🌸🍃 السّلامُعَلَیکیَابَقيّـةاللهفِیاَرضِهِ
اے کسی که خـدا،
او را در روے زمیـن،
#باقی نگه داشـته اسـت...🌱
جانم بفداےتان؛
•/اَللّهُمَّصَلِّعَلیمُحَمَّدٍوآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجّلفَرَجَهُم...🌷/•
#سلام_امام_زمانم
#اللّھمَّعَجِّـلْلِوَلِیِّڪَالفَـرَج
🌺الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🌺
سلام،
🍃صبحتون مهدوی🍃
🌺🌺🌺
🆔️ @shohada_tmersad313
✨میگن نوزادان از بهشت به زمین می آیند!
🍃بهمن ۱٣۶٢ بعد از اینکه علیرضاجیلانی عمو، با #شهادت به بهشت رفت، علیرضا جیلانی برادر زاده #زمینی شد و اینچنین جایشان را باهم عوض کردند.
🍃۱۵ ساله بود که نام هیئتی که برای #جوانان تاسیس کردن را "هیئت فاطمیون" گذاشت بس که#عاشق حضرت زهرا بود و به ایشان ارادت داشت.
🍃از ابتدا نیروی س.پ.ا.ه ق.د.س نبود و نیروی بسیجی بود و داوطلبانه به #سوریه اعزام شد. شب شهادتش، در آخرین نوار ارسالی از سوریه صراحتاً شهادت خود را خبر می دهد و به دوستانش می گوید: احساس می کنم این دفعه با دفعات قبل متفاوت است؛ احساس می کنم در #بهشت دارد روی من باز می شود و یقین دارم این سفر، سفر آخر من است و از دوستانش طلب #حلالیت می کند.
🍃شهید در قسمتی از#وصیت_نامه اش چنین آورده: خدا میداند هروقت که به برگشت فکر میکنم #دنیا برایم تیره و تار میشود آخر این راه، این راه به این بزرگی و عظیمی باید برگشت داشته باشد، خداوکیلی قدرت برگشت و تحمل دنیا را نداشتم. درست که شیرینی هایی مثل شما و پدر و مادرم و خواهر و برادرم را برایم داشته ولی این سفر برایم بدون #بازگشت است چون در مقابلم چیزی هست که به مانند #دریا بوده و دنیا یک قطره ناچیز!
🍃در آخر میدانم که سخت است برای خانوادهام اما من به #مادرم(حضرت زهرا) اقتدا کردم و نمیخواهم چیزی از من بماند پس خواهش میکنم سنگ قبر عمو #علیرضا را عوض کنید و بنویسید (شهیدان علیرضا جیلان) این کار کمتر فضا را برای من ناچیز اشغال میکند. یه دلیل دیگه هم داره و اینکه من همیشه عاشق #گلزار_شهدا بودم چه افتخاری بالاتر از اینکه اینجا اسم من هم باشه.
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۳۵۶۲
#ماجرای_شنود_از_دشمن_و_هدایت_اشتباه_آنها !!
🌷اکبر جزینی، مدیر سایت سیار شنود و جهتیاب در واحد جنگ الکترونیک: چند بار در سیستم مخابراتی دشمن نفوذ کردیم و فرماندهی یک بخش یا یک منطقه و یک واحدی از آنها را به عهده گرفتیم. یک خاطره از همین به دست گرفتن فرماندهی دشمن در منطقه حاج عمران دارم. آقای رفیقدوست وزیر وقت سپاه به سنگر ما در قمطره آمده بود. همان شب بچههای سپاه قرار بود بروند و یکی _ دوتا تپه را بگیرند. دشمن با قاطر تجهیزاتش را بالای ارتفاعات میبرد. ما این خبر را [از] آنها گرفتیم که یک ستون از قاطرهای عراق با تجهیزات از پشت این تپه دارند بالا میروند.
🌷وقتی مختصات را میگفتند، دیدیم آنها میخواهند به جایی بروند و به نیروهای خودشان برسند که ما میخواستیم شب آنجا عملیات کنیم. میخواستیم این عملیات مشکل پیدا نکند و این موضوع را به آقای اسحاقی اطلاع دادیم. آقای اسحاقی آمدند و فرماندهی را در دست گرفتند. ما خودمان بیسیم آنها را قطع کردیم. آقای اسحاقی با آن فرمانده بعثی که روی تپه بود ارتباط برقرار کرد و به او گفت که قاطرها را از کجا بیاورد و چطور بیاورد.
🌷خب چون لهجهشان هم عراقی بود آنها اصلاً متوجه نمیشدند چه کسی به آنها فرمان میدهد. خیلی خوب فرمان را به دست گرفته و آنها را لبهی یک پرتگاه برد، البته از آن راهی که قرار بود بیایند. از روی مختصات، یک پرتگاه به آنها آدرس داد و گفت از این راه بیایید تا به فلان جا برسید و اینها همهشان آمدند. زمانی که رسیدند لبهی پرتگاه، قاطرها همه رم کردند و توی دره افتادند و در نهایت این عملیات با موفقیت انجام شد و نیروهای بعثی به آنجا نرسیدند.
🌷علی اسحاقی، فرماندهی واحد جنگ الکترونیک در دوران دفاع مقدس: جنگ ضد الکترونیک و کار عملیات هدایتی که ما انجام میدادیم، تاکتیک خاص خودش را داشت و هر کسی نمیتوانست آن را انجام دهد. جنگ ضد فرماندهی یعنی اینکه فرماندهی دشمن را ما به دست بگیریم. مثلاً ما در محلی سیستمی داشتیم که میتوانست پارازیته کند و صدای دشمن را در ارتباط دو طرفه آنان خفه کند. برای اجرای مأموریت سیستم یک طرف را خفه میکردیم که نتواند ارتباط برقرار کند و بعد طرف دیگر را هدایت میکردیم. گاهی اوقات هم دو نفر میشدیم و نقش دو تا فرمانده عراقی را بازی میکردیم.
📚 کتاب "جنگ الکترونیک"
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🆔️ @shohada_tmersad313
📆 #روز_شمار_شهدایی
🔆امروز #جمعه ۲۸ آبان ماه ۱۴۰۰ مصادف با ۱۳ ربیع الثانی
📿 ذکر روز جمعه : اللهم صل علی محمد و آل محمد (صد مرتبه)
✅ ذکر روز جمعه موجب عزیز شدن میشود
🕊شهادت شهید اصغر وصالی (۱۳۵۹ )
🕊شهید مدافع حرم محمدحسین مرادی
🕊شهید مدافع حرم محمد سخندان
🕊شهید مدافع حرم علیرضا جیلان
🕊شهید مدافع حرم علیرضا نظری
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🆔️ @shohada_tmersad313
🇮🇷 دعـای فــرج 🇮🇷
♥️ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ ♥️
🤲اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُوَبَرِحَ الْخَفآءُوَانْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَضاقَتِ الاَْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّمآءُوَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةوَالرَّخآءِاَللّهُمَّصَلِّ عَلی مُحَمَّدوَالِمُحَمَّداُولِی الاَْمْرِالَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْناطاعَتَهُمْوَعَرَّفْتَنابِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّابِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاقَریباًکَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ یامُحَمَّدُیاعَلِیُّ یاعَلِیُّ یامُحَمَّدُاِکْفِیانیفَاِنَّکُماکافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُماناصِرانِ یامَوْلانایاصاحِبَ الزَّمانِ 🤲
🍃 الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
🌷اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی
🥀السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ
🌹الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ
🌷یااَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّدوَالِهِ الطّاهِرینَ.🌷
سالروز شهادت شهدای ناجا🌷
#احسان_شیرخانی
#مهدی_توسنگ
#حسین_خدادادی
یاد امام و شهدا با ذکر صلوات
🆔️ @shohada_tmersad313
🌺🍃برای امروزتون
🌼🍃برکت، سلامتی،
🌺🍃موفقیت ،سربلندی و
🌼🍃عاقبت بخیری را
🌺🍃ازیگانه معبودم می طلبم
🌼🍃الهی شروع این هفته
🌷🍃شروع بهترین ها باشه
🌷🍃
🆔️ @shohada_tmersad313
✨✨✨
✍ فرازی از وصیتنامه :
🌴ﺧﻂ ﻣﺒﺎﺭﺯﺍﺗﯽ ﻣﺎ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﺁﻥ ﺍﯾـﻦ ﺍﺳﺖ ڪہ ﻣﺒـــﺎﺭﺯﻩ
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﺗﺎ ﺩﯾﮕـﺮ ڪﺴﯽ
ﺭﻭﯼِ ﺯﻣﯿﻦ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻻﺍﻟﻪ ﺍﻻﺍﻟﻠﻪ ﻧﮕﻮﯾﺪ
💐رئیس ستاد لشکر۲۷محمدرسول
اللهﷺ
🌷شهادت: عملیات والفجر۴، پنجوین۱۳۶۲
#شهید_سردار_حاجعباس_ورامینی❤️
#سالـروز_شهـادت🕊
🆔️ @shohada_tmersad313
✨✨✨
قسـٰم بہ عشـٖق کہ نامش همیشہ پا برجاست
نرفتہ قآسم مـا، اۅ هنوز هم اینجاست!
#سردار_دلها_حاج_قاسم❤️
🆔️ @shohada_tmersad313
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۳۵۶۵
#عراقیهایی_که_میخواستند_صدام_را_زمین_بزنند!!
🌷منصور شیطنتهایش را با خودش به جبهه آورده بود. بادبادکهای «الموت للصدام» ش در پاسگاه زید معروف بود. هر وقتی بیکار میشد، میپرید پشت خاکریز و فوری انگشت شستش را به دهانش میزد و برای تشخیص جهت باد بالای سرش میگرفت.
🌷وقتی اوضاع مساعد بادبادک بازی بود، بادبادکهایش را سمت عراقیها روانه میکرد. صدای خندههای ما و صدای تیراندازیهای مدام عراقیها به هم میآمیخت. آنقدر آسمان را سوراخ میکردند تا صدام را زمین بزنند.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز ۱۸ ساله منصور باقری
راوی: جانباز سرافراز حاج حسین یکتا
📚 کتاب "مربعهای قرمز" خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا، نوشته زینب عرفانیان
منبع: وبسایت برشها
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🆔️ @shohada_tmersad313
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۳۵۶۶
#نذر_مادر
🌷مادر محمود نذر کرده بود که پسرش در روز عاشورا شهید شود. میگفت: میدانستم شهید میشود. ختم سوره واقعه برداشتم که اگر شهید میشود، روز عاشورا شهید شود تا گریههایم برای امام حسین (ع) باشد و رنگ او را بپذیرد.
🌷غروب عاشورا بود که هنوز خبر شهادت محمود به او نرسیده بود. ناراحت بود. گفت: خدایا! نذرم را قبول نکردی؟! مادر عازم مسجد بود. وقتی خبر شهادت محمود را به مادر دادیم، اولین سئوالش این بود که کی شهید شد؟ وقتی گفتیم روز عاشورا، گفت: خدایا! ممنونم که نذرم را قبول کردی.
🌷با اینکه خبر شهادت محمود را شنید اما دوباره راه مسجد را در پیش گرفت. میگفت: محمود به امام حسین (ع) اقتدا کرد و امام حسین (ع) شهید نماز شد.
🌹خاطرهای به یاد شهید معزز محمود اخلاقی
📚 کتاب "نذر قبول" نویسنده: اشرف سیف الدینی
منبع: وبسایت برشها
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🆔️ @shohada_tmersad313