eitaa logo
🌷دایرةالمعارف شهدا🌷
235 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
14 فایل
⭕این کانال حاوی مطالب مربوط به شهدای انقلاب ، شهدای جنگ تحمیلی ، شهدای ترور ، شهدای محور مقاومت و شهدای مدافع حرم می باشد. شامل زندگی نامه و ابعاد شخصیتی شهدا🌷 🆔 @shohada_tmersad313 ❤زندگی زیباست اما شهادت زیباتر❤
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم بزرگواران 😊🖐 فدایی حضرت زینب سلام الله شهید مدافع حرم مهدی قاضی خانی هستم، در تاریخ ۱۳۶۲/۸/۲۸ در همدان در خانواده ای متدین ومذهبی وکشاورز متولدشدم 😊🖐 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
متاهل بودم و سه تا دسته گل به یادگاردارم 😊 آقا محمدمتین❤️😊پسربزرگم💐 آقا محمدحسین ❤️😊پسرکوچیکم💐 و نهال خانوم ❤️😊دخترم💐💐 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
۶ تاخواهروبرادر هستیم ،من فرزند دوم خانوادمون بودم،😊 در سن ده سالگی به همراه خانواده ام به شهرستان قرچک نقل مکان کردیم ، در سن پانزده سالگی درس و مدرسه را رها کرده و برای تامین خرج و مخارج خانواده هفت نفره مون در کوره پز خانه و گاراژ خرید و فروش ضایعات مشغول به کار شدم تا بتوانم به جای پدر بیمارم مایحتاج زندگی را تامین کنم. 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
دوران کودکی روپشت سرگذاشتم و مقطع ابتدایی تا دبیرستان و...... عضویت در پایگاه بسیج در آغاز دوره نوجوانی ام و حضوری فعال در صحنه های انقلاب بویژه عضویت در گردان امام علی (علیه السلام)در فتنه ۸۸ و فرماندهی گردان استشهادی شهید علمدار پایگاه انصار الشهداء و...... و سرانجام حضور در سوریه و........😍 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
از پانزده سالگی که وارد بسیج شدم تا سی سالگی که به شهادت رسیدم در همه احوالات و ایام در فعالیت های مختلف بسیج شرکت داشتم.چه زمانی که پدرم بخاطر تصادف خانه نشین شده بود و باید خرج خانه را میدادم,چه زمانی که ازدواج کردم و باید زندگی ام را سر و سامان می دادم وچه زمانی که بچه دار شدیم و باید سه فرزند کوچکم را بزرگ میکردم.... هیچگاه نشد بسیج را فراموش کنم اینطور نبود که بگم من ازدواج کردم با ید کمتر بیام و یا اینکه بگم من کار دارم و باید به بچه هام برسم و ازین توجیهات...😊😊😊🖐 . 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
هرجا کار و فعالیتی بود، من هم بودم😊 به ‌قول معروف، آچار فرانسة پایگاه بسیج بودم!😍 یک ماشین نیسان داشتم که ابزار کارم بود؛ اما هر وقت، زنگ می‌زدند که نیسانت را برای کارهای پایگاهِ بسیج لازم داریم؛ بدون هیچ اِنقُلتی قبول می‌کردم 😉و می‌گفتم: «ما در خدمتیم!» ☺️🖐 هیچ‌ وقت نشد بگم الآن کار دارم یا اینکه بگم این ماشین منبع درآمدم است، نمی‌توانم بیایم!😊😊😊 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
خودم را سریع به پایگاهِ بسیج می‌رساندم تا به قول خودم: «کار بسیج، زمین نماند!»😊 کار و درآمدم را فدای بسیج می‌کردم نه اینکه فعالیت‌های بسیج را فدای کار و شغل و درآمدم بکنم🖐 سال 1392 می‌خواستند یک اتاق برای پایگاه بسیج شهید لاله در فردیس، درست کنند با نیسانم آمدم بودم پای کار😉؛ سه تُن داخل نیسانم ماسه بار زدم گفتند «مهدی ماشینت داغون شد!» خندیدم و می‌گفتم: «فدای سر بسیج! آروم‌تر می‌رویم عیبی نداره!» همیشه هم می‌گفتم: «من مدیون پایگاه بسیجم! اگر بچه‌های بسیج، رفقای من نبودند من بارها منحرف شده بودم و راهم کج شده بود!»😊😊😊😊 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
نسبت به رهبری و امام خمینی خیلی حساس بودم تحمل نمی‌کردم کسی بخواهد به نظام و انقلاب توهین بکنه. حتی ازتلویزیون، وقتی تصویر رهبری را نشان می‌دادند، دستم رو می‌گذاشتم رو سینه‌ام می‌گفتم:جانم آقا!پیش مرگت بشم ان شالله!😊🖐 ایام فتنه 88 هم همه‌اش تهران بودم. می‌گفتند:تو چرامیری!خودبسیجی‌های تهرون،هستند!می‌گفتم:نمیتونم بی‌خیال باشم!نمی تونم تحمل کنم تهران شلوغ باشه و آقاتنها باشه ومن اینجا مشغول کار و کاسبی خودم باشم! اگر امروز این فتنه‌گرها سرجاشون نشینند؛فردا دیگه نمی تونیم این بساط‌ها روجمع کنیم!🖐 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
مثل همۀ بسیجی‌ها به ولایت فقیه خیلی حساس بودم، خط قرمزم در رفاقت‌ و نشست و برخاست‌ها، بحث ولایت بود. با همۀ افراد و با همۀ طیف‌ها و قیافه‌ها، رفاقت داشتم. همه‌جا هم با همه می‌خندیدم، البته تا جایی که کسی به این خط قرمزم حتی یک ذره هم تعرضی نکنه.🖐 اگرکسی در حرف‌ها و بحث‌ها ذره‌ای از خط قرمزم عبور می‌کرد، غیرتی می‌شدم و جوش می‌آوردم و سرخ و سفید می‌شدم و آن وقت همۀ رفاقت‌ها یادم می‌رفت🖐 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
خب دوستان بزرگوارم، ببخشید خیلی ازخودم تعریف کردم 😊😊😊 سرانجام من هم درتاریخ ۱۳۹۴/۹/۱۶ درشهرحلب سوریه به آرزوم رسیدم وآسمونی شدم 😍😍🖐 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
این جا هم مزارمه :😊🖐 ورامین_قرچک_امامزاده بی بی زبیده ورامین تشریف آوردید خوش حال میشم بهم سربزنید 😊😊😊🖐 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
خب ،دوستان بزرگوار،خوشحالم دعوتم کردید✋😊❤️ نماز اول وقت یادتون نره🌷 تامیتونین راه شهدا🌷 رو ادامه بدین وتاآخرین قطره خونتون پشتیبان ولایت فقیه باشین 🌸🌿🌸🌿🌸
🌷 🍃 ❤️ 📱 سایز پروفایل 🍃نشر حداکثری... 🆔️ @shohada_tmersad313