🌴بعد از شهادتش🌷 سپردم همه جا را دنبال #وصیتنامه اش گشتند. حتی توی وسایلی که در سوریه جامانده بود اما وصیت نامه ای در کار نبود❌ تنها چیز مکتوبی📝 که از او موجود است همان نامه ای💌 است که برای #همسرش در شب شهادت امیر المومنین (ع) نوشته بود
🌴این وصیتنامه را بعد از #شهادتش منتشر کردم. محض اطمینان، یکبار از همسرش💞 درباره وصیتنامه سوال کردم. گفت: یک بار در خانه🏡 درباره ی وصیتنامه از او پرسیدم، پوستر #شهیدهمت را نشان داد و گفت: وصیت من این است، #محمودرضا پوستری از حاج همت در اتاق کوچکش روی کمد وسایل شخصی اش چسبانده بود، روی این پوستر، زیر تصویر حاج همت این فراز از وصیت نامهاش نوشته شده بود:
📜با #خدای خود پیمان بسته ام تا آخرین قطره خونم❣ در راه حفظ و حراست از #انقلاب_الهی یک آن آرام و قرار نگیرم✊
راوی:برادرشهید
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
▞🦋▞▞🦋▞▞🦋▞
🍚 برخے از رزمندگان ، سهمیه
ناهارشان را مےگرفتند، اما آن را
به همرزم هایشان مےدادند و
خودشان روزه مے گرفتند.
▪️اولین بار ڪه به جبهه رفتم،
نزدیڪ شب قدر بود. شب قدر
ڪه رسید ، به اتفاق چندین تن
از همرزم هایم ، به محل برگزارے
مراسم احیا رفتم.
‼️ از مجموع ۳۵۰نفر افراد گردان ،
فقط بیست نفر آمده بودند.
تعجب ڪردم...!
🌌 شب دوم هم همین طور بود.
برایم سؤال شده بود ڪه چرا
بچه ها براے احیا نیامدند، نڪند
خبر نداشته باشند...؟!
🏕از محل برگزارے احیا بیرون رفتم.
پشت مقر ما صحرایے بود ڪه شیارها
و تل زیادے داشت. به سمت صحرا
حرڪت ڪردم، وقتے نزدیڪ شیارها
رسیدم،
📿 دیدم در بین هر شیار، رزمنده اے
رو به قبله نشسته و قرآن را روے
سرش گرفته و زمزمه مےڪند .
📢 چون صداے مراسم احیا از
بلندگو پخش مےشد، بچه ها صدا
را مےشنیدند و در تنهایے و تاریڪے
حفره ها ، با #خداے خود راز و نیاز
مےڪردند.
🔮 بعدها متوجه شدم آن بیست نفر
هم ڪه براے مراسم عزادارے و احیا
آمده بودند، مثل من تازه وارد بودند.
به نقل از
#شهید_رضا_صادقے_یونسے🌷
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات 🌺
#اللهم_صل_على_محمد_وال_محمد_عجل_فرجهم
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313