#لالہهای_آسمونے
مداح #دلسوخته گردان خط شکن عمار بود👌. مسعود ملا از عجایب و نوادر دفاع #مقدس بود و الگویی بود برای بچه های گردان عمار لشکر بیست و هفت محمدرسول الله(ص) در وصیتنامه ی📝 سراسر نورش نوشته است: " پروردگارا هم #جراحت هم اسارت و هم شهادت را روزی من کن💯 و نگذار شرمنده #مولایمان سیدالشهدا (ع) بشوم..." 😔در تنگه #ابوغریب گردان عمار با دو تیپ زرهی عراق درگیر شد. گروهان مسعود ملا محاصره شدند😰 و مسعود تعدادی از نیروهایش را عقب فرستاد، خود #مسعود با یک سری از بچه ها ماندند وسط عراقی ها و نبرد تن به تن.😭 در میان این درگیری عراقی ها مسعود را بستن به #رگبار و پهلو و سینه اش زخمی شد و بعد اسارت... دشمن بعثی ملعون👹 دستای مسعود ملا رو بست پشت #نفربر و در حالی که مسعود زنده بود و فریاد یازینب(س) یازینب(س) داشت😱 تا سه راهی فکه کشاندند و بعد آرزوی سوم مسعود محقق شد😞... دشمن بعثی در حالی که مسعود ملا، بر لب فریاد یا #حسین(ع) یا حسین(ع) داشت؛ دوره اش کردند و سر از بدن،😭 آنهم از #قفا جدا کردند...
✍ به روایت آزادهٔ جانباز مهدی سیفی
#شهید_مسعود_ملاء🌷
#سالروز_شهادت
🆔 @shohada_tmersad313
⚘﷽⚘
#لالههای_آسمونے
علیرضا می گفت: جان من که ارزشی ندارد، من سعادت شهادت را ندارم.
یک روز که همه دور هم نشسته بودیم علیرضا پرسید #غسل_شهادت چگونه است؟
خیلی دوست داشت طریقه غسل شهادت را یاد بگیرد که گرفت.
خیلی با حجب و حیا بود. حتی در چشم من که مادرش بودم نگاه نمی کرد. ساده زندگی می کرد و لباس نو نمی پوشید. همیشه می گفت: به فکر مردم بی بضاعت باشید....
شبی به خانه آمد در حالی که برگه ای در دست داشت که روی آن نوشته بود اعزام به اسلام آّباد غرب...
گفتم: تو که هنوز وقت سربازیت نیست. گفت: در این شرایط، بی غیرتی است اگر نرویم، برای حفظ ناموس و مملکتمان باید برویم.
مادر نیز از علیرضا خواست که به جبهه نرود اما او در پاسخ گفته بود: شما در محافل مذهبی شرکت می کنی برای چه؟ نماز می خوانی برای چه؟
مادر! از خون برادرهای ما که انقلاب کردند جوی خون راه افتاده است . ما باید از این انقلاب دفاع کنیم.
به روایت مادربزرگوارشهید
#شهید #علیرضا_جانبزرگی🌷
ولادت: ۱۳۴۳/۱/۱ شهر ری
شهادت: ۱۳۶۱/۹/۹ سومار
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313