eitaa logo
🌷دایرةالمعارف شهدا🌷
235 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
14 فایل
⭕این کانال حاوی مطالب مربوط به شهدای انقلاب ، شهدای جنگ تحمیلی ، شهدای ترور ، شهدای محور مقاومت و شهدای مدافع حرم می باشد. شامل زندگی نامه و ابعاد شخصیتی شهدا🌷 🆔 @shohada_tmersad313 ❤زندگی زیباست اما شهادت زیباتر❤
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
●وقتے ضارب علی رو زد و ما اون رو به گوشه ای از خیابون کشیدیم، یک پیرمرد اومد گفت: خوب شد همینو می خواستی؟ به تو چه ربطی داشت که دخالت کردی؟ علی با همان بدن بی جان گفت: حاج آقا فکر کردم دختر شماست، من از ناموس شما دفاع کردم. 📎پ ن : 3 فروردین، سالروز آسمانی شدن شهید امر به معروف و نهی از منکر، را گرامی می داریم. 🌷 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - هوای این روزای من هوای سنگره - امیر حسینی.mp3
3.61M
🌷 🍃هوای این روزای من هوای سنگره 🍃یه حسی روحمو تا زینبیه میبره 🎤 سید امیر حسینی 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅این تصاویر دیدنی مدیون سال ها ایثارگری شهیدان بزرگی همچون شهید بین المللی مقاومت حاج قاسم سلیمانی است ضد عفونی کردن شهر قم توسط لبنانی های ساکن ایران 🆔 @shohada_tmersad313
🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊 🌷 🌷 میانبر رسیدن به خدا"نیت"است کار خاصی لازم نیست بکنیم.... کافی است کارهای روزمره مان را بخاطرخدا انجام دهیم........ اگر تو این کار زرنگ باشی شک نکن شهید بعدی تویی.... 🌷 🆔 @shohada_tmersad313
🌷 .... 🌷در اهواز مسئول انتقال شهدا بودم.یک روز پیرمردی مراجعه کرد و گفت: فرزندم شهید شده و در اینجاست ، باتعجب سراغ لیست شهدا رفتم ، اما هر چه گشتیم مشخصات پسر او نبود پیرمرد اصرار می کرد که آمده تا پسرش رابا خودش ببرد!من هر چه می گفتم که چنین مشخصاتی در میان شهدا نداریم بی فایده بود. پیرمرد مرتب اصرار می کرد. 🌷یادم افتاد چند شهید گمنام در مقر داریم، ناخود آگاه پیرمرد را به کنار شهدای گمنام بردم ، ٦ شهید را ديد اما واکنشی نشان نداد، اما با دیدن شهید هفتم جلو آمد فریاد زد: الله اکبر...این فرزند من است. بعد هم او را در آغوش کشید پسرش را صدا می کرد، اما این شهید هیچ عامل مشخصه ای نداشت! نه پلاک، نه کارت و نه... پیرمرد گفت: عزیزان، اين پسر من است می خواهم او را با خودم به شهرمان ببرم. 🌷از خدا خواستم خودش ما را كمك کند، با دقت یکبار دیگر نگاه کردم، در میان بقایای پیکر شهید تکه های لباس و يك کمربند بود. کمربند پر از گل بود. ناامید نشدم باید نشانه ای پیدا مى كردم روی لباس هیچ نشانه ای نبود به سراغ کمربند رفتم، آن را برداشتم و شستم، چیز خاصی روی آن نبود، بیشتر دقت کردم، ناگهان آثار چند حرف انگلیسی نمایان شد. چهار بار کلمه m كنار هم نوشته شده بود این یعنی اسم شهید که پدرش ساعتی پیش برای ما گفته بود: میر محمد مصطفی موسوی. پدرش این نشانه را هم گفته بود، اينکه پسرش اسم خود را اینگونه می نوشته. 🌷با لطف خدا و تلاش بسیار فهمیدیم این حروف را خود شهید نوشته و ما خوشحال از اینکه این شهید گمنام به آغوش خانواده اش باز گشته. پیکر شهید را با گلاب شستیم و در پارچه سفیدی قرار دادیم و روز بعد هم به سوی مشهد فرستادیم. اما این پدر از كجا می دانست که فرزندش پیش ماست؟!! 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 !! 🌷شب جمعه بود که مراسم چهلم شهید در روستا برگزار می شد و ما داخل مسجد نشسته بودیم و دعای کمیل می خواندیم فردی خبر آورد که در مزار شهدا نوری دیده می شود. به خانه خاله شهید که مشرف به مزار شهدا است رفتیم. 