🔖#معرفی_شهدا
نام : مجتبی
نام خانوادگی : ذوالفقارنسب
نام پــــدر : محمدحسن
لقــــب : شیر زیتان
تاریخ تولد : ۱۳۵۶/۰۳/۰۸ - جهرم🇮🇷
دین و مذهب : اسلام ، تشیّع
وضعیت تأهل : متأهل
تعداد فرزندان : ۲ فرزند
شغل : تکاور ارتش
درجه : سرهنگ
ملّیّت : ایرانی
تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۰۱/۲۱ - زیتان🇸🇾
مــزار : فارس، گلزار شهدای جهرم
کتاب : «شیر زیتان»
توضیحات : رئیس رکن دوم تیــــپ۴۵ تکاور ارتــــش شوشتر، فرمانــــده گردان ادوات ارتش در سوریه، فرمانــــده پایگاه شهرک زیتان سوریه، صاحــــب نشــــان افتخار «نصــــر ۳» نیروهــــای مسلــــح
شهید مدافعحرم #مجتبی_ذوالفقار_نسب
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌷
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
🧩برشی از #کتاب_شهدا
📚کتاب «شیر زیتان»
🌕شهید #مجتبی_ذوالفقار_نسب
☀️تابستان از راه رسیده بود. گرمای هوا بیداد میکرد. یک گردان از نیروهای ارتش برای تقویت پایگاه مرزبانی نیروی انتظامی به آنجا اعزام شده بودند. ماه رمضان بود. مجتبی برای سرکشی از نیروها با چند نفر به آنجا رفت. بین راه در بیابان ماشینشان خراب شد و بهناچار و حدود پنج کیلومتر در گرمای ۵۰درجه با زبان روزه پیاده به راه افتادند تا به کمپ شرکت نفت رسیدند.
☀️دیگر نگهداشتن روزه سخت شده بود. همراهان مجتبی روزه را شکستند اما او با اینکه دیگر رمَقی برایش نمانده بود، گفت که حاضر است بمیرد ولی روزهاش را نشکند. همه او را از ته دل قبول داشتند. تا صدای اذان را میشنید، وضو میگرفت و به حسینیه میرفت و مشغول نماز اول وقت میشد. آنقدر مجتبی را قبول داشتند که نمازشان را به او اقتدا میکردند.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌷
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
💟#زندگی_به_سبک_شهدا
🟢شهیدمدافعحرم #مجتبی_ذوالفقار_نسب
🌹همسر شهید نقل میکند: آقا مجتبی همیشه به دو فرزندمان میگفت: «شما دوتا مثل طفلان مسلم هستید.» عاشقانه و خالصانه بچهها را دوست داشت. از وقتی بچهها کوچکتر بودند، حفظ حریم و غیرت را به بچهها آموزش میداد و صحبتهای مردانه با آنها میکرد. مجتبی میگفت میخواهم تا وقتی که خودم هستم، اینها را به فرزندانم آموزش بدهم.
🌹شهید ذوالفقارنسب روحیهی خیلی خوبی داشت. تکاور و سرهنگ ارتش بود ولی هرگاه به خانه میآمد، ۱۸۰درجه اخلاقش عوض میشد. تمام درگیریهای ذهنی را پشت در میگذاشت و با یک سلام گرم وارد منزل میشد.
🌹با وجود اینکه یک ارتشی بود و همه از شخص نظامی، یک فرد خشک را تصوّر میکنند ولی مجتبی اینگونه نبود. او هر ماه برای بچهها کادو میخرید. گاهی ماشین، هلیکوپتر، تفنگ و... . هر وقت به خانه میآمد، آنقدر در شور و هیجان بازی بود که صدای او از بچهها بالاتر میرفت. کودکِ درون او زنده بود و همبازیِ خوبی برای بچهها بود.
شبتون شهدایی🌹
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313