندگان را برای نبردی سخت آماده می‌کرد. همکاری او با قرارگاه نصرت و قرارگاه خاتم، در امور مهندسی و رزمی ابعادی گسترده‌تر یافت. او در کنار دیگر رزمندگان، تلاش می‌کرد تا سنگرهای دشمن را فتح کند. در سال ۱۳۶۵، در گرماگرم عملیات ، مصطفی، که دیگر فرمانده تخریب قرارگاه کربلا بود، در منطقه پنج ضلعی مشغول سرکشی به نیروهایش بود. او با قامتی استوار و لبخندی آرام بر لب، به رزمندگان قوت قلب می‌داد. او از میان خاکریزها و سیم‌خاردارهای میدان جنگ عبور می‌کرد تا از نزدیک شاهد تلاش سربازانش باشد، که ناگهان، سرنوشت او در پیچ و خم همین میدان رقم خورد. گلوله‌ای سرگردان به سویش شلیک شد. مصطفی در حالی که نام خدا را با لبخند بر زبان داشت، به آسمان پر کشید و در جمع شهدا، جاودانه شد.🥀 مصطفی بهادری، نمادی از ایثار، شجاعت و مهارت بود. او با فداکاری خود، نه تنها در تاریخ جنگ، بلکه در قلب همه کسانی که نامش را شنیده‌اند، جاودانه شد. یاد و خاطره‌اش تا ابد گرامی باد. ❤️ 🌷هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا وشهید مصطفی(منصور) بهادری صلوات🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🌷 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 (عج) ♡ 🕊 شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
شـــهــــدای مسـجدسـلیمان
فرمانده‌ای از ارتش نزد برادر کریم‌پور فرمانده گردان سلمان آمد و گفت که یکی از نیروها را بفرستید تا خ
شدت و تلاش عراقی‌ها برای باز پس‌گیری این نقطه بسیار زیاد بود و این موضوع، لزوم مقاومت را دوچندان می‌کرد، در آنجا خاکریز نسبتاً بلند و مستحکمی داشتیم و ترکش گیر کوتاهی پشت سرمان ایجادشده بود و بین خاکریز و ترکش گیر، به‌اندازه یک جاده ماشین‌رو فاصله وجود داشت، تقریباً یک هفته زیر حجم آتش شدید دشمن پدافند کردیم، یکی از آن شب‌ها سردار رئوفی فرمانده لشکر را در خط مقدم دیدم، به طرفش رفته و سلام و احوالپرسی کردیم، به من گفت: این خط خیلی برای ما مهم است، به بچه‌هایتان را بگویید بالای خاکریز که می‌روند یک وجب از خاک‌ها را به جلو بیندازند تا بعد از چند روز، با یک وجب، یک وجب خاکریز را چند متر جلوتر برده باشید. در واقع خاک میهن اسلامی‌مان که کیلومتر، کیلومتر به تصرف دشمن درآمده بود، رزمندگان آن را وجب‌به‌وجب پس می‌گرفتند. البته نباید موانع و استحکامات بکار رفته دشمن را که گاه کیلومترها میدان مین، بشکه‌های فوگاز، کانال و خندق‌ها، سیم خوار دار، تله‌های انفجاری، موانع خورشیدی، نیزار خشک شده، رودخانه و غیره بود را از نظرها دور داشت، در آنجا کارخانه نمک روبرویمان بود و نهر دویی جی در کنارمان، و ما می‌بایست، پدافند می‌کردیم تا دشمن نتواند آنها را از ما باز پس بگیرد 📌ادامه دارد ... ✍صادق یزدی کارشناس ارشد مدیریت آموزشی (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman