🔰به گفته دوستان و همرزمان سجاد در امور نظامی بسیار زیرک و باهوش بود.. او در سپاه مسئولیت های مختلفی را عهده دار شد از جمله - فرمانده اطلاعات عملیات گردان های ثارالله - فرمانده گروهان گردان 107 امام حسین (علیه السلام)
- مسئول اطلاعات عملیات گردان 108 امام حسین(علیه السلام) و او در کنار ماموریت های سخت سپاه از جمله درگیری های کردستان و گروه پژاک ، در پایگاه بسیج هم به فعالیت می پرداخت تا جایی که در سال 1391 به عنوان جانشین فرماندهی پایگاه مقاومت بسیج حضرت ابوالفضل(علیه السلام) انتخاب شد و فعالیت بسیاری در سطح محله انجام داد..
🔰او هفته قبل از اعزام به سوریه در جلسه هیئت آل یاسین پایگاه در مورد جنگ سوریه و فعالیت های رزمندگان ایرانی و حزب الله و مدافعان حرم در سوریه سخنرانی کرد..
🔰#سجاد از اول محرم با #شهادت دوستش #شهیدمسلمخیزاب وارد حال و هوایی دیگر شد و سپس با #شهادت رفیق هم محله ای و هم پایگاهیش #شهیدحمیدرضادائیتقی وارد آسمان ها شد به صورتی که در مراسمات #شهید دایی تقی خودش اشاره میکرد که مراسم من به این صورت باشد ، بنر من به این صورت باشد و
🔰سرانجام در تاریخ 23 آبان ماه 1394 پس از وداع با دوستان #شهیدش طبق تعبیر زیبای خودش عازم جبهه نبرد اسلام و آمریکا شد و پس از نبرد های بسیار در تاریخ 16 آذر ماه در منطقه خلصه حومه حلب در اثر اصابت موشک عناصر کتائب ثوار الشام با تانک و برخورد ترکش به پشت سر به فیض #شهادت رسید
🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷
🔸پیش گویی #شهادت
🔰#شهیدسجادمرادی
#شهیدی که حقا و انصافا خیلی شجاع و نترس بود و با شروع شدن اعزام به سوریه قصد رفتن کرد ...
🔰بعد از #شهادت رفقایش همچون
#شهیدمحسنحیدری
#شهیدمسلمخیزاب
و آخرین رفیق و همرزم بسیجی اش #شهیدحمیدرضادائیتقی حال و هوای #شهادت وجودش را فرا گرفت ...
🔰در مراسم تشییع #شهیدداییتقی عقب ماشین مداحی میکرد و حجله های #حمید را تزئین میکرد که بعدا عکس خودش داخل همان حجله ها خورد ...اما جالب تر از همه الهام شدن #شهادتش بود که همه با خنده از آن می گذشتند
روز تشییع #شهیددایی!تقی به دوستش که در کنار عمویش بودند میگفت به عمویم بگو بنر من اینطوری باشد ...
جایگاه محل قرار گیری جنازه ام اینطوری باشد ...قبر من در کنار حمید باشد ...
🔰عکس های من اینطوری باشد و...اما عموی #سجاد هر بار با خنده و..رد میکرد..بعد #سجاد رو به رفیقش میگه همین عموی من وقتی #شهید شدم هنگام مصاحبه میاد و یقه کت خودشو صاف میکنه و آیه ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله...را قرائت میکنه و از من حرف میزنه ..
🔰روزی که جنازه #سجاد برگشت ، هنگام مصاحبه همین اتفاق افتاد و رفیق #سجاد در حیرت ماجرا را تعریف کردند.. یک روز در مجلس روضه یکی از رفقایش را میبیند..#سجاد کمی ناراحت بود.
ازش میپرسد چرا ناراحتی #سجاد میگه میخوام برم سوریه...میگه میترسی ؟ سوریه که ناراحتی نداره!!! #سجاد میگه نه .. بهم الهام شده که برگشتی در کار نیست و برای فاطیما ناراحتم .
🔰از طرفی دیگر صبح اعزام پیش پدر
#شهیدحمیدرضادائیتقی رفته و از او طلب حلالیت و دعا میکند و به او میگویید راهی که من میرم برگشتی ندارد..آری..اینگونه بود که #شهادت #سجاد از محرم به او الهام شده بود و هر کسی می دانست لیاقتش را دارد اما کسی باور نمی کرد بتواند دوری #سجاد رو تحمل کند..
🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷
سجاد از اول محرم با #شهادت دوستش #شهیدمسلمخیزاب وارد حال و هوایی دیگر شد و سپس با #شهادت رفیق هم محله ای و هم پایگاهیش #شهیدحمیدرضادائیتقی وارد آسمان ها شد به صورتی که در مراسمات #شهید دایی تقی خودش اشاره میکرد که مراسم من به این صورت باشد ، بنر من به این صورت باشد و
سرانجام در تاریخ 23 آبان ماه 1394 پس از وداع با دوستان #شهیدش طبق تعبیر زیبای خودش عازم جبهه نبرد اسلام و آمریکا شد و پس از نبرد های بسیار در تاریخ 16 آذر ماه در منطقه خلصه حومه حلب در اثر اصابت موشک عناصر کتائب ثوار الشام با تانک و برخورد ترکش به پشت سر به فیض #شهادت رسید
🌴🇮🇷🌴🇮🇷🌴🇮🇷🌴
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
🔸پیش گویی #شهادت
#شهیدسجادمرادی
#شهیدی که حقا و انصافا خیلی شجاع و نترس بود و با شروع شدن اعزام به سوریه قصد رفتن کرد ...
بعد از #شهادت رفقایش همچون
#شهیدمحسنحیدری
#شهیدمسلمخیزاب
و آخرین رفیق و همرزم بسیجی اش #شهیدحمیدرضادائیتقی حال و هوای #شهادت وجودش را فرا گرفت ...
در مراسم تشییع #شهیدداییتقی عقب ماشین مداحی میکرد و حجله های #حمید را تزئین میکرد که بعدا عکس خودش داخل همان حجله ها خورد ...اما جالب تر از همه الهام شدن #شهادتش بود که همه با خنده از آن می گذشتند
روز تشییع #شهیددایی!تقی به دوستش که در کنار عمویش بودند میگفت به عمویم بگو بنر من اینطوری باشد ...
جایگاه محل قرار گیری جنازه ام اینطوری باشد ...قبر من در کنار حمید باشد ...
عکس های من اینطوری باشد و...اما عموی #سجاد هر بار با خنده و..رد میکرد..بعد #سجاد رو به رفیقش میگه همین عموی من وقتی #شهید شدم هنگام مصاحبه میاد و یقه کت خودشو صاف میکنه و آیه ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله...را قرائت میکنه و از من حرف میزنه ..
روزی که جنازه #سجاد برگشت ، هنگام مصاحبه همین اتفاق افتاد و رفیق #سجاد در حیرت ماجرا را تعریف کردند.. یک روز در مجلس روضه یکی از رفقایش را میبیند..#سجاد کمی ناراحت بود.
ازش میپرسد چرا ناراحتی #سجاد میگه میخوام برم سوریه...میگه میترسی ؟ سوریه که ناراحتی نداره!!! #سجاد میگه نه .. بهم الهام شده که برگشتی در کار نیست و برای فاطیما ناراحتم .
از طرفی دیگر صبح اعزام پیش پدر
#شهیدحمیدرضادائیتقی رفته و از او طلب حلالیت و دعا میکند و به او میگویید راهی که من میرم برگشتی ندارد..آری..اینگونه بود که #شهادت #سجاد از محرم به او الهام شده بود و هر کسی می دانست لیاقتش را دارد اما کسی باور نمی کرد بتواند دوری #سجاد رو تحمل کند..
🌴🇮🇷🌴🇮🇷🌴🇮🇷🌴
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313