🌷دیدیم سه تا نور از سمت، مزار شهدا بلند شده است که یک نور به اول قبرستان و یک نور به آخر قبرستان و یک نور در جای خودش ثابت مانده است. کم کم آن سه نور به نزدیک هم آمدند و در کنار قبرستان به هم پیوستند درست همانند نور چراغ گنبد حضرت رضا (ع) روستا را بقدری روشن کرده بود که یک نفر اگر سوزنی را گم می کرد می توانست پیدا کند. 🌷اینها به هوا پرتاب می شد. سه تا، شش تا می شد و زمانیکه به زمین می آمد باز سه نور می شد، عده اى تعجب کرده بودند و تا فاصله چند متری نور رفته بودند و جرأت نکردند به آن نزدیک شوند و زنها هم گریه می کردند و گریه زنها باعث شده که نور، کم نور شده و به قبور شهدا برگشت و اینجا فهمیدیم که راه شهدا، راه انبیاء بوده است انقلاب ما یک انقلاب واقعی و انقلابی است که ان شاءالله بدست آقا امام زمان سپرده خواهد شد. 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 🌷شهید عزت الله کیخا بعد از بیست و یک سال گمنامی در رؤیای صادقه پدرش خود را معرفی می نماید... 🌷در سال ٦٦ قبل از شروع عملیات به اتفاق عمو و پسر عمویشان عازم مناطق جنگی می شوند که در اثنای عملیات پسر عمویشان (شهید عزت الله کیخا) در منطقه ماهوت مفقود الاثر می شوند. قبل از این حادثه نیز برادر شهید عزت الله (شهید اکبر کیخا) در عملیات بیت المقدس به شهادت می رسند که خبر این شهادت توسط همرزم ایشان «شهید سید حسین حسینی» به پدر شهید داده می شود. 🌷این بار نیز خبر شهادت شهید عزت الله کیخا توسط همرزم شهیدشان «شهید سید حسین حسینی» به گونه ای دیگر و در عالم خواب پس از بیست و یک سال به پدر شهید داده می شود و در عالم رویا به ایشان گفته میشود فرزندشان شهید عزت الله کیخا بیست و یک سال پیش در ماهوت به شهادت رسیده و در مزار شهدای گمنام مهریز یزد به خاک سپرده شده اند. پدر شهید با توجه به اینکه خواب و رویا سندیت و حجیت ندارد به آن توجهی نمی کنند که پس از گذشت چند ماه از رویای اول مجدداً «شهید سید حسین حسینی» به خواب پدر شهید می آیند و در عالم خواب ایشان را به مزار شهدای مهریز یزد برده و مدفن فرزندشان را با تمام جزئیات و مشخصات موجود به ایشان نشان می دهند. 🌷و در همان حال برای شهیدان زیارتنامه و فاتحه می خوانند پس از این واقعه پدر و مادر شهید باتفاق همسر و دو فرزند شهید که مدت بیست و یک سال در انتظار ایشان بودند به همراه تعدادی از اقوام ایشان به قصد یافتن مزار این شهد بزرگوار از گرگان راهی استان یزد و شهر مهریز می شوند و سه مزار شهدای گمنام موجود در شهر مهریز را مورد بررسی قرار می دهند که نهایتاً مزار پاک شهید عزت الله کیخا را با تمامی مشخصات و جزئیات گفته شده در روستای گردکوه مهریز می یابند، در این هنگام خواهر شهید با دیدن تصویر دو گل لاله روی مزار شهید به یاد رویای خود می افتد که در خواب دیده بود برادرش را تشییع جنازه و دفن می کنند در حالیکه دو گل لاله روی مزار ایشان روئیده اند. به نقل از محمد کیخا پسر عموی شهید 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 .... 🌷همسرم در لندن که بود هر روز می بایست به او خون تزریق می کردند و هر بار به دکترش می گفت که؛ خون غیر مسلمان به من تزریق نکنید و آنقدر ایمانش قوی و اعتقاداتش بالا بود که هربار که می خواستند خون یک غیر مسلمان را به او تزریق کنند بدنش قبول نمی کرد و این مسئله پزشکان را به حیرت آورده بود. به طوری که دکتر "کلیز" پزشک حمید- زمانی بعد از چند بار آزمایش متوجه این مسئله شد، رفت و یک سیاه پوست مسلمان را آورد و خون او را به بدن حمید تزریق کرد و عجبا که بدنش خون او را قبول کرد. 