eitaa logo
🌷دایرةالمعارف شهدا🌷
229 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
14 فایل
⭕این کانال حاوی مطالب مربوط به شهدای انقلاب ، شهدای جنگ تحمیلی ، شهدای ترور ، شهدای محور مقاومت و شهدای مدافع حرم می باشد. شامل زندگی نامه و ابعاد شخصیتی شهدا🌷 🆔 @shohada_tmersad313 ❤زندگی زیباست اما شهادت زیباتر❤
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻شهادت ۲ تن از ماموران فرماندهی انتظامی چهارمحال و بختیاری در درگیری با گروگانگیر مسلح در شهرستان فارسان 🔹سردار منوچهر امان اللهی فرمانده انتظامی استان فرمانده نیروی انتظامی استان: در پی اعلام یک مورد آدم ربایی در یکی از استان های همجوار و متواری شدن مسلحانه فرد مذکور باخودرو به این استان، به محض رصد و شناسایی پلاک خودرو گروگانگیر، تیم های گشتی در محورهای مواصلاتی جهت دستگیری و توقیف مستقر شدند 🔹 به محض روئیت خودرو گروگانگیر، کارکنان بخش باباحیدر دستور ایست داده ولی راننده با بی توجهی به سمت ماموران تیراندازی کرده که درحین تیراندازی گروهبان یکم و سرباز وظیفه به فیض شهادت نائل آمدند 🔹با حضور ماموران فرماندهی انتظامی شهرستان فارسان و طی تعقیب و گریز گروگانگیر مسلح به هلاکت رسید و یکی از کارکنان شهرستان فارسان نیز در این حین مجروح شد. 🆔 @shohada_tmersad313
❇️ 🟣شهید مدافع‌حرم ♻️رسیدگی به فقرا و نیازمندان 🎙راوے: پدر شهید حسینعلی از همان نوجوانی🙋‍♂ پسری آرام و سربه‌زیــــر بود❤️ و نماز می‌خواند و روزه می‌گرفت📿 بخشــــندگی💐 یکی از صفات بارز او بود☝️ به گفته‌ی دوستانش🗣 حسین از آن‌ها خواسته بود🙏 اگر لبــــاس اضافــــه👔 یا کفش و پول و نذورات دارند🥾💶 برای فقــــرا کنار بگذارند🥰 بعد‌ها که به دانشگاه آزاد رفت🏛 اگر از ناهار و شام دانشجو‌یـــان🍔 غــــذایی اضافــــه می‌آمــــد🍗 داخل ظرف یکبار مصرف می‌ریخت🫕 و تا ساعت یک و دو نصف شب⏰ به منازل فقرا می‌بُرد و پخش می‌کرد😍 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌷 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹شهید مدافع‌حرم مصطفی صدرزاده (شهادت روز تاسوعا ) و شهید مدافع حرم فرمانده دلاور مرتضی عطایی (شهادت روز عرفه ) 🌷 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رزمندگان گردان تخریب لشکر ۲۵کربلا قبل از عملیات بدر در کنار فرمانده شهید عبدالرحیم بردبار -شهید کمیل ایمانی (سالگرد شهادت ) -شهید قربان فرجی -شهید یاسر زندی روح شهدای گردان تخریب لشگر ۲۵ کربلا شاد با ذکر معطر صلوات 🌹🙏 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🆔 @shohada_tmersad313
🔻از اشعار امیرالمومنین سلام الله علیه در وصف فرزند موعودشان؛ فثَمَّ يَقُومُ الْقَائِمُ الْحَقُّ مِنْكُمْ وَ بِالْحَقِّ يَأْتِيكُمْ وَ بِالْحَقِّ يَعْمَلُ‏ سَمِيُّ نَبِيِّ اللَّهِ رُوحِی [نَفْسِي‏] فِدَاؤُهُ فَلَا تَخْذُلُوهُ يَا بَنِيَّ وَ عَجِّلُوا قیام‌کننده‌ی بر حق خواهد آمد. او حق را می‌آورد و طبق حق عمل می‌کند. او هم‌نام پیامبر خداست. روحم (جانم) به قربان او! فرزندانم او را تنها نگذارید و (برای یاریش) تعجیل کنید! ـــــــــــــــــــــ 📚 منتخب الاثر (تالیف آیت الله صافی)، جلد۲، ص۹۷ 📚 اثبات الهداة ج۵ ص ۲۶۶ 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷روز عید قربان بود! بعد از خواندن نماز عید، انجام دادن باقی اعمال با بچه ها تصمیم گرفتیم که یه سری به بهشت زهرا بزنیم! پشت موتورها نشستیم و هرکدوم دو ترك راهی شدیم! به اونجا که رسیدیم بعد زیارت قبور دوست و آشنا، کم کم راهی پاتوقمون یعنی گلزار شهدا شدیم. 🌷بچه ها داشتن جلو جلو می رفتن و من که یه خورده پام درد می كرد آروم آروم پشت اونها راه می رفتم. همینطور که از بين قبرها داشتم مى گذشتم یه دفعه صدای ناله ی عجیبی شنیدم! با اینکه مى دونستم صدای این نوع ناله ها توی گلزار شهدا عادیه ولی این گریه بدجوری فکرم رو مشغول کرده بود! 🌷از بين یادبود و تابلو و درخت و قبرها که رد شدم، دیدم یه پیرمرد با کت سورمه ای و یک کلاه نمدی به سرش، داشت با یه صدای عجیبی گریه مى كرد! طاقت نیاوردم و رفتم جلو گفتم: پدر جان! خوبیت نداره روز عیدی آدم اینطور گریه کنه! بخند مؤمن! بخند! یه خورده که از صحبتم گذشت، دیدم هیچ تغییری حاصل نشد که هیچ، تازه صدای ناله های پیرمرد بلندتر و جانسوزتر هم شد! 🌷رفتم و کنارش نشستم و گفتم: پدر جان! اولین باره میای گلزار شهدا؟ جوابی نداد و بعد من گفتم: من هم هر وقت میام همینطوری دلتنگ می شم! اما امروز فرق می كنه پدرم! امروز عید قربانه خوبیت نداره! صدای ناله مرد بیشتر شد انگار هر وقت من از واژه ی قربان استفاده مى كردم پیرمرد دلتنگتر مى شد! 🌷همینطور که نشسته بودم و نمى دونستم چطور آرومش کنم، چشمم به کارت بنیاد شهیدش افتاد که توی کیسه ی پلاستیکی کناره دستش بود! دقت کردم دیدم اسمش ابراهیمه! شصتم خبر دار شد که پدر شهیده! پیش خودم گفتم: حالا بهتر شد حداقل مى دونم پدر شهیده و راحتتر می تونم آرومش کنم! 🌷....برگشتم از روی سنگ قبر نگاه کنم ببینم که اسم شهیدش چیه که حداقل با صحبت کردن آرومش کنم! بعد همین که نگاهم به سنگ قبر افتاد خشکم زد! روی سنگ قبر نوشته بود: شهید اسماعیل قربانی، فرزندِ ابراهیم! پدر در سالروز شهادت پسرش به دیدنش اومده بود! تازه دوهزاریم افتاد که پدر چرا اینقدر بی تابی مى كرد....! ❌❌ هميشه اين ابراهيم ها بودن كه؛ اسماعيل هاشون رو براى قربانى به مسلخ عشق بردن. چقدر حواسمون به ابراهيم هاى زمانمون هست؟! 🌹 شبتون شهدایی🌹✨ 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا