میخواست بیدارش کند؛ نمیگذاشتم. بحث مان گرفت.
گفتم: مگه تو نمیدونی اون چقدر کم میخوابه؟!
صدای محمود کاوه از توی اتاق بلند شد: اون بیرون چه خبره؟!
به طرف گفتم: آخرش کار خودت رو کردی؟!
در اتاق را باز کردم. گفتم: یه بسیجیه، میگه با شما کار داره
آمد دم در گفت: من در خدمتم
طرف، خیلی خونسرد گفت: راستش میخواستم با شما عکس بگیرم.
محمود دمپایی پاش کرد. گفت: کجا میخوای عکس بگیری؟!
گفت: توی محوطه. چهار_ پنج بار کشاندش این طرف و آن طرف تا سرانجام عکسش را گرفت.
محمود که برگشت، رفتم سراغ بسیجی. ناراحت و دمغ گفتم: ارزشش رو داشت برای یه عکس، فرمانده تیپ رو از خواب بیدار کنی و هی ببریش اینور و اونور؟!
سرش را انداخت پایین. گفت: راستش شنیده بودم آدم فروتنیه؛ ولی دوست داشتم از نزدیک ببینم.
#شهید_محمود_کاوه🕊🌹
#شهیدانه
🌹 #شقایق_ها
🌹فرازهایی از وصیت نامه
#شهید_محمود_کاوه
برای عضویت در کانال رفیق شهیدم از لینک زیر وارد شوید:
https://eitaa.com/shohada_sadat1402