eitaa logo
شهدا شرمنده‌ایم
156 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
864 ویدیو
22 فایل
کانال وقف آقا اباعبداللّٰه الحسین{؏} کپی با ذکر صلوات برای سلامتی رهبر و تعجیل در فرج آقا امام زمان{عج} آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روضه‌خوانی شهید تورجی‌زاده از پشت بیسیم 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَـرج ╔━━━━━๑ღ❤️ღ๑━━━━━╗ ڪاناݪ شہدا شࢪمنده‌ایم @shohada_sharmandehim_313 ╚━━━━━๑ღ❤️ღ๑━━━━━╝
35.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 السلام علیک یا فاطمه الزهرا 🔹 نماهنگ دنیام فاطمه 🔸 باصدای علی اکبر حائری 🔸 گروه سرود نجم الثاقب 😭 گریه کنید مادر ما بیگناه بود گریه کنید مادر ما پا به ماه بود حوریه ای که برگ گل آسیب میزدش در قتل او مشارکت یک سپاه بود 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَـرج ╔━━━━━๑ღ❤️ღ๑━━━━━╗ ڪاناݪ شہدا شࢪمنده‌ایم @shohada_sharmandehim_313 ╚━━━━━๑ღ❤️ღ๑━━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقسم‌به‌تـو.. که‌با‌اسمت‌قلبم‌آرام‌می‌شود:) 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَـرج ╔━━๑ღ❤️ღ๑━━╗ ڪاناݪ شہدا شࢪمنده‌ایم @shohada_sharmandehim_313 ╚━━๑ღ❤️ღ๑━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🍃: «الـلَّهُمَّ إِنـَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیـْرا» -أحیـاء فـي قُلوبنــا... 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَـرج ╔━━๑ღ❤️ღ๑━━╗ ڪاناݪ شہدا شࢪمنده‌ایم @shohada_sharmandehim_313 ╚━━๑ღ❤️ღ๑━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺قوی ترین فرمانده 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَـرج ╔━━━━━๑ღ❤️ღ๑━━━━━╗ ڪاناݪ شہدا شࢪمنده‌ایم @shohada_sharmandehim_313 ╚━━━━━๑ღ❤️ღ๑━━━━━╝
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَـرج ╔━━๑ღ❤️ღ๑━━╗ ڪاناݪ شہدا شࢪمنده‌ایم @shohada_sharmandehim_313 ╚━━๑ღ❤️ღ๑━━╝
‏طرف لیسانس داره میگه بهم بگید دکتر، ولی یه سرداری بود میگفت بهم بگید سرباز...(: ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَـرج ╔━━━━━๑ღ❤️ღ๑━━━━━╗ ڪاناݪ شہدا شࢪمنده‌ایم @shohada_sharmandehim_313 ╚━━━━━๑ღ❤️ღ๑━━━━━╝
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَـرج ╔━━๑ღ❤️ღ๑━━╗ ڪاناݪ شہدا شࢪمنده‌ایم @shohada_sharmandehim_313 ╚━━๑ღ❤️ღ๑━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹با سید رفته بودیم حمام عمومی. سید انگشترهای دستش را در آورد و کنار حوض گذاشت. آب را پاشیدم سمت حوض. رنگ از چهرهٔ سید پرید. او به دنبال انگشترش می گشت. انگشترش را آب برده بود داخل چاه. دیگه کاری نمی شد کرد. به شوخی به سید گفتم: تو نباید به مال دنیا دلبسته باشی. 🔸گفت: «راست میگی ولی این هدیهٔ همسرم بود؛ خانمی که ذریهٔ حضرت‌زهرا (س) است. اگر بفهمد همین اوایل زندگی هدیه اش را گم کردم بد می شود.» روز بعد به همراه سید راهی مازندران شدیم در حالی که ناراحتی در چهره اش موج می زد. 🔹دو روز مرخصی ما تمام شد. سوار بر خودروی سپاه راهی تهران شدیم. ناخودآگاه نگاهم به دست سید افتاد. خواب از چشمانم پرید. دستش را در دستانم گرفتم. با تعجب گفتم: «سید این همون انگشتره!!» خیلی آهسته گفت آروم باش. انگشتر خود خودش بود. من دیده بودم که سید یه بار به زمین خورد و گوشه نگین این انگشتر پرید. خودم دیدم که همان انگشتر به داخل فاضلاب حمام افتاد. حالا همان انگشتر در دست سید بود. 🔸با تعجب گفتم تو رو خدا بگو چی شده؟ اما سید حرفی نمی زد و بحث را عوض می کرد. اما این موضوعی نبود که به سادگی بشود از کنارش گذشت. سید را حق مادرش قسم دادم. گفت چیزی را که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن و حتی اگه تونستی بعد از من هم به کسی نگو چون تو را به خرافه گویی متهم می کنند. 🔹سید گفت: «من آن شب به خانه رفتم. مراقب بودم همسرم دستم را نبیند. قبل از خواب به مادرم متوسل شدم. گفتم مادر جان بیا و آبروی من را بخر. بعدش طبق معمول سوره واقعه را خواندم و خوابیدم. 🔸نیمه شب بود که برای نمازشب بیدار شدم. مفاتیح من بالای سرم بود. مسواک و انگشترم روی مفاتیح بود. رفتم وضو گرفتم و آماده نماز شب شدم. رفتم سمت مفاتیح تا انگشترم را دستم کنم . یکباره با تعجب دیدم دو تا انگشتر روی مفاتیح هست. با تعجب دیدم همان انگشتری که در حمام دانشکده تهران گم شده بود روی مفاتیح قرار داشت. با همان نگینی که گوشه اش پریده بود، نمی دانی چه حالی داشتم.» 🌷 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَـرج ╔━━━━━๑ღ❤️ღ๑━━━━━╗ ڪاناݪ شہدا شࢪمنده‌ایم @shohada_sharmandehim_313 ╚━━━━━๑ღ❤️ღ๑━━━━━╝
🔹بیشتـر وقت ها لباس پوشیدنش جوری بود که تیپ و ظاهرش مثل بچه‌های‌جنگ باشد... ولی آن روز شلوار کتان پوشیده بود و خیلی شیک شده بود. جلو رفتم و گفتم: سید! شما هم ؟! سید گفت : به نظر تو از لحاظ شرعی اشکالی داره؟؟؟ 🔸گفتم: نه! گشاده، هیچ علامتی هم نداره ، ولی برای شما خوب نیست. گفت: میدونم؛ ولی امروز رفته بودم با یه سری از جوون ها فوتبال بازی کنم! بعد هم باهاشون صحبت کردم و دعوتشون کردم به هیئت. بعد هم گفت: «وقتی با تیپ و ظاهری مثل خودشون باهاشون حرف میزنی بیشتر حرفت رو قبول میکنند.» 🌷 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَـرج ╔━━━━━๑ღ❤️ღ๑━━━━━╗ ڪاناݪ شہدا شࢪمنده‌ایم @shohada_sharmandehim_313 ╚━━━━━๑ღ❤️ღ๑━━━━━╝
🔹با سید رفته بودیم حمام عمومی. سید انگشترهای دستش را در آورد و کنار حوض گذاشت. آب را پاشیدم سمت حوض. رنگ از چهرهٔ سید پرید. او به دنبال انگشترش می گشت. انگشترش را آب برده بود داخل چاه. دیگه کاری نمی شد کرد. به شوخی به سید گفتم: تو نباید به مال دنیا دلبسته باشی. 🔸گفت: «راست میگی ولی این هدیهٔ همسرم بود؛ خانمی که ذریهٔ حضرت‌زهرا (س) است. اگر بفهمد همین اوایل زندگی هدیه اش را گم کردم بد می شود.» روز بعد به همراه سید راهی مازندران شدیم در حالی که ناراحتی در چهره اش موج می زد. 🔹دو روز مرخصی ما تمام شد. سوار بر خودروی سپاه راهی تهران شدیم. ناخودآگاه نگاهم به دست سید افتاد. خواب از چشمانم پرید. دستش را در دستانم گرفتم. با تعجب گفتم: «سید این همون انگشتره!!» خیلی آهسته گفت آروم باش. انگشتر خود خودش بود. من دیده بودم که سید یه بار به زمین خورد و گوشه نگین این انگشتر پرید. خودم دیدم که همان انگشتر به داخل فاضلاب حمام افتاد. حالا همان انگشتر در دست سید بود. 🔸با تعجب گفتم تو رو خدا بگو چی شده؟ اما سید حرفی نمی زد و بحث را عوض می کرد. اما این موضوعی نبود که به سادگی بشود از کنارش گذشت. سید را حق مادرش قسم دادم. گفت چیزی را که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن و حتی اگه تونستی بعد از من هم به کسی نگو چون تو را به خرافه گویی متهم می کنند. 🔹سید گفت: «من آن شب به خانه رفتم. مراقب بودم همسرم دستم را نبیند. قبل از خواب به مادرم متوسل شدم. گفتم مادر جان بیا و آبروی من را بخر. بعدش طبق معمول سوره واقعه را خواندم و خوابیدم. 🔸نیمه شب بود که برای نمازشب بیدار شدم. مفاتیح من بالای سرم بود. مسواک و انگشترم روی مفاتیح بود. رفتم وضو گرفتم و آماده نماز شب شدم. رفتم سمت مفاتیح تا انگشترم را دستم کنم . یکباره با تعجب دیدم دو تا انگشتر روی مفاتیح هست. با تعجب دیدم همان انگشتری که در حمام دانشکده تهران گم شده بود روی مفاتیح قرار داشت. با همان نگینی که گوشه اش پریده بود، نمی دانی چه حالی داشتم.» 🌷 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَـرج ╔━━━━━๑ღ❤️ღ๑━━━━━╗ ڪاناݪ شہدا شࢪمنده‌ایم @shohada_sharmandehim_313 ╚━━━━━๑ღ❤️ღ๑━━━━━╝
درفرهنگ کربلا... جوان یعنی آن کسی که جلوداراست واز همه زودت به سمت شهادت سبقت می گیرد...! جوون حواست باشه.... 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَـرج ╔━━๑ღ❤️ღ๑━━╗ ڪاناݪ شہدا شࢪمنده‌ایم @shohada_sharmandehim_313 ╚━━๑ღ❤️ღ๑━━╝
قافله حسینی معطل کسی نمی ماند 🏴 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَـرج ╔━๑ღ❤️ღ๑━╗ ڪاناݪ شہدا شࢪمنده‌ایم @shohada_sharmandehim_313 ╚━๑ღ❤️ღ๑━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال ما در بله👇🏻