🌷همانجا دکتر کلیز به حمید گفته بود: این سومین معجزه ای بود که من از ایرانیان در این بیمارستان دیده ام و همان جا مسلمان شد و تا زمانی که حمید زنده بود، دکتر کلیز با او در ارتباط بود و زمانی هم که شهید شد پیام تسلیت برای ما فرستاد. 🌹خاطره به ياد شهيد حميدرضا مدنى قمصرى 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️سالگرد شهادت 🌷گرامیباد یاد و خاطره شهید مدافع حرم حسین معزغلامی ▪️فرازی از سلام بر آنهایی که رفتند و مثل ارباب بی کفن جان دادند. من خاک پای شهدا هستم. شهدایی که برای دفاع از اسلام رفتند و جان عزیز خود را بر طبق اخلاص نهادند. خدا کند به مدد شهدا و دعای دوستانم مرگ من نیز شهادت قرار گیرد که بهترین مرگ هاست.
🔴آیا از قرنطینه و در منزل ماندن خسته شدید؟؟ چند روز؟؟حوصله تان سررفته؟! تحملتان تمام شده؟!خیلی خسته شدید؟! ✌️خاطره ای از ۱۸سال اسارت شهید سرلشگر خلبان حسین لشگری، اولین اسیر ایرانی در جنگ تحمیلی و آخرین اسیری که آزاد شد. 🌹آنقدر اسارتش طولانی شده بود که یک افسر عراقی بهش گفته بود: تو به ایران باز نمی گردی بیا همین جا تشکیل خانواده بده!...همسرشهید لشگری میگفت: خدا حسین را فرستاد تا سرمشقی برای همگان شود...او اولین کسی بودکه رفت. ( اولین اسیر بود) و آخرین نفری بود که از اسارت برگشت....اسیر که شد پسرش علی۴ ماهه بود و به هنگام آزادیش علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود.. وقتی بازگشت از او پرسیدند: 🌺این همه سال انفرادی راچگونه گذراند ی؟ و او گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته ام را‌ مرور میکردم. سالها در سلول های انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت، قرآن را کامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی میدانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود. حسین میگفت: از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت میشدم. بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مسئله خوشحال بودم، این را بگویم که من مدت 12 سال ( نه ۱۲روز یا ۱۲ ماه)در حسرت دیدن یک فضای سبز و یک منظره بودم، حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم... منبع:کتاب خاطرات دردناک.. ناصر کاوه 🌷حالا بعضی افراد وخانواده ها برای سلامتی خودشان تحمل 10 روز ماندن درخانه خودشان را ندارند!!!. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 خاطرات اسارت شهید سرلشکر خلبان حسین لشکری(ره) 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴وزارت بهداشت رسما به جاسوسان آمریکایی گفت: نه مرسی! 🔺علیرضا وهاب زاده مشاور وزیر بهداشت در توییتی در واکنش به ورود پزشکان بدون مرز به ایران نوشت: «ضمن تشکر از پزشکان بدون مرز، ‏با اجرای طرح بسيج ملى مقابله با كرونا و نيز استفاده از تمام ظرفيت درمانی نيروهاى مسلح، فعلا نيازى به برپايى تخت بيمارستانى توسط نيروهاى خارجى نيست و این حضور منتفی است» همچنین شنیده ها روایت از این داشت که اقلامی که به اصطلاح این پزشکان بدون مرز برای ایران ارسال کرده بودند محدود به تنها چهار کارتون ماسک و دستکش بود! 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اولین انتشار 🎥وقتی بعد از سه سال مادری با چفیه یادگاری فرزندش که از سوریه رسیده روبرو میشود.... شهید علی جمشیدی که هنوز در بیابان‌های خانطومان همراه دیگر شهدا جامانده است...💔 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا